با پایان آتشبس موقت هفت روزه، شعلههای جنگ غزه همچنان زبانه میکشد و رژیم صهیونیستی به رغم مخالفتهای جهانی، کماکان به حملات و جنایات خود ادامه میدهد.
در این میان، سفرهای مکرر مقامات و هیئتهای بلندپایه آمریکایی به منطقه غرب آسیا به منظور گفتگو با مقامات اسرائیلی و سران کشورهای عرب در باره جنگ جاری در نوار غزه همچنان استمرار دارد. علاوه بر سفر سوم «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجۀ آمریکا به سرزمینهای اشغالی، «کاملا هریس» معاون جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز در رأس هیئتی از امارات متحدۀ عربی بازدید کرد. وی عمده وقت خود را صرف رایزنی با سران مصر و اردن و امارات و قطر برای دستیابی به توافقی درباره جنگ غزه کرد.
طرح دو دولت
مسئولان آمریکایی ضمن آن که همواره بر حمایت واشنگتن از اسرائیل تاکید میورزند؛ نگرانی خود را از ادامه جنگ و تبعات فاجعه انسانی در نوار غزه پنهان نمیکنند و در عین حال خواهان بازگشت حکمرانی دولت خودگردان فلسطین بر نوار غزه در چارچوب طرح آشتی کلانی هستند که نهایتاً به طرح «دو دولت» منجر شود.
اما آمریکا دولت خودگردان را برای در دست گرفتن کنترل غزه در شرایط کنونی مناسب نمیداند و معتقد است که این دولت باید با به اجرا گذاشتن پارهای اصلاحات از جمله کاهش فساد اداری و تضمین آزادی بیان موقعیت خود را جهت حمایت بینالمللی تقویت نماید.
این در حالی است که رهبران کشورهای عرب طبق طرح صلح عربی عربستان سعودی در سال ۲۰۰۲، از راه حل دوکشوری و تقویت دولت خودگردانِ تحت رهبری محمود عباس حمایت میکنند؛ اما آنان نیز مانند مقامهای آمریکایی نسبت به مقاصد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و خوی توسعه طلبی راستگرایان این رژیم نگران هستند.
نتانیاهو در تازهترین اظهارات خود تأکید کرده که ادارۀ نوارغزه را به دولت خودگردان نخواهد سپرد، زیرا از نگاه او، دولت تحت رهبری محمود عباس نیز مانند حماس اصل موجودیت اسرائیل را نپذیرفته و در نتیجه به ترویج تروریسم کمک میکند. نتانیاهو در همین راستا تاکید کرده که اجازه شکل گیری پیمان اسلوی دوم را نخواهد داد. این تصریحات حاکی از مخالفت قاطع او با طرح دو دولت است.
به نظر میرسد اسرائیل در شرایط کنونی عمده اهتمام خود را معطوف به جنگ و تحقق اهدافی، چون نابودی حماس، آزادسازی اسرا و بازدارندگی نسبت به عدم تکرار عملیات ۱۵ مهرماه نموده و از طرحهای پساجنگ سخنی به میان نیاورده است. حتی نتانیاهو از ادامۀ جنگ تا چهار ماه آینده سخن گفته است، اما منتقدان داخلی او و نیز مقامهای آمریکایی و اروپایی، فرصت اسرائیل برای جنگ را فقط چند هفته میدانند؛ چون بر این باورند که جامعۀ جهانی طولانی شدن جنگ را تحمل نکرده و در نتیجه اسرائیل را برای پایان دادن به نبرد تحت فشار قرار خواهد داد.
موانع طرح دو دولت
به نظر میرسد دولت آمریکا تصمیم دارد پس از جنگ غزه، طرح تشکیل یک کشور مدنی و غیرنظامی فلسطینی را به کمک کشورهای عرب و چین و اروپا به پیش ببرد؛ خصوصا این که برخی سران کشورهای عربی مانند عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر بر این موضوع تاکید کرده اند.
البته در عمل ایجاد دولت مستقل فلسطین ـ هر چند فاقد مولفه نظامی و ارتش باشد ـ بسیار دشوار و با موانع متعددی مواجه است؛ زیرا:
- اولا مقاومت در فلسطین همچنان پابرجاست و جبهه مقاومت در منطقه با محوریت جمهوری اسلامی ایران نیز طرح دو دولت را برنمی تابد.
- ثانیا تندروهای دست راستی اسرائیل با این طرح به شدت مخالف هستند.
- ثالثا حد و حدود جغرافیایی کشور فلسطین مورد اختلاف جدی قرار دارد؛ زیرا دولت کنونی اسرائیل مرزهای ژوئن ۱۹۶۷ را قبول ندارد و احزاب راستگرا و حتی معتدل اسرائیل، طرح صلح پیشنهادی دونالد ترامپ موسوم به «معاملۀ قرن» را به عنوان معادله مطلوب خود در مورد چارچوب کشور فلسطینی ترجیح میدهند که محل دولت فلسطین را در فراسوی مرزهای فلسطین همچون کرانه شرقی رود اردن و یا صحرای سینای مصر تعیین کرده است.
طرحهای احتمالی اسرائیل
هر چند نتانیاهو نسبت به افشای طرحهای خود محتاط است؛ اما در رسانههای صهیونیستی احتمالاتی در باره شرایط پساجنگ مانند ایجاد نواری حائل به عمق یک کیلومتر در داخل مرزهای شمالی و شرقی نوار غزه، تسلط امنیتی اسرائیل بر نوار غزه، سپردن امور مدنی این منطقه به یک نهاد نوظهور فلسطینی و یا دولت مصر، احیای شهرکهای یهودینشین در نوارغزه و یا راندن فلسطینیها از این منطقه مطرح شده است.
اما واقعیت این است که نتانیاهو چه از جنبه موقعیت داخلی و چه به لحاظ محیط منطقهای و بینالمللی در وضعیتی نیست که بخواهد برای آینده نوارغزه و یا کل سرزمینهای فلسطینی طرحی یک جانبه ارائه کند و مطابق معمول ابتکار عمل عمدتاً در دست آمریکاییها قرار داد.
از طرفی، مردم غزه که عموما با مقاومت و گروه حماس و جهاد اسلامی همراه هستند؛ با طرحهای توسعه طلبانه اسرائیل در این باریکه به شدت مخالفت نموده و زمینه اخراج مجدد نیروهای اسرائیلی از غزه همانند سال ۲۰۰۵ را فراهم خواهند نمود.
دورنما
با توجه به این تفاصیل، دورنمای بحران غزه هر چند ممکن است با پایان یافتن جنگ طی ماههای آینده تا حدی روشن باشد؛ اما شرایط مرحله پساجنگ کاملا مبهم بوده و طرحهای مختلفی مانند طرح دو دولت که از سوی آمریکا و اروپا و متحدان عرب آنان دنبال میشود از زمینهها و ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیست.
از سوی دیگر، طرحهای توسعه طلبانه اسرائیل مانند تسلط بر غزه هم با توجه به دشواری غلبه بر مقاومت در هالهای از ابهام قرار دارد؛ لذا میتوان پیش بینی کرد گره گور بحران فلسطین همچنان لا ینحل باقی مانده و در عین حال مقاومت در نوار غزه به رغم ضربات فراوانی که متحمل شده کماکان باقی مانده و پس از یک دوره نه چندان طولانی، خود را بازیابی و آماده غافلگیریهای جدید علیه رژیم غاصب خواهد کرد.