آنچه مردمسالاری و حضور و حق انتخاب ملت را تهدید میکند، نظرهایی است که نخبهگرایی معتقد بوده و بر نقش پررنگ نخبگان در انتخابات تأکید دارد و رأی ملت را کمرنگ میکنند. در این نگاه، همه امور جامعه باید به نخبگان سپرده شود و تودهها تنها باید به منزله پشتیبان در صحنه حضور داشته باشند و آنان را در تصمیمهای اتخاذ شده همراهی کنند؛ چرا که بدون همراهی ملت، تصمیمهای نخبگان کارآیی نخواهد داشت و عملی نمیشود!
در این نظریه، با نوعی بیاعتمادی به تودههای مردم در تشخیص مسائل مواجه هستیم؛ به گونهای که همه اختیارها به نخبگان سپرده میشود و مردم از هرگونه تشخیصی ناتوانند و کار را باید به کارشناس سپرد! این نظر به بهانه اجرای ایدهآل همه انتخابها و اتخاذ «بهترین تصمیمها» علاقهمند است که به تدریج امور را برعهده کارشناسان و نخبگان جامعه سپرده و تودههای ملت را تابع تصمیم آنان قرار دهد. در این رویکرد، به تدریج نخبگان به جای مردم قرار گرفته و نوعی ولایت بر آنان مییابند؛ به گونهای که میتوانند به جای آنها تصمیم بگیرند!
حضرت امام (ره) در عبارات فراوانی این نگاه «قیممآبانه» را در عرصههای گوناگون به نقد کشیدهاند که مشهورترین آنها در آستانه انتخابات دور سوم مجلس بود. ایشان در عباراتی در نقد این نگاه قیممآبانه که معتقد بود مردم باید به افرادی که جناحهای سیاسی به عنوان نخبگان و خبرگان سیاسی! معرفی میکنند، رأی دهند، چنین فرمودند: «همانطور که بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به بیعت و این پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند.»
امام (ره) در نقد اندیشه جریانهای سیاسی که خود را وکیل و قیم ملت میدانستند و از زبان آنان و به جای آنان و با نام آنان سخن میگفتند، میگویند: «اگر هی بگویند ملت ما حالا نمیشود، حالا نرسیدهاند به آنجایی که آزاد بشوند، حالا نرسیدهاند به آنجا که مثلاً وکیل تعیین بکنند، اینها محتاج به قیمند، این همان حرفی است که از خدا میخواهد /آمریکا که نویسندههای ما بگویند مملکت ما احتیاج به قیم دارد، قیمهایشان چه کسی باید باشد؟ مستشارهای آمریکایی! نمیفهمند اینها که دارند چه میکنند، توهین میکنند، اهانت میکنند به یک ملت رشیدی که با رشد خودش کارها را به اینجا رسانده و به آخر هم میرساند.»
حضرت امام (ره) در آستانه شکلگیری مجلس خبرگان قانون اساسی با صراحت اعلام میدارند، اعضای این مجلس تنها وکیل ملت بوده و قانون تدوین شده باید به تأیید ملت برسد؛ چرا که «میزان رأی ملت است، ملت یک وقت خودش رأی میدهد، این اساس، یک وقت یک عدهای را تعیین میکند که آنها رأی بدهند، آن در مرتبه دوم صحیح است، والا مرتبه اول، حق مال خود ملت است. شما خون دادید، حقوقدانان برای شما تکلیف معین کنند؟! خودتان باید تکلیف معین کنید. شمایید، همین ملت، همین مردم محروم دانشگاه، جوانهای محروم دانشگاه، همین جوانهای محروم مدرسه فیضیه، همین جوانهای محروم در ارتش، همین جوانهای محروم در بازار، همین جوانهای محروم در کارخانهها و در کشاورزی، اینها باید رأی بدهند. بهانهها را کنار بگذارید؛ از خدا بترسید؛ با ملت شوخی نکنید؛ رأی مردم را هیچ حساب نکنید؛ مردم را به حساب بیاورید.»
در جریان انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نیز بار دیگر شاهد تعابیر ناب و اظهارات مردمسالارانه حضرت امام (ره) هستیم که به صراحت بر اعتبار رأی اکثریت مردم تأکید کرده و ولایتی را در عرصه سیاسی برای ملت نمیپذیرد. ایشان در دیدار با نمایندگان منتخب مردم در مجلس خبرگان با صراحت خطاب به آنان میگویند: «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولی آنها نیستید که بگویید این به ضرر شماست ما نمیخواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولی آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست. شما هم خواهش میکنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح برخلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اول، لازم نیست، طرح هر مطلبی لازم نیست. لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن. شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیدهتان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت میخواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را میخواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است.»
این تعابیر به خوبی جایگاه رفیع مردم را در اندیشه حضرت امام (ره) نشان میدهد و حکایت از آن دارد که رأی نخبگان برتر از رأی ملت نیست و در نهایت این مردم هستند که باید برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند! نکته مکمل آن است که نباید فراموش کرد انتخابی ارزش دارد که برآمده از علم و آگاهی باشد؛ از این رو هر چند افراد در دادن رأی مستقل هستند و به قیم نیاز ندارند، اما مناسبترین راه برای انتخاب شایستهترین و بهترین نامزدها، مشورت گرفتن از دانایان، متخصصان و نخبگان است. عقل سلیم حکم میکند که باب مشورت با نخبگان بسته نشود و انتخاب نهایی با راهنمایی آنها انجام شود، هرچند این مشورتدهی از صاحب رأی سلب اختیار نخواهد کرد.