مرتضی صفار هرندی
دسته بندی های مجازی درون نیروهای خط امام که در شماره پیشین از مبانی آنها سخن به میان آمد در سال 1360 هر یک از گروههای متعلق به این اردوگاه را درگیر خود کرده بود اما این مسئله در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شکل پررنگ تری بروز و ظهور یافت. در 24 اسفندماه 1360 امام راحل در پیامی از نیروهای مسلح خواستند که از احزاب سیاسی کناره گیری کنند و یا با خروج از کسوت نظامی عضویت در حزب و گروه خود را انتخاب کنند. سردار یوسف فروتن از اعضای موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چندی پیش در نامه ای به نگارنده، آن روزها را چنین توصیف کرده بود: ساعت دو بعد از ظهر یکی از آخرین روزهای فروردین 1361 (اسفند 1360) بود که اطلاعیه امام (ره) در رادیو قرائت شد. در آن زمان بنده با دیگر دوستان مثل سردار محمودزاده، سردار مرحوم علی فرزین و... در چادری در ارتفاعات تیشه کن بودیم نیروهای سپاه و ارتش خود را برای عملیات بزرگ فتح المبین آماده می کردند هنوز حمله آغاز نشده بود بنده در آن زمان فرمانده منطقه 2 سپاه (استان های اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری) بودم در همان بعدازظهر نامه ای پرسنلی به ستاد مرکزی سپاه نوشتم که بنده اسما در این گروه (سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) بودم چون فقط سه یا چهار بار در جلسات اولیه آنها شرکت کردم از من گلایه هم داشتند که چرا شرکت نمی کنی و از این تاریخ بنا به دستور حضرت امام هر نوع ارتباط خودم را قطع کردم.
در بدو تاسیس سپاه تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سپاه پیوستند این عضویت مشترک برای افراد مختلف شکل های متفاوتی داشت. اگر سردار فروتن تنها در سه یا چهار جلسه اولیه سازمان شرکت کرده بود، مرتضی الویری به رغم در نظر گرفته شدن برای عضویت در شورای فرماندهی، هم گروه خود در سازمان فلاح یعنی سردار فروتن را به جای خود معرفی کرد و بدین ترتیب برخلاف برخی از خاطره گویی ها مرتضی الویری حتی یک روز هم سپاهی نبود.
در میان سپاهیان مستعفی از عضویت در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نام افراد دیگری همچون سردار محمدباقر ذوالقدر، حسین نجات (زیبایی نژاد)، حسن حمیدزاده و شهید محمد بروجردی در کنار سردار یوسف فروتن به چشم می خورد.
از چندماه قبل از این حکم حضرت امام (ره)، اختلاف در داخل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شکل حادی به خود گرفته بود. تفاوت دیدگاه سیاسی اعضای این سازمان به شکل مخفی از مدت ها قبل یعنی دوران ریاست جمهوری بنی صدر برحول محور حدود اختیارات نماینده حضرت امام (آیت ا... حسین راستی کاشانی) در این سازمان آغاز شده بود. گرایش به محدودسازی اختیارات نماینده امام در سازمان نیز عمدتا تابعی از دوگانگی در نگرش به مسائل اقتصادی مثل مالکیت و میزان دخالت دولت در اقتصاد بود. مسئولیت بهزاد نبوی در ستاد بسیج اقتصادی و دولتی کردن تجارت داخلی و توزیع کالاها و محمد سلامتی در اعمال مدیریت دولت بر وضعیت اراضی کشاورزی عملا آنها را در مقابل نماینده امام (آیت ا... راستی کاشانی) قرار داده بود که به اتفاق بزرگان دیگری در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مثل حضرات آیات مرحوم احمدی میانجی،مکارم شیرازی، جعفرکریمی و احمد آذری قمی این شیوه های اقتصادی را سوسیالیستی می دانستند.
این وضعیت اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را در دو جبهه حامیان و مخالفان نماینده امام در این سازمان آرایش داد. تقریبا شش ماه قبل از صدور حکم حضرت امام (یعنی در 10 شهریور 1360) آقای محسن رضایی که به تازگی از سوی حضرت امام به فرماندهی کل سپاه منصوب شده بود در نامه ای به شورای مشورتی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استعفای خود را از عضویت در سازمان اعلام کرد. داشتن مایه های تفکر نهضت آزادی و روشنفکری، ندادن بهای لازم به روحانیت و قصد قبضه کردن این پایگاه ،ترجیح مصالح سازمانی بر مصالح حکومتی، ایجاد اختلاف در خط امام با اصرار در بعضی از امور مثل مخالفت با وزیر بازرگانی، حبیب ا... عسگراولادی از سوی گروهی که خط سازمان را تعیین می کنند از جمله دلایلی بود که محسن رضایی برای استعفای خود ذکر کرده بود.
محسن رضایی در این نامه ابراز عقیده کرده بود که تعیین خط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به دست کسانی افتاده است که در احزاب و سازمان های سیاسی بودند و با به پیروزی انقلاب به انقلاب معتقد شدند. محسن رضایی در این استعفا نامه دو پیشنهاد را برای آینده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مطرح ساخته بود: 1- قطع فعالیت سیاسی و توزیع اعضای خود در ارگان های حکومتی 2- تشکیل یک جبهه واحد با حزب جمهوری اسلامی ویا حل برخی از مسائل درون تشکیلاتی مثل دادن نقش بیشتر به نماینده امام، تلاش درجهت تقویت نقش سیاسی و اجتماعی روحانیت، حل تناقض کار اجرایی در ارگان های حکومتی و کار سازمانی و ...
