صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۲۱۵
وضع آب در ایران به مرحله‌ای رسیده که دیگر نمی‌توان آن را یک چالش طبیعی یا دوره‌ای دانست. تقریباً تمام استان‌های کشور با کاهش بارندگی، افت سطح سفره‌های زیرزمینی و خشک‌شدن رودخانه‌ها مواجه‌اند. از زاینده‌رود گرفته تا دریاچه ارومیه، از تالاب گاوخونی تا هامون، همه نشانه‌هایی از یک بحران مزمن و ساختاری هستند.
کارشناسان محیط‌زیست معتقدند، بخش قابل توجهی از این بحران ناشی از سوءمدیریت و الگو‌های نادرست مصرف است. در حالی که منابع آبی محدود کشور هر سال کمتر می‌شود، مصرف خانگی، صنعتی و کشاورزی همچنان رشد دارد.
به گفته مسئولان وزارت نیرو، اگر روند کنونی ادامه یابد، تا سال ۱۴۱۰ بیش از دو‌سوم جمعیت ایران در مناطق تنش آبی زندگی خواهند کرد. این واقعیت نشان می‌دهد، دیگر زمان هشدار گذشته و باید به‌طور جدی درباره اصلاح رفتار مصرفی و تغییر سبک زندگی سخن گفت.
 
مصرف غیرمنطقی؛ ریشه بحران پنهان
بر اساس آمار وزارت نیرو، بیش از ۸۰ درصد آب تجدیدپذیر ایران صرف بخش کشاورزی می‌شود، آن هم با راندمانی کمتر از ۴۰ درصد. بسیاری از مزارع کشور هنوز به شیوه سنتی آبیاری می‌شوند؛ روشی که موجب تبخیر بالا، هدررفت آب و فرسایش خاک می‌شود. در بخش خانگی نیز سرانه مصرف آب در ایران حدود ۲۵۰ لیتر در روز است، در حالی که میانگین جهانی بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ لیتر است.
این اعداد نشان می‌دهدف ایران نه فقط از کمبود منابع رنج می‌برد، بلکه در مدیریت تقاضا نیز ناتوان بوده است. به بیان دیگر، بخش بزرگی از بحران موجود، نه حاصل طبیعت، که نتیجه رفتار انسانی است. کارشناسان محیط زیست معتقدند، سیاست‌های مقطعی و نبود آموزش عمومی، موجب شده است جامعه نسبت به اهمیت صرفه‌جویی در آب بی‌تفاوت بماند.
 
آموزش و رسانه
تغییر الگوی مصرف، صرفاً با هشدار و توصیه‌های دولتی ممکن نیست. تجربه کشور‌های مشابه نشان می‌دهد، آموزش مستمر و فرهنگ‌سازی می‌تواند رفتار مصرف‌کنندگان را به‌صورت پایدار اصلاح کند. در ایران با وجود تولید محتوا‌های تبلیغاتی متعدد درباره صرفه‌جویی در آب، هنوز این پیام‌ها به زبان مردم ترجمه نشده‌اند.
کارشناسان حوزه ارتباطات محیط زیست می‌گویند باید روایت «مسئولیت فردی» در مصرف آب از طریق رسانه‌ها، مدارس و نهاد‌های محلی تقویت شود. وقتی مردم احساس کنند رفتارشان اثر مستقیم بر آینده دارد، انگیزه برای تغییر بیشتر می‌شود. در این میان، رسانه‌ها باید از سطح اطلاع‌رسانی ساده عبور کرده و نقش کنش‌گر فرهنگی ایفا کنند؛ با روایت‌های ملموس از خانواده‌هایی که در مناطق خشک با روش‌های نوین مصرف آب کنار آمده‌اند.
 
آموزش رسمی و مدارس
در کنار رسانه‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها نقش کلیدی در نهادینه‌کردن فرهنگ صرفه‌جویی دارند. هنوز در کتاب‌های درسی و برنامه‌های آموزشی کشور، مسئله آب به منزله موضوعی حیاتی و چندبعدی دیده نمی‌شود. آموزش محیط‌زیستی باید از سنین کودکی آغاز شود؛ جایی که رفتار‌ها قابل شکل‌گیری  و تثبیت‌اند.
کشورهایی، چون ژاپن و آلمان نشان داده‌اند که آموزش مستمر و بازی‌محور در مدارس می‌تواند نگرش نسل جدید را نسبت به منابع طبیعی تغییر دهد. در ایران نیز طرح‌هایی، مانند «مدرسه سبز» آغاز شده، اما فراگیر و الزام‌آور نیست. اگر آموزش رسمی به سمت مهارت‌های زیست‌پایدار برود، جامعه در آینده به کمپین‌های هشداردهنده نیازی نخواهد داشت.
 
کشاورزی نوین
اصلاح الگوی مصرف بدون تحول در کشاورزی ممکن نیست. بیش از دو سوم منابع آبی کشور در مزارع سنتی هدر می‌رود. استفاده از سامانه‌های آبیاری تحت فشار، گلخانه‌ای و کشت‌های کم‌آب‌بر، از جمله راهکار‌هایی است که بار‌ها مطرح شده، اما اجرای کامل آن با چالش‌هایی روبه‌روست.
بسیاری از کشاورزان به دلیل نبود حمایت مالی و آموزشی، توان تغییر الگوی تولید را ندارند. کارشناسان بر این باورند که دولت باید از طریق یارانه هدفمند، تسهیلات بانکی و آموزش‌های فنی، مسیر گذار از کشاورزی سنتی به صنعتی را هموار کند.
در غیر این صورت، روند فعلی می‌تواند به نابودی سفره‌های آب زیرزمینی و کاهش شدید تولید محصولات در مناطق خشک کشور منجر شود؛ موضوعی که پیامد‌های اقتصادی و امنیت غذایی نیز به‌دنبال دارد.
مسئولیت اجتماعی 
مسئله آب صرفاً دغدغه دولت یا کشاورزان نیست. در زندگی شهری نیز الگوی مصرف نادرست به بحران دامن می‌زند. از شست‌وشوی خودرو با شلنگ تا آبیاری بی‌رویه فضای سبز، همه در کاهش منابع آبی نقش دارند.
ایجاد حس مشارکت اجتماعی در مدیریت آب نیازمند شکل‌گیری نهاد‌های محلی و کمپین‌های مردمی است. تجربه کشور‌هایی مانند استرالیا و اسپانیا نشان داده است، مشارکت شهروندان در سطح محلات، می‌تواند تا ۲۰ درصد از مصرف آب شهری را کاهش دهد.
 در ایران نیز برخی شهرداری‌ها پروژه‌های آموزش شهروندی را آغاز کرده‌اند، اما هنوز به یک سیاست ملی تبدیل نشده است.
 
مدیریت هوشمند
تحول در مصرف آب تنها به رفتار فردی وابسته نیست؛ فناوری‌های نوین مدیریت آب نیز می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشند. استفاده از کنتور‌های هوشمند، پایش برخط مصرف و سامانه‌های هشداردهنده نشت یا مصرف غیرعادی از جمله ابزار‌هایی است که در بسیاری از کشور‌ها اجرا می‌شود.
در ایران نیز برخی شرکت‌های دانش‌بنیان در حال توسعه چنین فناوری‌هایی هستند، اما برای گسترش آن نیاز به حمایت جدی دولت و بخش خصوصی وجود دارد. تلفیق فناوری با آموزش عمومی می‌تواند گام مؤثری در تغییر رفتار مصرف‌کنندگان
 باشد.
سیاست‌گذاری واقعی
در سال‌های اخیر، طرح‌ها و شعار‌های متعددی درباره صرفه‌جویی در آب مطرح شده است؛ از کمپین‌های تبلیغاتی گرفته تا برنامه‌های کوتاه‌مدت وزارتخانه‌ها. اما بسیاری از این طرح‌ها یا بدون پشتوانه مالی و قانونی مانده‌اند یا به مرحله اجرا نرسیده‌اند.
کارشناسان معتقدند تا زمانی که سیاست‌گذاری در حوزه آب، مبتنی بر داده، مشارکت عمومی و نظام نظارتی مؤثر نباشد، اصلاح الگوی مصرف صرفاً در حد شعار باقی می‌ماند. برنامه‌ریزی واقعی نیازمند تعریف نقشه راه ملی برای سازگاری با کم‌آبی است؛ نقشه‌ای که در آن دولت، مردم، کشاورزان و بخش خصوصی نقش مشخصی داشته باشند.
 
گذار از هشدار به عمل
تغییر الگوی مصرف آب در ایران دیگر یک انتخاب نیست؛ ضرورتی استراتژیک برای بقاست. در شرایطی که اقلیم کشور به سمت خشکی بیشتر پیش می‌رود، تأخیر در اصلاح رفتار‌ها می‌تواند آینده‌ای بحرانی برای نسل‌های بعد رقم بزند.
دولت باید با سیاست‌گذاری شفاف، نظام تشویق و تنبیه مصرف‌کنندگان را تعریف کند، رسانه‌ها باید به زبان مردم از بحران سخن بگویند، و هر شهروند باید سهم خود را در حفظ منابع آب بشناسد.
اگر اصلاح الگوی مصرف از سطح شعار به عمل برسد، می‌توان امیدوار بود که ایران از مسیر خشکسالی عبور کرده و به الگوی پایداری در مدیریت منابع طبیعی دست یابد.