تلاش خاص کاخ الیزه و رئیسجمهور فرانسه با هدف حمایت از جنایات رژیم اشغالگر قدس در قالب یک تظاهرات سازماندهی شده خیابانی با شکست مواجه شده است. اکثر تحلیلگران متفقالقول هستند که وسعت این راهپیمایی در حد و اندازه حمایتهای گسترده و خودجوش مردمی در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی که در حمایت از مرد غزه برگزار شده نیست. به عبارت بهتر، وزنه معادلات عمومی در غرب به سود صهیونیسمستیزی سنگینتر شده و گریزی از این واقعیت برای مقامات غربی وجود ندارد. امانوئل ماکرون نهایت تلاش خود را طی روزهای منتهی به برگزاری راهپیمایی حمایت از رژیم صهیونیستی صورت داد و در آستانه برگزاری راهپیمایی علیه یهودستیزی در این کشور گفت: «فرانسهای که هموطنان یهودی ما در آن در ترس باشند دیگر فرانسه نیست.»
همانگونه که مشخص است، مکرون تلاش کرد با تاکتیک نخنمای مترادفسازی صهیونیسم ستیزی و یهودی ستیزی، قشر خاکستری فرانسه را به سود منافع کابینه جنگ طلب نتانیاهو به خیابانهای پاریس و مارسی بکشاند، اما عدم استقبال از این تظاهرات ساختگی، رسوایی دیگری را برای جریان طرفدار صهیونیسم در غرب رقم زده است. فرانسه مانند شماری دیگر از کشورهای اروپایی پس از آغاز جنگ اسرائیل با گروه حماس با افزایش قابل توجه تحرکات ضد صهیونیستی (درحمایت از ملت فلسطین و ساکنان نوار غزه) رو به روست. در چنین شرایطی هم افزایی و تجمیع ظرفیتهای دولتی و سازمانی فرانسویها نیزنتوانسته است به داد لابیها صهیونیستی در این کشور برسد.
هدف کاخ الیزه چه بود؟
کاخ الیزه درصدد بود این تجمع زمینهساز اتحاد احزاب و تشکلها در برابر فلسطینیان شود. راهپیمایی پاریس طی روزهای اخیر تحت تاثیر بحثهایی قرار گرفت که پیرامون شرکت یا عدم شرکت رهبران سیاسی و در راس آنها ژان لوک ملانشون (رهبر جریان چپ) قرار گرفت. بسیاری از سیاستمداران حزب چپگرای وابسته به ملانشون یکی از دلایل عدم شرکت خود در راهپیمایی روز یکشنبه را حضور مارین لوپن و دیگر رهبران حزب «اتحاد ملی» عنوان کرده است. ملانشون که حزب متبوعش به واسطه ابراز مواضع ضد صهیونیستی در قبال جنگ غزه تحت فشار گروههای سیاسی و نهادهای امنیتی داخلی و بین المللی فرانسه قرار گرفته است، در این تجمع اعلام حضور نکرد.
رسانههای فرانسوی در تحلیل تظاهرات برگزار شده در پاریس به نکته اساسی و مهمی اشاره کرده اند. اینکه راهپیمایی پاریس (درحمایت از صهیونیسم) به جای نقطه اتحاد، تبدیل به نقطه آشکار ساز اختلاف گروههای اجتماعی این کشور در قبال بحران جاری در غزه تبدیل شده است. در این میان، توئیت خاص ملانشون در قبال این تظاهرات، شوک دیگری را به مکرون و لوپن وارد ساخت.نامزد پیشین انتخابات ریاستجمهوری فرانسه در صفحه خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «دوستان حمایت بیقید و شرط از کشتار قرار ملاقات دارند.»
اعتراف رسانههای فرانسوی
صورت مسئله مشخص است! ملانشون برپایی تظاهراتی که در ظاهر علیه یهودستیزی صورت گرفته است را مترادف با حمایت از جنگ اسرائیل با حماس و اقدامهای دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر کودک کش رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه میداند. در این میان، هزاران مامور پلیس و شهرداری پاریس که وظیفه تامین امنیت راهپیمایی روز یکشنبه را برعهده داشتند، روزی بی روح را سپری کردند. خبرگزاری فرانسه در یکی از گزارشهای خود، نتوانسته است نگرانی خود را بابت تبعات برگزاری راهپیمایی روز یکشنبه پنهان کند. این خبرگزاری اعلام کرد:
"برگزاری این راهپیمایی تحت تدابیر شدید امنیتی، به جای اینکه جلوهای از «وحدت» نخبگان سیاسی و اجتماعی در برابر یهودستیزی باشد به نمادی از شکاف روزافزون بین آنها تبدیل شده است. این شکاف طی پنج هفته اخیر همزمان با جنگ اسرائیل با حماس محدود به نخبگان سیاسی و اجتماعی نبود و به طور روزمره هم خود را به شکل تنشهایی در جامعه فرانسه نشان داد. افزایش اقدامهای یهودستیزانه، ممنوعیت برگزاری تظاهرات در هواداری از فلسطینیها، سر دادن شعار «الله اکبر» در میدان جمهوری پاریس در جریان یکی از تجمعهای حمایت از فلسطینیها از جمله جلوههای این موضوع بود. "
مشارکت پایین و همگون بودن شرکتکنندگان در این تظاهرات آن را تنها به نمادی از شکاف روزافزون در جامعه فرانسه و جلوهای از تنش بر سر مناقشه جاری در منطقه تبدیل خواهد کرد. فرانسویها از جمله کشورهایی بوده اند که از ابتدای جنگ غزه، در صدد تنفس مصنوعی به کابینه نتانیاهو بر آمده و به همراه آلمان، نقش به سزایی در سانسور بیانیههای ضد صهیونیستی در کشورهایشان ایفا کرده اند. فراتر از آن، افشای همکاریهای نظامی و امنیتی فرانسه و آلمان به رژیم اشغالگر قدس در جریان نسل کشی غزه، بسیاری از شهروندان این کشورها را نسبت به دولتهای ضعیف مکرون و اولاف شولتس خشمگین ساخته است.
شکست نمایش وقیحانه طرفداران جنگ غزه
بدیهی است که نمایش صهیونیسم پسندانه فرانسویها از ابتدا فرجامی جز شکست نداشت و با برگزاری آن، چنین موضوعی بیش از پیش به اثبات همگان رسیده است. اکنون دولت فرانسه نه تنها در دوران جنگ غزه، بلکه پس از شکست نهایی رژیم اشغالگر قدس در نبرد با رزمندگان مقاومت نیز باید پاسخگوی عواقب و تبعات حمایت وقیحانه خود از کشتار دسته جمعی هزاران کودک و زن بیگناه در فلسطین باشد. اکنون نه تنها برای اقشای خاکستری فرانسه، بلکه برای افکار عمومی دنیا به اثبات رسیده است که ژستهای سیاسی دولتهای اروپایی قبل از جنگ غزه در انتقاد از مواضع تند نخست وزیر رژیم صهیونیستی، چیزی جز یک اقدام نمادین و دروغین با هدف فریب انسانها نبوده است. رسوایی فرانسویها در برگزاری تجمع اخیر طرفداران نسل کشی غزه در پاریس به وضوح نشان میدهد که روایتگری غربیها در خصوص جنگ غزه و مسئله فلسطین، چگونه با مشاهده جنایات صهیونیستها و انعکاس آن در سطح عمومی و بین المللی، رنگ باخته و خاصیت خود را از دست داده است. در کنار دولت مکرون، اتحادیه اروپا نیز بازنده بزرگ این معادله محوب میشود. سکوت خاص نمایندگان پارلمان اروپا و ابراز نگرانی رسانههای رسمی فرانسه و دیگر کشورهای عضو اروپای واحد نسبت به شکافهای عمیق شکل گرفته در معادلات اجتماعی و سیاسی غرب (پس از جنگ غزه) منعکس کننده همین حقیقت محض میباشد و قطعا بر ابعاد آن افزوده میشود.