صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۳۶۷۵۹۹
چرا تقابل با آمریکا یک سیاست اصولی و منطقی است؟
پایگاه بصیرت / پناه شمسایی

از «استکبار» و «استکبارستیزی» که سخن به میان می‌آید، هیچ ذهن ایرانی نیست که ناخودآگاه تصویر سفارت آمریکا در خیابان طالقانی تهران، حوالی سال ۱۳۵۸، با دانشجویانی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و اسناد جاسوسی این کشور علیه ملت ایران را افشا کردند، جلوی چشمش ترسیم نشود یا حداقل یکی دو خطی درباره‌اش نخوانده باشد. اتفاقی که سال‌هاست نماد ایستادگی مقابل دولتی شده که مدعی ابرقدرتی دنیاست. جوانان انقلابی ایران، هژمونی و نفوذ ایالات متحده را درهم شکستند و دست و پای آن را از خاک و حد و حدود ایران کوتاه کردند. حالا استکبارستیزی در فرهنگ مبارزاتی، به ویژه مبارزات انقلاب اسلامی، معنا و مفهوم ویژه‌ای دارد و به یکی از اصول ثابت نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است؛ اصل و پایه‌ای که ریشه‌اش به تفکرات دین اسلام برمی‌گردد، کمی روشن‌تر نگاه کنیم، مبارزه با استکبار جهانی منطق اسلام است که این موضوع بیان‌کننده اهمیت استکبارستیزی است. قرآن با آیه شریفه «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى» اعتصام به حبل الهی برای مبارزه با کفر و طاغوت را توصیه می‎کند. امام خمینی (ره) نیز بر اهمیت موضوع استکبارستیزی تأکید ویژه‎ای داشتند، ایشان فرمودند: «باید مسلمانان و خصوصاً برادران عرب ما بدانند که مسئله اسرائیل و ایران نیست، مسئله اصلی برای جهان‌خواران شرق و غرب اسلام است که می‌تواند مسلمانان جهان را تحت پرچم پر افتخار توحید مجتمع و دست جنایتکاران را از کشور‌های اسلامی و از سلطه بر مستضعفان جهان کوتاه و مکتب ارزشمند و مترقی الهی رابر جهان عرضه نماید.» 

 همیشه و همه جا
در حالت کلی معنا و مفهوم استکبار و استکبارستیزی، جزء مفاهیم کلی و پیچیده‌ای به شمار نمی‌آید و مبارزه علیه هرگونه زورگویی و ایستادن مقابل ظلم و تلاش برای رشد و پیشرفت و پیشبرد اهداف عالیه در یک نظام و جامعه را می‌توان ذیل این معنا و مفهوم برشمرد تا جایی که نه تنها در ادبیات جمهوری اسلامی، بلکه در بسیاری از جوامعی که تحت ظلم و فشار برخی کشور‌ها و دولت‌های متخاصم قرار داشتند، این عقیده و باور نهادینه شده است.
اما چگونگی به کارگیری سیاست‌ها برای مقابله با استکبارستیزی، سرمایه اجتماعی و معنوی زیادی را طلب می‌کند تا یک جامعه برای داشتن باور به استکبارستیزی و شناخت مؤلفه‌های استکبار به آن سطح از آگاهی و رشد رسیده باشند و بتوانند برای مقابله با آن تلاش کنند. 
اساساً استکبار مؤلفه‌های گوناگونی، مانند منفعت‌طلبی، جهان‌خواری و به دست آوردن سلطه ‎جهانی، عقب نگه داشتن مستضعفان از رشد واقعی و ایجاد اضطراب و ترس درونی را در میان جوامعی که با تنش‌های اجتماعی و سیاسی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، دنبال می‌کند. واضح است که قدرت‌های استکباری برای به دست‎آوردن منافع خود در جوامع کوچک‌تر و البته ضعیف‌تر به تسلط و زورگویی سیاسی و نظامی دست می‌زنند. آنها یکی از اصول خود برای ماندن بر اریکه قدرت در جهان را بر پایه دستیابی به امکانات موجود در سراسر جهان ترسیم کرده‌اند؛ از این رو، کسب سلطه جهانی و تصاحب ذخایر ملت‌های دیگر و به چنگ آوردن شریان حیات اقتصادی جهان، از ویژگی‌هایی است که در تمامی مستکبران دیده می‌شود.

 ظلم و سلطه، سیاست استکبار
نگه داشتن جوامع ضعیف‌تر در موضع ترس و ضعف یکی دیگر از راهبرد‌های استکبار است و همواره برای مانع شدن از پیشرفت آنها در همه عرصه‌ها و علوم گوناگون به دنبال راهکارهایی، مانند جذب نخبگان کشور‌های جهان سوم یا کشور‌های در حال پیشرفت، کارشکنی در برنامه‌های آنها، اعمال تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی، به بهانه‌های گوناگون است تا همه راه‌ها برای برون‌رفت از زیر سلطه استکبار بسته شود.
تجربه موجود در مبارزه با استکبار جهانی که به وضوح کشور‌های جهان سوم آن را متعلق به ایالات متحده می‌دانند، در باور‌های ملت ایران نهادینه و اثبات شده است. بیدار شدن روحیه استکبارستیزی در ایران به دنبال وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی در سال ۱۳۵۷، امری بدیهی است که اسباب نگرانی را در بین کشور‌های متخاصم به ایران، به ویژه آمریکا به وجود آورد. 
آموزه‌های جمهوری اسلامی ایران راه را برای مبارزه با استکبار روشن کرده و سعادت انسان در تمام جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال، آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد و در عین خودداری کامل و نفی هرگونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر، از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفان در برابر مستکبران، در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند. 
اما در مقابل این رویکرد و تفکر برخی اندیشه‌ها نیز تلاش می‌کند تا گزاره‌هایی خلاف آنچه هست و بار‌ها اثبات شده است، برای مردم تکرار کند و از آنها تصویری متوهمانه و سراب‌گونه ایجاد کند.
رهبر معظم انقلاب بار‌ها در سخنرانی‌های خود درباره استکبار و لزوم توجه به حیله‌های کشور‌های مستکبر و البته باید‌های استکبارستیزی فرموده‌اند: «استکبار وارد هر کشوری می‌شود، سعی می‌کند آن کشور را تهی کند؛ یعنی تا هر جا بتواند، همه چیز آن کشور را به نفع خود مصادره می‌کند. امروز خودِ آمریکایی‌ها در صف مقدم و بعضی قلم به مزد‌های واقعاً حقیر و پست، و شاید هم یک عده گول خورده و غافل در داخل کشور ما در صفِ پشت سر آنها خیال می‌کنند که اگر آمریکا ارتباطاتش با کشوری- مثلاً جمهوری اسلامی- عادی شد و رابطه برقرار کردند، ناگهان همه مشکلات اقتصادی ملت ایران حل خواهد شد! اگر کسی این‌طور فکر کند، خطای عظیمی مرتکب شده است. ملت ایران، ارتباط با آمریکا را یک دوره تجربه کرده است.» 
خاطره تسخیر لانه جاسوسی در تهران و به دست آوردن اسنادی که نشان می‌داد ایالات متحده در قالب فعالیت‌های دیپلماتیک خود به دنبال رسیدن به اهداف استکباری خود و ایجاد ناامنی سیاسی و اجتماعی در ایران است، دلیل روشنی برای لزوم ایستادگی و مقابله با دخالت‌های دولت‌هایی است که همواره اساس قدرت خود را در نفوذ و استعمار و تهاجم گذاشته‌اند. 

 سعایت ادامه دارد!
اگرچه سال‌هاست دفتر و دستک آمریکایی‌ها از ایران جمع شده است؛ اما دخالت‌های غیر مستقیم استکبار جهانی همچنان وجود دارد و هربار به نوعی نمود خودش را به رخ می‌کشد؛ یک بار با دخالت‌های نظامی، بار دیگر با ترور و ایجاد رعب و وحشت و بار دیگر با انواع و اقسام تهاجم‌های فرهنگی، علمی و اجتماعی.
همین مؤلفه‌ها کافی است تا مبارزه با استکبار جهانی که در رأس آن آمریکا قرار دارد، برای همه کشور‌ها و ملت‌هایی که سال‌هاست به نوعی با جنایت‌های و ظلم‌های آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنند، به یک وظیفه عرفی و شرعی تبدیل و از آن به منزله یک فرهنگ و اولویت فردی و مسئولیت اجتماعی و دینی نام برده شود.