شب یلدا، بلندترین شب سال، در سالهای دفاع مقدس برای رزمندگان اسلام معنایی فراتر از یک آیین کهن ایرانی داشت. در حالی که خانوادهها در شهرها و روستاها گرد هم میآمدند و با سفرههای رنگین، انار و هندوانه، این شب را گرامی میداشتند، رزمندگان در خطوط مقدم جبهه، در دل سرمای زمستان، تاریکی شب و صدای ممتد گلوله و خمپاره، یلدایی متفاوت را تجربه میکردند؛ یلدایی آمیخته با صبر، ایمان و آمادگی برای فداکاری.

بر اساس روایتهای بهجامانده شب یلدا در سنگرها با سادهترین امکانات برگزار میشد. فانوسهای کمنور، پتوهای خاکی، لباسهای خیس از باران و سرمای استخوانسوز، جای چراغهای گرم خانهها را گرفته بود. سفرههای یلدایی رزمندگان اغلب به چند قاچ هندوانه و مقدار کمی انار محدود میشد؛ اما همین سادگی، سرشار از برکت و صمیمیتی بود که از دل باور و همدلی برمیخاست.
در بسیاری از یگانها، شب یلدا فرصتی برای تقویت روحیه و انسجام نیروها به شمار میرفت. قرائت آیاتی از قرآن کریم، ذکر دعا برای پیروزی رزمندگان و سلامتی خانوادهها و خواندن اشعار حماسی و مذهبی، فضای سنگرها را معنوی میکرد. برخی رزمندگان نیز با صدایی آرام، اشعار حافظ یا ابیاتی از شعرهای انقلابی را از حفظ میخواندند و به رسم دیرینه ایرانیان، فالهایی ساده اما پرمعنا میگرفتند؛ فالهایی که اغلب به صبر، امید و پیروزی ختم میشد.
همزمان با این مراسم ساده، فرماندهان و مسئولان یگانها با حضور در جمع نیروها، ضمن گرامیداشت این شب، بر اهمیت پایداری و آمادگی رزمی تأکید میکردند. آنان شب یلدا را نمادی از گذر از تاریکی به روشنایی دانسته و یادآور میشدند همانگونه که پس از بلندترین شب سال، روزها رو به بلندی میرود، پس از سختترین لحظات دفاع نیز صبح پیروزی و آرامش فرا خواهد رسید. این سخنان، در دل رزمندگانی که روزها و شبها را در شرایط دشوار میگذراندند، امید و انگیزهای تازه میدمید.
شب یلدای جبههها، همچنین شب دلتنگی و یاد خانه بود. بسیاری از رزمندگان در سکوت سنگرها، نامههایی را که از خانواده دریافت کرده بودند، چندین بار میخواندند؛ نامههایی که بوی خانه، مادر و انتظار میداد. یاد مادران چشمبهراه، همسران صبور و فرزندانی که در نبود پدر بزرگ میشدند، لحظاتی احساسی و تأثیرگذار را رقم میزد. در این میان، برخی رزمندگان از آرزوی شهادت سخن میگفتند و شب یلدا را شبی برای عهد بستن دوباره با آرمانهای انقلاب و دفاع از میهن میدانستند.
در برخی مناطق عملیاتی، شب یلدا همزمان با آمادهباش برای عملیات سپری میشد. رزمندگانی که میدانستند ممکن است این شب، آخرین یلدای عمرشان باشد، با آرامشی مثالزدنی به استقبال سرنوشت میرفتند. شب یلدا در چنین شرایطی، نهتنها شب طولانی تاریکی، بلکه شب روشن ایمان و یقین بود؛ یقینی که از باور به حقانیت راه و دفاع از خاک و ناموس وطن سرچشمه میگرفت.
شب یلدا در جبهههای دفاع مقدس، تصویری ماندگار از فرهنگ ایثار، مقاومت و معنویت را در تاریخ معاصر ایران ثبت کرده است. شبی که نشان داد حتی در سختترین شرایط جنگی هم سنتها، باورها و پیوندهای عاطفی مردم ایران زنده میماند و در دل سنگرها، امید به آیندهای روشنتر، چراغ راه رزمندگان بود. این شبها، امروز به عنوان بخشی از حافظه تاریخی ملت ایران، یادآور رشادتها و فداکاریهایی است که امنیت و آرامش امروز، وامدار آنهاست.
منبع: دفاع پرس