در 13 مهرماه 1360 کمیته سیاسی سازمان در ملاقات با امام (ره) تلویحا تعویض نماینده ایشان (آیت ا... راستی) را خواستار شد ولی امام با تاکید بر فاضل و مهذب بودن آیت ا... راستی این خواسته را رد کردند. این تاکید امام چیزی از تقابل افراد مخالف نماینده امام کم نکرد آنها مجددا با طرح این سوال از امام که آیا نماینده ایشان دارای «ولایت تامه» است در صدد تحدید اختیارات آیت ا... راستی برآمدند. در این شرایط اقدام آیت ا... راستی در استمداد از اعضای سپاهی مستعفی برای دادن مشورت درباره خط کلی و اساس حرکت آینده سازمان با اعتراض مخالفان وی در سازمان مجاهدین انقلاب مواجه شد. این نوع اعتراض ها در واقع درجهت تضعیف موقعیت آیت ا... راستی در این سازمان صورت می گرفت و به تشدید اختلاف ها در سازمان بیش از گذشته دامن می زد. افرادی هم چون آیتالله جنتی و آیت الله امامی کاشانی نیز در این ایام در شرف یابی به محضر امام راحل به جست وجوی راه های حل این تنش در سازمان مشغول بودند. گفت وگوی آیت ا... جنتی در 18/1/68 نشان می دهد که موضوع اختلافات در سازمان دامنه فراتر از نظرات نماینده امام را شامل می شده است.
در میان اظهارات حامیان آیت ا... راستی در سازمان در ملاقات با آیت ا... جنتی این نکته قابل مشاهده است که آنها درگیر پاسخگویی به ادعاهایی هم چون اشتباه امام درباره مسئله کردستان و ... (که بعدها بهزاد نبوی هم به مطرح ساختن این ادعا اذعان کرد) در داخل سازمان بوده اند. در همین روز امام در دیدار آیت ا... راستی با ایشان بر ادامه کار و بیشتر کردن نظارت وی برسازمان امر کردند. در 27 فروردین بیانیه ای از سوی نماینده امام در سازمان صادر شد. توصیف این بیانیه از دیدگاه های جریان مخالف موسوم به چپ سازمان مجاهدین انقلاب نشان دهنده طبیعی بودن مواضع آنها در سال های اخیر است. نویسندگان این بیانیه پیش بینی کرده بودند:« قائل بودن به تخصص در تشکیلات و اجتهاد و تخصص در مسائل تاریخی و سیاسی به محدود کردن حیطه عمل اسلام فقاهت و ولایت فقیه می انجامد.» طرفداران نماینده امام در نهایت خواستار تبعیت از ولی امر جامعه در اموری که به مسائل ولایتی بر می گردد و لازم الاتباع بودن نظر نماینده امام درباره موضع گیری های سازمان و اختلافات درون سازمانی تا زمانی که عدالت او از سوی رهبر مخدوش نشده است، شده بودند.
بدین ترتیب آیت ا... راستی شورای موقتی متشکل از حسین فدایی، اخوت علی عسکری، ا... وردی، روح الامین و حمیدرضا کاتوزیان را به منظور تحویل گرفتن کلیه مصادر سازمانی، تدوین اساسنامه و اداره کلیه امورسازمان به خصوص در رابطه با کلاس های آموزشی و بخش عضوگیری و ... تعیین کرد. این اقدام نیز با مقابله طیف مقابل که گویا از اکثریت نسبی در این سازمان برخوردار بودند مواجه شد. یک کشاکش چند ماهه از درگیری و تلاش برای ایجاد وفاق دوباره در سازمان استمرار داشت. طیف موسوم به چپ از آیت ا... راستی خواست در معیت بهزاد نبوی و الویری در دیدار با امام معنا و مفهوم و حد و مرز نظارت نماینده امام در سازمان به طور آشکار معین شود. این ملاقات در واقع خاتمه بخش درگیری درون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. چرا که حضرت امام در برابر پیشنهاد مخالفان درباره نحوه نظارت آیت ا... راستی برسازمان فرمودند: (نقل به مضمون)« این که نظارت نمی شود، نظارت آن است که نظر ناظر دخیل باشد.»
به اذعان الویری که خود از مخالفان آیت ا... راستی بوده است امام در این دیدار تصریح کردند:« آقای راستی و کسانی که با ایشان می توانند هم فکری داشته باشند در سازمان بمانند و هرکس تمایلی ندارد باایشان کارکند از سازمان استعفا دهد.» فردای آن روز یعنی در روز 18 شهریور 1361 بهزاد نبوی و دوستانش درملاقات با آقای هاشمی رفسنجانی با ابراز ناراحتی از نظر حضرت امام از وی چاره جویی کردند ولی چهارماه پس از اعلام نظر حضرت امام (30/10/1361) آنها به صورت دسته جمعی از عضویت در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استعفا کردند.