صبح صادق >>  خرد >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۲  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۲۲۱
جنگ روایت‌ها و جهاد تبیین -۱۵۳
پایگاه بصیرت / امیر قلی‌زاده

آمریکا با انداختن بمب اتم روی هیروشیما و ناکازاکی، بیش از ۲۰۰ هزار انسان را کشت؛ نه برای پیروزی نظامی، بلکه برای نمایش قدرت به جهان. این عمل ترجمانی است از جمله «انسان گرگ انسان است!» «توماس هابز» در فلسفه سیاسی غرب معتقد است باید چنان قدرتی نشان داد که دیگران از ترس، تسلیم شوند. در واقع، بمب اتم «قرارداد اجتماعی» امنیت غربی است. امروز هم ترامپ می‌گوید: «صلح از طریق قدرت! یعنی مردم جهان باید از ترس نابودی، زیر نظم آمریکا زندگی کنند.» بعد از جنگ جهانی دوم، استعمار مستقیم منسوخ شد، اما همان منطق باقی ماند؛ قدرت باید در دست ما بماند تا آرامش برقرار باشد. جنگ سرد و کودتا‌های آمریکایی در آسیا و آمریکای لاتین هم بر پایه همین «مقابله با بی‌نظمی» توجیه شد. کشور ما هم بی‌نصیب نبود؛ کودتای ۱۳۳۲ علیه دولت ملّی مصدق با بهانه و پوشش «جلوگیری از سقوط ایران به دامن کمونیسم». غرب امروز هم شکل جدیدی از همان گزاره‌های پیش از قرون وسطای غربی را اجرا می‌کند. «صلح از طریق قدرت»، یعنی هرکس از نظم مطلوب ما خارج شود، تهدید است. فقط ابزار‌ها متنوع‌تر شده است: رسانه، تحریم، جنگ، شبکه‌های اجتماعی و هوش مصنوعی. غربی‌ها هنوز معتقدند ملتی که کنترل نشود، خطرناک است؛ پس باید با فناوری و اطلاعات مهار شود و اگر نشد، با جنگ. آخرین نمونه روشن منطق بی‌منطق غرب، جنگ ۱۲روزه بود. ننگی بالاتر از این است که رئیس‌جمهور کشوری علناً می‌گوید: «من به ملت ایران کلک زدم؛ در حین مذاکره با آنها جنگ کردم» و اعتراف می‌کند که «من در رأس حمله ۲۳ خرداد اسرائیل به ایران بودم؛ کنترل کامل داشتم.» آمار بانک جهانی نشان می‌دهد، در نیم‌قرن گذشته، بیش از ۷۰ درصد جنگ‌های بین‌المللی با مداخله مستقیم یا غیرمستقیم قدرت‌های غربی و به‌ویژه آمریکا آغاز شده است. در دهه اخیر نیز نیمی از مخارج نظامی جهان تنها به آمریکا و متحدانش تعلق داشته است. توصیف صلح غربی در یک جمله صلحی است که کسی که در رأس این هرم قدرت است، با غروری ابلهانه می‌گوید آنقدر سلاح هسته‌ای در اختیار دارد که می‌تواند «جهان را ۱۵۰ بار نابود کند». جهان غرب در چه مسیری گام برمی‌دارد؟ توحشی جدید در لباس تمدن؟!
رهبری معظم انقلاب در سال ۱۳۹۹ فرمودند: «یکی از سناتور‌های غربی همین چند روز پیش گفته بود که غرب‌وحشی زنده شده؛ این حرف آنهاست. ما وقتی که می‌گوییم در غرب یک روح وحشی‌گری وجود دارد که با ظاهر آراسته و ادکلن‌زده و کراوات‌بسته‌اش منافاتی ندارد، بعضی‌ها تعجب می‌کنند و انکار می‌کنند، این را حالا خودشان می‌گویند؛ می‌گویند این نماد زنده شدن غرب وحشی است».
اما در برابر این تمدن وحشی، ایرانی ایستاده که در طول تاریخ، هرگز استیلاپذیر نبوده است و از قضا، انقلاب اسلامی این تجربه تاریخی را به‌روزتر و کارآمدتر کرده است.