تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۷:۴۳  ، 
کد خبر : ۸۲۴۷۸
گفت‌وگو با اولین شهردار تهران پس از انقلاب اسلامی

گامی به سوی باز تولید اقتدار

شیده لالمی مقدمه: یک سال و چند ماهی پیشتر پیشنهاد انتخاب مستقیم شهرداران با رای مردم از زبان سیدمحمد خاتمی در جمع اعضای شوراها طرح شد.سخنان او نماینده دیدگاه های دولتی بود که دو دوره انتخابات شوراها را برگزار کرده بود. دولتی که موسس شوراها پس از دو دهه اخیر تاخیر شناخته می شود. خاتمی در آخرین حضور خود در مقام رئیس جمهوری در جمع اعضای شوراها که برای گرامیداشت ششمین سالگرد آغاز به کار شوراها در سالن همایش وزارت کشور گردهم آمده بودند، در حالی موضوع انتخابی شدن شهرداران را مطرح کرد که این ایده از سوی اغلب اعضای شوراها پیشنهادی برای کاهش اختیارات شوراهای اسلامی شهر و روستا خوانده شده و دامنه این مخالفت ها تا جایی گسترده شد که در عمل فرصتی برای بررسی های عمیق تر در مورد این ایده باقی نماند. یک سال واندی پس از آن روزها در شرایطی که نخستین ماه های گذشته از سال 85، پر چالش ترین روزها را برای اعضای شوراها رقم زده و هنوز مشخص نیست لایحه دولت برای اصلاح قانون شوراها چه سرنوشتی در مجلس پیدا کرده و چه چشم اندازی را فراروی نظام شورایی کشور قرار می دهد، پیشنهاد گروهی از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم چالشی دیگر برای بحث و گفت وگو در محافل شورایی آفریده است. اگرچه موافقان این پیشنهاد معتقدند با انتخابی شدن شهرداران بر میزان اقتدار مدیریت شهری افزوده شده و شهروندان نقش پررنگ تری در اداره امور شهرها بر عهده می گیرند، مخالفان با تاکید بر کاستی ها و نارسایی های قانونی موجود، نمایندگان مجلس را از دادن رای مثبت به این پیشنهاد به این دلیل برحذر می دارند چراکه معتقدند انتخابی شدن شهرداران در شرایط فعلی شکاف میان شوراها و شهرداران را افزایش داده و با تضعیف شوراها مدیریت شهرهای کشور را با آشفتگی و اختلال مواجه می کند.بررسی دیدگاه های موافقان و مخالفان پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران اصلی ترین محور گفت وگوی شرق با محمد توسلی نخستین شهردار تهران بعد از انقلاب است. هرچند او به عنوان یکی از فعالان سیاسی با اصل پیشنهاد انتخاب مستقیم شهرداران به عنوان حرکتی به سوی نهادینه کردن بنیان های دموکراسی در جامعه موافق است اما با طرح دلایلی، اجرایی شدن این پیشنهاد را در شرایط کنونی گامی به سوی بازتولید مرکزگرایی بیشتر می داند.

*موضوع انتخابی شدن شهرداران که این بار به عنوان یک پیشنهاد از سوی برخی نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مطرح شده به طور طبیعی شرایطی را برای طرح دیدگاه های موافق و مخالف فراهم کرده است. عده ای معتقدند انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم موجب افزایش اقتدار مدیریت شهری شده و بخش زیادی از موازی کاری های فرساینده را کاهش می دهد و عده ای دیگر بر این باورند که در شرایط فعلی بسترهای لازم برای اجرایی شدن این پیشنهاد وجود ندارد، شما این پیشنهاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
**پیشنهاد انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم در ایران را سال گذشته برای نخستین بار آقای خاتمی مطرح کردند. در آن زمان هم دیدگاه های موافق و مخالف مطرح شد و اکنون نیز که این پیشنهاد باردیگر از سوی مجلس ارائه شده هر دو گروه به طرح دیدگاه های خود می پردازند. شهردار فعلی تهران هم به طور قاطع موافقت خود را اعلام کرده در حالی که اعضای شورای شهر تهران به طور عمده مخالف اجرایی شدن این پیشنهاد هستند. از سوی دیگر در مجلس فضای بینابینی وجود دارد، عده ای موافق و گروهی دیگر مخالفند.
موضوع انتخاب شهرداران در سال های گذشته در بسیاری از شهرهای جهان مانند نیویورک و لندن تجربه شده و آنها مشکلی را از این بابت اعلام نکرده اند اما به طور قطع می توان گفت در همه شهرهایی که شهرداران مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند، سابقه 100تا 200ساله فعالیت شوراهای شهر وجود دارد. در عمده این شهرها فعالیت شوراها پس از سال های طولانی نهادینه شده و قوانین شوراها جا افتاده است و مجموعه بررسی ها نشان می دهد که در این شهرها حدود وظایف و اختیارات شوراها چه برای اعضای شوراها و چه سایر دستگاه های اجرایی و تصمیم گیرنده تثبیت و ساختار مدیریت اجرایی شهرداری هماهنگ با نظام شورایی طراحی شده است. به طوری که وقتی شهردار به طور مستقیم توسط مردم انتخاب می شود می تواند در کنار شوراهای منتخب مردم بدون هیچ مشکل ارتباطی فعالیت کند و این دو در کنار یکدیگر اصطکاکی ندارند. حیطه اختیارات هر یک تعریف شده است و هر کدام می توانند به وظایف خود عمل کنند. مانند اینکه ما رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را به طور جداگانه انتخاب می کنیم و این دو در کنار هم عمل کرده و مناسبات آنها به طور کامل مشخص و تنظیم شده است. اما آیا در مورد شوراها قوانین فعلی پاسخگو است اینطور نیست. قوانین مربوط به شوراها در طول سال های گذشته بارها تغییر کرده و اصلاحات جدیدی در آن اعمال شده که روند آن در جهت کاهش اختیارات و عدم انسجام آن است.
*اصلاحاتی که به گفته کارشناسان حقوقی در هر مرحله شوراها را هرچه بیشتر از اهداف پیش بینی شده در قانون اساسی دور کرده است...
**بله همین طور است چرا که این قانون از دهه 60به این سمت تحت تاثیر دیدگاه افرادی در وزارت کشور تغییر کرده اگر شما مشروح مذاکرات خبرگان قانون اساسی را مطالعه کنید می بینید زمانی که بحث شوراها مطرح شد این پیشنهاد با رای اکثریت قاطع اعضای خبرگان به تصویب رسید. در این میان اقلیتی مخالف بودند که اتفاقا همان اقلیتی که در آن مقطع زمانی مخالف شوراها بودند بعدها مسئولیت هدایت و مدیریت وزارت کشور را بر عهده گرفتند و توانستند دیدگاه های خود را به نوعی با تصویب قوانین جدید برای شوراها اجرا و شوراها را از جایگاه واقعی خود دور کنند. در حالی که از ابتدا موضوع فعالیت شوراها یکی از مهمترین اصول انقلاب بود. در اوایل اسفند سال 57که من به عنوان شهردار تهران خدمات خود را شروع کردم دو محور اصلی «تشکیل شوراهای شهری» و «برنامه ریزی برای ترافیک تهران» در دستور کار شهرداری وقت قرار گرفت. حتی آیین نامه های مربوط به فعالیت شوراها، موضوع فعالیت شوراهای محله، منطقه و شهر تدوین و مجموعه مطالعات کارشناسی در این زمینه انجام شد و شوراهای محلی در تهران مانند شورایاری های امروزی شکل گرفت و با برگزاری انتخابات شوراهای گودنشینان جنوب تهران زیر نظر وزارت کشور مسائل گودنشینان با مشارکت مستقیم خودشان حل و فصل شد.قصدم از گفتن این سوابق این است که توجه شما را به اهمیت موضوع فعالیت شوراها جلب کنم و اینکه این موضوع حتی پیش از زمان تدوین قانون اساسی در سال 58مورد توجه قرار داشت چراکه شوراها نقش بارزی در مدیریت شهر تهران داشتند. حتی شورای شهر تهران در دوره دوم نیز با وجود گرایش های فکری و سیاسی خاص به لزوم اهمیت فعال شدن شوراهای محله پی برده است و اخیرا نایب رئیس شورای شهر تهران در مصاحبه ای اعلام کرده که باید شوراهای محله در تهران تقویت شوند. این اتفاق قابل تاملی است. زمانی که فعالیت دو دوره شوراها می تواند دیدگاه های افراد سیاسی را که در ابتدا به این اصول باور نداشتند به نقطه ای برساند که تغییر دیدگاه دهند، در شهرهایی که تجربه 200سال فعالیت شورایی را دارند این فرصت وجود داشته که قوانین طی این سال ها به تدریج اصلاح شود. بنابراین اگر در این شهرها شهرداران با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند می تواند مفید باشد.
