صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۳۱۱۲۲۳
باید گفت، که اگر قرار باشد پروژه فشار به ایران توسط گروهی در داخل دنبال شود، چه کسانی شایسته‌تر از اینها هستند؟
به گزارش  بصیرت، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا سه‌شنبه هفته پیش در کنفرانس خبری که بعد از دیدار با "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی داشت بدون اشاره به خروج آمریکا از برجام نسبت به آنچه بازگشت ایران به پای میز مذاکره ابراز امیدواری کرده بود. اما درست یک هفته پس از این اظهارات ترامپ، امروز نامه‌ای مشترک از برخی اصلاح‌طلبان داخل کشور و اپوزیسیون خارج از کشور منتشر شد که در آن طرح مذاکره مستقیم با ترامپ و تضمین گرفتن از او مطرح شده است.
با درخواست این گروه برای مذاکره با آمریکا، حکایت آن دزدی که می‌گفت، از هرکجا دزدی می‌شود، سراغ من می‌آیند و از قضا، کالای دزدی شده از منزل من پیدا می‌شود! در اذهان متبادر می‌شود؛ حال کسانی که در مقطع کنونی درخواست مذاکره با رئیس‌جمهور آمریکا که هنوز چند روزی نیست که از بدعهدی آنها با ملت ایران در ماجرای خروج از برجام نگذشته، چگونه با عدم مرعوبیت در مقابل آمریکا و اصلاح‌طلبی قابل جمع است؟

در این نامه اسامی شماری از اصلاح‌طلبان تندرو همچون غلامحسین کرباسچی، احمدی منتظری، ابوالفضل بازرگان و نیز اپوزیسیون خارج از کشور  از جمله جمیله کدیور، رضا علیجانی به چشم می‌خورد.
این نامه در حالی منشتر شده که، کارشناسان ارشد حوزه بین‌الملل بارها بر این مهم تاکید کرده‌اند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروه‌های سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاه‌هایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامه‌های خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.

تلاش آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج واشنگتن از برجام، علنی شد؛ چیزی که علی‌اکبر ولایتی مشاور امور بین‌الملل رهبر انقلاب پس از آن "تقسیم کار" آمریکایی‌ها با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر خبر داد. حالا می‌توان گفت که فشار برای محدود و محصور کردن ایران در خاک خود از طریق طرح‌های چون FATF و.. و مقابله با توان دفاعی و موشکی ایران یک نوع تقسیم‌کار علنی بین آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است.
به نظر می‌رسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند و این نامه بیانگر این مهم برای پیوند زدن "فشار از بیرون"با همراهی از داخل در راستای عملی شدن توطئه‌ جدید آمریکاست.

با نگاهی به تاریخ معاصر ایران می‌توان نتیجه گرفت که همواره نقش کاتالیزورها (تسهیل‌کنندگان) در بزنگاه‌ها موثر و حتی تعین کننده بوده است؛ گرچه عناوینی چون "روسوفیل" و "انگلوفیل" (روسوفیل طرفداران سیاست روسیه در ایران و انگلوفیل طرفداران سیاست انگلیس در ایران) در تاریخ ایران می‌تواند با عناوینی چون خائن، وابسته و یا در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، جاهلانی در خدمت بیگانگان تعریف شود اما امروز این نقش در حالت به روز شده‌اش برای مذاکره با ترامپ در حالت به‌روز شده‌اش رونمایی شده است.
نگاهی به لیست کسانی که درخواست مذاکره با آمریکا را امضا کرده‌اند، نشان می‌دهد که برخی از اصلاح‌طلبان تندرو علی‌رغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، "رفرمیست" و "اصلاح‌طلب" می‌خوانند،در بزنگاه‌های مهم، اعم از وقایع سال 78، 88 و حوادث دی 96 یا در برهه‌های که آمریکا و اروپایی برای صدور قطعنامه یا تحریم‌ علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشته‌اند، با جریان خارجی همراهی کرده‌اند و هیچ نشانه‌ای از اصلاح‌طلبی به معنای واقعی کلمه در آنها دیده نمی‌شود.

و این نخستین بار نیست که آنان در یک بزنگاه مهم برای مردم ایران، به جای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریم‌کنندگان و صف بیگانگان را ترجیح داده‌اند. با درخواست این گروه برای مذاکره با آمریکا، حکایت آن دزدی که می‌گفت، از هرکجا دزدی می‌شود، سراغ من می‌آیند و از قضا، کالای دزدی شده از منزل من پیدا می‌شود! در اذهان متبادر می‌شود؛ حال کسانی که در مقطع کنونی درخواست مذاکره با رئیس‌جمهور آمریکا که هنوز چند روزی نیست که از بدعهدی آنها با ملت ایران در ماجرای خروج از برجام نگذشته، چگونه با عدم مرعوبیت در مقابل آمریکا و اصلاح‌طلبی قابل جمع است؟
باید گفت، که اگر قرار باشد پروژه فشار به ایران توسط گروهی در داخل دنبال شود، چه کسانی شایسته‌تر از اینها هستند؟ و اگر قرار باشد این پروژه علیه ملت ایران انجام شود، این افراد چه اقدام بهتری از طرح مذاکره مستقیم با ترامپ، را می‌توانند انجام بدهند؟ در حالی این افراد که خود را اصلاح‌طلب می‌خوانند، ادعای عدم مرعوبیت در مقابل غرب و آمریکا را دارند که باید گفت اگر قرار باشد، ترامپ به برخی افراد داخلی جهت همراهی کردن با پروژه‌های ضدایرانی و پروژه فشار به ملت ایران، پاداشی بدهند چه کسانی سزاوارتر از امضا کنندگان این نامه هستند؟
به نظر می‌رسد نامه مشترک برخی اصلاح‌طلبان با اپوزیسیون خارج از کشور برای مذاکره با ترامپ، موجب آشکار شدن مرحله جدیدی از خیانت در پشت جبهه برای فشار بیشتر به مردم توسط کسانی که خود را اصلاح‌طلب می‌دانند، شده است.
منبع: تسنیم

نام:
ایمیل:
نظر: