همزمان با هفته بسیج، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی تلویزیونی بار دیگر صحنهای از همبستگی ملی و امید جمعی را به تصویر کشیدند و با تأکید بر ضرورت تقویت و استمرار قدرتمندانه بسیج در نسلهای پیدرپی بهعنوان «یک ثروت بزرگ، حرکت همگانی و عامل افزایش قدرت ملی»، ناکامی آمریکا و رژیم صهیونی را در تحقق اهدافشان از حمله به ایران، نشانه شکست بدون تردید آنها خواندند و با بیان چند توصیه به ملت ایران، همه مردم و جناحهای سیاسی را به حفظ و تقویت اتحاد ملی فراخواندند.
بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی نه تنها بازتابی از مقاومت جانانه ملت ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا بود، بلکه روایت دیگری از فتحالفتوح ملت بزرگ ایران در جنگ ۱۲ روزه را بازنمایی کرد.
رهبر فرزانه انقلاب در این سخنرانی، با تأکید بر نقش بسیج به منزله یک سرمایه عظیم ملی، بسیج را نه صرفاً یک سازمان نظامی، بلکه یک جریان اجتماعی و فرهنگی معرفی کردند؛ جریانی که در عرصههای علمی، اقتصادی، ورزشی و حتی در میدانهای خدمترسانی، چهرهای پرانرژی و امیدآفرین دارد. این نگاه، بسیج را به یک مفهوم فراگیر بدل میکند؛ مفهومی که هر فرد متعهد و پرغیرت ایرانی میتواند در آن جای گیرد.
اما نقطه کانونی رهنمودهای معظمله، تبیین دوباره جنگ ۱۲ روزه بود؛ نبردی که به تعبیر رهبری، شکست قطعی آمریکا و رژیم صهیونی را رقم زد. آنان با تمام توان و تجهیزات پیشرفته وارد میدان شدند، اما ناکام و شکست خورده با دست خالی بازگشتند. این روایت، بیش از آنکه یک گزارش نظامی باشد، یک پیام سیاسی و اجتماعی است: ملت ایران توانست در برابر فشارهای سنگین، نه تنها ایستادگی کند؛ بلکه اتحاد ملی را تقویت کرده و در برابر چشم جهانیان به منصه ظهور برساند.
واقعیت این است که در این جنگ، دشمنان به دنبال ایجاد شکاف میان مردم و نظام بودند؛ طراحی ۲۰سالهای که قرار بود ملت را علیه حاکمیت تحریک کند، اما نتیجه برعکس شد. حتی کسانی که زاویهای با نظام داشتند، در کنار آن ایستادند و یکپارچگی ملی شکل گرفت. این اتحاد، به تعبیر امام خامنهای، بزرگترین دستاورد جنگ ۱۲ روزه بود؛ دستاوردی که فراتر از پیروزی نظامی، به معنای تثبیت اراده ملی است.
رهبر معظم انقلاب با صراحت گفتند که جمهوری اسلامی در این نبرد نشان داد کانون قدرت و اراده است؛ بیواهمه از هیاهوها، تصمیم گرفت و ایستاد. هرچند خسارتهایی در جنگ به ملت و کشور وارد شد، اما هزینههای دشمن بهمراتب سنگینتر بود. آمریکا و رژیم صهیونی هم نه تنها به اهداف خود نرسیدند، بلکه با بیآبرویی و بدنامی جهانی مواجه شدند.
سخنان مهم و راهبردی رهبر حکیم انقلاب، در فضای رسانهای داخلی و خارجی، بار دیگر جایگاه ایران را به منزله محور مقاومت برجسته کرد. این یعنی آنچه در ایران آغاز شد، اکنون به یک جریان جهانی بدل شده است.
از سوی دیگر، توصیههای پایانی ایشان نیز رنگ و بوی امید داشت. تأکید بر اتحاد ملی، حمایت از دولت خدمتگزار، و پرهیز از اسراف، سه محور کلیدی بود که نشان میدهد نگاه رهبری تنها به عرصه سیاسی و نظامی محدود نیست، بلکه به زندگی روزمره مردم نیز گره خورده است. ایشان اسراف را یکی از خطرهای بزرگ برای خانوادهها و کشور دانستند و بر ضرورت اصلاح این رفتار تأکید کردند؛ توصیهای که در کنار پیامهای کلان سیاسی، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نیز اشاره دارد.
این سخنرانی بیش از هر چیز، روایت فتح و پیروزی بود؛ پیروزیای که نه در میدان جنگ، بلکه در میدان اراده و اتحاد ملی رقم خورد. رهبر فرزانه انقلاب با زبان ساده و صریح، تصویر کردند که چگونه ملت ایران توانست در برابر فشارهای سنگین جهانی، سربلند بیرون آید. این روایت، امید را در دلها زنده کرد و نشان داد که آینده ایران، با اتکا به همین اتحاد و مقاومت، روشنتر از همیشه خواهد بود.