صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۸۷ - ۱۲:۰۹  ، 
کد خبر : ۵۸۹۹۱

اهداف آمریکا در خاورمیانه


دکتر محمدجعفر طالب‌پور
آمریکا در خاورمیانه چه اهدافی را دنبال می کند؟ حضور فیزیکی و نظامی پر هزینه و پر هیاهوی آمریکا در این منطقه ، تاسیس پایگاه های نظامی متعدد در منطقه و تلاش جهت گسترش آنها و تاسیس پایگاه های جدید، رزمایش های نظامی پیچیده با مشارکت کشورهای منطقه، دخالت صریح و مداخله جویانه در مسائل داخلی کشورها و نیز دخالت در روابط سیاسی و اقتصادی منطقه، انعقاد قراردادهای سنگین تجاری و معاهده نامه های سیاسی : اقتصادی : امنیتی با دولتهای همسو در منطقه ، فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه و تبدیل خاورمیانه به انبار تسلیحات آمریکایی، حداقل سه جنگ و اقدام نظامی گسترده در منطقه و در سالهای اخیر و جنگ خلیج فارس، حمله به افغانستان و جنگ عراق، جنگ روانی و تهاجم سنگین و گسترده فرهنگی درمنطقه، ترویج مولفه های فرهنگی غرب در میان ساکنین منطقه بویژه جوانان و ... برای رسیدن به کدام هدف و مقصود است؟ در حالی که همه این تحرکات و اقدامات، علاوه بر تحمیل هزینه های هنگفت و سرسام آور بر اقتصاد آمریکا و نیز کشورهای منطقه، با مخالفت های روزافزون و آشکار مردم، گروه های سیاسی و نهادهای فعال آمریکا و نیز مخالفت های جهانی مواجه بوده است، اما سیاستمداران کاخ سفید، به لحاظ اهمیت و حساسیتی که برای اهداف خود در خاورمیانه قائل اند، همچنان بر راهبرد خود در منطقه خاورمیانه پافشاری و اصرار دارند. حتی شکست های خفت بار سیاستهای آنان در این منطقه که خاورمیانه را به باتلاقی خودساخته تبدیل نموده که آمریکا واضحا در آن گرفتار گردیده است، نیز مانع تلاش کاخ سفید در رسیدن به اهداف خود نگردیده است. حقیقتا براساس کدام منطق و توجیه قابل قبول و با در نظر گرفتن چه منافع ارزشمندی می توان رفتار آمریکا را درخاورمیانه توجیه نمود؟ براساس گزارش جامع مرکز نیکسون، اهداف آمریکا در خاورمیانه را می توان در سه سطح بررسی نمود که نشانگر اولویت های آمریکا در خاورمیانه نیز می باشد.
الف: منافع حیاتی
این دسته از منافع از بالاترین اولویت برخوردار بوده وتوجه جدی و اهتمام فوری و عاجل حاکمان و استراتژیست های آمریکایی را می طلبد:
1- حفظ امنیت و ثبات رژیم صهیونیستی درمنطقه
قرار گرفتن موضوع اسرائیل، در صدر اهداف و منافع آمریکا در منطقه حساس خاورمیانه ، قابل تامل است. البته با در نظر گرفتن این واقعیت که اولا اسرائیل متحد استراتژیک آمریکا است و ثانیا به لحاظ نفوذ پرقدرت لابی صهیونیسم در ساختار حکومتی آمریکا و دخالت و تاثیر آن در تعیین حاکمان و کارگزاران حکومتی آمریکا و نیز سیاستگذاری و تصمیم گیری و برنامه ریزی داخلی و خارجی آمریکا، توجه به ثبات و امنیت رژیم صهیونیستی در این سطح از اولویت بندی چندان هم بعید و دور از ذهن نمی باشد.
2- تضمین امنیت منافع انرژی در مناطق نفت خیز خاورمیانه
خاورمیانه به لحاظ در برگرفتن قسمت عمده ای از منابع نفت و گاز جهان، همواره کانون توجه و نظر قدرتهای جهان بوده است و هرگز نمی توان بدون توجه به موضوع حساس انرژی و نفت، مسائل خاورمیانه را بررسی و تجزیه و تحلیل نمود. آمریکا علیرغم برخورداری از منابع غنی و سرشار نفتی، سیاست خود را مبتنی بر حفظ منابع زیرزمینی نفتی خود، تامین انرژی از طریق خرید نفت از کشورهای تولیدکننده و حفظ و گسترش منابع استراتژیک خود قرار داده است. لذا اقتصاد آمریکا به شدت به وضعیت نفت و انرژی حساس و وابسته است. تضمین امنیت چرخه عرضه و تقاضای نفت و سایر حاملهای انرژی از یک سو و از سوی دیگر دستیابی به منابع ارزان و فراوان نفت و انرژی ، راهبرد اصلی آمریکا در این خصوص است. بالطبع آمریکا همواره نسبت به منابع نفتی خاورمیانه چشم طمع داشته است و تسلط بی قید و شرط بر آنها از اهداف جدی آمریکا است و این همان واقعیت تلخ و پشت پرده دخالت نظامی آمریکا در جنگ عراق است و دنیا امروز شاهد است چگونه شرکت های بزرگ نفتی آمریکایی، علیرغم وضعیت نابسامان اقتصادی و نیاز مردم عراق، نفت، این سرمایه ملی این کشور را به تاراج می برند.
3- ممانعت از دسترسی کشورهای خاورمیانه به سلاحهای پیشرفته
بر هیچ کس پوشیده نیست که آمریکا از سرخیرخواهی و صلح طلبی و انسان دوستی بدنبال این هدف نیست. بلکه به لحاظ اهمیت و تامین و تضمین امنیت منافع آمریکا و هم پیمانانش درمنطقه و صرفا به منظور جلوگیری از دستیابی کشورهای مخالف آمریکا به تسلیحات مدرن و قوی، آمریکا دنبال این هدف است. فراموش نکنیم که اولا بیشترین میزان و حجم اینگونه سلاحها حتی از انواع ممنوعه و خطرناک آن مانند سلاحهای هسته ای، میکروبی و شیمیایی در خود آمریکا تولید وانبار می شود، ثانیا به گواهی اسناد و مدارک معتبر، آمریکا و متحدان غربی اش و در طول سالهای دفاع مقدس، صدام و رژیم بعثی عراق را به انواع و اقسام تسلیحات کشتار جمعی مجهز نمودند که صدام نیز با چراغ سبز حامیان استکباری اش، به دفعات از آنها استفاده و تلفات و خسارات سنگینی بر ایران وارد نمود، ثالثا، امروزه و در حالی که آمریکا دم از جلوگیری از گسترش و تولید این نوع تسلیحات می زند، بسیاری از کشورهای دنیا و حتی برخی از کشورهای خاورمیانه که هم سو با منافع آمریکا هستند، با حمایت آمریکا و با نقض معاهدات بین المللی و مخالفت افکار عمومی، به تولید و انباشت تسلیحات کشتار جمعی اقدام می نمایند و جالب این جاست که اغلب، تامین کننده اصلی فن آوری تولید آنها و گاه سرمایه گذاری اصلی است. فلذا داعیه آمریکا در هدایت و رهبری جریان جهانی مبارزه با تسلیحات کشتار جمعی ونوع اقدامات و موضع گیری های آمریکا در خاورمیانه در این موضوع، مزاحی بیش نیست.
ب: منافع فوق‌العاده
در اولویت دوم منافع آمریکا در خلیج فارس می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- عدم ایجاد همگرایی منطقه ای برای دشمنی با آمریکا در خاورمیانه؛
البته خود سیاستمداران کاخ سفید به دفعات اعتراف نموده اند که در نیل به چنین هدفی ناکام مانده اند و آمریکاستیزی از واقعیت های جهان و نیز خاورمیانه است ومیزان نفرت و انزجار از سیاست های آمریکا در سطح جهانی واضحا روند روبه رشدی داشته است. در خاورمیانه ، ایران با استراتژی انقلابی و مخالفت صریح و همیشگی اش با رفتار و خلق و خوی استکباری آمریکا و افشاگری ایران در فتنه انگیزی و سیاستهای ناصواب آمریکا در این نفرت عمومی نقش بسزایی داشته است. وزن وجایگاه و قدرت و نفوذ ایران در معادلات منطقه ای و جهانی سبب شده است، ایران محور همگرایی منطقه ای در مخالفت با آمریکا گردد. البته کانونهای ضد آمریکایی دیگر منطقه مانند مقاومت اسلامی حزب الله لبنان، گروه های مبارز و عمدتا شیعی منطقه، حماس و ... و نیز کشور اسلامی سوریه نیز در این روند آمریکا ستیزی سهیم بوده اند. رفتار نفرت انگیز آمریکا در خاورمیانه مانند حمایت از حکومت های استبدادی و دست نشانده ، غارت اموال عمومی و سرمایه های ملی کشورها، تهاجم به غیر نظامیان ، نقض حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، کشتار انسانهای بی گناه و بی دفاع ، داستان تنفرآور زندان ابوغریب و ... نیز در برانگیختن احساسات ضد آمریکایی ، بی تاثیر نبوده است.
2- پیگیری در به نتیجه رساندن طرح سازش خاورمیانه به نفع رژیم صهیونیستی؛
3- تحکیم هژمونی آمریکا در کشورهای منطقه؛
جالب اینجاست که آمریکا به بهانه شناسایی و انهدام مراکز پرورش تروریسم در خاورمیانه به کشورهای منطقه تهاجم می کند در حالیکه اسرائیل به عنوان رژیمی غاصب در منطقه خاورمیانه ،خود نماد تروریسم دولتی است و به شدت مورد حمایت آمریکا قرار دارد. ضمن این که در کشورها و مناطق تحت کنترل و اشغال آمریکا در منطقه، نه تنها تروریسم ریشه کن نشده است بلکه شاهد موجی تازه از ترور ، قتل و کشتار هستیم که سریال تمام ناشدنی ترورهای خونبار و مرگبار در عراق، رشد و قدرت یافتن مجدد طالبان در شمال پاکستان وجنوب افغانستان ، نمونه های بارز آن هستند. بهرحال آنچه مسلم است این است که تلقی آمریکا از موضوع تروریسم که مبنای توجیهی اقدامات آمریکا در دنیا با هدف مبارزه با تروریسم است نوعی نگرش ابزارگونه است و ملاک و معیارسنجش و قضاوت گروه ها و افراد در مورد تروریست بودن آنها، صرفا منافع برتری جویانه و استکباری آمریکا است.
ج: منافع مهم
اولویت سوم آمریکا در منطقه عبارت است از:
1- برقراری سلطه همه جانبه در تمامی کشورهای منطقه
آمریکا در این تعاملات دنبال منافع اقتصادی و تجاری، تضمین حضور درازمدت خود در منطقه و ایجاد جبهه متحد در مقابله با تهدیدهای ضد آمریکایی در منطقه می باشد. توافقنامه امنیتی آمریکا و عراق که کاخ سفید به شدت برنهایی شدن آن اصرار دارد، جدیدترین برگ از این سناریوی خطرناک است.
2- استفاده ابزاری از دموکراسی
رفتار آمریکا در زمینه دموکراسی نیز متناقض و قابل نقد و تامل است و شعارهای عوامفریبانه ای مانند استقرار و صدور دموکراسی که سیاستمداران آمریکایی مدعی آن هستند، رنگ باخته است. واقعیت این است که دموکراسی واقعی هیچگاه مدنظر آمریکا نبوده و نیست. چرا که اولا به اذعان نهادها و گروه های سیاسی آمریکایی، موارد نقض دموکراسی در این کشور مدعی دموکراسی ، کم نیستند، ثانیا، اکثر متحدان آمریکا را در دنیا حکومتهای غیر دموکراتیک تشکیل می دهند و ثالثا، اگر چه جنبه های دموکراتیک درکشورهای مخالف آمریکا، فراوان است ، لیکن کاخ سفید ، صرفا به جهت مخالفت آنها با منافع آمریکا، همچنان با آنها عناد ورزیده و آنها را به نقض دموکراسی متهم می نماید. نکته ای که در پایان اشاره بدان لازم است آن است که با بررسی عملکرد و رفتار سیاستمداران و حاکمان آمریکایی تعهد و التزام عملی آنان به اهداف مورد اشاره، مشخص و بارز است. تحرکات سیاسی و دیپلماتیک ، چانه زنی های سیاسی با قدرت های هم سنگ و هم وزن در تعاملات بین المللی، استراتژی خبری و رسانه ای و تبلیغاتی بنگاه های بزرگ خبرپراکنی و امپراطوری های گسترده و اختاپوسی خبری استکباری،استفاده از نفوذ و لابی غیرقابل انکار و غیر موجه آمریکا در نهادها و سازمانهای بین المللی بویژه سازمان ملل و شورای امنیت و پیمان آتلانتیک شمالی ناتو و گروه های کوچکتر مانند کشورهای صنعتی و نیز نهادهای اقماری مانند بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، آژانس انرژی اتمی و ... همگی بگونه ای سازماندهی و جهت دهی می شوند که کاخ سفید را در نیل به اهداف آمریکا در خاورمیانه یاری نماید. استراتژی تهدید نرم ، تحریم اقتصادی، تهدید نظامی، راه اندازی و تحریک انقلابهای رنگین، حمایت از حکومتهای دست نشانده و دولتهای همسو، سنگ اندازی در مسیر موفقیت و پیشرفت کشورهای مخالف و حمایت از اپوزیسیونهای داخلی در آنها، تلاش جهت روی کارآمدن گروه ها و شخصیت های سیاسی نزدیک به آمریکا درمنطقه، امنیتی نمودن خاورمیانه و ایجاد فضای رعب و وحشت درمنطقه و ایجاد بدبینی و بدگمانی بین کشورها، دروغ پردازی و شایعه پراکنی، سیاه نمایی و ... برخی از برنامه های آمریکا در تحقق اهدافش در خاورمیانه است. شوی مضحک و نخ نمای مبارزه با تروریسم، دفاع از حقوق بشر، صدور و برقراری دموکراسی، مبارزه با استبداد و ... نیز تلاشی جهت پوشش نهادن بر اهداف واقعی و خطرناک آمریکا در منطقه و نیز کسب اجماع نسبی جهانی و ایجاد بستر روانی مناسب در سطح دنیا برای توجیه و همراهی با اقدامات آمریکائیان است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات