صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۸۸ - ۰۹:۵۳  ، 
کد خبر : ۸۵۱۲۴

اثرات افزایش قیمت نفت


حسین نجابت عضو کمیسیون انرژی مجلس
با توجه به تداوم روند صعودی افزایش بهای نفت و رکورد شکنی بی سابقه آن ،سوال های بی جواب در خصوص پیامدهای افزایش قیمت نفت برای کشورهای تولید کننده و همین طور مصرف کننده ایجاد شده است. جامعه ایران از نگاه اقتصادی بیشتر یک جامعه ای مصرفی است تا تولیدی. از این رو درآمدهای سرشار نفتی بطور عمده برای مصرف کالا بکار گرفته می شود. این امر مشکلاتی را برای اقتصاد ایران در پی خواهد آورد.
بطور کلی باید گفت؛ بالارفتن قیمت نفت تاثیر ماندگار و تعیین کننده ای بر اقتصاد کشورمان نخواهد داشت.متاسفانه به دلیل اینکه قسمت اعظم ارز کشورمان را صرف واردات می کنیم زمانی که قیمت ارز بالا می رود در واقع قیمت واردات چه کالاهای سرمایه ای، چه واسطه ای و چه مصرفی افزایش پیدا می کند.بنابراین ما از یک دست می گیریم و با یک دست دیگر متاسفانه هزینه می کنیم.از لحاظ کلی درصورتی که درآمدهای نفت بشدت افزایش پیدا کنند و این درآمد در اقتصاد کشور هزینه شوند، مانند این هست که منابع زیادی را به اقتصاد تزریق کنیم که هرچند فعالیت های اقتصادی با سهولت روان می شوند، ولی پس از آنکه کشور با افت درآمد مواجه شود، یک بیماری خاصی به اقتصاد تحمیل می شود که معروف است به «بیماری هلندی».
این بیماری بدین معنا است که اقتصادی که در چند سال با درآمدهای زیاد مالی فعالیت می کند، بعد از قطع شدن یا کم شدن آن درآمدها دچار رکود می شود. این چرخه رکود معمولا دو تا سه سال بعد از شروع کاهش درآمدها اتفاق می افتد.
به گفته ی کارشناسان، تقسیم بی رویه ی پول میان مردم، بگوییم انتقال پول به مصرف، آنهم به اشکال گوناگون رویکردی بسیار تورم زا خواهد بود، زیرا که رشد نقدینگی را افزایش خواهد داد.به عبارت دیگر، در صورتی که کشور مصرف خود را بر اساس درآمدهای کلان نفتی تنظیم کند، آنگاه در صورت کاهش درآمد، که حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد، کشور بی دفاع و دچار بحران خواهد شد.این چیزی است که دولت فعلی تا اندازه ای با آن دست به گریبان است تا جایی که امروز نرخ تورم به 18 درصد رسیده است. معمولا دولت ها با نگرش های مختلفی که به برنامه های توسعه دارند، این سیاست ها را انتخاب می کنند.در این زمینه که ذخیره ی ارزی حاصل شده از درآمد نفت، که به دلار یا یورو است، چگونه وارد اقتصاد می شود، و اینکه اگر دولت نمی تواند ارز خارجی را براحتی در اقتصاد کشور بکار ببندد، زیرا آن را باید به ریال تبدیل کند و از آنجا که بقدر کافی ریال وجود ندارد، آنگاه مجبور به چاپ اسکناس بی پشتوانه خواهد شد.
اگر این پول را بعنوان آنچه که در سیستم پولی به آن«پول پرقدرت» می گویند، استفاده کنند، آنگاه آن پول پرقدرت مبنایی می شود که نقدینگی بر اساس آن تولید شود؛ و این البته تورم زا است.راه دیگر این است که سیاست هایی مانند سیاست بازپرداخت بدهی دولت به بانک مرکزی پیش گرفته شود. به این صورت که دولت ارز خود را در قبال بدهی هایی که دارد به بانک مرکزی بفروشد.
بانک مرکزی هم با این حجم جدیدی دلاری که پیدا می کند، می تواند ریال را از بازار جمع کند، یعنی اینکه دلار یا ارز را در بازار داخلی بفروشد و حجم زیادی ریال جمع کند و این موضوع باعث افزایش قدرت پول ملی می شود، زیرا از آنجا که حجم ریال را در اقتصاد ملی کم می کند، عملا از دو سو به تقویت پول ملی می انجامد و ضدتورمی کار خواهد کرد.درآمد فزاینده و کلان نفت از یکسو بر ذخیره ارزی دولت های صادرکننده نفت خواهد افزود و این مثبت است و می تواند امکاناتی را برای آنها فراهم آورد. ولی از سوی دیگر، مصرف کنندگان نفت، یعنی کشورهای تولیدکننده صنعتی غرب، هزینه ی بیشتری برای تولید خواهند پرداخت.کشورهای تولیدکننده نفت که بطور عمده تک محصولی هستند و یگانه اتکای اقتصادی شان درآمد نفت است، باید مصرف فزاینده خود را با واردات از کشورهای غرب تأمین کنند و بالا رفتن بهای نفت به آن معنا خواهد بود که باید کالاهای غربی را در آینده نزدیک به بهای بسیار گرانتر بخرند.از سوی دیگر، به نظر کارشناسان اقتصادی، افزایش غیرواقعی بهای نفت، کشورهای مصرف کننده غربی را واخواهد داشت تا با تلاش بیشتری به فکر تأمین منابع انرژی غیرنفتی بیافتند تا از وابستگیشان به نفت کاسته شود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات