صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۹  ، 
کد خبر : ۱۴۵۱۰۷

افراط و تفریط ها درباره سید حسن


” آینه چون عیب تو بنمود راست
خود شکن! آیینه شکستن خطاست”
بصیرت: امسال نیز عاشقان خمینی کبیر در روز چهاردهم خرداد آمده بودند تا با امام عزیز خود دیداری تازه و با جانشین صالح او بیعتی دوباره کنند. طبق معمول قرار بود آقای سید حسن خمینی؛ نوه بزرگوار امام(ره) پیش از سخنرانی رهبر معظم انقلاب به ایشان خیرمقدم بگوید. اما هنگامی که ایشان پشت تریبون قرار گرفت عده ای از شرکت کنندگان مراسم شعارهایی معنی دار سر دادند که به روشنی بیانگر اعتراض شدید آنان به آقای سید حسن خمینی بود. این شعارها که در آغاز توسط گروهی از عاشقان امام(ره) آغاز شده بود در یک چشم بر هم زدن تمام فضای صحن مطهر و انبوه جمعیت میلیونی حاضر در اطراف مرقد مطهر را در بر گرفت. اینک انبوه عاشقان امام(ره) یکصدا و با صدای رسا در مقابل نوه امام شعار می دادند!! طبیعی بود که آقای سید حسن خمینی بارها تلاش کرد با دعوت مردم به سکوت و آرامش، سخنرانی خود را به نحوی آبرومندانه انجام دهد و خیرمقدم به امام امروز خود بگوید اما فریادهای رسای جمعیت قطع شدنی نبود. مردم اصرار داشتند که صدای خود را به گوش همه برسانند. گرچه صدا وسیما در پخش مستقیم مراسم تلاش کرد شعارهای جمعیت میلیونی مردم را با تکنیکهای صدابرداری مخفی نگه دارد اما فریاد مردم چنان رسا و پرشور بود که قابل استتار نبود و بلافاصله بسیاری از سایتهای اینترنتی و خبرگزاری ها این خبر را مخابره کردند که “ جمعیت انبوه عاشقان امام، مانع از سخنرانی نوه امام شدند.”!! سرانجام سید حسن خمینی مجبور شد سخنان خود را به پایان برساند که مصادف با ورود رهبر معظم انقلاب به صحن مطهر شد. رهبری با شیوه ای پدرانه با آقای سید حسن روبوسی فرمودند که از سوی برخی از بینندگان نوعی دلجویی تلقی شد.
بی تردید این رویداد بسیار مهم و نیازمند تحلیل واقعگرایانه است؛ چگونه است که مردمی که فرزندان خود را پیشمرگ خمینی کبیر می دانند و چند صد هزار شهید در راه آن امام عظیم الشان تقدیم اسلام کرده اند اکنون پس از21 سال که از رحلت آن محبوب می گذرد و برای بیست و یکمین بار برای زیارت و تجدید عهد با آن امام آمده اند ، تمایلی به استماع سخنرانی نوه امام ندارند؟! آیا مردم عوض شده اند یا نوه امام؟!
امسال نیز مردم همانند سالهای گذشته با رقم میلیونی در مرقد امام حاضر شده بودند. در میان شرکت کنندگان مراسم کسانی بودند که مرقد امام را دقیقا با آدابی همانند مزار معصومان(ع) زیارت می کردند و از روح آن عبد صالح خداوند طلب دعا و شفاعت می کردند و در حرم او حاجات خود را از خداوند متعال می خواستند. برخی از جوانهای نسل سوم هنگامی که چشمانشان به ضریح آسمانی امام می افتاد بغضشان می شکست و چشمانشان پر از اشک
می شد. برای من بسیار جالب بود وقتی که یکی از شرکت کنندگان مراسم درباره بیماری یکی از بستگانش سخن گفت، دیگری به او پیشنهاد کرد که شفای بیمارش را با توسل به امام از خداوند بگیرد. بنابراین مردم ایران هنوز هم مانند21 سال پیش به امام سفرکرده خویش عشق و ارادت می ورزند و
نمی توان گفت که مردم عوض شده اند.
گزینه دیگر اینست که شاید دست اندرکاران حرم مطهر امام(ره) تغییر رویه ای داده اند که موجب رنجش مردم شده است و کار به جایی رسیده که مردم حساب نوه را از پدربزرگ جدا می کنند. اما آیا واقعا چنین است؟ براستی دست اندرکاران حرم مطهر امام(ره) امروز چه تفاوتی با20 سال پیش دارند؟
بیست سال پیش وقتی سید احمد خمینی(ره) تولیت این مکان مقدس را بر عهده داشت مواضع او یکسره در مخالفت شدید با استکبار ولیبرالها و تایید جدی نظام و رهبری بود.
افکار بلند امام را بی رودربایستی و با صدای بلند مطرح می کرد و از سرزنش لیبرالها ، نهضت آزادی و مخالفان انقلاب هراسی نداشت. زیرا هدفش تنها و تنها رضای خدا و شادی روح امام بود. ترجیع بند سخنان و سفارش های حاج احمد آقا پشتیبانی قاطع از جانشین صالح امام بود. او بود که گفت : “اطاعت از خامنه ای، اطاعت از امام است” او به همه سفارش اکید کرد که همانگونه که امام را تنها نگذاشتند آیت الله خامنه ای را نیز تنها نگذارند! سید احمد خمینی بر جهانی بودن انقلاب و اصل استکبارستیزی آن تاکید ویژه داشت. او همچون امام و مقتدای خود دفاع از ملتهای مظلوم بویژه ملت فلسطین و لبنان را وظیفه قطعی مسئولان جمهوری اسلامی می دانست و عقیده ای به سازش با آمریکای جنایتکار نداشت. در مسایل داخلی نیزحاج احمد آقا از سیاست تعدیل اقتصادی دوره سازندگی نیز بخاطر فشار سنگینی که دوش بر مستضعفان و محرومان می آورد شدیدا انتقاد می کرد زیرا حمایت جانانه از پابرهنگان و کوخ نشینان را از اصول قطعی سیره امام می دانست. اینها مواضع صریح و غیرقابل تاویل حاج احمد آقاست که در سخنرانی ها و نوشته هایش آمده و همان وقت در رسانه ها و روزنامه ها منعکس شده است. نگاهی به سخنرانی های یادگار امام در سال آخر حیاتش نشان می دهد که وی هر چه که به روزهای پایانی عمر شریفش نزدیکتر می شد بر دو مسئله تاکید بیشتری می کرد:1 - حمایت جانانه تر از رهبری کنونی به عنوان یک واجب شرعی و انقلابی و ملی.2 - انتقاد شدیدتر از برخی از ابعاد سیاست اقتصادی دولت سازندگی که محرومان جامعه را در مضیقه داده بود. حاج احمد آقا تا لحظه آخر عمر بخاطر همین مواضع اصولی و مردمی ، محبوب توده های مردم پابرهنه بود و هنوز هم در دلهای عاشقان امام(ره) جا دارد.
اما موسسه نشر و تنظیم آثار امام(ره) و تولیت آستان مقدس ایشان، با گذشت چند سال از وفات حاج احمد آقا، به تدریج از راه امام و سیره عملی حاج احمد آقا زاویه گرفتند. سید حسن خمینی که تولیت جدید آستان مقدس امام خمینی(ره) بود به تدریج در چمبره تحلیلهای سیاسی یک جریان خاص و برخی از مشاوران سیاست باز گرفتار آمد. نوه بزرگوار امام(ره) اکنون تحت تاثیر یک جریان سیاسی خاص به تدریج از این که دیدگاههای ضد استکباری و ضد لیبرالی پدر و جد عالیقدرش را تکرار کند خودداری می ورزید. موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) نیز در مطرح کردن مواضع صریح امام درباره لیبرالها و غربزده ها کوتاهی می کرد. این موسسه حتی در مقابل تحریف آشکار اندیشه های امام(ره) که بطور گسترده در روزنامه های دوره اصلاحات انجام می شد سکوت کرد. بدین ترتیب هر کس و ناکسی توهمات خود را از خط امام ارائه می کرد ولی موسسه تنظیم و سید حسن خمینی موضعگیری نمی کردند. سکوت و ضعف عملکرد سید حسن می توانست در چند چیز ریشه داشته باشد: نخست عدم توجه او به خطر بزرگ تحریف اندیشه های امام(ره)؛ زیرا شاید ایشان خود نیز صحیفه نور امام(ره) را با دقت کافی مطالعه و درک نکرده بودند. حقیقت اینست که بسیار زود بود که حاج احمد آقا از میان ما برود و مسئولیت سنگین اداره حرم امام و موسسه تنظیم را به فرزند جوان و روشن ضمیر خود بسپارد. دوم: عدم وجود مشاوران امین، تیزبین و دلسوز که او را به ورود مقتدرانه در عرصه دفاع از اندیشه های جدش ترغیب کنند و بر اعتماد به نفس او در مقابله با جریانات انحرافی که از نام امام سوء استفاده می کردند بیفزایند. سوم : روابط خانوادگی(سببی و نسبی) برخی از اعضای بیت امام(ره) با سران برخی از احزاب سیاسی که به نفوذ یک جریان خاص سیاسی در بیت امام(ره) و موسسه تنظیم انجامیده بود و طبیعتا سید حسن قادر به غلبه بر جو خاصی که او را احاطه کرده بود نشد. بنابراین موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) نسبت به زمان حاج احمد آقا بسیار ضعیف شده و توانایی یا اراده کافی برای انجام مسئولیت مهم تاریخی خود را از دست داده است.
شعارهایی که انبوه شرکت کنندگان در مراسم سالگرد رحلت امام هنگام سخنرانی نوه امام(سید حسن خمینی) سر دادند دقیقا واکنشی به همین تغییر رویه موسسه تنظیم و نشر آثار امام در سالهای پس از رحلت حاج احمد آقا به شمار می رود. عملکرد موسسه نشر و تنظیم آثار امام و تولیت حرم مطهر در یک روند تاریخی چند ساله از مرحله ضعف و کوتاهی در ایفای نقش ، اندک اندک به جایی منتهی شد که در سال گذشته این موسسه عملا در قواره بازوی تبلیغی احزاب سیاسی معترض به نظام تنزل کرد. بدینگونه همه دریافتند که بیت امام(ره) و موسسه تنظیم دیگر تناسبی با آرمانهای جهانی و فراجناحی امام ندارد و آرمانهای امام را تنها تا حدی پیگیری می کند که با منافع احزاب نزدیک به خود ناسازگار نبیند.
این موسسه عملا اصول و ارکان اندیشه امام را در اولویت دوم قرار داده و صرفا به بازیهای سیاسی و مشاجره و بگومگو با دولت احمدی نژاد و برخی از جریانهای سیاسی در موضوعات فرعی و غیراصولی روی آورده است. چراغ سبزهایی که سکوت این موسسه به تحریف کنندگان ارکان اندیشه امام داده است مدتهاست دلسوزان نظام و انقلاب را نگران کرده است. هنگامی که عده ای در روزنامه نوشتند که اندیشه امام باید به موزه تاریخ برود از سنگ ناله برخاست اما از موسسه تنظیم واکنشی متناسب دیده نشد. گویا اهمیت روابط دوستانه سید حسن خمینی با سران جریان اصلاحات مهمتر از رسالت تاریخی ایشان مبنی بر پاسداری از اندیشه امام بود. هنگامی که برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری تمایل خود به نهضت آزادی و لیبرالها را نشان دادند، نوه امام احساس خطر نکرد اما هنگامی که انتقاداتی از سران دولت سازندگی و دولت اصلاحات مطرح شد ایشان نگران شدند و آن را بر خلاف اصول اخلاقی تلقی کردند. این در حالی است که پدر بزرگوار ایشان تندترین انتقادات را نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت سازندگی و منش لیبرالی برخی از جریانهای سیاسی ابراز می کرد.
امام و یادگار امام در مقابل آرای اکثریت مردم خاضع بودند. حتی هنگامی که اکثریت مردم بنی صدر را به ریاست جمهوری برگزیدند امام هیچ گونه کارشکنی یا مخالفت رسانه ای بروز نداد زیرا عمیقا معتقد بود که میزان رای ملت است. اما آقای حسن خمینی در مقابل نتیجه قاطع انتخابات ریاست جمهوری سال1388 حتی پس از طی همه مراحل قانونی و تائید صحت انتخابات توسط نهادهای قانونی موضع منفی نشان داد. وی هنگامی که رئیس جمهور منتخب در هفته دولت طبق رسم همه ساله برای زیارت مرقد مطهر امام(ره) رفت به استقبال او نرفت که همین غیبت معنادار تا مدتها سوژه جریان فتنه و ضدانقلاب و منافقان شد. همچنین مدتی بعد غیبت آقای حسن خمینی و آقای هاشمی رفسنجانی از جلسه تنفیذ حکم رئیس جمهور منتخب سوژه جدید رسانه های ضد انقلاب شد. سکوت سید حسن در مقابل شعارهای ساختارشکن از جمله شعار انحرافی “نه غزه نه لبنان” دقیقا بر خلاف سیره امام و حاج احمد آقا بود. پس از آنکه برخی از سران فتنه سبز از زندان آزاد شدند سایتهای ضد انقلاب تیتر زدند که سید حسن خمینی به دیدار و دلجویی از زندانیان پرداخته است. البته سید حسن طبق معمول به این اخبار و تحلیلهای مغرضانه واکنش مناسبی نشان نداد و خواسته یا ناخواسته مورد استفاده ابزاری دشمنان قسم خورده امام و حاج احمدآقا قرار می گرفت.
امام و حاج احمد آقا صریحا از اقشار محروم جامعه حمایت می کردند و در مقابل جریانهای سرمایه داری و لیبرالی اقتصادی که خون محرومان را در شیشه می کنند مواضع روشن داشتند. اما در سالهای اخیر چنین مواضعی از سید حسن خمینی دیده نشده است. دغدغه های او بیشتر به شبه روشنفکران شبیه است و تناسبی با مشکلات پابرهنگان و اقشار محروم جامعه ندارد.
حجت الاسلام سید حسن خمینی ، مراتب غفلت عمیق خود از اصول اندیشه امام را هنگامی برای همه مکشوف کرد که در نامه ای به رئیس صدا و سیما از پخش سخنان و مواضع صریح امام(ره) در “مستند تلوزیونی شاخص” اعلام نارضایتی کرد. نارضایتی وی از پخش مستند شاخص می تواند ناشی از آن باشد که این مستند به مذاق برخی خوش نیامده بود و از او خواسته بودند که مانع پخش دیدگاههای جدش شود.این گونه بود که همه فهمیدند که نوه امام با پخش برخی از اظهارات امام در صدا و سیما مخالفت دارد و امام را تنها در چارچوب منافع احزاب و سیاستمداران نزدیک به خود
میپسندد. در واقع نوه امام خواستار سانسور امام شده بود. عموم مردم انقلابی و عاشقان امام درباره عملکرد آقای حسن خمینی دچار سوالات جدی هستند. آنان از ایشان می پرسند: چرا پس از گذشت بیست و یک سال از رحلت امام (ره)، آرمانهای او توسط نوه اش به فراموشی سپرده شده است؟ چرا باید برخی از ارکان اندیشه امام مانند استکبارستیزی و قاطعیت در عمل و تاکید بر عدالت و قانون سانسور شوند و امام را به گونه ای پاستوریزه و بیخطر که باب میل لیبرالها و غربزده هاست معرفی کنند؟ با این اوصاف چه جای تعجب است که عاشقان امام که همه ساله در مرقد مطهر او اجتماع می کنند از نوه امام دلخور باشند؟! آیا مردم حق نداشتند نسبت به تفاوت عمیق میان مواضع و عملکرد امام و حاج احمد با مواضع و عملکرد سید حسن واکنش نشان دهند؟!
نباید گمان کرد جمعیت میلیونی که دیروز شعار “ مرگ بر ضد ولایت فقیه” را هنگام سخنرانی آقای حسن خمینی سر دادند حقیقتا ایشان را مصداق
“ ضد ولایت فقیه” می دانستند. قطعا هیچ کس چنین عقیده ای نداشته و ندارد زیرا همه می دانند که بصیرت و تقوای حجت الاسلام سید حسن خمینی در مرتبه ای است که این وصله ها به او نمی چسبد. علاوه بر این بسیار بعید است که ایشان و برادرانشان از وصیت نامه حاج احمد آقا که آنان را اکیدا به پیروی از خط رهبری توصیه کرده بود تخلف کنند. بنابراین اتهام ضد ولایت فقیه بودن نباید جدی گرفته شود بلکه برایند شعارهای مردم در آن فضای هیجانی، باید تنها به عنوان یک هشدار به اعضای بیت امام تلقی شود که مبادا بیش از این از سیره امام و حاج احمد آقا زاویه بگیرند.
هیچ کس نباید میان “ زاویه گرفتن از خط امام و رهبری” و “ ضدیت با ولایت فقیه” خلط کند گرچه متاسفانه این خلط در فضای هیجانی مراسم سالگرد رحلت امام به طور ناخواسته پیش آمد. اما همان طور که حضرت آیت الله العظمی خامنه ای فرمودند، نباید در اظهارنظر درباره شخصیتها از مرز عدالت و تقوا خارج شد. قطعا به کار بردن تعبیر “ضد ولایت فقیه” برای نوه امام(ره) آمیخته با ظلم و بی تقوایی است که البته ریشه در رنجیدگی مردم از وی دارد. مردم نمی خواستند
حجت الاسلام سید حسن خمینی و موسسه تنظیم را “ضد ولایت فقیه” قلمداد کنند بلکه مقصودشان این بود که از بیت امام(ره) توقع نداریم در دفاع از اصل انقلاب و خط راستین امام و ولایت فقیه کوتاهی کنند. بنابراین این شعار را باید درست بفهمیم تا دچار افراط و تفریط در موضع گیری نشویم.
آزمون بزرگ برای سید حسن خمینی و جریانهای سیاسی :
پس از آنچه در روز چهاردهم خرداد در حرم امام رخ داد هم جناب سید حسن خمینی و هم شخصیتها و احزاب سیاسی و عموم مردم انقلابی در معرض یک امتحان بزرگ هستند. امتحانی که سربلند بیرون آمدن از آن نیازمند آرامش و عقلانیت و تقوای سیاسی هر دو طرف است.
قطعا شیاطین و دشمنان وحدت ملت پس از این رویداد سعی خواهند کرد از طرق مختلف جناب آقای حسن خمینی را دچار تخمین اشتباه کرده ، به موضع گیری تند در مقابل مردم وادار کنند. آنان این رویداد را صرفا به عنوان توطئه سازماندهی شده یک مشت جوان افراطی قلمداد می کنند که ریشه ای در افکار عمومی مردم و عاشقان امام ندارد. اما حقیقت این است که این تحلیل بسیار سطحی است زیرا صرف نظر از اینکه شعارها را چه کسانی آغاز کردند، باید بپذیریم که عموم مردم با این شعار همراهی و موافقت کردند و جمعیت میلیونی حاضر در حرم مطهر - اعم از جمعیت داخل سالن سخنرانی و جمعیت انبوه حاضر در محوطه اطراف حرم - یکصدا در مقابل سخنرانی آقای سید حسن شعار دادند. حتی هنگامی که ایشان شعاردهنده ها را صرفا عده ای از حاضران داخل سالن نامید شور و حرارت مردم بیرون سالن و محوطه حرم بیشتر شد و صدای شعارها اوج بیشتری گرفت. به راستی اگر شعاردهندگان عده قلیلی از حاضران داخل سالن بودند پس چگونه توانستند مانع سخنرانی حاج حسن شوند؟! همین که ایشان نتوانست حتی5 دقیقه با آرامش سخنرانی کند نشان دهنده شدت اعتراضات مردمی و کثرت جمعیت معترض است. بنابراین نباید خودمان را فریب بدهیم یا صورت مسئله را پاک کنیم زیرا عموم مردم انقلابی و عاشقان امام درباره عملکرد آقای حسن خمینی دچار سوالات جدی هستند و ایشان باید به تدریج به محکمات و اصول خط امام بازگردد و موسسه تنظیم را عملا از اتهام ها تبرئه کنند. در میان آن جمعیت انبوه کسی به دفاع از سید حسن شعار نداد زیرا فتنه گرانی که از مواضع ضعیف سید حسن در یکسال گذشته اظهار خوشنودی می کردند اکنون در سالگرد حضرت امام غیبت کرده بودند زیرا اساسا اعتقادی به امام نداشتند و این گونه بود که کسی از سید حسن دفاع نکرد.
جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی نباید از واکنش انتقاداتی که مطرح شده و
میشود رنجیده شوند زیرا همان گونه که امام عظیم الشان(ره) فرموده اند،” نباید ماها گمان کنیم که هر چه می گوییم و می کنیم کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهی است برای رشد انسانها “. بنابراین نخستین سخنی که مردم انتظار دارند برای بار دیگر از زبان سید حسن بشنوند این است که وی تبعیت کامل خود از مصداق کنونی ولایت فقیه را قاطعانه مورد تاکید مجدد قرار دهد.
انتظار از رسانه ها و نویسندگان و تحلیلگران انقلابی و مومن نیز آن است که در اظهارات خود درباره سید حسن خمینی دچار افراط و نقد ظالمانه نشوند و همانگونه که رهبر معظم انقلاب تاکید فرمودند از “قول سدید” فاصله نگیرند. پس از حادثه پیش آمده همگان باید حاج سیدحسن خمینی را از اتهام ناروای “ضدیت با ولایت فقیه “ تبرئه کنند و با لحن برادرانه و با حفظ احترام ایشان خواستار اصلاح برخی از کوتاهی ها شوند.
دکتر اسلام ملکی معاف
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات