صبح صادق >>  جهان >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۳۶۹۹۶۶
پیش‌بینی جوزف نای از سیاست‌ خارجی ترامپ

«جوزف نای» استاد سرشناس علوم سیاسی دانشگاه هاروارد در وبگاه «پراجکت سیندیکیت» نوشت، پیش‌بینی سیاست‌های ترامپ دشواری دوچندان دارد؛ زیرا سخنان او عامدانه مبهم است و مواضعش مدام تغییر می‌کند. از سوی دیگر، او پیش‌بینی ناپذیر بودن را ابزاری مفید برای مذاکره می‌داند. با این حال، می‌توان با توجه به اظهارات او در روز‌های انتخاباتی، مقامات ارشدی که در دولت جدیدش منصوب می‌کند و کارنامه دوره نخست‎اش به تصوری از سیاست خارجی او دست یافت.
به گفته وی، دیدگاه‌های افراد موردنظر ترامپ گاهی با یکدیگر تناقض دارد. از آنجا که در دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ، جمهوری‌خواهان سنتی او را محدود کردند، ترامپ این بار مهم‌ترین معیار انتخاب مقامات دولتش را وفاداری و فرمان‌برداری قرار داده است، اما حتی این ویژگی نیز کمکی به پیش‌بینی سیاست‌های او نمی‌کند. دستیار وزیر دفاع پیشین آمریکا مسئله فلسطین را یکی دیگر از مواردی دانست که پیش‌بینی دقیق رفتار ترامپ در قبال آن، دشوار است. اظهارات او در انتخابات و بالیدن وی به مذاکرات ابراهیم، نشان می‌دهد ترامپ حامی رژیم صهیونی است و از عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با چهار کشور عربی هم استقبال می‌کند. با این حال، از آنجا که عربستان اجرای راهکار دو دولتی در فلسطین را شرط عادی‌سازی عنوان کرده، مشخص نیست که ترامپ چطور می‌خواهد به احیای این رابطه کمک کند!
همچنین ترامپ اعلام کرده است، می‌خواهد جنگ اوکراین را تنها ظرف مدت یک روز به پایان برساند. طبق نوشته «جوزف نای»، اگرچه این امری غیرممکن است، اما یکی از احتمالات این است که ترامپ سعی کند با کاهش حمایت از اوکراین، موقعیت چانه‌زنی آن را تضعیف کند تا کی‌یف مجبور شود شرایط روسیه را بپذیرد. رئیس پیشین شورای اطلاعات ملی آمریکا در ادامه تصریح کرد، حتی اگر پیش‌بینی سیاست خارجه ترامپ بر اساس اظهارات انتخاباتی یا انتخاب مقام‌ها راه به جایی نبرد، می‌توان او را از پنجره سیاست‌های تاریخی در ادوار گذشته آمریکا ارزیابی کرد. 
جوزف نای سخنرانی ترامپ در روز تحلیف نخستین دوره ریاست‌جمهوری‎اش را که گفته بود: «از این لحظه به بعد، آمریکا اول خواهد بود.» با رویکردی دیرینه و سنتی در سیاست خارجی آمریکا مطابق دانست؛ رویکردی که به «شهری روی تپه» معروف شده و انزواگرایانه نیست، اما از کنش‌گرایی اجتناب می‌کند و متضاد رویکرد رهبران قرن بیستم است.