*در مورد شهرهای کشور ما چطور شهرهایی با شوراهای جوان که هشتمین سال فعالیتشان را سپری می کنند می توانند این تجربه را بیازمایند؟
ببینید در شهرهای ما وضعیت کاملا متفاوت است. قوانین شوراهای شهر غیرمنسجم است و اختیارات و وظایف شوراها را به درستی تبیین نکرده اند و این در حالی است که ساختار مدیریت شهرداری ها ساختاری کاملا اقتدارگرایانه و از بالا به پایین دارد. در واقع این سیستم پس از انقلاب عملا تغییری نکرده و کسی که در جایگاه شهردار قرار می گیرد دارای اختیارات گسترده مالی و مدیریتی است که به او اجازه می دهد یک مدیریت آمرانه داشته باشد. مشکلاتی که طی فعالیت شورای شهر تهران در دوره نخست نیز پدید آمد در واقع ناشی از همین ساختار بود. با توجه به این واقعیت پیامد و خروجی انتخاب مستقیم شهرداران از همین روی روشن و قابل پیش بینی است و هر چه باشد در جهت تضعیف شوراها خواهد بود و هرکسی که در این ساختار با رای مردم به عنوان شهردار انتخاب شود نوعی مدیریت آمرانه خواهد داشت که این امر به نفع شهرهای ما نیست. هر کسی که در جریان مدیریت عملی تهران قرار می گیرد این نکته را لمس می کند که بدون مشارکت مردم نمی توان این شهر را اداره کرد.
*البته با وجود این مردم همچنان مشارکتی در اداره امور شهری مانند تهران ندارند. برای نمونه آخرین آماری که از سوی شهردار تهران اعلام شده نشان می دهد که بالای 93درصد شهروندان از شهرداری ناراضی هستند.
**این نارضایتی طبیعی است و میزان مشارکت مردم در دومین دوره انتخابات شوراها نیز تا اندازه زیادی نمایانگر این نارضایتی بود. در این دوره از انتخابات حدود 10تا 12درصد مردم شرکت کردند و اعضای شورای شهر با5/2درصد رای مردم انتخاب شدند.اگر رضایت مردم بالا بود حتما باید میزان مشارکت آماری خیلی بالاتر از این اعداد را نشان می داد.
*بنابراین شما با پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران موافق نیستید.
**در شرایط فعلی موافق نیستم چون بسترهای قانونی و ساختارهای لازم وجود ندارد.
*در هفته های اخیر عمده اعضای خانواده های شوراهای کشور با پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران مخالفت کرده اند و دلیل این مخالفت هم خیلی ساده است، آنها معتقدند با اجرایی شدن این پیشنهاد شوراها اصلی ترین ابزار نظارتی خود را از دست می دهند. از دیگر سو موافقان در پاسخ به این انتقاد اعلام کردند که در صورت انتخاب مستقیم شهرداران شوراها می توانند زمان بیشتری را برای سیاستگزاری و تصمیم سازی اختصاص دهند و به عبارت بهتر شوراهای شهرداری نباشند و جایگاه واقعی خود را پیدا کنند و این برای آنها یک فرصت است. نکته دیگر آنکه پیشنهاددهندگان طرح حق تذکر، سئوال و استیضاح را برای شورا به رسمیت شناختند بنابراین شورا می تواند همان ابزارهایی که اکنون در اختیار دارد را با تغییراتی در تعداد حدنصاب آرا در اختیار داشته باشد، پس نمی توان اینگونه نتیجه گرفت که الزاما با انتخابی شدن شهرداران از اختیارات شوراها کاسته می شود . شما اینطور فکر نمی کنید؟
**به نظر من اگر واقعیت های موجود با نگاه کارشناسی بررسی شود ممکن است که موافقان این پیشنهاد نظرشان را تغییر دهند. به لحاظ کارشناسی شوراهای شهر سه وظیفه اصلی سیاستگزاری، برنامه ریزی و نظارت بر اجرای طرح ها را بر عهده دارند. سیاستگزاری و برنامه ریزی نیازمند تخصص و تجربه ویژه ای است. علت اینکه شوراها بیشتر به مسائل فرعی می پردازند و در جایگاه واقعی خود قرار ندارند، نخست به دلیل نداشتن تجربه کافی است و دیگر اینکه ابزار لازم برای انجام وظایف محوله در اختیار آنها قرار نگرفته است. اگر در شهرهایی مانند استانبول و لندن شوراها می توانند در جایگاه واقعی خود قرار گیرند بیش از هر چیز به این دلیل است که نهادها و کمیته های تخصصی که توان برنامه ریزی و سیاستگزاری و نظارت شهری دارند آنها را پشتیبانی می کنند. در حال حاضر مجموعه این نهادها داخل مجموعه مدیریتی شهرداری است و شهردار تهران و معاونانش هستند که عملا کار سیاستگزاری و برنامه ریزی را انجام می دهند و به همین دلیل شوراها عملا شورای شهرداری هستند و به طور طبیعی بیشتر به کارهای فرعی می پردازند. درست به همین دلیل است که من معتقدم اگر مسئولیت انتخاب شهردار هم از آنها گرفته شود، اساسا اختیاری برای آنها باقی نمی ماند. راهکار این است که وزارت کشور یا نهادهایی که مسئول اصلاح این فرآیند هستند علاوه بر افزایش اختیارات شوراها همزمان نسبت به اصلاح ساختار مدیریتی شهرداری ها نیز اقدام کنند تا شوراها نیز بتوانند به وظایفشان عمل کنند. مگر 15نفری که در شوراها حضور دارند قرار است با چه ظرفیت کارشناسی برای کلان شهر تهران برنامه ریزی و سیاستگزاری کنند این کار کاملا کارشناسی و خارج از توان اعضای شورای شهر است. بنابراین ما با شرایط مطلوب فاصله زیادی داریم. به جای اینکه ما شهرداری را به مثابه یک دستگاه اجرایی با این سیاست ها تقویت کنیم باید به شوراها به عنوان سیاستگزاران و برنامه ریزان و ناظران مجموعه خدمات شهری بهای بیشتری دهیم.
*مدیریت شهری از زمان آغاز برنامه سوم توسعه مطالبه ای از دولت داشته است و آن 24وظیفه ای است که بر پایه این سند قانونی و برنامه چهارم توسعه باید از سوی دولت به مدیریت شهری و شوراها واگذار شود. این اتفاق تا به امروز نیفتاده است و نمایندگان مجلس به نوعی وعده پیگیری آن را در صورت تصویب پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران داده اند. به هر حال این نخستین گام برای تحقق مدیریت واحد شهری است. خواسته ای که شوراها سال ها است به دنبال آنند. با افزودن این وظایف به حیطه اختیارات مدیریت شهری آیا شوراها تقویت نمی شوند؟
**من موافق این دیدگاه نیستم و معتقدم خروجی آن کاملا معکوس است چراکه واگذاری این 24وظیفه موجب فربه تر شدن مجموعه شهرداری می شود و تمرکزگرایی را افزایش می دهد. به این نکته توجه کنید که همه سازمان هایی که به نوعی متولی این 24وظیفه هستند زیرمجموعه شهرداری قرار می گیرند و نه شورای شهر و همین موضوع تمرکزگرایی و هرم قدرت را در دستگاه شهرداری به شدت تقویت می کند و این به هیچ وجه به نفع مدیریت شهرهای ما نیست و هیچ گاه در جهت تقویت شوراها حرکت نخواهد کرد و با توجه به این لایحه جامع انتخابات کشور که شرایط جدیدی را برای انتخاب رئیس جمهوری پیش بینی کرده است دور از انتظار نیست که شهردار تهران که در عرف دیپلماسی در سطح یکی از وزرا قرار می گیرد و به لحاظ سیاسی نیز اهمیت ویژه ای دارد به دور از این شرایط انتخاب شود. بنابراین این روند در جهت تضعیف شوراها و بازتولید تمرکزگرایی خواهد بود.
*این گفته ها به این معناست که شما به لزوم تحقق مدیریت واحد شهری در تهران اعتقادی ندارید؟
**این طور نیست. بحث مدیریت واحد شهری یکی از ضرورت های مورد نیاز مدیریت شهر تهران است، اما این انتقال وظایف باید به گونه ای صورت گیرد که سیاستگزاری، برنامه ریزی و نهایتا نظارت بر آنها در اختیار شوراها قرار گیرد. یعنی شوراها سیاستگزار باشند و شهرداری مسئول اجرا. الان شهرداری هم مسئول سیاستگزاری است هم مسئول اجرا. طبیعی است اضافه شدن مسئولیت های جدید سیاستگزاری با این 24وظیفه به شهرداری تهران، کمک چندانی به حل مشکلات مدیریتی نمی کند. اگر با این شرایط مدیریت واحد شهری اتفاق بیفتد ممکن است کیفیت خدماتی که الان از سوی نهادهای دیگر ارائه می شود، کاهش یابد. اگر روند تحولات مدیریت شهری در سال های اخیر بررسی شود شما را به این نتیجه می رساند که نحوه ارائه خدمات در سال های اخیر بهبود نیافته است.
*همه شهردارانی که پس از فعالیت شورای شهر در تهران مسئولیت مدیریت پایتخت را بر عهده داشتند معتقدند اگر کیفیت این خدمات پایین است دقیقا به دلیل نبود مدیریت واحد شهری، ناهماهنگی ها و موازی کاری های مدام سازمان های متعدد است. آقای قالیباف که اکنون شهردار تهران است همین دیدگاه را دارد که برای نمونه آقای مرتضی الویری سال ها پیش از این داشت. الان هم با اتکا به همین مطالبه است که گروهی معتقدند با انتخابی شدن شهرداران با اتکا به رای چند میلیونی مردم اقتدار شهرداری ها برای مطالبه این حقوق معوق مانده افزایش می یابد و به نوعی فرآیند تحقق مدیریت واحد شهری سرعت می گیرد. در واقع آرای این گروه کاملا برعکس دیدگاه های شما است.
**من هم در سال هایی که شهردار تهران بودم بحث مدیریت واحد شهری را مطرح کردم و الان هم این توصیه را دارم و دلایلی که شما نقل می کنید همه در جای خود درست است و برای نمونه برای تاسیسات زیربنایی شهری سازمان های متعددی وجود دارد که فرآیند اجرای کار را پیچیده می کنند، اینها درست اما می توانیم از یک زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم. می گوییم شهرداری که پشتوانه رای مردم را دارد بیاید وظایف را متمرکز ببیند تا بهتر عمل کند، این با تمرکز زدایی که خود یکی از اهداف اصلی تشکیل شوراها است مغایرت دارد و حتی مشارکت مردم کمتر می شود چراکه در جریان توزیع این قدرت شوراها در حاشیه قرار می گیرد. در واقع باید فرآیندی طی شود و پس از آن انتخابی شدن شهرداران در دستور کار قرار گیرد.
*دلیل اصلی اغلب کسانی که با انتخابی شدن شهردار موافقند افزایش مشارکت مردم به واسطه انتخابی شدن است، بر پایه چه دلیلی شما معتقدید که در صورت انتخاب مستقیم شهرداران مشارکت مردم کاهش می یابد
**مشارکت یک مفهوم اجتماعی است و از طریق ایجاد نهادهای متناسب برای مشارکت شکل می گیرد. اگر شما شوراهای محله و منطقه را نداشته باشید یا تشکل های غیردولتی و سازمان های سیاسی اجتماعی توسعه پیدا نکنند مردم چگونه می توانند مشارکت کنند می دانیم که مشارکت توده وار و پوپولیستی نمی تواند مفید باشد و حتی مضر است. تجربه ثابت کرده است که یک مدیریت متمرکز و اقتدارگرا مشوق افزایش و تقویت نهادهای مردمی نیست و اگر باشد هم بیشتر جنبه تبلیغاتی خواهد داشت. اما اگر شورای شهر تقویت شود، خود به خود نهادهای زیرمجموعه خود را تقویت خواهد کرد. اصولا قانون موجود که 15نفر عضو شورا را برای اداره کلان شهر تهران پیش بینی کرده هیچ تناسبی با جمعیت تهران ندارد. در تهران به شورایی با اعضای بیش از یکصد نفر نیاز داریم. شوراهای لندن، نیویورک و سایر شهرهایی که جمعیت مشابه تهران را دارند به هیچ وجه محدود نیستند و شوراهای شهر آنها پارلمان هایی هستند که قدرت تصمیم گیری دارند. در استانبول که حدود5/1میلیون نفر جمعیت دارد اعضای شورا حدود 100نفرند. طبیعی است که می توانند با مشکلات بهتر مواجه شوند. به هر حال 15نفر نمی توانند به وظایفشان عمل کنند و یکی از راهکار های تقویت شوراها افزایش اعضای شوراهاست.
