صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۶۶۰۲۰
اگرچه ممکن است برخی فرماندهان از جمله سید عباس موسوی و سید حسن نصرالله ترور شوند، اما تجربه نشان داده که این اقدامات نتوانسته عزم مقاومت را تضعیف کند. پس از عملیات طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی در وضعیتی بحرانی قرار دارد و به حملات وحشیانه علیه غیرنظامیان روی آورده است.
پایگاه بصیرت / گروه بین‌الملل/ انسیه ربیعی

در سال ۱۹۸۲ میلادی (۱۳۶۱ شمسی)، گروه‌های اسلامی در جنوب لبنان با الهام از اندیشه‌های امام خمینی و انقلاب اسلامی، به تشکیل حزب‌الله اقدام کردند که به مرکزی تأثیرگذار در لبنان تبدیل شد. در تاریخ ۶ ژوئن ۱۹۸۲، ارتش اسرائیل با هدف اخراج رزمندگان فلسطینی از لبنان و برقراری یک رئیس‌جمهور مسیحی حامی اسرائیل، تهاجم وسیعی را آغاز کرد و تا آستانه بیروت پیشروی نمود. تنها منطقه شیعه‌نشین، ضاحیه در بیروت بود که تحت تسلط ارتش اسرائیل قرار نگرفت و این امر به اسلام‌گرایان امکان داد تا به تأسیس پایگاه‌هایی برای نگهداری از نیرو‌ها و تسلیحات خود بپردازند.

در همان سال، جنبش امل اسلامی که انشعابی از جنبش امل بود، در بعلبک شکل گرفت. در نیمه اول خرداد ۶۱، تهران میزبان کنفرانسی برای نهضت‌های آزادیبخش بود که در آن نمایندگان نیرو‌های اسلامی لبنان خواستار کمک فوری از ایران شدند. این کنفرانس باعث شد تا مذاکره میان گروه‌های اسلامی آغاز شود و کمیته‌ای ۹ نفره متشکل از روحانیون و شخصیت‌های مختلف تشکیل شود. این کمیته مأموریت داشت تا تشکیلات جدیدی بر پایه "ولایت فقیه" و "مبارزه با اسرائیل" ایجاد کند. پس از انجام این مأموریت، شورای پنج نفره‌ای به نام "شورای لبنان" تشکیل شد که رهبری این تشکیلات را بر عهده گرفت.

با گسترش عملیات مقاومت، شعار‌های "حزب‌الله" در لبنان به گوش رسید و در اردیبهشت ۱۳۶۳، شورای لبنان تصمیم به نام‌گذاری رسمی خود به "حزب‌الله انقلاب اسلامی در لبنان" گرفت. از این رو گروه‌ها و شبکه‌های کوچک مقاومت به حزب‌الله پیوستند و این تشکیلات در جنوب لبنان گسترش یافت.

پس از برگزاری دوره‌های آموزشی نظامی، هسته‌های مقاومت به بیروت اعزام شدند. آغاز فعالیت نظامی حزب‌الله همزمان با فرصتی بود که اسرائیل به رزمندگان فلسطینی برای خروج از لبنان در اوت ۱۹۸۲ داد. حزب‌الله در ابتدا با افرادی که با ارتش اسرائیل ارتباط داشتند، با تسامح برخورد کرد.

به مرور زمان، حزب‌الله نیاز به معرفی هویت مقاومت اسلامی را حس کرد و در تاریخ ۶ ژانویه ۱۹۸۴، برای اولین بار بیانیه‌ای رسمی تحت عنوان "مقاومت اسلامی" منتشر کرد. این اقدام به حزب‌الله کمک کرد تا در عرصه داخلی به تقویت موقعیت خود بپردازد و هویت مقاومت را به رسمیت بشناسد.

محور مقاومت چگونه تشکیل شد؟
در همین راستا بود که محور مقاومت به تدریج شکل گرفت و به‌ویژه در دهه ۱۹۸۰ میلادی بعد از تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲، قوام پیدا کرد. در این زمان، گروه‌های اسلامی و ملی‌گرای مختلف در لبنان، به‌ویژه حزب‌الله و جنبش امل، برای مقابله با اشغالگری اسرائیل و تقویت هویت اسلامی و عربی خود متحد شدند.

تشکیل رسمی محور مقاومت به‌طور خاص در اوایل دهه ۱۹۸۰ با ورود حزب‌الله به عرصه مبارزه علیه اسرائیل و حمایت از رزمندگان فلسطینی شکل گرفت. در سال ۱۹۸۴، حزب‌الله هویت خود را به‌عنوان "مقاومت اسلامی" معرفی کرد و این اقدام به تقویت و سازماندهی بیشتر محور مقاومت کمک کرد.

بر کسی پوشیده نیست که حاج قاسم سلیمانی از اواخر دهه ۱۹۹۰ و به ویژه در دهه ۲۰۰۰ میلادی نقش مهمی در تقویت محور مقاومت ایفا کرد. او به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به حمایت از گروه‌های مقاومت مانند حزب‌الله و حوثی‌ها و همچنین کمک به دولت‌های سوریه و عراق در مقابله با تروریسم و تهدیدات اسرائیل پرداخت. به‌ویژه در جنگ سوریه و در برابر داعش در عراق، به تقویت همکاری‌ها میان گروه‌های مختلف محور مقاومت کمک کرد. این اقدامات باعث شد که محور مقاومت به یک نهاد سازمان‌یافته‌تر و متشکل‌تر تبدیل شود که بتواند با چالش‌های مختلف در منطقه مقابله کند. در نهایت، حضور و تأثیر شهید سلیمانی بر محور مقاومت، به‌ویژه در سال‌های ۲۰۱۰ به بعد، در مقابل تهدیدات مشترک و تحولات منطقه‌ای نمایان‌تر شد.

مهم‌ترین ضربه‌هایی که حزب‌الله به اسراییل وارد کرد
حزب‌الله در سه دهه اخیر و به ویژه در جنگ ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اقدامات و حملات مختلفی علیه اسرائیل انجام داده است که تأثیرات قابل توجهی بر وضعیت امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی داشته است. در اینجا لازم است برای درک بهتر، به برخی از موفقیت‌های حزب الله در برابر اسراییل اشاره کنیم:

خروج اسرائیل از لبنان (۲۰۰۰): این رویداد نشان‌دهنده موفقیت حزب‌الله در مقاومت در برابر نیرو‌های اسرائیلی بود و تأثیر عمیقی بر روحیه این گروه و جامعه لبنانی گذاشت. در واقع خروج اسرائیل از لبنان به تدریج و در طی چند ماه صورت گرفت، اما تحولات و درگیری‌های کلیدی که منجر به این خروج شدند، به‌ویژه از سال ۱۹۹۶ (پس از عملیات "رودخانه‌های کثیف"{عملیات "رودخانه‌های کثیف" یک حمله گسترده نظامی اسرائیل در سال ۱۹۹۶ بود که هدفش تضعیف حزب‌الله و آسیب به زیرساخت‌های لبنان بود، اما در نهایت به تشدید تنش‌ها و افزایش حمایت از حزب‌الله انجامید}) تا سال ۲۰۰۰ ادامه داشت. در این نبرد حزب‌الله با استفاده از موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد به مواضع اسرائیل در شمال لبنان و مناطق مرزی حمله و نیز از تاکتیک‌های جنگ نامنظم، از جمله کمین و حملات به کاروان‌های نظامی اسرائیلی، استفاده کرد. باید خاطرنشان کرد که حزب‌الله به طور مداوم به نیرو‌های اسرائیلی حمله می‌کرد تاجاییکه این فشار نظامی باعث تضعیف اراده سیاسی و نظامی اسرائیل شد در همین راستا بود وقتی داخل اسرائیل، تغییرات سیاسی و فشار‌های اجتماعی برای خروج از لبنان به دلیل تلفات بالا و احساس ناکامی در جنگ، افزایش یافت؛ جامعه بین‌المللی، پس از ناامیدی اسرائیل از دستیابی به اهدافش در لبنان، فشار‌هایی به منظور کاهش تنش‌ها و پایان درگیری‌ها بر این رژیم وارد کرد. این عوامل به هم پیوستند و نهایتاً منجر به تصمیم اسرائیل برای خروج از لبنان در ۲۵ مه ۲۰۰۰ شد، بدون اینکه به اهداف استراتژیک خود در این کشور دست یابد. این خروج به عنوان یک پیروزی بزرگ برای حزب‌الله و نشانه‌ای از موفقیت مقاومت تلقی شد.

جنگ ۳۳ روزه (۲۰۰۶): پس از خروج اسراییل از لبنان حزب‌الله به طور مداوم به حملات موشکی و کمین به سمت نیرو‌های اسرائیلی در مرز لبنان و مناطق شمالی اسرائیل ادامه داد و توانست توان نظامی خود را تقویت و از تسلیحات و تجهیزات جدیدی بهره‌برداری کند. همچنین حزب‌الله و دیگر گروه‌های سیاسی لبنان برای به رسمیت شناخته شدن حقوق لبنان و پایان اشغالگری‌های اسرائیل، در مذاکرات و مجامع بین‌المللی فعال بودند تا اینکه جنگ ۳۳ روزه بین حزب‌الله و اسرائیل از ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ تا ۱۴ اوت ۲۰۰۶ اتفاق افتاد. در این نبرد حزب‌الله هزاران موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد که مناطق وسیعی از شمال تا مرکز اسرائیل را تحت پوشش قرار داد همچنین حزب‌الله از روش‌های جنگ نامنظم و کمین برای حمله به نیرو‌های اسرائیلی در مرز و همچنین در داخل لبنان استفاده کرد. ایجاد استحکامات و استفاده از زمین‌های ناهموار به نفع خود در مقابل حملات هوایی و زمینی اسرائیل دیگر اقداماتی بود که موجب موفقیت لبنان در ابن جنگ شد. شلیک موشک‌های متعدد به مناطق مسکونی و نظامی اسرائیل به ایجاد تلفات و خسارات مالی قابل توجهی منجر شد و در نهایت، این جنگ پس از ۳۳ روز پایان یافت و حزب الله به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات منطقه‌ای تقویت شد.

جنگ ۷ اکتبر (۲۰۲۳): پس از جنگ ۳۳ روزه نیز حزب‌الله به طور مستمر توان نظامی خود را تقویت کرد، از جمله ارتقاء تسلیحات موشکی و خرید تسلیحات پیشرفته و در این دوره، چندین بار به حملات موشکی محدود به خاک اسرائیل اقدام کرد، به ویژه در پاسخ به حملات اسرائیل به لبنان. در این سال‌ها حزب‌الله از روش‌های جنگ نامنظم و کمین برای حمله به نیرو‌های اسرائیلی در مرز استفاده و تلاش کرد تا قدرت خود را در برابر تهدیدات اسرائیل حفظ کند. بر کسی پوشیده نیست که حزب‌الله با موفقیت توانست به عنوان یک نیروی مقاومتی و ملی در لبنان شناخته شود و حمایت‌های مردمی را جلب کند. حزب‌الله با تقویت توان نظامی و انجام حملات محدود، به نوعی بازدارندگی در برابر اسرائیل ایجاد کرد و این کشور را وادار به احتیاط بیشتر در حملات به لبنان کرد. این اقدامات و موفقیت‌ها در نهایت به شکل‌گیری تنش‌های بیشتر و به وقوع پیوستن جنگ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ منجر شد.

در این جنگ، حزب‌الله با همکاری گروه‌های دیگر، به صورت هماهنگ حملات گسترده‌ای را به خاک اسرائیل آغاز کرد. در این جنگ تعداد زیادی موشک به سمت مناطق مختلف اسرائیل شلیک کرد که به خسارات مالی برای این رژیم منجر شد همچنین اقدام به نفوذ به داخل مناطق مرزی اسرائیل کرد و درگیری‌های زمینی را به وجود آورد. حزب‌الله در این سال‌ها با استفاده از استراتژی‌های مختلف، از جمله جنگ نامنظم، حملات موشکی و عملیات‌های روانی، توانسته است به اسرائیل ضربه‌های قابل توجهی وارد و نفوذ خود را در منطقه تقویت کند. جنگ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز نشان‌دهنده ادامه این روند بود که به جهان ثابت کرد اسراییل بدون کمک غرب قدرتی در منطقه ندارد و روز به روز به پایان خود نزدیک‌تر می‌شود.

قدرتمند شدن محور مقاومت با شهید شدن رهبران آن
اسرائیل از زمان شکل‌گیری حزب‌الله در اوایل دهه ۱۹۸۰، به‌طور مداوم تلاش کرده است تا نفوذ و قدرت این گروه را کاهش دهد، اما با وجود تلاش‌های گسترده اسرائیل برای حذف یا تضعیف حزب‌الله، این گروه توانسته است به عنوان یک نیروی کلیدی در لبنان و منطقه باقی بماند و حتی قدرت خود را تقویت کند. اقدام رژیم صهیونیستی در انفجار ضاحیه با هدف ترور سید حسن نصرالله، نشان‌دهنده عبور از تمام خطوط قرمز است. تا زمانی که تفکر مقاومت، مشابه اندیشه دفاع مقدس ما، پابرجا باشد، شکست در کار نخواهد بود.

رژیم صهیونیستی، که از بیش از ۷۰ سال پیش به‌عنوان یک نهاد نامشروع در منطقه وجود دارد، با حمایت‌های مختلف ادامه حیات داده است. در مقابل این رژیم، تفکر مقاومتی در فلسطین و لبنان شکل گرفته که بر دفاع از سرزمین تأکید دارد. هدف اصلی رژیم و حامیان آن، مانند آمریکا و اروپا، حذف این مقاومت است.

اگرچه ممکن است برخی فرماندهان از جمله سید عباس موسوی و سید حسن نصرالله ترور شوند، اما تجربه نشان داده که این اقدامات نتوانسته عزم مقاومت را تضعیف کند. پس از عملیات طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی در وضعیتی بحرانی قرار دارد و به حملات وحشیانه علیه غیرنظامیان روی آورده است. حتی اگر برخی از سران مقاومت هدف قرار گیرند، اصل مقاومت آسیب نخواهد دید. این جهاد تا زمانی که تفکر مقاومت وجود داشته باشد، ادامه خواهد یافت و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را متوقف کند.