فشار حداکثری با «موازنه وحشت و ترس»!
دکتر محمدحسین محترم
۱- خدا رحمت کند حضرت امام را، هنگامي که مسئولان نظام برای کسب تکلیف درخصوص اعزام ناوهاي آمریکا به خليج فارس در حمايت از رژيم بعثی عراق، خدمت ایشان رسیده بودند، با شجاعت تمام فرمودند «اگر من بودم با ورود اولين ناو آمريکايي، آن را هدف قرار ميدادم تا ناو دومی جرات نکند وارد خلیجفارس بشود»!.حالا با تعبد به مکتب امام(ره) تنها راه مقابله با سیاستهای جنگطلبانه آمریکا و بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی و محاصره و منزوی کردن اسرائیل، فشار حداکثری با برقراری «موازنه وحشت و ترس» است. با طوفانالاقصی«موازنه وحشت» درخصوص موجودیت رژیم صهیونیستی ایجاد شده است. اما از این به بعد از نظر مقاومت هر کشتی و محمولهای که به مقصد اسرائیل بارگیری و حرکت کند، چه در مبدا و چه در مسیر و چه در مقصد، هدف مشروعی برای مقاومت خواهد بود، این یعنی«ایجاد موازنه ترس».
۲- مهمترین راهبرد جبهه مقاومت پس از افزایش و بهکارگیری قدرت نظامی، باید ایجاد ترس از هرگونه رابطه و تجارت با رژیم صهیونیستی و افزایش هزینههای آن از طریق تقویت و گسترش مقاومت دریایی و موشکی و پهپادی و به هر نحو ممکن دیگر باشد. باید همه دنیا و همه دولتهای دور و نزدیک بفهمند که هرگونه کمک به دشمنان مقاومت و تجارت و مراوده با رژیم کودککش اسرائیل هزینه دارد و باید این هزینه را بپردازند و آن قدر این هزینه زیاد باشد که با محاسبه هزینه–فایده در پازل منافع و امنیت ملیشان، هزینههای آنها بیشتر از فایده باشد. همان کاری که قبلا جمهوری اسلامی با زدن پهپاد گلوبالهاوک و پایگاه عینالاسد آمریکا و توقیف کشتیها و نفتکشهای اروپایی و به اسارت گرفتن نیروهای نظامی آنها در آب و فضا و خاک سرزمینی و فراسرزمینی خود، بازدارندگی مؤثر و پایدار مقتدرانهای در خلیجفارس و آبهای بینالمللی ایجاد و اراده خود را بر آمریکاییها تحمیل و در اوج تهدیدات و تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا، با اقتدار نفتکشها و کشتیهای تجاری خود را روانه قاره آمریکا در بیخ گوش کاخ سفید کرد و به دلیل برقراری موازنه ترس نه تنها کشورهای متحد و تحت سلطه آمریکا بلکه خود آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند. همان کاری که مقاومت یمن با عربستان و امارات کرد، از جمله با زدن آرامکو چنان هزینهای بر عربستان تحمیل کرد که نتوانست به جنگ ادامه دهد و مجبور شد به سوی جمهوری اسلامی متمایل شود.
۳- قبلا گفته بودیم که بعد از طوفانالاقصی مقاومت با برگ برندههای بیشتر روی میزش به یک «تهدید غیرقابل تحمل» برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شده است. حالا گام به گام با رو شدن برگ برندههای جدید مقاومت، هم کشورهای حامی و هم دیگر کشورهایی که با اسرائیل رابطه و تجارت دارند، هزینه حمایت از رژیم صهیونیستی و هم خود رژیم صهیونیستی با محاصره و تحریم اقتصادی – نظامی هزینههای جنایات خود را خواهند پرداخت. چنانکه در یک هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی، امیرعبداللهیان در گفت وگوی تلفنی با همتای قطری هشدار داد «روزهای آینده برای رژیم صهیونیستی بسیار وحشتناک خواهد بود» و سردار سلامی گفت «روش مبارزه فلسطینیها تغییر خواهد کرد و حتما سلاح در اختیار آنان قرار خواهد گرفت». و وزیر دفاع تاکید کرد «اگر جنگ ادامه پیدا کند، حامیان رژیم نژادپرست صهیونیستی قطعا تاوان حمایت خود را خواهند پرداخت». لذا پایگاهها نظامی و خطوط انرژی و ترانزیتی و چاههای نفت و گاز و هواپیماها و ناوها و کشتیهای تجاری- نظامی هر کشوری به سوی اسرائیل و حتی سفارتخانههای کشورهای حامی اسرائیل هدف مشروعی برای گروههای مقاومت عراق در خلیجفارس، برای مقاومت یمن و انصارالله در خلیج عدن و بابالمندب و دریای سرخ و برای مقاومت لبنان و سوریه در دریای مدیترانه و برای گروههای مقاومت جهانی در دیگر نقاط دنیا خواهند بود. همان گونه که مقاومت یمن بعد از توقیف نفتکشهای اسرائیلی و حمله به ناوهای آمریکایی، ممنوعیت ورود کشتیهای خارجی به اسرائیل را به اجرا گذاشت و هشدار داد « مالکیت کشتیها اهمیتی ندارند، هر کشتی به مقصد اسرائیل هدف مشروع و قانونی ماست و از عبور آنها جلوگیری میکنیم و کشتیهای اسرائیلی را نیز در دریای سرخ و از خلیج عقبه تا بابالمندب به قعر آبها میفرستیم». انصارالله یمن با سعودیها و اماراتیها هم اتمام حجت کرد «اگر در حملات احتمالی اسرائیل به یمن دخالت کنید، همه چاههای نفت و گاز شما را هدف قرار میدهیم و همه کشتیهای تجاری شما را نابود میکنیم»!. اما صحنه مسدود کردن مسیر چندین کشتی کانتینری شرکت اسرائیلی ZIM توسط کایاکسواران حامی غزه با پرچم فلسطین در ملبورن استرالیا جلوهای از اراده گروههای مقاومت جهانی را به نمایش گذاشت!.
۴- چین و روسیه قبل از این با واقعبینی دریافتند هرگونه همکاری با آمریکا و گسترش روابط با رژیم صهیونیستی در نهایت تهدیدی برای امنیت و منافع ملی خودشان است و لذا در مثلت تهران- مسکو–پکن عملا در پازل سیاستهای مقاومت قرار گرفتهاند. روزنامه فایننشالتایمز گزارش داده است، چین سرمایهگذاریها و فعالیتهای تجاری–اقتصادی خود در آمریکا را از رکورد ۴۸ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۶ به ۲.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ کاهش داده است. اینکه در شرایط کنونی هواپیمای حامل پوتین با اسکورت سوخو۳۵های روسی با هماهنگی کامل تهران در مسیر برگشت از عربستان، از آسمان ایران عبور و یک جنگنده ایرانی آن را تا مرز بدرقه میکند و بعد پوتین در دیدار با رئیسی میگوید «دوست داشتم هنگام عبور از آسمان ایران در فرودگاه تهران فرود بیایم» و رئیسی پاسخ میدهد «ما آماده بودیم» معنی آن برای اهل فن نظامی بسیار معنادار است. حال همه کشورها با هر دلیل و هر سطحی از روابط با اسرائیل را میتوان با تشدید موازنه ترس مجبور به تجدیدنظر در روابط سیاسی-اقتصادی و تجاری و حتی نظامی کرد، به طوری که با عملیات طوفانالاقصی اکثر کشورها مراحل اولیه برقراری موازنه ترس را حس کرده و در حال بیدار شدن و جرات پیدا کردن و زاویه گرفتن با آمریکا و اسرائیل هستند. چنانکه ریاض اعلام کرد همه روندهای مربوط به عادیسازی با اسرائیل را متوقف کرده است. در شرایط کنونی تفاوت جمهوری اسلامی با عربستان این است که جمهوری اسلامی با ابزارهایی که در دست دارد، خود یک طرف بلامنازع بازی در منطقه است و به خوبی از منافع و امنیت ملی خود دفاع میکند، اما عربستان مجبور شده از موازنه منفی به موازنه مثبت برسد، یعنی آشکارا در میدان آمریکا بازی نکند و اقتدار و توان محور مقاومت را هم در هزینه–فایده منافع ملیاش محاسبه کند، این یعنی«زاویه گرفتن با آمریکا»!. مصر هم با هشدار به آمریکا و رژیم صهیونیستی، تهدید به قطع روابط با اسرائیل نموده و آذربایجان تلاش دارد با پذیرش توافقنامه صلح با ارمنستان به جنگی که براساس سیاستها و مداخلات آمریکا و اسرائیل رخ داده بود، پایان دهد. بعد از ترک اجلاس آب و هوائی سازمان ملل در دبی از سوی هیئت ایرانی، هیئتهای عربستانی و قطری هم مجبور شدند نشست را ترک و سران این دو کشور به علت حضور رئیسجمهور رژیم صهیونیستی از سخنرانی خودداری کردند و امارات مجبور شد سخنرانی رئیس اسرائیل را لغو کند. بعد از اینکه پنتاگون اعلام کرده از 17 اکتبر تاکنون در ۷۸ حمله به نیروهای آمریکایی در سوريه و عراق ۶۶ نفر کشته و زخمی شدند، برخی از سیاستمداران و مقامات کشورهای حامی اسرائیل و نهادهای بینالمللی تحت سلطه آمریکا هم به علت تشدید فشار افکار عمومی و برقراری موازنه وحشت و ترس مجبور به موضعگیری علیه سیاستهای کنونی اسرائیل شدند. دادستان لاهه اقدامات اسرائیل را جنایات جنگی اعلام میکند و برخی سناتورهای آمریکایی آشکارا اعلام میکند به تحویل بسته کمکی به اسرائیل رای مخالف دادیم تا علیه فلسطینیان در غزه استفاده نشود! نخستوزیر بلژیک هم میگوید در مورد غیرنظامیان در غزه نیز سخن بگویم تا مقبولیت و اعتبار خود را حفظ کنیم! و ۴۰۰ نفر از فلاسفه جهان با صدور بیانیهای علیه حمایت هابرماس از اسرائیل، از جهانیان میخواهند علیه آمریکا و اسرائیل سکوت نکنند. حتی همین دبیرکل سازمان ملل که در دوبی با رئیس رژیم صهیونیستی عکس یادگاری گرفته بود تا حمایت خود از اسرائیل را به افکارعمومی القا کند، مجبور شد برای کاهش فشار افکارعمومی جهان با فعال کردن ماده ۹۹ منشور سازمان ملل برای اولینبار بعد از ۱۹۸۹، در نامهای از شورای امنیت تقاضای برگزاری نشست فوری کند که خشم تلآویو را برانگیخت و آمریکا آن را وتو کرد!. اینها همه که مشتی نمونه خروار است، یعنی«به هم ریختن جدول سیاستهای آمریکا در منطقه و زاویه گرفتن با سیاستهای آمریکاست» که رهبرمعظم انقلاب فرمودند.
۵- نکته مهم در ایجاد موازنه وحشت و ترس این است که روزنامه اسرائیلی معاریو تیتر میزند «یحیی سنوار موفق شد در دل ما اسرائیلیها رعب و وحشت ایجاد کند و به آن ادامه دهد». و نکته مهمتر به گفته رسانههای آمریکایی–غربی «بایدن از حملات و تهدیدات قویتری و از درگیری تمام عیار با جبهه گسترده مقاومت میترسد و به دلیل ناتوانی در مواجهه با یمنیها، حملات آنها را کماهمیت جلوه میدهد»! لذا بخشی از رایزنیهای روزهای اخیرِ تهران- مسکو -عربستان در سفرهای پوتین و رئیسی نیز تشدید همین موازنه وحشت و ترس است که رویترز بعد از این دیدارها نوشت «عربستان با فشار بر آمریکا، از بایدن خواسته در مقابل حملات انصارالله خویشتنداری کند چرا که ریاض از گسترش و تشدید جنگ در منطقه به شدت نگران است.»
۶- از حالا به بعد چه اسرائیل از جنون کشتار مردم مظلوم غزه دست بردارد و چه برندارد، جبهه مقاومت باید با گسترش سیاست موازنه وحشت و ترس به سمت کاهش عرضه و افزایش قیمت نفت پیش برود چه با سلاحهایش، آنگونه که پایگاه آمریکا در میدان نفتی کونیکو هدف پهپادهای مقاومت قرار گرفت و چه با دیپلماسی آنگونه که بخش مهمی از گفت وگوهای رؤسای جمهور ایران و روسیه در مسکو و ریاض و دوبی کاهش تولید نفت بود که ضربه مهمی به آمریکا خواهد بود. ونزوئلا هم به شرکتهای نفتی آمریکایی و اروپایی ۹۰ روز مهلت داده است تا گویان را ترک کنند. تشدید تداوم توقف گاز به اروپا هم ابزار تشدید موازنه ترس برای حامیان غربی اسرائیل است لذا «موازنه وحشت و ترس» و «سلاح نفت» برگه برندهای در دستان مقاومت است که میتواند سرنوشت اسرائیل را تعیین کند.
زلف آذرماه با دو مناسبت «۵ آذر روز بسیج»، «۱۰ آذر روز مجلس» که به نوعی با هم اشتراک هدف دارند گره خورده است و همین اشتراک هدف فرصت مناسبی برای پرداختن به روابط متقابل مجلس و بسیج فراهم آورده است. خاستگاه مشترک بسیج و مجلس ارتباط مستقیم و بی واسطه با مردم و کف جامعه دارد. مردم بیشترین، صمیمیترین، مؤثرترین و گستردهترین ارتباط را با بسیج و نمایندگان خود در مجلس دارند. مردم در کنار نمایندگان خود و بسیجیان جان برکف و مخلص از یک سو احساس آرامش میکنند و از سوی دیگر به راحتی مشکلات خود را مطرح میکنند. فرهنگ نمایندگی مجلس بیش از آنکه حضور در مجلس برای قانونگذاری، تنظیم برنامه بودجه سالانه، اعمال نظارت بر هزینه کرد بودجه و عملکرد قوه مجریه باشد، فرهنگ ارتباط رودررو و مستقیم با مردم و فرهنگ خدمت به مردم است. در عین حال نماینده مجلس واسطه بین مردم و حاکمیت و ساختارهای کلان نظام هم هست. بسیج نیز که به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی از مهمترین و بزرگترین ابتکارات امام خمینی (ره) بوده و جایگاه و شأنی بالاتر از یک سازمان نظامی دارد، در واقع یک فرهنگ و تفکر و گفتمان است که در ارتباط مستقیم با کف جامعه، این ظرفیت را دارد که کشور را در مسیر اهداف نظام اسلامی و رسیدن به قلههای مورد نظر، با گامهای بلند به پیش ببرد.
بر این اساس هم افزایی این دو سازمان مهم، علاوه بر سرعت بخشی به تحقق اهداف نظام در همه حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، علمی، آموزشی، خدماتی و سازندگی میتواند به افزایش امنیت و آرامش اجتماعی، رشد اعتماد عمومی، افزایش امید و گسترش مشارکت مردم منتهی شود.
تردیدی نیست که ترویج تفکر بسیجی و کار جهادی در افزایش سطح مشارکت مردم در انتخابات نقشآفرین است. بسیج، با تکیه بر شاخصهها و ویژگیهای منحصر به فرد خود، با پیروی از منویات و تدابیر مقام معظم رهبری در پیشرفتهای همه جانبه نظام نقش آفرینی کرده و به عنوان یک فرهنگ، تفکر و گفتمان معتبر، مؤثر و فراگیر گرههای کور و بازنشدنی را باز کرده و در طول چهار دهه گذشته، در عمل ثابت کرده که هیچ بنبستی را به رسمیت نمیشناسد. مردم نیز به این اطمینان رسیدهاند که تا بسیج هست و تا تفکر بسیجی هست و تا نوای دلنشین تفکر بسیجی در کشور طنین انداز است همه قفلها (چه قفلهایی که توسط دشمنان بیرونی بر کشور تحمیل میکنند و چه قفلهایی که ناشی از سوء مدیریت و ناکارآمدی برخی مسئولان است و چه سنگ اندازیهایی که نفوذ جریانی پیش پای نظام میاندازد) بازشدنی است. در حقیقت بسیج همان مردماند و مردم همان بسیجیان هستند و در واقع بسیج، نهادی جوشیده از دل جامعه و مردم و در خدمت مردم است.
اینک با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی هماهنگی و همکاری هدفمند نهاد مجلس و سازمان بسیج میتواند انتخاباتی پرشور را نوید بدهد. از میان چهار رکن اصلی انتخابات مشتمل بر «امنیت حداکثری»، «سلامت حداکثری»، «رقابت حداکثری» و «مشارکت حداکثری»، بسیج که در ادوار مختلف انتخابات گذشته ثابت کرده که در حوزه مشارکت حداکثری کارآمدترین سازمان است، اینک نیز پا در میدان جهاد عظیم تبیین و روشنگری گذاشته و به تبیین نقش مردم در اداره امور کشور از طریق انتخابات پرداخته و مردم را به شرکت گسترده در انتخابات فراخوان میکند، چه اینکه مهمترین نقش بسیجیان در زمینه انتخابات دعوت مردم به شرکت در این رویداد مهم سیاسی و افزایش مشارکت است. و، اما از نمایندگان فعلی و همه نامزدهای انتخابات آینده که رقابت حداکثری را بهتر و زیباتر از همه ادوار گذشته انتخابات مجلس به تصویر کشیدهاند، انتظار میرود که با تأسی به فرهنگ و تفکر بسیج و ویژگیهای بسیجی نظیر «مردمی بودن»، «عمل صالح»، «ایثار و از خودگذشتگی»، «استقامت، مقاومت و پایداری»، «مؤمن به هدف»، «ایمان و خودسازی»، «شهامت و شجاعت»، «عشق و محبت به مردم»، «طالب علم و نوآوری»، «عاشق خدمت خالصانه و بی منت به مردم»، «منظم و منضبط»، «ولایت پذیری»، «پیشتاز در گره گشایی» و «باور به نصرت الهی و پیروزی» تجربه مجلسی انقلابی، جهادی و در تراز انقلاب اسلامی را به مردم ایران نشان دهند.
در نهایت مهمترین نتیجه همکاری، همدلی و همسویی مجلسیان و بسیجیان در انتخابات، گسترش مشارکت مردم بوده و مشارکت حداکثری به خنثیسازی توطئهها و تهدیدات دشمنان انجامیده و در عین حال موجب افزایش اقتدار نظام و امنیت ملی کشور میشود و ناگفته پیداست که اقتدار هر چه بیشتر نظام، پیامدهای مثبت منطقهای و بینالمللی برای نظام جمهوری اسلامی ایران درپی خواهد داشت
مهدی زارع
از نهم آذر ۱۴۰۲ در دبی کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد – کاپ ۲۸ – در دبی افتتاح شد و نگارنده پخش زنده برنامه را از طریق کانال کنفرانس روی پلتفرم یوتیوب از تهران به تماشا نشسته بود. پلتفرم دیجیتال۲۸ COP برای همه شرکت کنندگان ثبت نام شده کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل در دبی قابل دسترسی خواهد بود. این پلتفرم به شرکت کنندگان اجازه می دهد تا جلسات را بر اساس نوع ، شبکه با سایر شرکت کنندگان و ایجاد جلسات آنلاین تماشا کنند و به آن بپیوندند. سلطان الجابر، رئیس جدید اماراتی COP28، اجلاس اقلیمی سازمان ملل متحد را با ترغیب کشورها به یافتن زمینه مشترک در سیاستها برای دستیابی به اهداف اقلیمی افتتاح کرد. کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در دبی با حضور کشورهایی که برای اقدام فوری در مورد گرمایش جهانی و کنار گذاشتن سوختهای فسیلی تحت فشارند آغاز میشود. الجابر که همچنین مدیرعامل شرکت ملی نفت امارات متحده عربی ADNOC نیز هست، در سخنان افتتاحیه خود اذعان کرد که «نظرات مهمی در مورد ایده جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر در متن مورد مذاکره وجود دارد. شما با هم کار کنید … همکاران، بگذارید تاریخ منعکس کننده این واقعیت باشد که این دوره کنفرانس انتخاب جسورانه ای برای تعامل فعالانه با شرکت های نفت و گاز داشت. .. بسیاری از شرکت های ملی نفت اهداف خالص صفر کربن را برای سال ۲۰۵۰ اتخاذ کرده اند. از اینکه آنها برای پیوستن به سفری گام گذاشته اند که بازی را تغییر خواهد داد سپاسگزارم. اما، باید بگویم، کافی نیست و می دانم که آنها می توانند کارهای بیشتری انجام دهند.»
مذاکرات دو هفته ای اقلیمی که امسال در دبی، این شهر پر زرق و برق در ساحل جنوبی خلیج فارس برگزار می شود، در لحظه ای مهم با انتشار فزاینده گازهای گلخانه ای افتتاح می شود و امسال احتمالاً گرم ترین سال در تاریخ بشریت خواهد بود. سازمان ملل و میزبان امارات متحده عربی می گویند این مذاکرات با حضور ۷۰ تا ۱۰۰ هزار نفر نماینده و مسئول دولتی و خصوصی از حدود ۲۰۰ کشور جهان که به عنوان COP28 شناخته می شود، مهم ترین مذاکرات از زمان کنفرانس پاریس در سال ۲۰۱۵ خواهد بود، که در آن کشورها توافق کردند گرمایش جهانی را به زیر ۲ درجه سانتیگراد از دوران پیش از صنعتی شدن محدود کنند و ترجیحاً این حد را در میزان ایمن تر ۱.۵ درجه سانتیگراد نگه دارند.البته هشت سال پس از کنفرانس اقلیمی پاریس دانشمندان می گویند که جهان در مسیر دستیابی به این اهداف نیست و کشورها باید کاهش سریع و عمیق تری در انتشار گازهای گلخانه ای انجام دهند تا از فاجعه بارترین اثرهای تغییرات اقلیمی جلوگیری کنند . سایمون استیل، رئیس برنامه اقلیم سازمان ملل متحد روز چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ گفت: «در حال حاضر، ما در حال برداشتن گامهای کوچکی هستیم و باید جهشهای بزرگ و گامهای بزرگی را برداریم تا به جایی که باید باشیم، برسیم. تمرکز اصلی بر بررسی پیشرفت محدود جهان در مهار گرمایش جهانی خواهد بود، که نیاز به پاسخ و تعهد رسمی در این گفتگوها دارد. امارات متحده عربی خود را پلی بین کشورهای ثروتمند توسعه یافته می بیند که به صورت تاریخی مسئول انتشار گازهای گلخانه ای هستند و سایر نقاط جهان که کمتر موجب گرمایش جهانی شده اند، ولی بدترین پیامدهای آن را متحمل می شود.