*شاید یکی از مشکلاتی که گروهی از نمایندگان مجلس را به این نتیجه رسانده که پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران را ارائه کنند موضوع اختلاف سابقه دار میان شوراها و شهرداران است. آنها بر این باورند که در این صورت شهرداران و شوراها از پشتوانه رای مردم برخوردارند و یک رابطه ای مانند دولت و مجلس میان آنها شکل گرفته و از تنش های موجود کاسته می شود. از دیدگاه شما ممکن است انتخابی شدن شهرداران این چالش ها را که همچنان در شهرهای ما وجود دارد تا اندازه ای فروکش کند
**من فکر می کنم در شهرهایی که شهردار مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند جایگاه شوراها و شهرداران تعریف شده است و اگر اختلافی پدید آید سازوکارهایی تعریف شده که این مسائل به سرعت رفع می شود اما اگر در شرایط شهرهای ایران که این تعاریف انجام نشده شهردار با رای مستقیم مردم انتخاب شود به طور طبیعی با اختیارات زیادی که دارد شورای شهر را دور می زند. بنابراین مشکلات افزایش می یابد. اصول مدیریتی به وضوح این روند را نشان می دهد. بنابراین شورای شهر دو گزینه خواهد داشت یا با اکثریت آرا مدام شهردار را عزل می کند و وزارت کشور ناگزیر از برگزاری مدام انتخابات است که این امر اساسا به نفع مدیریت شهری و امنیت ملی نیست یا اینکه وزارت کشور و دولت همواره از مدیر منتخب مردم حمایت کنند و شورای شهر منفعل شوند و کنار روند و حتی ممکن است اعضای شوراها به دلیل احساس ناکارآمدی استعفا دهند. به هر حال احتمال اشتباه 15نفر کمتر از یک نفر است همانطور که ما می گوییم شهردار پشتوانه رای مردم را دارد، اعضای شوراها هم پشتوانه رای مردم را دارند.
راها چنین اعتقادی دارند یا اینکه پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران را با اتکا به دلایل دیگری چون افز*به نظر شما اساسا طرح این پیشنهاد از سوی نمایندگان مجلس باید چگونه ارزیابی کرد. آیا باید نگاهی بدبینانه داشت که پیشنهاد دهندگان درصدد تضعیف شوراها هستند کما اینکه برخی از اعضای شوایش مشارکت مردم مطرح کرده اند
**البته من نمی خواهم نیت خوانی کنم اما همین که مجلس هفتم با زمینه فکری و سیاسی خاص این پیشنهاد را مطرح کرده می تواند شاهد خوبی باشد که نشان دهد این پیشنهاد در جهت تقویت شوراها نیست. آنها پیش از این سابقه ای ندارد که درصدد تقویت شوراها بوده باشند که اکنون به فکر افزایش میزان مشارکت مردم و انتخاب مستقیم شهرداران افتاده باشند. بنابراین من معتقدم نباید تحت تاثیر ظواهر این پیشنهاد قرار گرفت و باید بیشتر پیشنهاد را مورد بررسی قرار داد. ما باید نگاه از بالا داشته باشیم و این مسائل را در فرآیند تاریخی بررسی کنیم و عجولانه قضاوت نکنیم و بگوییم چون شهرداران توسط مردم انتخاب می شوند موجب تقویت مشارکت مردم و فرآیند دموکراسی خواهد شد و لذا پیشنهادی مترقی است. گاهی این پیشنهادات ظاهر دموکراتیک دارد اما خروجی آن کاملا معکوس و در جهت تقویت اقتدار است و پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران را در شرایط کنونی باید از این منظر مورد بررسی قرار داد.
*نظرتان در مورد تجمیع انتخابات شوراها و خبرگان چیست
**کسانی که این فکر را مطرح کردند این هدف را دنبال می کنند که مشارکت مردم را برای انتخابات خبرگان رهبری بالاتر ببرند. در دوره قبل نیز میزان مشارکت مردم در انتخابات خبرگان رهبری بسیار پایین بود و حتی در برخی استان ها تنها یک نماینده کاندیدا بوده که با هر میزان رای انتخاب می شده است. از سوی دیگر در انتخابات شوراها به دلیل منافع مردم و بحث قومیت ها رقابت به صورت طبیعی وجود دارد و میزان مشارکت مردم بالاست و با انتخابات خبرگان قابل مقایسه نیست. بنابراین موافقان قصد دارند با تجمیع، میزان مشارکت کنندگان در انتخابات خبرگان را افزایش دهند که ما این امر را مخالف منافع ملی و منافع شوراها می دانیم و معتقدیم که ممکن است میزان مشارکت مردم در انتخابات شوراها را نیز پایین بیاورد و بخشی از مردم به همین دلیل تجمیع در انتخابات شرکت نکنند.
*منظورتان دقیقا کدام بخش از جامعه است
**طبقات متوسط و به بالا که برای خود تحلیل دارند و این اهداف سیاسی را تشخیص می دهند ممکن است واکنش نشان دهند. آنچه در مورد انتخابات شوراها مطرح است در دوره دوم مردم فکر می کردند اگر در انتخابات شورای شهر شرکت نکنند به نفع شهر است. اما نتیجه، پیامدهای معکوس داشت. امروز مردم بیشتر این تحلیل را دارند که اگر در آن انتخابات مشارکت می کردند بهتر بود .با این همه در این انتخابات نمی دانیم رفتار مردم چگونه خواهد بود اما به لحاظ قانونی، حقوقی و اجتماعی نکات دیگری وجود دارد که می توان به آنها پرداخت. نخست بحث نظارت بر انتخابات است که نظارت بر انتخابات شوراها هم به شورای نگهبان واگذار شده و این مسئله خلاف قانون اساسی و قانون شوراهاست.
*البته شورای نگهبان اعلام کرده که مسئولیت نظارت بر انتخابات شوراها را دقیقا به همین دلیل بر عهده نمی گیرد و فقط اعلام کرده همزمانی انتخابات مشکلی ندارد.
**اما مجموعه قرائن نشان می دهند که در آخرین روزها مسئولیت نظارت بر انتخابات شوراها هم به شورای نگهبان واگذار می شود، چون به هر حال آنها تشکیلات خاص و تعداد زیادی نیروی انسانی مختص این کار را در اختیار دارند. به لحاظ اجرایی نیز وزارت کشور با مشکلات پیچیده ای مواجه خواهد بود چراکه انتخابات خبرگان استانی است و تعداد نمایندگان محدودند در حالی که انتخابات شوراها در روستا ها، بخش ها و شهرستان ها برگزار می شود و کاملا متفاوت است و عملا این طور خواهد شد. نمایندگان هر دو انتخابات در هیات های اجرایی و نظارت می توانند در حوزه های انتخابیه شرکت کنند و ممکن است در یک حوزه 40نفر با کارت حضور داشته باشند و این امر خود به خود سلامت انتخابات را مخدوش می کند. از دیگر سو با توجه به اینکه مهلت قانونی فعالیت شوراها تمام نشده برگزاری انتخابات زودرس به آنها آسیب می زند.
خلاصه گفتگو
1- هر کسی که در جریان مدیریت عملی تهران قرار می گیرد این نکته را لمس می کند که بدون مشارکت مردم نمی توان این شهر را اداره کرد.
2- قوانین شوراهای شهر غیرمنسجم است و اختیارات و وظایف شوراها را به درستی تبیین نکرده اند و این در حالی است که ساختار مدیریت شهرداری ها ساختاری کاملا اقتدارگرایانه و از بالا به پایین دارد.
3- بحث مدیریت واحد شهری یکی از ضرورت های مورد نیاز مدیریت شهر تهران است، اما این انتقال وظایف باید
به گونه ای صورت گیرد که سیاستگزاری، برنامه ریزی و نهایتا نظارت بر آنها در اختیار شوراها قرار گیرد.

نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات