تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۱  ، 
کد خبر : ۲۱۷۰۶۷

جنگ آب


لندن - خبرگزاری جمهوری اسلامی
در دهه 1970، نفت به صورت بزرگترین عامل تنش بین‌المللی تلقی می‌شد اما در دهه 1990 این نقش به آب آشامیدنی انتقال یافته. پطرس غالی دبیرکل سازمان ملل اعلام کرده است که جنگ آینده در خاورمیانه بر سر ‌آب واقع خواهد شد. اما به اعتقاد کارشناسان امور سیاسی، جنگ بر سر آب تنها به محدوده خاورمیانه محدود نخواهد بود در چهار گوشه عالم کمبود آب می‌تواند بالقوه خطرآفرین باشد و به بروز تصادمات گسترده میان ملتها منجر گردد.
هفته‌نامه «ابزرور» در گزارش مشروحی به بررسی ابعاد فاجعه کمبود آب پرداخته است.
66 درصد سطح کره زمین را آب پوشانده است. به این اعتبار این سیاره را کره آب می‌نامند زیرا آب است که عمدتاً سبب امتیاز این سیاره از دیگر سیارات منظومه شمسی شده است. از کل آب موجود در زمین تنها دو درصد آن قابل شرب است که تازه سه چهارم آن بصورت یخ در قطبها محبوس است. 98 درصد از آب آشامیدنی باقیمانده نیز در اعماق زمین مدفون است.
با این همه، بخش کوچکی از آب آشامیدنی که در دسترس ساکنان زمین است بسیار بیش از میزان نیاز آنانست. هر سال تقریباً 216000 کیلومترمکعب آب باران بر زمین می‌بارد. این میزان آب می‌تواند براحتی هر پنج قاره را به زیر دریائی به ارتفاع 75 سانتیمتر فرو ببرد. اما تقریباً دو سوم این نزولات آسمانی مجدداً تبخیر می‌گردد. دو سوم از آنچه باقی می‌ماند به صورت سیلاب به هدر می‌رود. معهذا 27 هزار کیلومتر مکعب آب بارانی که قابل استفاده باقی می‌ماند بخوبی از عهده سیراب کردن دو برابر جمعیت فعلی زمین بر‌می‌آید. اما اشکالی که در این مسیر وجود دارد آنست که نحوه توزیع آب آشامیدنی قابل دسترس یکنواخت و هماهنگ نیست. به عنوان نمونه در حالیکه در ایسلند هر سال آنقدر باران می‌بارد که هر یک از 500 هزار نفر سکنه این جزیره می‌تواند یک مخزن کوچک آب را در تمام مدت سال پر نگاهدارد، در کویت که جمعیتش چند برابر ایسلند است آنقدر کم باران می‌بارد که مشکل بتوان کام تشنه سکنه را برای یکبار سیراب کرد.
بطور کلی در حال حاضر 26 کشور در دنیا از کمبود شدید آب در رنجند. بیشتر این کشورها در آفریقا و یا خاورمیانه واقع شده‌اند. در طی 30 سال آینده این رقم به 40 بالغ خواهد گردید. در حال حاضر شمار جمعیت کشورهای خشک به 300 میلیون نفر بالغ می‌شود. که تا 30 سال دیگر شمار این افراد به 3 میلیارد نفر خواهد رسید.
در آفریقا زنان بومی ناگزیرند برای تهیه آب مسافتهای زیادی را به‌پیمایند. حمل کوزه‌ها و ظرفهای سنگین آب بخش اعظم انرژی و توان آنها را می‌گیرد و اما از سوی دیگر غذائی که این افراد در طی روز صرف می‌کنند آنقدر انرژی‌زا نیست که بتواند جبران انرژی صرف شده را بنماید. همین امر سبب می‌گردد در کشورهای خشکسال میزان آسیب‌پذیری زنان در برابر بیماری‌ها به مراتب بیشتر از دیگر کشورها باشد.
از این گذشته کمبود آب مشکلات بهداشتی عدید‌ه‌ای را برای ساکنان نواحی خشکسال فراهم آورده و هر سال در این نواحی شمار زیادی از کودکان و بزرگسالان بواسطه ابتلا به امراض عفونی از بین می‌روند. مشهور است که وقتی یک نماینده خوش‌قلب سازمان ملل به یکی از زنان یکی از قبایل آفریقائی نصیحت می‌کرد که به کودکان خود یاد بدهد بعد از تخلیه مدفوع دستشان را با آب بشویند. زن آفریقائی به نماینده سازمان ملل گفته بود: من روزی 14 کیلومتر برای تهیه آب پیاده می‌روم و اگر ببینم بچه‌هایم آب را به عوض خوردن برای شستن خودشان هدر می‌دهند با دستهای خودم خفه‌شان خواهم کرد.
در آفریقا سالی یک میلیون کودک در اثر اسهال و سه میلیون تن در اثر آشامیدن آبهای آلوده درمی‌گذرند. چهار پنجم بیماری‌های موجود در جهان سوم ناشی از استفاده از آبهای آلوده است. در هندوستان در هر دقیقه سه کودک کم سال در اثر مصرف آب غیر بهداشتی می‌میرد و بیماری‌های ناشی از آب سالانه 73 میلیون روز کار به اقتصاد این کشور زیان می‌رساند.
البته اگر پول باشد مشکلات بخوبی رفع خواهند شد. برای مثال در ناحیه فونیکس در ایالت آریزونای آمریکا سالانه همان مقدار باران می‌بارد که در ناحیه خشک لادوار در کنیای شمالی. معهذا مردم شهر فونیکس 20 برابر مردم لادوار آب در اختیار دارند. در آمریکا مبالغ عظیمی برای بهره‌برداری از منابع آب سرمایه‌گذاری شده است.
در بخشهای جنوبی این کشور که با کمبود نسبی آب مواجه است حتی یک قطره آب به هدر نمی‌رود در واقع می‌توان گفت: آمریکائیان به خواست پاراکاما باکو پادشاه سری‌لانکا قرن دوازدهم میلادی جامه عمل پوشانده‌اند. این سلطان از مردم خود خواسته بود با رودخانه‌های کشور چنان کنند که حتی یک قطره آب نیز پیش از رسیدن به دریا بلا استفاده نماند. بر روی رودخانه کلرادو که اراضی زیادی را در ایالت آریزونا مشروب می‌کند سدهای متعدد بسته شده و این رودخانه علاوه بر تامین آب آشامیدنی شهرهای سر راه بخشی از آب مورد نیاز شهر لوس‌آنجلس را که حدود400 کیلومتر با آن فاصله دارد تامین می‌نماید.
لوس‌آنجلس همچنین از آب ایالت کالیفرنیا که با آن 600 کیلومتر فاصله دارد بهره‌مند می‌گردد. معهذا در این شهر مصرف آب جیره‌بندی شده و به عنوان مثال گارسونها در رستورانها حق ندارند پیش از درخواست مشتری برایش آب بیاورند. ایالات عربی آمریکا بدلیل کمبود منابع آب سطح‌الارضی سالهاست که به استفاده گسترده از سفره‌های آبهای زیرزمینی رو آورده‌اند. این سفره زیرزمینی به طول 2000 کیلومتر در اعماق اراضی دو ایالت داکوتا و تکزاس واقع است. از هر شش تن گندمی که در آمریکا به عمل می‌آید یک تن آن وابسته به همین آبهای زیرزمینی است. اما آب سفره‌های زیرزمینی طی قرون بتدریج فراهم آمده است و بنابراین زیاده‌روی در مصرف آن می‌تواند بسیار خطرخیز باشد. در حال حاضر سالانه 2/1 متر از ارتفاع آب این سفره کاسته می‌شود در حالیکه آبی که از راه نشت از لایه‌های زمین به این سفره‌ها باز می‌گردد تنها 3 سانتیمتر بر ارتفاع آن می‌افزاید. به این ترتیب اگر مصرف آب این سفره‌ها با نرخ کنونی ادامه پیدا کند آب آنها تا 20 سال دیگر به کلی خشک خواهد شد.
وضع در بقیه نقاط عالم نیز کم و بیش به همین صورت است. در ژاپن بر روی همه 109 رودخانه اصلی این کشور جز یکی سد بسته‌اند و کار تأسیس سد بر روی این آخری نیز در دست انجام است. در چین سطح ذخیره آب هر سال 2 متر تنزل پیدا می‌کند. یک سوم چاههای عمیق این کشور خشک شده‌اند. در شهر بانگوک پایتخت تایلند آنقدر برای استفاده از آبهای زیرزمین چاه حفر شده که کل شهر در حال نشست کردن و سقوط است.
امروزه مصرف آب در جهان سه برابر میزان مصرف 40 سال پیش است. با قطع جنگلها ذخیره آبهای زیرزمینی باز هم بیشتر کاهش می‌یابد.
وجود درختان سبب می‌شود سرعت آب باران کند گردد. آب بیشتری به داخل زمین نفوذ کند. اما با کاسته شدن از تعداد درختان خاکهای سطحی با سرعت بیشتری شسته می‌شوند و سپس در بستر رودخانه‌ها ته‌نشین می‌شوند. این امر از یک‌سو سبب می‌شود که اراضی زراعی از خاکهای حاصل‌خیز محروم گردد و به سنگلاخ مبدل شود و از سوی دیگر به دلیل بالا آمدن بستر رودخانه احتمال بروز سیل شدت بیشتری می‌گیرد و با هر بارندگی شدید خسارات زیادی به محیط وارد می‌شود.
درگذشته وقتی دامنه‌های هیمالایا پوشیده از جنگل بود، در بنگلادش هر 50 سال یکبار سیل بنیان‌کن جاری می‌شد. اما اکنون این کشور هر پنجسال یکبار در سیلاب غرقه می‌شود و از قرائن چنین بر‌می‌آید که از طول این دوره تناوب جدید نیز بطور فزاینده‌ای کاسته می‌شود. در آلودگی محیط زیست، آب آشامیدنی موجود را با شدت بیشتری تحلیل می‌برد زیرا هر بشکه آب آلوده دهها بشکه آب سالم را آلوده می‌سازد و آنها را غیر قابل شرب می‌نماید. سه چهارم رودخانه‌های لهستان بقدری آلوده‌اند که حتی برای مصارف صنعتی نیز مناسب نیستند.
رودخانه ویستولا چنان آلوده شده که وقتی به دریای بالتیک می‌رسد ناحیه‌ای بطول 300 کیلومتر را در این دریا برنگ قرمز در‌می‌آورد.
اکنون صدای اعتراض سوئد نسبت به آلودگی‌هائی که از فرسنگها دورتر از لهستان برایش به ارمغان می‌رسد به آسمان بلند شده. در چین دو سوم رودخانه‌ها بطور جدی آلوده و مسموند. اما در مالزی اوضاع از آن هم بدتر است چرا که بیش از 40 رودخانه از رودخانه‌های این کشور به دلیل شدت مواد آلوده‌ساز در آنها عملاً از نظر بیولوژیکی مرده به شمار می‌آیند و هیچ‌گونه حیاتی نمی‌تواند در آنها بزندگی ادامه دهد.
چنین به نظر می‌رسد که گرم شدن دمای زمین نیز مشکل فعلی را پیچیده‌تر خواهد ساخت. تغییر الگوی بارندگی احیاناً موجب می‌گردد که نواحی خشک از باران بیشتری بهره‌مند شوند و در عوض نواحی خشک از باران بیشتری بهره‌مند شوند و در عوض نواحی مرطوب خشک گردند. این امر به نوبه خود انجام اقدامات گسترده برای تامین آب مورد نیاز جمعیت ساکن در نواحی مرطوب را ضروری می‌سازد.
راه‌ چاره اصلی برای مقابله با کمبود آب عبارت است از تقلیل در مصرف این ماده حیاتی. بیش از سه چهارم آب آشامیدنی جهان به مصرف آبیاری. کشت و زرع می‌رسد. اما تنها یک سوم این آب عملاً سبب رشد محصول و تغذیه نباتات می‌گردد. بقیه آب مصرفی متاسفانه به هدر می‌رود.
استفاده از روشهای ساده و عملی برای جلوگیری از هدر رفتن آب سبب افزایش ذخیره این ماده می‌شود. به عنوان مثال در تکزاس آمریکا ترس کشاورزان از تحلیل رفتن منابع آبهای زیرزمینی سبب شده که آنان به میزان قابل توجهی در مصرف آبیاری مزارع می‌رسد. طبق برنامه قرار است میزان این آب بازیابی شده تا پایان دهه جاری به چهار پنجم افزایش یابد. ژاپنی‌ها طی بیست سال گذشته بازده بهره‌برداری مقتصدانه از آب را تا سه برابر افزایش داده‌اند و در شهر سنت پطرزبورگ در ایالات فلوریدای آمریکا اکنون همه آب هدر رفت بطور کامل بازیابی می‌شود.
شاید این اقدامات اولین نشانه‌های نوعی جهت‌گیری معقولتر در خصوص استفاده از این ماده حیاتی باشد. اما بی‌تردید نخستین قدم در راه حفظ این حیاتی ذخیره کره‌ای که باید بدان کره آب لقب داد همانا اذعان به این واقعیت باشد که زندگی بدون وجود این ماده میسر نیست و منابع موجود برای عرصه این ماده نیز فناناپذیر نیستند.
بنگلادش که خطر غرق شدن در زیر آب آن را تهدید می‌کند قربانی بی‌درآیتی در امر تمشیت منابع طبیعی است. منبع اصلی آب بنگلادش جریان سه رودخانه گنگ،‌ برهماپوترا و مگناست. این سه رودخانه پس از پیوستن به یکدیگر در بنگلادش به خلیح بنگال می‌ریزند. در هنگام بارندگی‌های سنگین نظیر آنچه که در سالهای 1987 و 1989 اتفاق افتاد حجم آبی که در هر ثانیه به داخل خاک بنگلادش جاری می‌شد در هر ثانیه به 100 هزار مترمکعب بالغ شده بود. علاوه بر سیلاب‌های عظیم که هر سال شمار زیادی از مردم این کشور فقیر آسیائی را به دیار مرگ می‌فرستد طوفانهای پر قدرت دریائی با امواجی که ارتفاع این به 7 متر بالغ می‌شود سواحل این کشور را در ‌می‌نوردد. در جریان طوفان سهمگین سال 1970 یک میلیون تن جان خود را از دست دادند.
به دنبال بروز طوفان و یا سیل در مقیاس وسیع منابع آبهای آشامیدنی این کشور نیز نابود می‌گردد و به این ترتیب جمعیت بومی در حالیکه از هر سو بوسیله آب محصور شده یا از بی‌آبی و یا از مصرف آبهای آلوده به هلاکت می‌رسد. در سال 1991 بیش از 130000 نفر در این کشور بواسطه ابتلا به امراض ناشی از مصرف آبهای آلوده جان خود را از دست دادند.
براساس مطالعات یک مرکز تحقیقاتی در نیویورک تا پایان قرن آینده از بنگلادش بصورتی که امروزه وجود دارد اثری برجای نخواهد ماند و همه این دلتای سرسبز بزیر آب فرو خواهد رفت. در حال حاضر ارتفاع بیش از 80 درصد خاک بنگلادش از سطح آب کمتر از 5/1 متر است. اما جمعیت بومی به دلیل فقر مفرط و نیاز به استفاده از زمین نمی‌تواند به جای دیگری کوچ نماید.
غیر از ایام سیلاب و طوفان، در بقیه سال مشکل بزرگ بنگلادش کم‌آبی است. دولت بنگلادش درصدد است تا با احداث سدی بر روی گنگ مانع از طغیان آن در ایام بارانهای موسمی گردد. فشار کم آب گنگ در ایام عادی از عمده‌ترین مسائل مورد نزاع میان هند و بنگلادش بوده است. بنگلادشی‌ها به حق از این شکایت دارند که کم شدن میزان آب گنگ سبب خشکسالی مزارع آنان و نیز از کار افتادن کارخانه‌ها و واحدهای صنعتیشان شده است. دولت هند در سال 1976 با احداث سدی بر روی گنگ آب آن را در ایام بهار به مناطق داخلی خاک خود منحرف می‌کند و به این ترتیب بنگلادش را از آب مورد نیاز خویش محروم می‌سازند.
فرات از آغاز تاریخ مدنیت منشا بیم و امید اقوام ساکن کناره‌های آن بوده است. در سال 4500 پیش از میلاد شاه اوما با اعزام سربازانش به کشور همسایه گیرزو، کانالها و آبروهائی را که آنان برای استفاده از آب فرات تعبیه کرده بودند نابود ساخت. اکنون نیز پس از گذشت قرنها، فرات همچنان برای ساکنان اطرافش هم منبع برکت و خیر است و هم سرچشمه تضاد و دشمنی، از یکسو اقوام ساکن کناره‌های این رود امیدوارند با استفاده از این نعمت بیکران منطقه زیست خود را از نظر محصولات کشاورزی به کلی خودکفا سازند و از سوی دیگر این نگرانی وجود دارد که ترکیه در اجرای برنامه‌های توسعه مورد نظر خویش دو همسایه خود یعنی عراق و سوریه را با خشکسالی و بی‌آبی روبرو سازد.
آب دریاها را می‌توان تصفیه کرد و برای آشامیدن به مصرف رساند. اما این امر بسیار پرهزینه است. در حال حاضر در سراسر جهان 7500 کارخانه تصفیه آب شور در حال فعالیت هستند و یک هزارم آب مورد مصرف جمعیت کنونی را با قیمت ده برابر قیمت متعارف تامین می‌نمایند.
با ازدیاد تقاضا برای مصرف آب و کاهش منابع موجود، تنش سیاسی برای تامین آب میان کشورهای همسایه بالا می‌گیرد. آن دسته از کشورها که در بالای رود قرار دارند به معنای واقعی کلمه می‌توانند با حیات و ممات پائین رودها بازی کنند. پطرس غالی در زمانی که وزیر امور خارجه مصرف بود یکبار گفته بود که کشورش اسیر هشت کشور دیگر آفریقائی است.
دو رود دجله و فرات که مهد تمدن به شمار می‌آیند نیز می‌توانند بالقوه عامل بروز حوادث خونینی گردند. این دو رود هر دو از ترکیه سرچشمه می‌گیرند و در مسیر خود سوریه و عراق را نیز سیراب می‌کند. ترکیه درصدد است تا با احداث 22 سد در مسیر این رودخانه اراضی وسیعی را به زیر کشت ببرد و برای مردم خود کار و رفاه به ارمغان آورد. اما احداث این سدها که کار اصلی‌ترین آنها موسوم به سد آتاتورک در 1990 به پایان رسید می‌تواند میزان آب دریافتی سوریه را به یک سوم تقلیل دهد. ترکیه در سال 1989 برای به رخ کشیدن قدرت اسلحه تازه یافته خود یعنی آب سوریه را تهدید کرد که مانع از ورود جریان آب رودخانه‌ها به این کشور خواهد شد. دلیل این امر حمایت سور‌ی‌ها از کردهای جدائی‌طلب در ترکیه بود. در سال 1990 ترکیه عملا به مدت یک ماه جریان آب فرات به سوریه را قطع کرد. بهانه این اقدام آن بود که به اعتقاد ترکها سور‌ی‌ها قصد خرابکاری در تاسیسات سد آتاتورک را داشته بوده‌اند. اما تنها ترکها نیستند که از آب دجله و فرات در جهت اهداف سیاسی خود بهره‌ گرفته‌اند.
صدام حسین نیز در تلاش است تا با تغییر مسیر این دو رودخانه باتلاقهای جنوب عراق را خشک سازد و به این ترتیب نقطه پایانی بر عربهای ساکن این مناطق بگذارد.
در بخش دیگری از خاورمیانه یعنی در ساحل غربی رود اردن نیز منازعه دیگری بر سر آب در جریان است. اسرائیل که به مدت 25 سال این منطقه را تصرف کرده بیش از یک‌چهارم آب مورد نیاز خود را از سفره‌‌های زیرزمینی این ناحیه تامین می‌کند و در همان حال عربهای ساکن این منطقه را ملزم ساخته تا مصرف آب خود را به حداقل برسانند. بهره‌وری حریصانه اسرائیل از آبهای این ناحیه منطقه را با خطر خشکسالی کامل مواجه ساخته است. از سوی دیگر بین اسرائیل و اردن و سوریه نیز منازعه‌ای در مورد بهره‌برداری از آب رود اردن در جریان است.
بطور کلی بیش از نیمی از ساکنان کره ارض در مناطقی زندگی می‌کنند که آب مورد نیازشان میان کشورها و ملتهای گوناگون تقسیم شده است و این امر بطور طبیعی احتمال برخورد و بروز خصومت را بالا می‌برد. برخی از کشورها اقداماتی را برای دستیابی به راه‌حلهای دوستانه در خصوص بهره‌وری از منابع آبی مشترک به انجام رسانده‌اند از جمله این کشورها می‌توان به مالی، موریتانی و سنگال اشاره کرد که مدتهاست با کدخدامنشی مشکل استفاده مشترک از آب را در میان خود حل کرده‌اند.
علاوه بر نزاع میان همسایگان در کشورهائی که از حیث ترکیب جمعیت یکنواخت و همگن نیستند نیز امکان بروز درگیری و منازعه میان گروههای قومی زیاد است. به عنوان مثال در هند روستائیان ساکن کناره‌های رود نارمادا که سد مشهور سردار سرور با کمک بانک جهانی بر روی آن در دست احداث است دست به تظاهرات گسترده‌ای علیه ادامه کار ساختمان سد زده‌اند. احداث این سد 100 هزار نفر از روستائیان محلی را از محل زیست خود آواره خواهد ساخت. بانک جهانی که پروژه‌های احداث سدی رد برزیل با فصاحت و رسوائی کامل روبرو گردیده بود اعلام داشته که از ادامه اعطای کمک برای تکمیل کار سد خودداری خواهد ورزید. در چین نیز سد تری‌گورجس سبب آوارگی چند میلیون سکنه بومی می‌گردد. 25 سال پیش این رقم به دو برابر میزان فعلی بالغ می‌شد. دلیل این امر آن است که در گذشته درصد اشتباه در انتخاب محل مناسب برای احداث سد بالا بود و بنابراین همواره به احداث سدهای تازه حاجت می‌افتاد.
در سال 1975 چیزی نمانده بود که میان سوریه و ترکیه و عراق بر سر استفاده از آب فرات جنگ درگیر شود. ترکیه که در آن هنگام عملیات تاسیس سد کیان را آغاز کرده بود ناگزیر بود موقتاً مسیر آب رودخانه را منحرف سازد. سوریه نیز در این حال با زدن یک سد موقت بر روی فرات درصدد بود تا از آب دریافتی حداکثر بهره‌ را ببرد. این امر موجب گردیده بود تا سهم آب عراق به یک پنجم میزان متعارف آن تقلیل یابد. عراق تهدید کرد که در صورت عدم دریافت آب به میزان همیشگی تاسیسات سد موقت سوریه را بمباران خواهد کرد. سوریه نیز بنوبه خود ترکیه را مسئول بروز بحران معرفی نمود. این منازعه با در میانی عربستان خاتمه پیدا کرد.
اما اکنون ترکیه درصدد است تا با احداث 22 سد عظیم و 17 نیروگاه هیدروالکتریک از آب فرات به بالاترین میزان بهره ببرد. اکنون سه سد عظیم آتاتورک،‌ کیان و کاراکایا مجموعه‌ای را تشکیل داده‌اند که براحتی می‌تواند جریان آب فرات را به آسانی تا سه سال در خاک ترکیه متوقف سازد. تنش میان سه همسایه در جریان ساخت سد آتاتورک در سال 1986 به اوج خود رسید. در این سال ترکها اعلام داشتند که از نقشه‌ سوری‌ها برای تخریب سد پرده برداشته‌اند و سوری‌ها نیز بنوبه خود یک فروند هواپیمای نظامی ترکیه را ساقط نمودند.
رودخانه دن که نویسندگان و شعرای شوروی در وصف آن داستانها و ترانه‌ها سروده بوده‌اند اکنون زیر فشار هزاران تن ضایعات صنعتی ناشی از فاضلاب کارخانه‌ها در حال مردن است. آب این رودخانه چنان آلوده است که وقتی به دریای سیاه می‌رسد آب این دریا را در مسیر خود به کلی برای گونه‌های حیاتی غیر قابل زیست می‌سازد.
شوروی‌ها در طی 70 سال سلطه کمونیسم بیش از سه ‌چهارم آبهای سطحی امپراطوری خود را آلوده و غیر قابل شرب ساختند. نخستین حمله به رود ولگا که بزرگترین رودخانه اروپا و منبع تامین یک پنجم ماهی موردنیاز شوروی است آغاز گردید. استالین در اردوی دستیابی به عظمت صنعتی، سدهای متعددی به همراه نیروگاههای بزرگ برق بر روی این رودخانه احداث کرد. احداث این سدها مردم ساکن منطقه‌ای به وسعت فرانسه کنونی را آواره ساخت و از شدت جریان ولگا به میزان قابل ملاحظه‌ای کاست و بالاتر از همه سبب آلود شدن آب آن گردید. اکنون میزان مس موجود در آبهای این رودخانه 36 برابر حد عادی است. بی‌توجهی به پالایش آبگیرهای پشت سدها سبب گردیده که این منبع عظیم آب آشامیدنی مالامال از انواع کرمها و باکتری‌های خطرناک بشود.
شوروی‌ها سناریوی اسف‌بارتر را در مورد دریاچه آرال و دو رودخانه جاری به آن یعنی آمو دریا و سیر دریا به مورد اجرا گذاردند. کمیته مرکزی حزب کمونیست در سودای دستیابی به طلای سفید «پنبه» کلیه اراضی اطراف این دریاچه را که بزرگترین تامین‌کننده گندم برای جمهوری‌های آسیائی به شمار می‌آمدند به زیر کشت پنبه برد. اما پنبه به مقادیر زیاد آب نیاز دارد معهذا امر داشت و کشت و برداشت این محصول بانهایت بی‌توجهی در مصرف آب، با استفاده از منابع سرشار آرال طی چند دهه بطور بی‌وقفه ادامه پیدا کرد. حاصل این حرکت بیخردانه آن شد که تا سال 1989 بیش از 40 درصد ذخیره آب آرال از میان رفت و در جای آن 75 میلیون تن نمک به شکل لایه‌های سفید بر بستر دریاچه رسوب کرد و آب آن را به شدت آلوده نمود. به اعتقاد متخصصان محیط زیست اگر برای نجات این دریاچه اقدام عاجل صورت نپذیرد تا چند دهه دیگر این دریاچه نیز به یک دریای مرده دیگر مبدل خواهد گردید.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات