بصیرت:بررسی وقایع مهم و تحولات اثرگذار در تاریخ معاصر ایران نشان میدهد ماندگارترین اثرگذاری متعلق به وقایعی است که «مردم» در ایجاد آن نقشآفرینی کردهاند. مراد از مردم، تودههای مختلفی است که بهواسطه «اعتقاد» مشترک به یک موضوع، یا مجموعهای از موضوعات تصمیم به «حضور» و «اثرگذاری» گرفتهاند. در این میان آن دسته از سیاستورزانی که توانستهاند انطباق کنش و واکنشهای سیاسی خود را با نیازها و مطالبات «ملت» مراعات کنند، میتوانند شاهد نقطه عطفی در سیاستورزی خود باشند و البته آن دسته از سیاسیون که ملاک عمل آنها، رفتار سیاسی منطبق بر پارامترهای «قدرتطلبانه» باشد، نیز بهطور طبیعی در چنین مواردی شاهد نزول مرتبه سیاسی خود خواهند بود.
بقای حرکتهای «مردممحور» غیرقابل تردید است، البته آنچه در این میان «شرط کافی» تلقی میشود، استقامت در مطالبهگری مردم است که تعبیر واقعی آن «مجاهدت» است. البته بسترساز مجاهده، بینایی در تمیز مسیر حق از کژراههها و نیز تشخیص همراه از دشمن است که غلظت هر کدام از این 2 مولفه حیاتی، منجر به میزان مجاهده نیز میشود. در حقیقت باید گفت، «بصیرت» در کنار «مجاهدت» است که چشمانداز هر حرکتی را امیدوارکننده میکند.
انقلاب اسلامی ایران به گواهی تاریخ ثمره برجستگی بصیرت و مجاهدت تودههاست. البته این همراهی نیازمند فاکتور بسیار مهم «موقعیتشناسی» است. در حقیقت شناخت موقعیتها، کاتالیزور مبارزات در نیل به هدف است، به گونهای که به عنوان مثال، مبارزات انقلابی مردم در زمان رژیم ستمشاهی اگرچه از سال 42 آغاز شد اما این نقشآفرینی عنصر «موقعیتشناسی» بود که اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینی(ره) در تاریخ 17 دیماه 56 را عامل شتاب گرفتن مبارزات و وقوع انقلاب کرد.
در کنار این مولفهها البته شناخت فلسفه انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی با محوریت روحانیت نیز باید مورد کنکاش قرار گیرد. قطعا نتایج این واکاوی تشریح «معنویت و عدالتخواهی» است. بدون شک معنویت و عدالتخواهی تودههای مردم هیچگاه قابل حذف نیست و طی 31 سال پس از رخداد انقلاب میتوان حضور این فاکتور مهم را در همه تصمیمگیریهای قاطبه ملت مشاهده کرد.
در پارهای موارد شدت گرفتن گرایشات مذهبی موجب «ایجاد و تشکیل» شده است اما در بیشتر موارد به واسطه تشکیل نظام برآمده از این مطالبات، تداوم گرایشات مذهبی با محوریت انقلابخواهی، حالت «دفاع» را ایجاد کرده است. این موضوع نیز کاملا طبیعی است. مطالبه حداکثری یک ملت در قالب تشکیل یک نظام حکومتی جدید محقق شده و پس از آن، مؤلفههایی چون بصیرت و مجاهدت در مسیر «دفاع» از این تحقق تعریف میشود. در همین مسیر است که حوادث پس از انتخابات نیز اگرچه اهداف اصلی آن بهواسطه ایجاد فتنه و غبارآلود کردن فضای عمومی پنهان ماند اما آن زمان که انطباق نیات جریان نفاق با اهداف دشمنان 30ساله انقلاب در قالب رفتارهای غیرقابل تحمل پیادهنظام عیان شد؛ بار دیگر مؤلفههایی چون بصیرت و مجاهدت غلیان گرفت و عنصر موقعیتسنجی نیز حضور یافت تا حماسه ماندگار 9دی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ثبت شود. 9 دی بدان جهت ماندگار خواهد بود که تاریخساز است. ابهت حضور میلیونها ایرانی و فریاد شعارهای همجنس آنها که فقط در دفاع از انقلاب و ولایت و مجازات مخالفان این 2 مؤلفه سر داده شد، مطمئنا موجب نزول جایگاه فتنه در تحولات کشور شده و میشود. رعشه مخالفان از حضور دهها میلیونی ملت از رفتار قابل مشاهده آنان بخوبی مشخص است، اما 9دی چنان دلهره سران فتنه را موجب شده که به دور از چشم هواداران خود نامه «غلط کردند و غلط کردیم» مینویسند و به همان جایی میفرستند که طی 7ماه تمام تلاش خود را برای تخریب آن جایگاه به کار بستند. حماسه ماندگار 9دی چنان واهمهای در این قوم انداخته که یکی از این سران طی «پیغامی» صراحتا اعلام کرده که خواهان بازگشت به نظام است و دیگر سخن از ادعای تقلب بر زبان نمیآورد؛ پیغامی که سرشار از عذرخواهی و ندامت است و در اوج انابه، تنها خواستار ملحوظ شدن آبروی فرد پشیمان است! حماسه 9 دی واجد چنان اهمیتی است که ارزش واقعی آن به مرور مشخص میشود.
سیدعابدین نورالدینی