یکی از جملات معروف امام حسین (ع) در مسیر حرکتشان به سمت شهر کوفه این بود که: «مرگ با عزت برتر از زندگى با ذلّت است»؛ اینکه انسان باید «با عزت» زندگی کند، نکته مهم این بیان شریف و گهربار سیدالشهدا (ع) است. زندگی با عزت در دین اسلام و روایات اهل بیت (ع) بهمنزله یک اصل اساسی مورد تأکید قرار گرفته است. عزت بهمعنای کرامت، احترام و جایگاه والای انسانی و الهی است که در آموزههای دینی مفصل به آن پرداخته شده است. زندگی با عزت بهمعنای شناخت ارزشهای الهی و انسانی است که هر لحظه انسان را بهسوی خدا میبرد. برای پیدا کردن عزت، ابتدا به خودشناسی و شناخت ارزش و توانمندیهای خودمان نیاز داریم و تا زمانیکه نفهمیم چقدر قیمت داریم، نمیتوانم عزتمندانه زندگی کردن را بفهمیم و آنرا بهدست بیاوریم. انسان باید به خدا و توان خودش برای رسیدن به بالاترین جایگاه انسانی، اعتماد داشته باشد و بهعنوان یک مخلوقِ خداوند، به کرامت و ارزشی که خدا برای او در نظر گرفته است، احترام بگذارد. زندگی با عزت نیازمند رعایت اصول اخلاقی و انسانی است. اسلام به علم، صداقت، راستگویی، احسان، نیکوکاری رعایت حقوق خداوند و مخلوقاتش و همچنین دوری از ظلم، گناه، جهل، بیعدالتی و... بهمنزله ویژگیهای لازم برای زندگی با عزت اشاره میکند. در روایات اهل بیت (ع)، زندگی با عزت مستلزم یک حرکت درست و برنامهریزی شده و همچنین دوری از هرگونه ذلت و خواری است که زندگی دنیایی آنرا برای انسان ایجاد میکند. انسان برای عزتمندی نباید خود را در برابر دیگران خوار کند و باید با حفظ کرامت خود، در زندگی پیش برود و مسیر خود را طوری تعیین کند که کسی نتواند عزت او را بگیرد. خداوند در سوره فاطر میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا» و نیز در سوره منافقون میفرماید: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین و لیکنّ المنافقین لایعلمون»؛ مؤمنان عزیز هستند، زیرا راه و روش عزت را با بندگی خدا پیش گرفتند و برای زندگی فانی دنیایی، خود را ذلیل نمیکنند. اگر ایمان نباشد انسان مسیر عزیز شدن و عزت پیدا کردن را گم میکنند و شیطان آنان را در مسیر تکبر و خودبرتربینی یا تحقیر شدن توسط بندگان خودش، قرار میدهد. امیرالمؤمنین (ع) در مورد گذشتگانی که راه عزت را از مسیر اطاعت و بندگی خدا دنبال نکردند و برای متاع دنیایی دچار تفرقه و اختلاف شدند، میفرمایند: «قَد خَلَعَ اللَّهُ عَنهُم لِباسَ کَرامَتِهِ وَ سَلَبَهُم غَضارَةَ نِعمَتِه»؛ خدای متعال لباس کرامت را از تن اینها خارج کرد. آن شرفی که داشتند، آن عزّتی که داشتند، آن نعمتی که خدا به آنها داده بود، بر اثر اختلاف و تفرقه از آنها سلب شد، از آنها گرفته شد. زندگی با عزت نیازمند استقامت و پایداری در برابر چالشها و مشکلات است. این استقامت سبب میشود فرد در زندگی با عزت و سربلند باقی بماند. استقامت در برابر مشکلات نیاز به تلاش و کوشش دارد و قطع کردن امید از کسانی که دنبال بیعزت کردن مؤمنان هستند. اگر به جایگاه، ارزش و توان خود برای رشد، پیشرفت و سربلندی علم و آگاهی داشته باشیم، میتوانیم دشمنان خدا را تسلیم اراده خود کنیم و به آنها بفهمانیم که باید عزت و کرامت ما را حفظ کنند و با در نظر گرفتن آن با ما مواجه شوند. یکی از دلایل دستور خداوند برای قوی شدن و استحکام این است که راه عزت از قدرت میگذرد. شیطان و پیروانش به محض اینکه مؤمنان را در ضعف ببینند اول سراغ احترام، جایگاه و عزت آنان میروند و سعی میکنند با تحقیرشان از آنان امتیاز بگیرند و سپس برای نابودیشان برنامهریزی کنند.
زندگی با عزت در دین اسلام به تقوا و نزدیکی به خداوند وابسته است. این تقوا به فرد عزت و کرامت میبخشد و او را از ذلت دور میکند. انسان باید از همنشینی با افراد فاجر و ناپاک پرهیز کند، زیرا این افراد میتوانند بر عزت نفس و شخصیت فرد تأثیر منفی بگذارند. یکی از دلایل بیعزت شدن مؤمنان این است که برای سهم بیشتر از دنیا و آرامش و آسایش بهجای تلاش و کوشش، چشم امیدشان به کافران و دشمنان خداست. امام علی (ع) میفرماید: «ألعزُ مَعَ الیَأس»؛ عزت در ناامیدی (از دیگران) است. (میزانالحکمه، ص ۱۹۵۹) مؤمنان باید برای رسیدن به جایگاههای بالای مادی و معنوی در دنیا و آخرت مسیری را انتخاب کنند که در طاعت و بندگی خداوند باشد. یکی دیگر از عوامل عزیز شدن و عزت پیدا کردن این است که با تبهکاران و دشمنان خدا طرح دوستی نیندازیم. گاهی لازم است از فرصتهایی برای رسیدن به قدرت و جایگاهی استفاده کنیم و در این مسیر ناچاریم چند روزی با دشمنان مدارا کنیم. اما این، معنای دوستی نمیدهد، زیرا دوستی یعنی اعتماد و اعتماد به دشمن حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن خطای بزرگی است که ممکن است تمام دستاوردهای مؤمنان را از بین ببرد و آنان را دچار حقارت و سرشکستگی کند.