ایجاد یک موضع مشترک در مورد حذف تدریجی همه سوختهای فسیلی – خواسته کشورهای جزیرهای آسیبپذیر از تغییرات اقلیمی و مورد حمایت دانشمندان و آژانس بینالمللی انرژی – چالشبرانگیزتر خواهد بود.در یک بازه زمانی کمتر از پنجاه سال، امارات متحده عربی خود را از یک کشور کوچک رانتی که توسط بریتانیا اداره می شد، به یک جامعه مدرن با اقتصاد بسیار متنوع و یک قدرت منطقه ای کلیدی با یک شبکه گسترده جهانی تبدیل کرده است. در حالی که این کشور آماده جشن گرفتن پنجاه و دومین سال استقلال خود در ۲ دسامبر ۲۰۲۳ است، اکنون به عنوان یک قدرت متوسط رو به رشد و دومین اقتصاد بزرگ عربی شناخته می شود. قدرت متوسط را دولتی با توانایی کافی برای شکل دادن به رویدادهای منطقه ای و جهانی می نامند که قطعا در مورد امارات صادق است.
امارات متحده عربی جدید یک جامعه مدرن، است که از تولید ناخالص داخلی ۳۷ میلیارد دلاری در سال ۱۹۸۵ به حدود ۵۰۰ میلیارد دلار –تخمین زده شده برای – سال ۲۰۲۳ رسیده است. ارتقای کنونی امارات متحده عربی به موقعیت قدرت متوسط به دلیل هماهنگی نزدیک بین این کشور و متحدان کلیدی جهانی آن مانند ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و شرکای منطقه ای به ویژه عربستان سعودی، مصر و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بوده است. در سال ۲۰۲۴ آنها می خواهند روی ماه فرود بیایند و تا سال ۲۰۳۰ ، اماراتی ها از امارات می خواهند که در لیست ۱۰ کشور برتر قرار گیرد. آنها همچنین چشم انداز روشنی برای یکصدمین سالروز تاسیس امارات در سال ۲۰۷۱ دارند . تولید ناخالص داخلی امارات متحده عربی در نیمه اول سال ۲۰۲۳ ، ۳.۷ درصد رشد داشته است، زیرا رشد بخش غیرنفتی بسیار بهتر از رشد کلی بوده است.
رشد غیرنفتی در شش ماهه اول سال ۵.۹ درصد افزایش یافته است. رشد اقتصادی امارات گواهی بر انعطاف پذیری، تنوع و همکاری بین المللی است. بخش غیرنفتی بیش از ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می دهد. امارات متحده عربی با داشتن بخش هایی مانند خدمات مالی، تجارت و گردشگری و همچنین اجرای اصلاحات اجتماعی و تجاری یکی از پیشرفته ترین ها در این فرآیند است. سال ۲۰۲۲، اقتصاد امارات متحده عربی ۷.۹ درصد رشد کرد، که با افزایش قیمت نفت و همچنین بازگشت سریع اقتصادی در گردشگری و تجارت پس از همه گیری کووید، به ویژه در دبی، مرکز تجاری و گردشگری منطقه ای، تقویت شد.
2- یکی از کاستیها مشهود و محسوس درباره پروندههای فساد پیشگفته و موارد مشابه، فقدان سیاست رسانهای روشن از سوی رسانههای رسمی است. گاه رسانه رسمی کشور یعنی صداوسیما، با هدف تضعیف یک جناح سیاسی، موضوعی را با آبوتاب مورد توجه قرار میدهد، مانند پرونده شهردار پیشین تهران و گاه به عمد در برابر یک موضوع مبهم دیگر در شهرداری تهران با هدف جلوگیری از تضعیف جریان سیاسی دیگر سکوت پیشه میکند! صداوسیمای رسمی در برابر فسادهای افشاشده مانند ماجرای ارشاد رشت یا فساد چای دبش اقدام حرفهای محسوسی برای شناسایی ریشههای وقوع چنین فسادی در دستور کار قرار نمیدهد و به صورت مستمر و جدی به موضوع ورود پیدا نمیکند و از ظرفیت کارشناسی کشور، اعم از ظرفیتهای حقوقی، اقتصادی، جامعهشناختی و حتی روانشناسی کشور استفاده بهینهای صورت نمیگیرد؛ البته رسانههای پربیننده دیگری که در فراسوی مرزها برنامههای خود را تدارک میبینند، بر این موضوعات متمرکز میشوند.
3- چرا با چنین ابعاد گستردهای از فساد دستبهگریبان شدهایم؟ چگونه میتوان در لایههای مختلف نظام مدیریتی شاهد چنان گسترش شتابانی از فساد بود که شائبه سیستمیبودن آن در افکار عمومی مطرح شود؟ چرا افزون بر وقوع فسادهای بزرگ، شاهد وقوع فساد در ابعاد کوچکتر و در مقیاس وسیعتر در حوزههایی همچون شهرداریها، بانکها یا برخی دستگاههای دیگر کشور هستیم؟ چرا برای ریشهیابی و شناسایی ابعاد مختلف فساد در کشور، به صورت جدی تلاشهایی انجام نمیشود؟ چه میزان از فساد تحت تأثیر انواع رانتها صورت میگیرد؟ چه میزان از فساد ناشی از خلأهای قانونی است؟ چه میزان از فساد ناشی از مشکلات نظارتی است؟ چه میزان از فساد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دلیل تحریمهای کشور روی میدهد؟ راهافتادن بازاری به نام دورزدن تحریمها موجب شده چه نوع و چه حجمی از فساد در کشور بروز کند؟ آیا وقوع فساد، ناشی از جهتگیریهای اقتصادی کشور است یا اینکه عوامل دیگر در وقوع آن اثر دارد؟ ریشههای فساد چه اندازه تحت تأثیر انحصار در حوزههای دولتی-اقتصادی است؟ نقش نهادهای دولتی در گسترش فساد چیست؟ فساد چه هزینههایی برای کشور ایجاد کرده است؟ استمرار این وضعیت چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟ این پرسشها و پرسشهایی از این دست نمایانگر نیاز جدی کشور به مطالعات و بررسیهای چندوجهی درباره فساد، ابعاد فساد و پیامدهای فساد در کشور است که تاکنون به صورت عمیق کمتر به آن پرداخته شده است. رسانههای نوشتاری، دیداری و گفتاری کشور نیز کمتر تلاش کرده یا جسارت کردهاند تا درباره موضوع فساد در کشور به تولید محتوا بپردازند.
4- بر اساس آنچه در بندهای پیشین بیان شد، تصور دقیقی درباره ابعاد فساد در کشور در دست نیست؛ اما این حد از فساد و عمق و ابعاد آن در مناسبات رسمی کشور و همچنین تصوری که از فساد و ابعاد آن در میان لایههای مختلف اجتماعی در ایران امروز شکل گرفته، حائز اهمیت است. اگرچه تجارب شخصی نمیتواند جانشین مطالعات اجتماعی شود، ولی تصور و برآورد محدودی از افکار عمومی به دست میدهد. کافی است سری به مکانهای پرتجمع از شهروندان همچون بیمارستانها، برخی کلانتریها، اماکن قضائی، برخی شهرداریها، برخی از نهادهای اقتصادی مانند گمرک و امثال آن بزنیم تا برآوردی از افکار عمومی در قالب تجارب شخصی احصا شود. البته که برآورد دقیق و چندلایه نیازمند افکارسنجیهای متنوعی است. آیا ارادهای برای شنیدن قضاوت افکار عمومی دراینباره وجود دارد؟
5- استمرار شرایط موجود، کارکردها، پیامدها و کاربستهای ویژه خود را در پی دارد. خواه پند گیریم، خواه ملال! یکی از مهمترین پیامدها، البته در کنار پیامدهای بنیانفکن دیگر موضوع فساد، استهلاک اعتماد عمومی و فرسایش روزافزون اعتماد عمومی است که شواهد موجود ازجمله میزان مشارکت در انتخابات دو دوره گذشته، برخی مطالعات محدودی که در میدان صورت گرفته و تجارب شخصی مؤید آن است. استهلاک اعتماد عمومی خود کارکردهای دیگری در پی دارد. استهلاک سرمایه اجتماعی تنها یکی از مهمترین این پیامدهاست. افزایش نارضایتی عمومی و موارد حساس دیگری در حوزه زیست جمعی و سیاسی شهروندان ازجمله کارکردهای بیتوجهی به این پدیده است. گسترش فساد همچون چند موضوع حساس دیگر ازجمله موانع مشارکت سیاسی، از مباحثی است که همچنان در صدر مسائل کشور خودنمایی میکند و اگر راهی برای حلوفصل نسبی آن یافت نشود، پیامدهای آن در دورهای نهچندان دور، دامن کشور را خواهد گرفت
جو بایدن میگوید اگر مطمئن بود که دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نامزد نمیشود، او هم بار دیگر در این رقابت حضور نمییافت.به عبارت بهتر، وی تلویحا تأکید کرده است که اگر به هر بهانهای، جلوی حضور ترامپ در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ گرفته شود، او نیز حضور در انتخابات را فراموش خواهد کرد و فرد دیگری از حزب دموکرات در این عرصه حضور خواهد یافت. رئیسجمهوری آمریکا با طرح این ادعا که دموکراسی آمریکا در سال ۲۰۲۴ در خطر است، تأکید کرد که دونالد ترامپ قصد تخریب نهادهای دموکراتیک ایالاتمتحده را دارد. او که این صحبتها را در بوستون و در جمع حامیان مالی او و حزب دموکرات به زبان میآورد همچنین اضافه کرد که نباید اجازه داد دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پیروز شود.
بایدن با اشاره به سخنرانیهای دونالد ترامپ اشاره کرد که در صورت پیروزی رئیسجمهوری پیشین خطر انتقامگیری توسط او وجود خواهد داشت. او همچنین در ادامه افزود: «ما باید این کار را انجام دهیم؛ نه به خاطر من بلکه برای جلوگیری از پیروزی ترامپ. اگر ترامپ در انتخابات شرکت نمیکرد، مطمئن نبودم که من هم نامزد میشدم. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که او برنده شود.» اما سؤال اصلی اینجاست که آیا امکان عدم حضور ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ وجود دارد؟بهطور طبیعی خیر! رئیسجمهور سابق آمریکا توان خود را از سال ۲۰۲۰ میلادی ( پس از شکست از بایدن در انتخابات) بر روی بازگشت به کاخ سفید متمرکز کرده و در این مسیر، هزینههای هنگفتی را صورت داده است.
اما درصورتیکه رئیسجمهور سابق آمریکا در پرونده مهم ششم ژانویه ۲۰۲۱ ( پرونده حمله به کنگره توسط حامیان ترامپ )، محکوم شود، ممکن است از سوی دیوان عالی این کشور برای همیشه از حضور در رقابتهای انتخاباتی محروم شود. در چنین شرایطی شاهد تکرار منازعه بایدن-ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نخواهیم بود. در صورت حذف ترامپ از رقابتهای انتخابات سال آینده، بایدن نیز از حضور در این رقابتها انصراف خواهد داد.بنابراین، بایدن بهصورت غیرمستقیم به سران و برخی سناتورهای حزب دموکرات که مخالف حضور وی در انتخابات سال ۲۰۲۴ هستند، شرط کنارهگیری خود از رقابتهای انتخاباتی را اعلام کرده است. به نظر میرسد طی روزهای آتی، تحرکات بیشتری از سوی سناتورهای دموکرات بر سرپیگیری نهایی پرونده ترامپ و هدایت کردن آن بهسوی حذف رئیسجمهور سابق آمریکا از گردونه رقابتهای انتخاباتی صورت گیرد.
اظهارات رئیسجمهوری آمریکا در حالی بیان شد که دونالد ترامپ در گفتوگو با شبکه فاکس نیوز، بایدن را «ویرانگر دموکراسی آمریکایی» نامید. ترامپ در این گفتوگو و در پاسخ به اینکه در صورت پیروزی در انتخابات قول میدهد که علیه هیچکس انتقامگیری و سوءاستفاده نکند گفت: «من دیکتاتور نخواهم بود بهجز روز اول.من میخواهم مرزها را ببندم و پسازآن دیگر دیکتاتور نخواهم بود.» کمپین انتخاباتی بایدن بلافاصله به این اظهارات ترامپ واکنش نشان داد و ایمیلی برای طرفدارانش با این عنوان ارسال کرد: «دونالد ترامپ: دیکتاتور روز اول»
هشدارهای بایدن بهطور فزایندهای بخشی از تلاشهای جداییناپذیر او از کمککنندگان مالی به او و حزب دموکرات است و هر بار این موضوع را پررنگ میکند که اگر ترامپ دوباره پیروز شود آمریکا در خطر خواهد بود و به همین دلیل او حتما باید شکست بخورد.