صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۵  ، 
کد خبر : ۳۵۳۸۹۹

یادداشت روزنامه‌های سه‌شنبه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر

تلخی یک چای کهنه‌جوش 

عباس شمسعلی 
انتشار خبر مربوط به فساد گسترده واردات چای و انحصار عجیب یک شرکت خاص، در روزهای گذشته مورد توجه همه قرار گرفته است. انحصار فسادآوری که از سال 98 و در زمان دولت قبل با بی‌تدبیری شکل گرفته و پس از ادامه تا سال گذشته، با ورود دولت و حساسیت روی موضوع، کشف و تبدیل به پرونده‌ای قضائی شده است. 
هرچند برخی با سانسور جزئیات این خبر و بیان نکردن عمدی برخی موارد همچون سال شروع شکل‌گیری این انحصار و فساد، در پی بهره‌برداری سیاسی و غیردلسوزانه از این ماجرا هستند، باید متذکر شد بیان سیر شکل‌گیری این فساد و پرونده سنگین و اشاره به نقطه آغاز آن به معنی پیدا کردن یک فرصت برای کوبیدن دولت قبل و بهره‌برداری سیاسی نیست و صرف نظر از این مسائل، برخورد با فساد و رانت‌های مفسده انگیز در هر زمان و در هر شرایطی باید یک اصل و مورد تاکید همه دلسوزان واقعی کشور و مردم باشد. 
نکته مهم این است که هرچند این چای پررنگ در مطبخ دولت گذشته دم کشیده است اما نگاه عامه مردمی که کامشان از این چای کهنه‌جوش تلخ شده است خیلی با خط‌کشی‌های اهل سیاست برای ترسیم سهم این دولت و آن دولت در ایجاد و ادامه فساد منطبق نیست. از نظر مردم فساد در هر زمانی غیرقابل پذیرش و مستحق سخت‌ترین و عادلانه‌ترین برخوردهاست. اما تفاوت دیدگاه و عملکرد دولت‌ها در برخورد با فساد از نظر این مردم پنهان نمی‌ماند. مردم تفاوت خط قرمز اعلام کردن برخورد با یک مهره کارچاق کن در دولت قبل با ورود جدی یک دولت دیگر در کشف یک سیر رانت آفرین و اعلام اینکه «دولت در برخورد با فساد هیچ خط قرمزی ندارد» را می‌فهمند.
در این شرایط ورود دولت به این پرونده اخیر و کشف و شناسایی و اعلام این فساد در همراهی با قوه قضائیه می‌تواند برای مردمی که خواستار برخورد با فسادهای کلان هستند دلگرم‌کننده باشد.
دیروز هم سخنگوی دولت در دیدار با دانشجویان با اشاره به روند ورود دولت در بحث کشف و مقابله با فساد واردات چای، گفت: «‌یکی از مصادیق تخلف در این پرونده این است که ارزهایی که در گذشته داده شده در ۱۸ ماه فرصت قانونی رفع تعهد ارزی آن صورت نگرفته که بلافاصله دولت سیزدهم تخصیص ارز به این شرکت را متوقف کرد. اموال این شرکت متخلف شناسایی و جلوی تخصیص ارز جدید به وی گرفته شد و صاحب شرکت نیز ممنوع‌الخروج شد. تمام مدیرانی که تخلف کرده بودند در همه مراجع مرتبط برکنار شدند.»
رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس‌جمهور هم دیروز درباره اقدامات و پیگیری‌های دولت در تخلف یک شرکت وارد‌کننده چای اعلام کرد: «اواخر سال ۱۴۰۱ به دنبال برخی اطلاعات واصله از جمله نامه جمعی از فعالان صنعت چای به معاون اول رئیس‌جمهور، دستور پیگیری به ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی صادر و همزمان بازرسی ویژه رئیس‌جمهور و وزارت اطلاعات نیز پیگیری‌های لازم را به عمل آوردند. متهم نیز با قرار وثیقه بازداشت شده و اکنون در زندان بسر می‌برد و در یکی از شعب دادگاه عمومی تهران، پرونده وی مطرح رسیدگی است. برخی از کسانی هم که در جریان مجوز و تخصیص ارز به این شرکت دخالت داشته و تخلف کرده‌اند، به مراجع قضائی معرفی شدند و دستگاه‌های نظارتی و امنیتی موضوع را در دست رسیدگی دارند.»
اما نکته مهم در بحث برخورد با فساد و ایجاد انحصار و رانت در این سطح، ورود به اعماق بسترهای فسادزا و بسنده نکردن به برخورد با حلقه آخر فساد در این پرونده و موارد مشابه است. در همین پرونده اخیر باید به دقت و بدون تعارف و برای دفاع از حق مردم بررسی و اعلام شود که از سال 98 که شروع این ماجرا بوده است تا زمان کشف ماجرا چه کسانی با چه اهدافی و در چه سطحی این چنین سخاوتمندانه زمینه رانت و انحصار از جیب مردم را برای یک شرکت خاص ایجاد کرده‌اند؟ چگونه یک شرکت در بین حداقل 100 شرکت واردکننده چای توانسته 79 درصد ارز نیمایی واردات چای را به خود اختصاص دهد و در شرایط سخت تامین ارز به رقم شگفت‌انگیز بیش از سه میلیارد دلار از منابع ارزی کشور در قالب واردات چای! دست یابد؟ آیا چنین کاری بدون حامیان و کارچاق‌کن‌های دارای امضاهای طلایی یا مدیران غافل و بی‌تدبیر امکان‌پذیر بوده است؟ آیا برای این چنین بذل و بخشش و واگذاری انحصاری منابع مردم به یک شرکت که یا توان و یا انگیزه و قصد عمل به تعهدات ارزی خود را نداشته می‌توان نامی جز خیانت گذاشت؟
بی شک گناه کسانی که طی چند سال بانی این رانت فسادزا بوده‌اند اگر بیشتر از صاحب شرکت متخلف نباشد کمتر هم نیست؟ 
موضوع برخورد با همه عوامل دخیل در بی‌تدبیری‌های منجر به فساد و گرفتاری مردم نکته مهمی است که رهبر انقلاب سال‌ها قبل نسبت به آن تذکر داده بودند.
ایشان ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ زمانی که آثار سهمگین یکی دیگر از بی‌تدبیری‌های دولت قبل همچون آفتاب تابان بر اقتصاد کشور و زندگی مردم در حال خودنمایی بود و زمینه نوسانات بازار ارز و سکه و کاهش ارزش پول ملی را فراهم کرده بود، در دیدار هزاران نفر از قشرهای مردم از استان‌های مختلف فرمودند: «در همین قضایای ارز و سکه گفته شد مبلغ18 میلیارد دلار از ارز موجود کشور آن هم در حالی که برای تهیه ارز مشکل داریم، بر اثر بی‌تدبیری، به افرادی واگذار شد و برخی از آن سوءاستفاده کردند. این موارد مشکلات مدیریتی است و ارتباطی با تحریم‌ها ندارد. وقتی ارز یا سکه به صورت غلط عرضه و تقسیم می‌شود، مشکلات فعلی به‌وجود می‌آید زیرا این قضیه دو طرف دارد، یک طرف آن فردی است که دریافت می‌کند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه می‌کند. همه بیشتر به‌دنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است در حالی که تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بی‌تدبیری عرضه کرده است که اقدامات اخیر قوه قضائیه نیز در واقع برخورد با کسانی است که با یک تخلف و خطای بزرگ، زمینه‌ساز این مسائل و کاهش ارزش پول ملی شدند.»
رهبر انقلاب در همان دیدار با اشاره به کمین گرفتن دشمن برای سوءاستفاده از این خطاها و بی‌تدبیری‌ها افزودند: «ما به دلایل گوناگون، دشمنان خبیث و رذل کم نداریم، آنها کمین گرفته‌اند تا همچون مگس برروی زخم بنشینند و با سوءاستفاده از مشکلات ناشی از خطای برخی افراد، ناکارآمدی نظام و بن بست در کشور را القاء کنند تا مردم ناامید شوند.»
هرچند در گذشته در مواردی همچون بی‌تدبیری ارزی دولت قبل با برخی مدیران بانک مرکزی و... برخوردهایی شد و اکنون نیز سخن از تشکیل پرونده برای مدیران مرتبط با پرونده فساد چندساله واردات چای مطرح است اما باید این برخوردهای سخت و پشیمان‌کننده و بدون تعارف تا بالاترین سطح از افراد تصمیم‌گیر دخیل در بی‌تدبیری‌های خسارت بار به وضوح مشاهده شود و به برکناری و توبیخ اکتفا نشود؛ به ویژه آنکه عملکرد این افراد علاوه‌بر خسارت به کشور همان‌طور که رهبری فرمودند زمینه ناامیدی مردم و خشنودی دشمنان را فراهم می‌آورد که خود گناهی بزرگ‌تر است.
 همچنین باید همه کسانی که کنار رفتن از مسئولیت را فرصت خوبی برای پرده کشیدن یا فراموشی آثار تصمیمات زیانبار یا رانت‌آفرین و فسادآور خود می‌بینند و طلبکارانه مشغول اظهارفضل و سخنوری می‌شوند را متوجه کرد که آنها را از بازخواست و پاسخ به عملکردشان‌گریزی نیست.
تلخی چای مدیریت‌های غلط و غیرمسئولانه که گاه تا سال‌ها اثر آن حس می‌شود، تنها با بازخواست عادلانه و حساب‌کشی شجاعانه حتی پس از پایان مسئولیت‌ها در کام مردم شیرین می‌شود.
عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر
همه‌پرسی و آینده پسا اسرائیل
مصطفی منتظر
رژیم صهیونیستی  دور جدید حملات خود را به منطقه تحت محاصره غزه  ازسرگرفته و در مدت کوتاهی شمار شهدا و زخمی‌های فلسطینی نیز بالا رفته است. در چنین شرایطی، دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با وجود شکست در نابودی حماس و آزادی اسرای صهیونیست، در سودای ایجاد «منطقه حائل» و ترور فرماندهان مقاومت است تا با دستاوردسازی نسبی در غزه چند صباحی بیشتر در قدرت بماند. این موضوع به نوبه خود چشم انداز مذاکرات تبادل اسرا را مبهم کرده است .در این بین،پس از سخنان هفته گذشته رهبر انقلاب در موضوع آینده فلسطین، برخی از اکانت‌های برانداز و رسانه‌های آن ها سعی در وارونه‌نمایی موضوع داشته اند. آن ها سخن رهبر انقلاب درباره‌ موضع «نریختن صهیونیست‌ها به دریا» را حمل بر عقب‌نشینی از مواضع قبلی دانسته بودند. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای روز چهارشنبه ۸ آذر در دیدار گروهی از بسیجیان گفتند: «بعضی از این سخنگویان دنیا راجع به نظرات جمهوری اسلامی درباره منطقه که صحبت می‌کنند، به دروغ می‌گویند «ایران می‌گوید بایستی یهودی‌ها یا صهیونیست‌ها را به دریا بریزند»؛ نه، این حرف را قبل‌ها دیگران یا کسانی از عرب‌ها گفتند؛ ما هیچ وقت نگفتیم این را؛ ما کسی را به دریا نمی‌ریزیم.»ایشان سپس موضع جمهوری اسلامی را این‌گونه بیان کردند: «ما می‌گوییم نظر، نظر مردم است؛ آن دولتی که با آرای مردم فلسطین تشکیل شد، درباره مردمی که آن جا هستند و از کشورهای دیگر آمده‌اند تصمیم‌گیری خواهد کرد؛ ممکن است به همه‌ آن ها بگوید، در فلسطین بمانید.»نکته مهم درباره این جریان همان مسئله همیشگی نادیده گرفتن بقیه‌ سخنرانی و استفاده از یک بخش آن برای القای نگاه نادرست‌شان است.  موضع ثابت جمهوری اسلامی از دهه هفتاد همین همه‌پرسی از «همه‌ فلسطینیان» و نه ساکنان سرزمین فلسطین بوده و هست. بدین معنا که مردم فلسطین حق حاکمیت بر آن را دارند و باید برای شکل حکومت و حضور یا عدم حضور مهاجرین یهودی و صهیونیست به آن تصمیم بگیرند. جمهوری اسلامی کاسه داغ‌تر از آش نبوده که بگوید هر مهاجری باید از سرزمین فلسطین اخراج شود. بلکه موضع ما تبعیت از نظر «همه‌ مردم فلسطین» است. البته که طبق آمار نظرسنجی‌ها بیش از 86 درصد فلسطینیان مخالف این ایده هستند.  از طرف دیگر، معنای واقعی همه‌پرسی از مردم فلسطین درباره آینده فلسطین به معنای نابودی دولت اشغالگر فلسطین است. عجیب است که براندازان این معنای واضح را فهم نمی‌کنند یا قصد دارند فهم نکنند. موضع جمهوری اسلامی درباره‌ دولت اسرائیل همان چیزی است که حضرت امام (ره) فرموده بودند؛ یعنی «محو اسرائیل». سخنان رهبر معظم انقلاب هم همین معنا را دارد، اما باید توجه شود که نابودی دولت اشغالگر و ساختار سیاسی آن، لزوما به معنای کشتن یا بیرون ریختن تمام مهاجرین صهیونیستی نیست. بدین معنا که بخش اعظمی از آنان پس از سقوط دولت اشغالگر به کشورهای اصلی خود بازخواهند گشت. همان طور که طبق آمار، بخش بزرگی از جمعیت صهیونیست دارای تابعیت مضاعف و غیراسرائیلی هستند. همچنین ممکن است خود فلسطینیان تصمیم بگیرند برخی از صهیونیست‌ها را در سرزمین خود بپذیرند. همان گونه که برای مثال در آفریقای جنوبی، بخشی از سفیدپوستان به عنوان اتباع این کشور پذیرفته شده و باقی ماندند و هنوز هم زندگی می‌کنند. باید دقت داشت که ادعای کشتن و هولوکاست مجدد و ریختن به دریا، اتفاقا چیزی است که دشمن می‌خواهد به ایران و مسلمین بچسباند. البته متاسفانه برخی افراد در داخل و خارج از کشور، سخنان اشتباهی در این مسیر داشته‌اند، اما موضع جمهوری اسلامی این نیست. دولت اسرائیل باید محو شود و احتمالا اکثریت اتباع آن از سرزمین فلسطین خارج خواهند شد و همان طور که سیدحسن سال گذشته گفته بود، احتمالا جنگ گسترده‌ای برای آزادی فلسطین در کار نخواهد بود
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر
تاریخ برای غرب به عقب برنمی‌گردد!
سیدعبدالله متولیان

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با بسیجیان سراسر کشور، به هم ریختن جدول سیاست‌های امریکا در منطقه و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به نفع جبهه مقاومت را از آثار عملیات محیرالعقول و راهبردی طوفان الاقصی برشمرده و اظهار امیدواری کردند که ان‌شاءالله اگر ادامه پیدا کند جدول سیاست‌های امریکا را محو خواهد کرد. برای رمزگشایی و تبیین این موضوع ذکر چند نکته ضروری است:
۱- سازمان ملل متحد نسخه به روز شده استعمارگری غرب بر جهان است. دوران استعمار و سلطه غرب بر جهان، پس از انقلاب صنعتی در اروپا (از سال ۱۷۶۰ میلادی) آغاز شده و استعمارگران غربی پس از دو دوره نوسازی استعماری در گام سوم، با راه اندازی دو جنگ بزرگ و ویرانگر جهانی و کشتار بیش از ۱۰۰ میلیون انسان، برای قانونی کردن سلطه و چپاولگری بر کشور‌های جهان، ساختار سازمان ملل را با محوریت سرمایه داری و ترویج اومانیسم ایجاد کردند.
۲- در سند دکترین نیرو‌های مسلح امریکا نموداری است که در ترسیم مرکز عملیات نظامی – غیرنظامی CMOC، سازمان ملل متحد و تمام زیرمجموعه‌های آن به عنوان یکی از بازو‌های ارتش امریکا و از یگان‌های تحت امر رئیس ستاد مشترک نیرو‌های مسلح امریکا محسوب شده و امریکا (آژانس بین‌الملل یهود) طی ۷۸ سال گذشته، از طریق این سازمان به تحمیل اراده خود بر جهان و چپاول (قانونی شده) کشور‌ها پرداخته است. بر این اساس نظام موجود در جهان نه یک نظام تمدنی بلکه یک نظام استکباری و تفرعنی مبتنی بر شبیخون فرهنگی غرب و القای سبک زندگی شیطانی غربی بوده است.
۳- با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، غرب به رهبری امریکا در چارچوب «خاورمیانه جدید» و در راستای «نظم نوین امریکایی» و «قرن امریکایی» با تدوین «استراتژی امنیت ملی امریکا در قرن ۲۱» برنامه تجزیه کشور ایران و متلاشی کردن ژنراتور اصلی و منبع تغذیه بیداری و مقاومت اسلامی در منطقه و جهان را در دستور کار قرار داد و در چارچوب «استراتژی گالیور» برنامه کوچک‌سازی تمامی کشور‌های اسلامی در منطقه غرب آسیا (به نسبت رژیم صهیونیستی) را با هزینه بیش از ۷ تریلیون دلاری و قشون کشی به افغانستان، عراق و سوریه پی گرفت لیکن در مواجهه با محور مقاومت، با شکست مفتضحانه مجبور به عقب نشینی از برنامه‌های خود در منطقه شده و ناخواسته موجب تقویت اقتدار ایران در منطقه شد.
۴- پس از شکست استراتژی گالیور و حضور ایران به عنوان قدرت نوظهور در نظم نوین جهانی و اقتدار روزافزون محور مقاومت، امریکا برای جبران شکست طرح خاورمیانه بزرگ و بازگشت به هژمون، برنامه چند مرحله‌ای زیر را در دستور کار قرار داد:
الف) طرح معامله بزرگ قرن و عادی‌سازی روابط کشور‌های عربی منطقه با رژیم صهیونیستی در چارچوب پیمان ابراهیم.
ب) تبدیل رژیم صهیونیستی به قدرت اصلی و مرکزی (ناف یا هاب) تکنولوژی منطقه. برای این منظور نخبگان هوش مصنوعی را از سراسر جهان به فلسطین اشغالی آورده و در پایگاه تحقیقاتی افرین زیر نظر یگان امنیتی ۸۲۰۰ موساد مشغول کردند.
ج) برنامه‌ریزی برای حمله برق‌آسا و وحشیانه به غزه (بعد از تکمیل و پیوستن عربستان به طرح عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر) در فوریه (بهمن) سال ۲۰۲۴ و آواره کردن حدود دو و نیم میلیون فلسطینی با هماهنگی و همراهی برخی کشور منطقه برای اسکان آوارگان
د) درهم شکستن اقتدار محور مقاومت و درگیرساختن ایران در جنگ نیابتی و حذف جمهوری اسلامی ایران از نظم جدید جهانی.
ه) بازگشت امریکا به هژمون و سیاست گذاری نظم جدید جهانی به نفع امریکا و غرب.
۵- و، اما طوفان الاقصی همه رؤیاپردازی‌های غرب را به کابوس و تلی از ناامیدی نسبت به نظم آینده جهان بدل ساخت. تنها یکی از دستاورد‌های عملیات راهبردی طوفان الاقصی، علاوه بر نابودی آرزوی عادی‌سازی روابط دول عربی با رژیم صهیونیستی (پیمان ابراهیم)، تصرف مرکز تحقیقات هوش مصنوعی افرین و انتقال برق‌آسای تمامی تجهیزات و اطلاعات موجود در مرکز، رایانه‌ها و تراشه‌های (chipset) موجود در آن مرکز، همراه با نخبگان هوش مصنوعی به مکان نامعلوم است و همین موضوع موجب وحشت و توحش غرب در نسل کشی و قتل عام مردم مظلوم فلسطین شده است.
دستپاچگی غرب (امریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه) در همراهی رژیم صهیونیستی برای بمباران مرکز افرین (با هدف انهدام مرکز و کشتار نخبگان و جلوگیری از تسلط مقاومت بر اطلاعات فوق سری موجود در مرکز) و مجموعه‌ای از قرائن و شواهد، پرده از این حقیقت مسلم برمی‌دارد که «تاریخ برای غرب به عقب برنمی‌گردد» و «شکست مفتضحانه غرب و اسرائیل ترمیم ناپذیر است» و این عملیات جدول سیاست‌های امریکا در منطقه را به هم ریخته و اینک جغرافیای سیاسی منطقه به نفع محور مقاومت در حال رقم خوردن است. اتفاقات منطقه و توحش غرب برای ویرانی و کشتار مردم مظلوم غره در عین تلخی، جایگزینی نظم تمدنی آینده به جای نظم تفرعنی غرب را نوید می‌دهد

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر

جهان غرب متوجه ظلم به فلسطین شده است
عبدالرضا فرجی راد
حوادث غزه باعث شد دنیا متوجه شود که غربی‌ها بسیار با یکدیگر متحد هستند و هیچ عدالتی در جهان برقرار نیست، چراکه نزدیک ۲۰ هزار نفر انسان بی‌گناه ظرف ۵۰ روز کشته شدند درحالی که ۴۰درصد آنان هم کودکانی هستند که هیچ نقشی در این مسائل نداشته‌اند، بنابراین همه غرب با یکدیگرمتحد بودند هم اروپا که مدعی حقوق بشر است و هم آمریکا.
ازسوی دیگر غربی‌ها برای ادامه حملات اسرائیل از این رژیم حمایت کردند و این بی‌عدالتی بیش از گذشته نمود پیدا کرده است، لذا کشور‌هایی که مستقل از سیاست غالب جهانی هستند و رهبری هم به آن اشاره کردند که کوبا نیز یکی از این کشورهاست، می‌توانند موثر باشند. کشوری مانند کوبا نه به غرب وابستگی دارد که حتی غرب هم با این کشور دشمن است وآن را تحریم کرده و نه به شرق به آن صورت وابسته است، لذا طبیعی است کسانی که از این بی‌عدالتی در رنج هستند، اقداماتی انجام دهند. درواقع کشور‌های جهان که از استقلال نسبی برخوردارند، می‌خواهند با یکدیگر همکاری کنند هرچند برای این کار باید مقداری منافع مادی را هم رها کرد، چراکه در جهان همه چیز بر مدار منافع مادی می‌چرخد. البته کشور‌هایی در بلوک شرق حضور دارند که قدرتمند بوده و اقتصاد قوی دارند، اما آن‌ها هم متاسفانه در این قضایا نقش قابل توجهی نداشتند با این‌که با غرب ضدیت دارند، اما حرکت مثبتی نکردند.
 در حال حاضر مردم دنیا بهتر از دولتمردان خود به‌ویژه در غرب متوجه بی‌عدالتی و ظلمی که به فلسطین می‌شود، شده‌اند بنابراین امیدواریم حرکتی برای همگرایی کشور‌های مستقل انجام شود تا کمی از فشار‌ها کاسته شود. البته باید توجه داشت غرب بدون توجه به حقوق بشری که همیشه مدعی‌اش بود به کمک اسرائیل آمد. این مسأله باعث شد اسرائیل حس کند پشتیبانی قوی جهانی دارد و این پشتیبانی به او اجازه می‌دهد هم غزه را ویران کند و هم چشم بسته انسان‌ها را بکشد و هم با هدفی غزه را با خاک یکسان کند به طوری که دیگر اهالی غزه نتوانند آنجا زندگی کنند. آمریکا و بایدن با صراحت تاکید می‌کنند غزه باید به کرانه غربی وصل شود و حکومت خودگردان آنجا را بگرداند و جوزف بورل روی این موضوع مانور می‌دهد و فرانسه روی این مسأله تاکید می‌کند و کل اروپا چنین موضوعی را مطرح کرده و تایید می‌کنند و حتی اتحادیه عرب هم همین خواسته را دارد، ولی می‌بینیم اسرائیل همچنان حرف خود را می‌زند. اسرائیل تصمیم خود را گرفته و می‌خواهد بر آن اساس کار را پیش ببرد. جامعه جهانی این خطر را احساس کرده، زیرا ویرانی‌ها و کشتار بیشتری در جریان است.
عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر

قانون اساسی و اصلاحات ضروری

علی دارابی

۱۲ آذر ۱۳۵۸ روز تصویب قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران بود؛ *قانون اساسى* سند ملى و میثاق جمعى یک ملت است. اصول، خط مشى، راهبردها، جهت گیرى ها و بایسته هاى حکمرانى و اداره یک حکومت و نظام بر پایه اصول آن استوار است.

یک بار در سال ۱۳۶۸ قانون اساسى مورد بازنگرى قرار گرفت و اصلاحات جدى در آن بعمل آمد از جمله؛ حذف قید مرجعیت از شرایط رهبرى و اضافه کردن ولایت مطلقه فقیه و نیز دادن نقش هماهنگى و نظارت بر سه قوه، حذف نظام شورایی در اداره امور از جمله در صداوسیما و قوه قضاییه، انتخاب نظام ریاستى و دادن اختیارات و اقتدار فراوان به رییس جمهور و حذف پست نخست وزیرى را از مهم ترین اصلاحات در قانون اساسى بوده است.

اینک با گذشت بیش از ۴۴ سال از عمر نظام جمهورى اسلامى و تجارب حاصله و نیز ضرورت زمانه و عصر و جابجایی نسلى و لزوم به روز کردن قانون اساسى بیش از هر زمان دیگرى محسوس و مورد مطالبه است.

سال۱۳۹۴ که کتاب آینده پژوهى انقلاب اسلامى را نوشتم و انتشارات امیرکبیر آن را چاپ کرد از اصلاحات قانون اساسى یاد کردم؛

نظام دو مجلسى، تمرکز قانون گذارى در مجلس و حذف ۱۲ شورا و نهاد که هم عرض مجلس دارند متاسفانه قانون وضع مى کنند، حضور دائمى روساى جمهور و روساى قوه مقننه و قضاییه بعد از اتمام دوره کارى در ترکیب شوراى نگهبان، حذف مجمع تشخیص مصلحت نظام، تغیر ترکیب مجلس خبرگان و امکان حضور نخبگان و سرآمدان در حوزه مدیریت، دانشگاه، سیاست داخلى و خارجى و… از جمله این اصلاحات ضرورى و مبرم است که در کتاب آورده ام.

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر

متروی 19‌کیلومتری پرند
نیازمند قطار

محسن هاشمی رفسنجانی
ضمن تبریک بهره‌برداری از متروی حدفاصل ایستگاه فرودگاه بین‌المللی امام خمینی تا شهر جدید پرند به طول 19 کیلومتر، باید اذعان کرد که برای بهره‌برداری مفید از این خط با توجه به فاصله 50 کیلومتری تا ایستگاه شهر آفتاب برای فاصله اعزام مطمئن هر 15 دقیقه یک قطار دست‌کم هشت قطار معادل 56 واگن نیاز است که با توجه به کمبود جدی واگن در شبکه متروی تهران می‌توان گفت این خط به صورت ناقص یعنی بدون تجهیزات متحرک افتتاح شده است و تا رسیدن اولین قطارها در 22 ماه آینده، فشار بر شبکه متروی تهران را افزایش خواهد داد. براساس قانون برنامه ششم توسعه، دولت دوازدهم در سال 96 مکلف شده بود که دو هزار دستگاه واگن مترو برای تهران و دیگر کلان‌شهرها تأمین کند. سهم کلان‌شهرها (شیراز، مشهد، تبریز، اصفهان، اهواز، قم و کرمانشاه) کاملا فراموش شده و به‌هیچ‌وجه اجرائی نشد و همچنان ناامید از پیگیری برای اجرا هستند؛ اما سهم تهران و حومه هزارو 50 واگن بود که با مناقصه بین‌المللی برای 630 واگن (90 قطار) و برنده‌شدن مشارکت واگن‌سازی تهران و همکاران خارجی قرارداد در سال 98 به امضا رسید.                  

‌قانون بودجه سال 1399 اجازه داد با تأمین فاینانس خارجی، از محل صندوق توسعه ملی، 15 درصد پیش‌پرداخت تأمین شود؛ ولی به دلیل تحریم‌ها و کمبود سهمیه فاینانس و مشکلات جدی ارزی دولت به دلیل خروج آمریکا از برجام و البته کج‌فهمی مسئولان مربوطه امکان استفاده از فاینانس با تأخیر مواجه شد. سال 1400 که مشکل سهمیه فاینانس حل شد، متأسفانه پیش‌پرداخت از طرف دولت تأمین نشد؛ بنابراین زحمات دولت، وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداری‌ها و پیگیری شهرداری و شورای شهر دوره پنجم در سال 1400 ابتر ماند. و هم‌اکنون خط متروی قم هم که افتتاح شده، از بی‌قطاری رنج می‌برد و امیدی هم ندارند. در دولت سیزدهم و شورای ششم نیز این مسئله تا سال 1402 جدی گرفته نشد و در نهایت اوایل سال 1402 خبر از تأمین پیش‌پرداخت قرارداد واگن‌ها به مبلغ حدود 120 میلیون یورو در مطبوعات مطرح و امیدواری جدیدی ایجاد شد. تا این تاریخ که این مطلب را می‌نویسم، با وجود تبلیغات حجیم شهرداری تهران هنوز کلامی از وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداری‌ها که کارفرمای این پروژه است، شنیده نشده و تا به حال گویا با وجود خبرهای مثبت متأسفانه هنوز بانک‌های شهر و کشاورزی نتوانسته‌اند پیش‌پرداخت را منتقل کنند. البته گفته می‌شود هنوز ضمانت‌نامه‌های مربوط به پیش‌پرداخت و حسن انجام تعهدات نیز به بانک‌های عامل یا کارفرما نرسیده است؛ بنابراین شرکت واگن‌سازی تهران هنوز نتوانسته پیش‌پرداخت خود را برای شروع ساخت داخل دریافت کند. امیدوارم با این‌همه سروصدا، مسئولان ارشد کشور، متروی تهران را دریابند تا رؤیای تأمین 630 واگن با توجه به بندهای قرارداد، در طول 60 ماه آینده تحقق یابد. و اما براساس شرایط قرارداد، 630 واگن (90 قطار) با مبلغ حدود 780 میلیون یورو تأمین خواهد شد. قیمت هر واگن با در نظر گرفتن همه هزینه‌ها اعم از طراحی، حمل و بیمه و قطعات یدکی به 000/240/1 دلار رسیده و قرار است 56 واگن (8 قطار) به صورت (Complecte Build Up، (CBU کاملا ساخته شده، 22 ماه بعد از مؤثرشدن اعتبار اسنادی و پیش‌پرداخت به تهران حمل شود. اگر این مطلب در قرارداد بازبینی نشده و به امضا نرسیده باشد، قول شهردار تهران برای رسیدن واگن‌ها در یک سال آینده (12 ماه) نمی‌تواند محقق شود. این اولین سؤال از سازمان شهرداری‌هاست که آیا واقعا در بندهای قرارداد تغییری دیده شده است یا نه؟! در ادامه 70 واگن معادل 10 قطار به صورت CKD) Complete Knocked Down) (با 12 درصد ساخت داخل) و باقی‌مانده به صورت 84 واگن (14 قطار) با 26 درصد ساخت داخل، 210 واگن (30 قطار) با 35 درصد ساخت داخل و 210 واگن 30 قطار با 52 درصد ساخت داخل و مجموعا 174 میلیون دلار از کل قرارداد به شرکت واگن‌سازی تهران و دیگر سازنده‌های ایرانی برای ساخت داخل و مونتاژ نهایی اختصاص داده خواهد شد. این به این معنی است که حدود 25 درصد از کل مبلغ قرارداد به ایران تعلق خواهد گرفت. البته قرار است برای یک‌سوم واگن‌ها ساخت حداکثری 52 درصد در ایران اتفاق بیفتد که قبلا هم تا 40 درصد عملی شده است و حرکت مهمی دیده نمی‌شود که احتیاج به تبلیغات این‌چنینی داشته باشد. اصولا ابلاغ افزایش 25 درصد حجم هر قرارداد امکان‌پذیر است که کار آسانی است؛ ولی آنچه مهم و سخت است، افزایش 25 درصد سهمیه فاینانس خواهد بود که متأسفانه با وجود تبلیغات هنوز مصوبه‌ای برای آن در شورای اقتصاد و دولت داده نشده؛ بنابراین فعلا در حد حرف است و تبلیغاتی؛ پس لازم است به صورت جدی دنبال شود که در حد شعار نماند و سهمیه فاینانس در بودجه سال 1403 دیده شود؛ چراکه شورای اقتصاد در جلسه 26/6/1397 درخواست وزارت کشور درباره تأمین 630 دستگاه واگن متروی تهران سهم تسهیلات خارجی مالی را 994 میلیون یورو که 665 میلیون به‌عنوان اصل تسهیلات و 329 میلیون یورو به‌عنوان هزینه‌های تبعی مشتمل بر سود، کارمزد بیمه و هزینه‌ها با رعایت قانون حداکثری ساخت و خدمات داخلی مصوب کرده است. درباره پیش‌پرداخت هنوز مطلبی به صورت شفاف ارائه نشده که بتوان آن را تحلیل کرد، به جز اینکه از ابتدای سال صحبت از تأمین پیش‌پرداخت شده؛ ولی هنوز نتیجه قطعی برای انتقال آن اعلام نشده است.گفته می‌شود که از طریق فروش یا تهاتر نفت با بروکرهای بانک شهر دو‌سوم 15 درصد تأمین شده است که عاقلانه نیست. مگر می‌شود درآمد نفت را جداگانه به حساب این و آن ریخت. معمولا ابتدا به خزانه وارد و از طریق قوانین و مصوبات بودجه هزینه می‌شود که در این زمینه سند شفاف قانونی تا به حال ارائه نشده است. شنیده شده باقی‌مانده باید از طرف بانک شهر به صورت ریالی تأمین و با خرید ارز برای پیش‌پرداخت از طرف شهرداری انجام شود که باز نمی‌تواند درست باشد؛ چرا‌که قرارداد مربوط به دولت است و شهرداری اعتبار اسنادی را مؤثر نمی‌کند که خود ارز پیش‌پرداخت را تأمین کند و همه هزینه‌ها با دولت است؛ بنابراین مناسب است که دست‌اندرکاران دنبال کنند که پیش‌پرداخت براساس بندهای قانون بودجه و کمک مقامات ارشد تأمین شود و در اولویت به حساب تأمین‌کننده خارجی واریز می‌شود. درباره قطار ملی نیز به‌تازگی اعلام شد که تمام تایپ تست‌ها با 85 درصد ساخت داخل انجام شده، قرارداد 112 واگن (16 قطار) با شرکت واگن‌سازی تهران (TWM) امضا شده که براساس آخرین شنیده‌ها هنوز پیش‌پرداختی داده نشده است. البته درباره کیفیت تراکشن و ترمز و حتی بوژی مواردی مطرح است که باید برای کارشناسان روشن و حل شود.واگن‌سازی تهران با حدود هزار پرسنل و امکانات مناسب تولید واگن و تعمیر و نگهداری در صورت تأمین اعتبار ریالی امکان ساخت واگن‌های مورد نیاز کشور را دارد؛ ولی متأسفانه معلوم نیست که چرا با وجود تمام محسنات، واگن‌سازی در کشور مانند خودروسازی و لوازم خانگی و دیگر صنایع مورد حمایت لازم قرار نمی‌گیرد؟!!! به خودرو ارز نقد داده می‌شود؛ ولی به حمل‌ونقل عمومی سهمیه فاینانس آن‌هم با این‌همه مشکل و تأخیر؟!. با توجه به هزینه‌های فاینانس قیمت هر قطار از 2/1 میلیون یورو به 5/1 میلیون یورو اضافه خواهد کرد که واقعا جای سؤال دارد؛ چراکه تأمین آن از توان شهرداری‌ها و شرکت مترو و حتی دولت خارج است. مگر حمل‌ونقل عمومی در کلان‌شهرها و به‌ویژه تهران مانند کالاهای اساسی اهمیت ندارد؟!!

روزنامه وطن امروز

سراب تونل‌ها برای رژیم صهیونیستی
مهدی گرگانی
 رژیم موقت صهیونیست به دنبال عملیات بی‌نقص مقاومت حماس در ۷ اکتبر، با هدف نابودی حماس در نوار غزه و همچنین خلاص شدن از تونل‌های مقاومت، عملیات نظامی همه‌جانبه‌ای را در غزه آغاز کرد. با این حال با گذشت ۲ ماه از عملیات هوایی و زمینی اسرائیل، صهیونیست‌ها همچنان در خان اول گیر افتاده و نه‌تنها هیچ پیشرفتی در غزه نداشته‌اند، بلکه مقاومت حماس تلفات و خسارات نظامی سنگینی به ارتش اشغالگر وارد آورده است. اگر چه رژیم اشغالگر مدعی است موفق به کشف و نابودی بخشی از تونل‌ها و تصاحب بخش اعظم شمال نوار غزه شده است اما شواهد و مدارک نشان می‌دهد اینها چیزی بیشتر از بلوف و دروغ نیست.
1- بحث پذیرش آتش‌بس و تبادل اسرا نخستین مساله‌ای است که نشان می‌دهد باید به ادعاهای اسرائیل در این زمینه شک کرد. اگر ارتش رژیم تروریست صهیونیستی بر غزه کنترل داشت و تونل‌های حماس را کشف کرده بود، دیگر مجبور به پذیرش آتش‌بس برای آزادی زندانیان خود نبود.
از سوی دیگر اغلب زندانیان صهیونیست که آزاد شده و به اراضی اشغالی بازگشته‌اند، می‌گویند آنها در تونل‌های حماس زندانی بودند و در زمان مبادله، آنها را از جایی در همین شمال غزه و مرکز شهر غزه از تونل‌ها خارج کرده و تحویل نیروهای صلیب سرخ داده‌اند. همچنین باید به این نکته هم اشاره کرد که تبادل اسرا طی 7 روز انجام شد و هر بار این زندانیان از جای متفاوتی از تونل‌های حماس خارج شده و عملیات تبادل صورت گرفته است. ادعای تسلط بر شمال نوار غزه چگونه است که نیروهای مقاومت حماس بدون هیچ دردسری و بدون اینکه شناسایی شوند، عملیات پیچیده تبادل اسرا را در قلب غزه اجرا کردند؟
2- در حالی که یکی از اهداف رژیم صهیونیستی از عملیات زمینی نابودی تونل‌های حماس بود، ارزیابی تحلیلگران غربی و اسرائیلی نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی تا امروز نتوانسته معضل تونل‌های مقاومت را برای خود حل کند و این تونل‌ها، بزرگ‌ترین مانع را برابر رژیم صهیونیستی تشکیل داده است. در موضوع تبادل اسرا، ارتش رژیم صهیونیستی حتی متوجه نشد نیروهای حماس چگونه و از کجا زندانیان حماس را از زیر زمین به روی زمین منتقل می‌کردند و این موضوع اکنون به بزرگ‌ترین سرگیجه مقامات نظامی اسرائیل تبدیل شده است.
ناتوانی ارتش صهیونیست در کشف و نابودی تونل‌ها در جنگ کنونی تنها بخشی از شکست نظامی این رژیم در برابر حماس است. اما این جنگ نشان داد اطلاعات رژیم صهیونیستی از تونل‌های حماس بسیار اندک و بر پایه حدس و گمان است. این موضوع نشان می‌دهد دستگاه‌های اطلاعاتی - جاسوسی اسرائیل در سالیان گذشته که حماس به صورت مخفیانه در حال ساخت این تونل‌های پیشرفته و مجهز بوده است، در خواب غفلت بوده‌اند. 
3- در شرایطی که ارتش رژیم صهیونیستی هیچ پیشرفتی در عملیات زمینی در شمال غزه نداشته است، تل‌آویو بعد از پایان آتش‌بس، گستره عملیاتی خود را علاوه بر شمال به مناطق جنوب و کل غزه تعمیم داده است! بسیاری از ناظران سیاسی این تصمیم تل‌آویو را نوعی سردرگمی و آشفتگی در استراتژی نظامی ارتش این رژیم خوانده‌اند. 
یک فرمانده ارشد عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، روز یکشنبه اعلام کرد به خاطر حملات نیروهای مقاومت و شکست عملیاتی، ۷۰ درصد نظامیان اسرائیلی از شمال نوار غزه خارج شدند. وی همچنین گفت: عملیات زمینی صهیونیست‌ها در جنوب نوار غزه متمرکز است و همزمان، قدرت مانور محدودی در شمال دارند. به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی با ناامید شدن از کنترل مناطق شمال غزه، تمرکز خود را به سمت جنوب برده است تا به نوعی شکست خود را در فاز اول حمله مخفی کند.
4- «حماس نابودشدنی نیست». این جمله را نه مقامات جبهه مقاومت، بلکه امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در نشست آب و هوایی دوبی به زبان آورده است. ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت حماس و دستاورد تقریبا هیچ این رژیم از آغاز جنگ، مقامات غرب را تنها بعد از ۲ ماه به این نتیجه رسانده است که ادامه جنگ تا نابودی کامل حماس، محال و غیرممکن است. شاید به همین دلیل باشد که رژیم صهیونیستی در فاز جدید حملات خود دوباره به استراتژی کشتار غیرنظامیان بویژه زنان و کودکان در جنوب غزه رو آورده است؛ تنها چیزی این رژیم صهیونیستی در آن تخصص و مهارت دارد.
۵ - بعد از ناامیدی از نابودی حماس و تونل‌ها و عدم توانایی در کنترل غزه، احتمالا هدف نهایی رژیم صهیونیستی تحویل زمین سوخته غزه به حماس از طریق نابودی زیرساخت‌های مدنی و مسکونی و کشتار گسترده غیرنظامیان برای انتقام از حماس باشد.
روزنامه رسالت

دیکتاتوری اروپائیان علیه مجارستان

اخیرا« ان تی وی» در مطلبی به مناقشات بین مجارستان و اتحادیه اروپا بر سر پول‌های بلوکه‌شده این کشور پرداخته و نوشت: «ویکتور اوربان»، نخست‌وزیر مجارستان اخیرا اتحادیه اروپا را به دو حق وتو تهدید کرده است. از یک طرف، او می‌خواهد در نشست سران کشورهای اروپایی در اواسط دسامبر به آغاز مذاکرات الحاق اتحادیه اروپا با اوکراین رأی منفی دهد. از سوی دیگر، مجارستان مانع انتشار بسته کمکی ۵۰ میلیارد یورویی به کی‌یف می‌شود که شورای اروپایی برای آن به چراغ سبز ازجمله این کشور نیاز دارد. بااین‌وجود، کمیسیون اتحادیه اروپا اخیراً به کشورهای عضو توصیه کرد که ۹۰۰ میلیون یورو از بودجه مسدود شده از برنامه محرک اقتصادی کرونا RePowerEU برای مجارستان را آزاد کنند. اما این‌همه ماجرا نیست.
در هفته‌های اخیر، کمیسیون اتحادیه اروپا و بوداپست بحث‌های فشرده‌ای در مورد اینکه آیا مجارستان باید به مجموع ۱۳ میلیارد یورو از صندوق انسجام اتحادیه اروپا دسترسی داشته باشد، داشته‌اند. دیپلمات‌های اتحادیه اروپا بر این باورند که موضع محاصره اوربان در قبال اوکراین بر اساس طرحی برای آزادسازی وجوهی است که توسط کمیسیون دریغ شده است.
اتحادیه اروپا به اتهام فساد گسترده و کمپین اوربان علیه حاکمیت قانون در مجارستان، چندین منبع مالی را برای این کشور مسدود کرده است که این شامل کمک‌های کرونا به ارزش ۲۸ میلیارد یورو برای بوداپست و ۲۲ میلیارد یورو از صندوق انسجام است. پول بودجه اتحادیه اروپا همچنین در دسامبر سال گذشته، ۶.۳ میلیارد دیگر کاهش یافت.کمیسیون اروپایی اعلام کرده فقط زمانی می‌خواهد اکثریت این پول را آزاد کند که مجارستان ثابت کند که از طریق اصلاحات و احیای حاکمیت قانون با فساد مبارزه می‌کند. اما وضعیت درباره ۹۰۰ میلیون برنامه RePowerEU متفاوت است. این یک نوع پیش تأمین مالی است که مشمول هیچ شرطی نیست.سخنگوی کمیسیون اروپایی تأکید کرد که تصمیم مثبت در مورد این برنامه‌های مجارستان امتیازی به اوربان نیست. کمیسیون اروپایی اعلام کرده برخلاف سایر پرداخت‌ها، پیش‌پرداخت‌های این برنامه را نمی‌توان به اصلاحات مرتبط کرد.
بااین‌حال، پیش‌نیاز آشکار برای آزادسازی ۱۳ میلیارد یورو از صندوق انسجام این است که مجارستان یک دستگاه قضائی مستقل را بازسازی کند. اوربان معتقد است که کشورش تمام شرایط را برآورده کرده است. بنابراین او در ماه ژوئیه درخواست پرداخت این وجوه را کرد . از آن زمان تاکنون تبادل نامه‌های پرتنشی بین کمیسیون و بوداپست صورت گرفته است. کمیسیون اروپایی قبلاً پرسشنامه‌ای به مجارستان ارسال کرده است تا در مورد حاکمیت قانون در آنجا تحقیق کند. به‌طور رسمی، تصمیم‌گیری در مورد پرداخت این وجوه همچنان معلق است.
اوربان زمانی را که برای ارسال این درخواست به کمیسیون انتخاب کرد، احتمالاً تصادفی نبود. وی قبلاً در تابستان می‌دانست که تصمیمات مهمی در مورد اوکراین در پاییز وجود دارد که می‌تواند از آن‌ها برای اعمال فشار بر اتحادیه اروپا استفاده کند. به‌طور رسمی، او مدام توجیهات جدیدی برای موضع محاصره خود پیدا می‌کند.ابتدا، او اعلام کرد که اقلیت مجارستانی در منطقه ماوراء کارپاتیا در غرب اوکراین تحت ظلم و ستم قرار می‌گیرد، زیرا به‌خوبی می‌دانست که حمایت از اقلیت‌ها شرط مهمی برای پیوستن به اتحادیه اروپا است. وی ازجمله به قانون آموزش اوکراین که در سال ۲۰۱۷ به تصویب رسیده انتقاد کرد. تا آن زمان، اقلیت‌ها می‌توانستند تا پایان دبیرستان به زبان خود در مدرسه شرکت کنند. اکنون دروس به زبان اوکراینی از کلاس پنجم به بعد اجباری است. 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات