امام خمینی از خرداد 42 تا خرداد 68

سیدرضا اکرمی
مطالعه تاریخ و تحلیل آن و تطبیق با زمانه ما ، بسیار آموزنده و سازنده است ، در ضمن مطالعه می توان سازندگان تاریخ را به درستی شناخت و الگوهای مناسب را یافت ، رهنمود قرآن مجید در همه حال ، ارائه نمونه ها و امثال می باشد . اینک در خرداد 85 ، معمار انقلاب اسلامی را در خرداد 42 تا 68 از صحیفه امام و صحیفه نور پی می گیریم .
1 ـ امام در سیزدهم خرداد 42 که روز عاشورای 1383 قمری بود ، در مدرسه فیضیه فرمودند : الان عصر عاشوراست گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می گذرانم این سوال برایم پیش می آید که اگر بنی امیه و دستگاه یزیدیان معاویه تنها با حسین سرجنگ داشتند ، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بی پناه و اطفال بی گناه مرتکب شدند نظرم این است آنها با اساس سر وکار داشتند ، بنی هاشم را نمی خواستند ، نمی خواستند شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران وجود داشت ، اینها با بچه های شانزده . هفده ساله چکار داشتند ، سید شانزده ، هفده ساله به شاه چه کرده بود ، به دولت چه کرده بود ، این فکر پیش می آید که اینها با اساس مخالفند ، اینها نمی خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد.
اسرائیل نمی خواهد در این مملکت دانشمند باشد ، قرآن باشد ، علمای دین باشند ، احکام اسلام باشد. قرآن سد راه است باید شکسته شود ، روحانیت سد راه است باید شکسته شود ، مدرسه فیضیه سد راه است باید خراب شود ، طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه شوند باید از پشت بام بیفتند ، برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد. آری امام از ابتدای نهضت اسرائیل را نفی کرد » . (1 )
2 ـ امام در فراز دیگری از سخنرانی عصر عاشورای سال 42 فرمود : ای آقای شاه ، ای جناب شاه ، من به تو نصیحت می کنم ، دست بردار از این کارها ، من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی همه شکر کنند. سه مملکت اجنبی به ما حمله کردند ، شوروی ، انگلستان و آمریکا ، به مملکت ایران حمله کردند ، مملکت ایران را قبضه کردند ، اموال مردم در معرض تلف ، نوامیس مردم در معرض هتک بود ، لکن خدا می داند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی رفت ، من نمی خواهم تو اینطور باشی . » (2 )
3 ـ پانزده خرداد 43 ، اعلامیه مشترکی با امضا امام ، آیت الله میلانی ، آیت الله نجفی ، آیت الله قمی ، نوشته و توزیع شد و حادثه 15 خرداد 42 محکوم گشت . در بخشی آمده : « واقعه 15 خرداد ننگ بزرگی برای هئت حاکمه بوجود آورد ، این واقعه فراموش شدنی نیست ، تاریخ آن را ضبط کرد.
ملت مسلمان چه جرمی مرتکب شده بود ، زنها و اطفال صغیر چه گناهی کرده بودند ، چرا آنها را به مسلسل بستند ، علمای اسلام و خطبای مذهبی چه جرمی داشتند ، گناه آنها دفاع از حق بود ، دفاع از قرآن کریم بود به جرم نصایح مشفقانه و صلاح اندیشی اهانت شدند ، به حبس کشیده شدند ، مبتلا به مصایب شد » .
4 ـ  در دهم خرداد 57 که انقلاب اسلامی پس از شهادت مرحوم آیت الله سیدمصطفی خمینی وارد مرحله خاصی شده بود ، که امام در ضمن صحبت در مسجد شیخ انصاری نجف ، مطالب مختلفی ایراد و ازجمله فرمودند : « ما یک همچون تمدن بزرگی داریم که قبل از آمدن 15 خرداد ، جوانهای ما را می گیرند و حبس می کنند ، قانون جنگل هم معلوم نیست این جور باشد ، مغول هم که اینجور نبوده ، آنها هم که یاسا داشتند ، جنایاتی که این مرد در 15 خرداد کرد معلوم نیست در تاریخ نظیرش اتفاق افتاده باشد ، ملت ایران نباید این 15 خرداد را از یاد ببرند ، این 15 خرداد باید زنده بماند ، یک جنایتی است ، که آثارش باید محو نشود » . (3 )
5 ـ در سال 58 ، اولین مراسم پانزده خرداد درمدرسه فیضیه برگزار و امام خمینی فرمودند : « 15 خرداد از همین مدرسه شروع شد ، 15 خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت و همین جمعیت ها که الان اینجا هستند ، آنهایی که برای شکستن سد رژیم فعالیت کردند ، آنهایی که به خیابانها ریختند و فریاد الله اکبر کردند ، حق مال همین قشر جمعیت است ، دیگران هیچ حقی ندارند . از 15 خرداد تا حالا که آمده ایم خون دادیم ، یعنی شما خون دادید ، من که نشسته ام اینجا ، من هم هیچ حقی ندارم ، ما باید برای شما خدمت کنیم ، خودمان نباید استفاده کنیم ، خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم ، خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته شود و من استفاده اش را ببرم » . (4 )
6 ـ موسس نظام جمهوری اسلامی در 14 خرداد 68 به رحمت الهی واصل و دنیا را بدرود گفت . مجلس خبرگان در مکان مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و اینجانب روضه وداع را برای حضار خواندم ، وصیت نامه امام توسط آیت الله خامنه ای که آن روز رئیس جمهور بودند قرائت شد و تاریخ آن 68،3،15 بود . در پایان وصیت نامه آمده است » : با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم می خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد. و ازملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی ها وقصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمت گزار در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد ، که خدمت گزاران بالا و والاتر در خدمتند و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است » . (5 )