تجربه تاریخی جمهوری اسلامی ایران بارها نشان داده است که هر زمان تهدیدی متوجه خاک کشور شده، پاسخ نهتنها جنبه بازدارنده داشته؛ بلکه به تقویت دست نیروهای نظامی نیز منجر شده است. این الگو در رویارویی اخیر ایران با جنگ ۱۲ روزهای که رژیم صهیونی آغاز کرد نیز تکرار شد؛ نبردی که هرچند کوتاه بود، بهعنوان محرکی جدی برای توسعه شتابان توانمندیهای دفاعی کشور عمل کرد و برنامههای موشکی ایران را در مسیر تازهای قرار داد.
در ماههای پس از این درگیری، فرماندهان نظامی از تمرکز ویژه بر ارتقای توان بالستیک و طراحی نسلهای جدید موشکهای مافوق صوت خبر دادند؛ سامانههایی که در ادبیات نظامی «هایپرسونیک» نام میگیرند و یکی از کلیدیترین مزیتهایشان توان عبور از سامانههای دفاعی پیشرفته است. در همین چارچوب بود که موشک «رضوان» یکی از برگهای برنده نیروی هوافضای سپاه معرفی شد؛ موشکی که در تحلیلهای نظامی به دلیل قدرت نفوذ در عمق سرزمینهای اشغالی و توان هدفگیری شهرهای راهبردی همچون تلآویو، حیفا و بئرالسبع، در دسته «اسرائیلزن» قرار میگیرد.
رضوان با برد حدود هزار و ۴۰۰ کیلومتر، سرجنگی جداشونده و قابلیت اجرای مانورهای شیرجهای، از سد بسیاری از سامانههای دفاع موشکی عبور میکند. ابعاد آن، حدود ۱۲ متر طول و ۸۸ سانتیمتر قطر، یادآور موشک قیام است، اما افزایش حدود ۵۰۰ کیلومتری برد نشان میدهد که موتور، سوخت و بخشهای راهبری آن ارتقا یافتهاند. کارشناسان معتقدند شعاع تخریب این موشک تا صد متر میرسد؛ شاخصی که برای از میان بردن مجموعهای از اهداف حیاتی در عمق سرزمینهای دشمن کفایت میکند.
تأثیر این دستاورد تنها در مرزهای ایران محدود نمانده است. منابع خارجی و گزارشهای میدانی از یمن نشان میدهد که گروههای محور مقاومت نیز بهنوعی از این الگوهای فنی الهام گرفتهاند. موشک «ذوالفقار» یمن، طبق ادعاها، نسخه بهینهشدهای از خانواده موشکی خیبرشکن یا رضوان به شمار میرود؛ موشکی با برد بیش از هزار و ۴۰۰ کیلومتر و سرعتی بالاتر از چهار ماخ. البته تفاوت در نوع سوخت، یکی از نکاتی است که تحلیلگران بر آن تأکید دارند: ذوالفقار از سوخت مایع بهره میبرد، در حالی که خیبرشکن و رضوان به سوخت جامد مجهزند. وزن سرجنگی نیم تُنی خیبرشکن و وزن تقریبی چهار و نیم تُنی بدنه، به ارزیابی وزن کلی ذوالفقار نیز جهت داده است؛ هرچند اطلاعات رسمی درباره جزئیات فنی موشک یمنی همچنان محدود است.
در داخل ایران، تمرکز بر تولید انبوه موشکهای بالستیک بخشی از راهبرد بازدارنده تعریف میشود. برخی رسانههای خارجی مدعیاند کارخانههای موشکی ایران با شیفتهای فشرده فعالیت میکنند تا در صورت خطای مجدد رژیم صهیونی، امکان شلیک همزمان هزاران موشک فراهم باشد. صحت این ادعا روشن نیست، اما آنچه مسلم است، تجربه جنگ کوتاه اخیر نگاه ایران به دو حوزه دفاعی و هجومی را دگرگون کرده و نیاز به چابکسازی بیشتر را بهوضوح آشکار کرده است.
