هم‌زمان با برگزاری دومین جشنواره هادیان جهادگر فضای مجازی (روایت حقیقت) و در پی انتشار فراخوان سراسری این رویداد، مجموعه‌ای ارزشمند از تولیدات تبیینی، تحلیلی و رسانه‌ای از سوی فعالان جبهه فرهنگی انقلاب، پژوهشگران، نویسندگان، مستندسازان، فعالان رسانه و هادیان جهادگر فضای مجازی به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است.

در میان آثار رسیده، تقی احمدی (هادی سیاسی، پژوهشگر و فعال رسانه‌ای) یادداشتی با عنوان «از انقلاب سیاسی تا انقلاب ایدئولوژیک: "تحلیل گفتمانی تسخیر لانه جاسوسی"» به دبیرخانه جشنواره ارسال کرده است. این اثر پس از طی مراحل ارزیابی اولیه، در بخش یادداشت نویسی پذیرش شده و جهت استفاده مخاطبان و پژوهشگران حوزه تبیین، در صفحه جشنواره منتشر می‌شود.

توضیحات کلی اثر

از انقلاب سیاسی تا انقلاب ایدئولوژیک:
"تحلیل گفتمانی تسخیر لانه جاسوسی"
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ ، رخدادی بود که نهتنها معادلات
سیاسی ایران، بلکه مفهوم استقلال در جهان سوم را بازتعریف کرد. امام
از این واقعه، در واقع به عمق دگرگونیای « انقلاب دوم » خمینی(ره) با تعبیر
اشاره داشتند که در ساختار قدرت و هویت سیاسی ملت ایران رخ داد؛
دگرگونیای که میتوان آن را در چارچوب نظریههای انقلاب، قدرت نرم، و
استقلال سیاسی تحلیل کرد.
انقلاب واقعی زمانی ،(Permanent Revolution) « انقلاب مستمر » بر پایه نظریه
کامل میشود که نه فقط نظام حاکم، بلکه روابط سلطه و وابستگی نیز برچیده
شود. انقلاب اول در بهمن ۵۷ ، رژیم پهلوی را ساقط کرد؛ اما ساختارهای فکری،
فرهنگی و امنیتی وابسته به آمریکا هنوز پابرجا بود. تسخیر لانه جاسوسی در
واقع مرحله دوم همان انقلاب بود؛ حرکتی که انقلاب را از سطح سیاسی به
سطح ژرفتر استقلال تمدنی ارتقا داد. از همین رو امام خمینی(ره) آن را
دانستند. « بزرگتر از انقلاب اول »
کشورهای جهان سوم غالباً ،(Dependency Theory) از دیدگاه نظریه وابستگی
پس از استقلال ظاهری، در شبکهای از وابستگیهای اقتصادی و سیاسی به
قدرتهای بزرگ گرفتار میمانند. اقدام دانشجویان پیرو خط امام، در منطق این
و آغاز فرآیند واقعی توسعهی « زنجیر وابستگی » نظریه، به معنای شکستن
مستقل بود. افشای اسناد سفارت نیز نشان داد که آمریکا با بهرهگیری از نخبگان
را در ایران تثبیت کند. « استعمار نو » بومی، میکوشید الگوی
در روابط بینالملل، هویت و (Constructivism) در چارچوب نظریه سازهانگاری
ارزشها نقش محوری در رفتار سیاسی دولتها دارند. تسخیر لانه جاسوسی،
بیانگر شکلگیری هویتی نو در سیاست خارجی ایران بود؛ هویتی مبتنی بر نفی
سلطه، عزت اسلامی و استقلال فرهنگی. بهعبارت دیگر، انقلاب دوم نه صرفاً
دیگریِ » در برابر « خود ایرانی انقلابی » یک واکنش سیاسی، بلکه بازتعریف
بود. « سلطهگر آمریکایی
و داخلی بود، انقلاب « ضد استبدادی » در مقایسه با انقلاب اول، که ماهیت آن
و جهانی یافت. اولی ساختار قدرت داخلی را « ضد امپریالیستی » دوم جنبهای
فرو ریخت، دومی نظم وابستگی جهانی را به چالش کشید. از این منظر، تسخیر
سفارت، تحقق مرحله ایدئولوژیک و بینالمللی انقلاب اسلامی بود؛ گامی از
.« سقوط سلطه » به سوی « سقوط شاه »
بنابراین، امام خمینی(ره) با نگاهی فراتر از سیاست روز، تسخیر لانه جاسوسی
را نه حادثهای مقطعی، بلکه تولد مرحلهای نو از انقلاب اسلامی دانستند؛
مرحلهای که در آن، ملت ایران از موضع یک دولت تابع، به بازیگری مستقل و
اثرگذار در نظام بینالملل تبدیل شد. این همان نقطهای بود که انقلاب اسلامی از
مرزهای جغرافیایی عبور کرد و به گفتمانی جهانی علیه سلطه بدل شد.