در 3 انتخابات اخیر ما شاهد مشارکت زیر 50 درصد بودهایم. همین امر پرسشی را در ذهن جامعهشناسان ایجاد کرده که اصطلاحا افراد گریزان از مشارکت ذیل چه هویت و گروه اجتماعیای صورتبندی میشوند؟ آیا این افراد در واقع طبقه متوسط شهری بوده که طی فرآیندهای مدرن شدن جامعه ایرانی روزبهروز فربهتر شدهاند یا طبقات سنتی جامعه ایران نیز مشمول این قضیه هستند؟ از طرف دیگر وضعیت مشارکت در میان گروههای مذهبی چگونه است؟ برخی جامعهشناسان بر این باور هستند که عامل اصلی کاهش مشارکت در طول دهه 90، مرتبط با تحولات فرهنگی و تغییر در ساخت اجتماعی جامعه ایران و کاهش طبقات سنتی به نفع طبقات مدرنتر جامعه است.
این امر بویژه با ورود به دور گسترش ارتباطات و شبکههای مجازی سرعت چند برابر گرفته است. در نقطه مقابل اما دیگران معیارهای اصلی را امور دیگری همچون اقتصاد یا انتظارهای برآورده نشده مردم از امر سیاسی معرفی میکنند. در یک تقسیمبندی دیگر برخی با معیار اصل قرار دادن امر سیاسی، مردم را به دسته طرفداران نظام حاکم، مخالفان و طیف میانه تقسیم میکنند.
طبیعتا در این دستهبندی طرفداران یک نظام سیاسی در هر حالت ممکن در انتخابات شرکت میکنند اما مخالفان نیز باز به همین کیفیت به هیچ عنوان در انتخابات شرکت نمیکنند. در این میان اما طیف میانه یا خاکستری است که کمیت مشارکت را میسازد. پرسش در اینجا چنین است که کمیت و کیفیت این طیف میانه یا اصطلاحا خاکستری در جامعه ایران چگونه است؟
شرفالدین در پاسخ این مساله گفت: "طبق یک گونهشناسی کلاسیک که جمعیت کشور را برحسب میزان همنوایی آنها با سیاستهای حاکم دستهبندی میکند؛ بخشی از جمعیت جزو وفاداران، حامیان، پیروان صدیق و همراهان ثابتقدم نظام اسلامی شمرده میشوند.
این عده معمولا در هر صحنه به اقتضای ضرورت، وفاداری مورد انتظار خود را ابراز کرده و با طوع و رغبت، هزینههای مادی و معنوی ناشی از این متابعت را تمکین میکنند. عدهای نیز در مقابل، جزو مخالفان و منتقدان داخلی نظام (اپوزیسیون) شمرده میشوند و از جمله مظاهر مخالفت آنها رویگردانی و عدم مشارکت در انتخابات و در صورت امکان، بازداشتن دیگران از این مشارکت است.
دسته سوم که اصطلاحا موسوم به «قشر خاکستری» هستند وضعیتی کاملا متغیر و مذبذب دارند و بسته به شرایط گاه به سمت موافقان و گاه به سمت مخالفان غش میکنند. این قشر به لحاظ کمی، جمعیت انبوهی را پوشش میدهد و بسته به شرایط و متغیرهای محیطی این کمیت کاهش و افزایش مییابد. نحوه مشارکت این عده اقتضایی و معمولا غیرقابل پیشبینی است. این عده به دلیل کثرت همواره مطمح نظر گروههای سیاسی فعال در عرصه انتخابات هستند و هر گروه سعی دارد بخشی از آنها را با خود همراه کرده و به نفع کاندیدای منتخب خود به صحنه بکشاند.
آرای باطله و سفید ماخوذه در دورههای مختلف انتخابات - که بیشک، پیام خاصی را به مسؤولان ابلاغ میکند- نیز عمدتا توسط همین افراد به صندوق ریخته میشود. گونهشناسیهای دیگری نیز از جمعیت کشور حسب مواضع محتملی که در موضوع مشارکت سیاسی عموما و انتخابات خصوصا اظهار و ابراز میکنند؛ در جامعهشناسی سیاسی ارائه شده که به دلیل ضیق مجال از طرح آن اجتناب میشود".