تحصیلات، دانش و مهارت بالاتر، شانس یافتن شغل، ارتقای مهارت در حین کار (و در نتیجه حفظ شغل) و کسب درآمد بیشتر در طول زندگی را افزایش میدهد. چشمانداز اشتغال تا حد زیادی به تطابق مهارتهای افراد با نیازهای بازار کار بستگی دارد. نرخ اشتغال و بیکاری میتوانند تا حدی نشاندهنده این باشند که آیا نظامهای آموزشی نیروی کار مورد نیاز بازار کار را تولید میکنند یا خیر! اگرچه نرخ اشتغال و بیکاری با هم ارتباط تنگاتنگی دارند، اما به دلیل تفاوت در نحوه محاسبه، نمیتوان یکی را مستقیماً از دیگری استنباط کرد. نرخ اشتغال، نسبت افراد شاغل به جمعیت در سن کار (25 تا 64 سال) است که شامل افراد شاغل، بیکار و غیرفعال، یعنی افرادی میشود که نه شاغل هستند و نه به دنبال کار میگردند. نرخ بیکاری به درصد افراد بیکار در نیروی کار اشاره دارد که شامل افراد شاغل و افراد بیکار جویای کار است.
آنچه مردم میدانند و با آنچه میدانند میتوانند انجام دهند، تأثیر بسزایی بر نتایج بازار کار دارد. یک بازار کار سالم طیف وسیعی از مهارتها را در سطوح گوناگون و با درجات متفاوت جذب میکند و ناسازگاری مهارتها را به حداقل میرساند. این ناسازگاری زمانی رخ میدهد که سطح مهارت کارگران یا صلاحیتهای آنها بالاتر یا پایینتر از آنچه برای شغل آنها نیاز است، باشد. در اقتصاد جهانی مبتنی بر دانش، تقاضا برای افراد با مهارتهای سطح بالا بیشتر است، در حالی که افرادی با مهارتهای سطح پایین بیشتر در معرض خطر بیکاری، به ویژه در دورههای رکود اقتصادی قرار دارند. افزون بر مهارتهای سطح بالای مرتبط با آموزش عالی، نیروی کار ماهر نیز به مهارتهای فنی و حرفهای سطح متوسط نیاز دارد که اغلب از طریق برنامههای حرفهای ارائه میشود. تحقیقات نشان داده است مهارتهای پرطرفدار امروزی، به ویژه مهارتهای پردازش اطلاعات، «قابل یادگیری» هستند.
گفتنی است، امروزه اهمیت تجربه عملی در آموزش دانشگاهی روزافزون شده است. کارآموزی و برنامههای اشتغال تعاونی با افزایش مشارکت ۶۰ درصدی دانشجویان از سال ۲۰۱۳ به این سو، فرصتی برای کسب تجربه عملی و تقویت مهارتهای حرفهای فراهم کردهاند. دانشگاهها همچنین مهارتهای نرم، مانند ارتباطات و کار گروهی را در کنار دروس آکادمیک توسعه میدهند. خدمات مشاوره شغلی نیز در هدایت دانشجویان برای یافتن شغل و روشنسازی مسیرهای شغلی پس از فارغالتحصیلی نقش مهمی ایفا میکند.
همکاری صنعت و دانشگاه در همسو کردن نتایج آموزشی با نیازهای بازار اهمیت یافته است. این ارتباطات اطمینان حاصل میکند که مهارتها و دانش منتقلشده در دانشگاهها مرتبط با نیازهای فعلی و آینده بازار کار است. دانشگاهها همچنین در حال بازنگری نقش اعضای هیئت علمی هستند. آنها از استادان سنتی به تسهیلگرانی تبدیل میشوند که دانشجویان را به تعامل با متخصصان صنعت و سناریوهای دنیای واقعی هدایت میکنند.
بنابراین، مهم است که هم آموزش رسمی و هم جایگزین با نیازهای فعلی بازار تنظیم شود تا دانشآموزان امروز برای مشاغل فردا آمادهتر شوند. راهنمایی شغلی میتواند نقش مهمی در اطلاعرسانی به جوانان درباره فرصتهای فعلی و نوظهور و در نتیجه تسهیل تطابق بهتر عرضه و تقاضا داشته باشد.
منبع: سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OECD)