آموزههای اساسی اجتماعی دین
۱ـ اصل اقامه عدالت
اقامه عدل یکی از اهداف اصلی بعثت همه انبیا بوده است: «ما پیامبران خود را با دلایل روشن همراه با کتاب و میزان فرستادیم تا مردم قسط را برپا دارند.» بر همین اساس، آخرین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیز مسئولیت یافت تا هم خود عدالت را محقق سازد: «من مأمور شدم تا در میان شما به عدل رفتار کنم» و هم امت اسلامی را به عدالت فراخواند: «عدالت پیشه کنید که آن به تقوا نزدیکتر است.» اساساً قرآن کریم مؤمن و جامعه ایمانی را با این ویژگی معرفی میکند که نه ظلم میکند و نه زیر بار ظلم میرود؛ «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ». آری، قرآن کریم در پی ساختن جامعهای است که همت تمامی افراد آن، اقامه عدالت باشد هر چند به زیان شخص یا خویشاوندان و نزدیکان آنان باشد. خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، برپا دارنده عدالت باشید، هر چند به زیان خود یا پدر یا مادر یا خویشاوندان شما چه توانگر یا فقیر بوده باشد.» بدینسان مورد اجرای عدالت مطلوب قرآن، به مؤمنان اختصاص ندارد؛ بلکه چنان فراگیر و گسترده است که دشمنان را نیز شامل میشود و نسبت به آنان نیز باید عدالت ورزید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید برای خدا قیام کنید، شاهدان عدالت باشید و دشمنی با گروهی وادارتان نکند که عدالت نورزید، عدالت ورزید که به تقوا نزدیکتر است و تقوا پیشه کنید که او به هر کاری که میکنید آگاه است.»
در تفسیر نمونه آمده است که: «در این آیه یک اصل اساسی و یک قانون کلی درباره اجرای عدالت در همه موارد بدون استثنا ذکر میکند و به تمام افراد با ایمان فرمان میدهد که قیام به عدالت کنند… باید در هر حال و در هر کار و در هر عصر و زمان قیام به عدالت کنید که این عمل خلق و خوی شما شود و انحراف از آن برخلاف طبع و روح شما گردد.»… شایان ذکر است عدالت مطلوب اسلام یک حکم تعبدی نیست، بلکه آثار عمیق و بیبدیلی در استواری، صلابت، پیشرفت و امنیت جامعه دارد. تعبیر رسای «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» نشانگر آن است که مهمترین عامل محوری تهدید و ناامنی همگانی، بیعدالتی و ظلم است.
۲ـ وحدت، کنار نهادن اختلافات و مهرورزی
ایجاد وحدت، حلوفصل اختلافات، بهویژه در امور دینی، ایجاد فضای اخوت و برادری، از بین بردن زمینههای کینه و مهرورزی، از اقدامات اساسی جامعهسازی دینی است. خداوند در قرآن کریم همه مؤمنان را برادر و عضو اُمت یگانه و بزرگ اسلامی و بنده خود خوانده است: همانا این امت شما، امتی یگانه است و من پروردگار شمایم، پس مرا پرستش کنید» و با شناساندن «وحدت» بهعنوان نعمت ویژه الهی، همه را به وحدت فراخوانده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»
و با مشارکت در حل اختلافات خانوادگی، نظام خانواده را به آرامش رهنمون شوند و در عرصه اجتماع نیز، میان دو گروه متخاصم، صلح و دوستی پدید آورند. خداوند در قرآن، به طور خاص، تفرقه در دین را مذموم و موجب عذاب معرفی کرده و امت اسلامی را از آن بر حذر داشته است و به صورت آشکار، تفرقهافکنان مذهبی را بهطور کلی از سنت و سیره پیامبر(ص) دور و پیامبر را از آنان، جدا دانسته است. بر این اساس، وحدت و یکپارچگی، از دیدگاه قرآن، نوعی اقتدار است که باید آن را فراهم آورد و دشمن را به وسیله آن، چنان ترساند که خیال تعرض به مسلمانان را از سر به در کند. قرآن کریم، تمسک به حبلاللّه، اطاعت از خدا و رسول و اولیالامر را محور وحدت بین مسلمانان معرفی کرده و هرگونه تحاکم به طاغوت، پذیرفتن حکم جاهلیت و روی گردانی از مراجعه به پیامبر و سنت و سیره حسنه آن حضرت و نپذیرفتن مرجعیت نهایی رسول اعظم در اختلافات را نشانه بیایمانی، نفاق و پیروی از راههای گوناگون را عامل اساسی تفرقه و تشتت مذهبی دانسته است. از سوی دیگر تنظیم کردن دوستیها و دشمنیها بر اساس رضای خدا، محکمترین دستگیره ایمان معرفی شده است که مؤمنان با تمسک به آن میتوانند و باید به تحکیم ایمان خود بپردازند.
خداوند نه تنها پیامبر رحمت را به ایجاد وحدت بین مؤمنان و مسلمانان مأمور ساخت، بلکه به او فرمان داد همه جوامع دینی اهلکتاب را نیز در سایه اعتقاد به خداوند، به وحدت بامسلمانان فرابخواند. به راستی چگونه میتوان خود را پیرو سنت پیامبر دانست و به تفرقهافکنی در میان امت اسلامی پرداخت؟ رسول اعظم (صلیاللهعلیهوآله) بیشتر عمر خود را برای وحدت میان امت اسلامی صرف کرد. پس چگونه در اوضاع حساس کنونی که امت اسلامی به وحدت نیاز مبرم دارد، بر خلاف روش آن اولیای الهی و اصرار بر اشتباهات برخی از بزرگان توانسته است از طرح و نشر اندیشههای وحدتآفرین، بر اساس حق و منطبق بر سنت نبوی و علوی سر برتافته و برای برنامهریزی، رویکرد و رهیافت عملی تحقق آن مانعتراشی کند؟
۳ـ اصل تعاون و همکاری
یکی از سنتهای نبوی در جامعهسازی اسلامی، بسط و گسترش اصل تعاون و همکاری اعضای آن با یکدیگر است. از دیدگاه اسلام افراد جامعه اسلامی عضو یک پیکرند که در شادی و غم یکدیگر شریک میباشند؛ آنان باید دست به دست هم بدهند تا با همکاری و تعاون، مشکلات را حل کنند. البته باید این همکاریها بر محور «بِرّ = نیکوکاری و تقوا» باشد نه بر محور «اثم = گناه و تجاوز»؛ یعنی باید تنها مصلحت جامعه اسلامی و رضایت خداوند را در نظر گرفت. خداوند از یک سو همگان را به تعاون و مشارکت در کارهای خیر و تقوا و عدم همکاری در گناه و تجاوز فراخوانده است: «وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الإْثْمِ وَ الْعُدْوانِ…». و از سوی دیگر، از سستی برخی مسلمانان در باز گرفتن حقوق محرومان انتقاد کرده و آنان را مورد عتاب قرار داده است که: «شما را چه شده است که در راه خدا و (گرفتن حقوق) مردان و زنان و کودکان مستضعف کارزار نمیکنید؟» شیوه و راههای تعاون را نیز پیش رو نهاده است تا هیچ کس نتواند با بهانهجویی از این مسئولیت بزرگ اجتماعی بگریزد: سلام کردن به هر مؤمن به هنگام ملاقات و سلام دیگران را به نیکی جواب دادن حتی در حال نماز، حضور فعال در اجتماعات مذهبی همچون نماز جماعت و جمعه، پرداختن زکات، متعهد بودن نسبت به خویشاوندان و همسایگان از هر ملت و مذهب، خیرخواهی و ابراز خالصانهترین آرزوهای نیک قلبی و درخواست مغفرت و آمرزش از خداوند متعال برای برادران مؤمن نمونه و مصادیقی از همدلی، تعاون و همیاری در میان امت اسلامی است. برای نمونه، به یک سنت نبوی در مورد حق همسایه اشاره میگردد: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: آیا میدانید که حق همسایه چیست؟ عرض کردند: خیر! فرمود: اگر از تو کمک خواست به کمک او بشتابی، اگر قرض خواست به او بدهی، اگر فقیر شد به او کمک برسانی و اگر به مصیبتی دچار شد به او تسلیت بدهی، اگر خیری نصیب او شد به او تبریک بگویی، اگر مریض شد به عیادت او بروی و اگر مُرد بر تشییع جنازهاش حاضر شوی، ساختمانت را در مقابل خانه او چنان بلند نسازی که جلوی هوا را بگیرد مگر به اجازه او! وقتی که میوه خریدی برای او نیز هدیه ببری و اگر نمیتوانی، میوه را مخفیانه به منزل ببر و فرزندت را با میوه بیرون میاور که فرزند او را به خشم در آورد و همسایه را با بوی غذای دیگ خود آزار مرسان مگر آن که برای او نیز سهمیهای بفرستی.»
در سیره نبوی آمده است که: «روزی برای پیامبر هدیهای آوردند و نزد ایشان چند نفر نشسته بودند. فرمود: شما نیز در این هدیه، شریک من هستید!». (شهید ثانی، ۱۴۰۷، ص ۱۱۴) اکنون پرسش قابلتأمل این است که سخن نبوی پیشگفته ویژه همسایگان یک محله، یک شهر و یک کشور اسلامی است، یا در جامعهسازی اسلامی، کشورهای اسلامی نیز نسبت به کشورهای همسایه مسلمان خود چنین وظایفی بر عهده دارند؟ چرا ما همواره به احکام اسلام با چشم فردگرایانه مینگریم و آنها را در سطح کلان در نظر نمیگیریم؟ مگر امت اسلامی، امتی واحد و یگانه نیست؟ آیا تعهد در برابر تکتک افراد این امت در هر کشور و از هر نژاد و زبان و رنگ و همبستگی، یاری و دفاع از یکدیگر، از وظایف همه کشورهای مسلمان نیست؟ به نظر میرسد، سران دولتها و مجالس کشورهای اسلامی، در موارد بالا، مسئولیتهای اساسی دارند و عالمان و اندیشمندان دلسوز امت در بازکردن باب گفتوگو و مباحثات علمی مستقیم و رو در روی مذاهب اسلامی، وظیفهای خطیر بر دوش دارند؛ زیرا اجازه برگزاری مراسم دینی پیروان ادیان دیگر در مسجد نبوی و بحث و مناظره برای روشن شدن حق با آنان، از سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود.
۴ـ اصل توسعه و بهسازی اقتصادی با احسان و نیکوکاری و مبارزه با فقر
بهسازی وضعیت عمومی افراد جامعه، محرومیتزدایی، مبارزه با فقر و رسیدگی به ضعفا و ایتام و زیردستان از طریق برنامهریزیهای کلان، تدوین و اجرای قوانینِ توزیع عادلانه ثروت، همراه با توجه به نیازمندیها و برآوردن آنها با انفاق در راه خدا از آنچه خداوند روزی کرده، اعطای وام و مهلت دادن برای ادای آن، احسان و نیکوکاری و پرداختن صدقه به محرومان نه از سر ترحم و همراه با منّت و اذیت و فخرفروشی، بلکه از سر ذیحق و شریک دانستن فقیران در ثروت خود، یکی از تلاشها و اقدامات اساسی نبیمکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در جامعهسازی دینی بود که باید هم اکنون نیز در درون کشورهای اسلامی و جامعهسازی بزرگ امت اسلامی مد نظر قرار گیرد.
۵ـ اصل مسئولیت نظارت همگانی یا امر به معروف و نهیازمنکر
پیافکندن نظارت همگانی، توصیه متقابل مسلمانان به حق و صبر و امر به معروف و نهی از منکر و کنار نهادن رخوت، سستی و بیتفاوتی نسبت به امور اجتماعی که آثار نیک و بد آن همه را در بر خواهد گرفت، یکی از اصول سنت نبوی در جامعهسازی دینی است. از دیدگاه قرآن کریم، جامعه اسلامی آنگاه بهترین جامعه و مردم آن برترینِ امتها است که امر به معروف و نهی از منکر در آن اجرا شود: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ… ، دستیابی به جایگاه «امت برتر و ممتاز» زمانی ممکن است که دعوت به سوی نیکیها و مبارزه با کژیها فراموش نشود و گرنه در آن زمان که این دو وظیفه فراموش شد، نه مسلمانان بهترین امت هستند و نه برای جامعه بشریت سودمند خواهند بود.
در سیره نبوی نیز، در امر به معروف و تذکر به افراد، حفظ احترام و ادب، پرهیز از سخنان تنفربرانگیز، بردباری، حیا، صداقت، تواضع، تعادل، نرمی سخن و کوتاهی صدا، احترام بزرگترها و ترحم نسبت به کوچکترها رعایت میشد و از هتک حریم و بازگفتن و تکرار لغزشهای افراد، اجتناب میگردید. ما نیز باید همچون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) باشیم که: «همواره تبسم بر لب داشت، اخلاقش نرم و همنشینیاش آرام بود، نه خشن بود و نه سختگیر و نه فحاش و نه عیبجو و نه متملق و از آنچه که نمیپسندید، تغافل میکرد و هیچ کس از او ناامید نبود.» بر اساس این، ما پیروان راه آن حضرت، نباید به بهانه امر به معروف و مبارزه با منکر، به جان هم بیفتیم و موجبات دلگیری، اختلاف، آزار و زد و خورد با یکدیگر را فراهم کنیم؛ زیرا برابر فرموده پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شبیهترین مردم از حیث صفات اخلاقی به آن حضرت کسی است که دارای اخلاقی زیباتر، نرمی و ملایمت افزونتر، نسبت به خویشاوندانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینیاش مهربانتر، نسبت به حق صبورتر و دارای کنترل خشم و بخشش و انصاف بیشتری باشد. اگر نیک تأمل کنیم اکنون غیرت دینی امت اسلامی و رسالت همه افراد آن، در بعد داخلی، در اصلاحات درونی و برگزاری گفتوگوهای سازنده برای ایجاد وحدت در میان امت ظاهر میشود و در بعد خارجی، در ایستادگی و مبارزه علمی و عملی با بزرگترین هجوم و قتل عام فرهنگی غرب تجلی مییابد.
۶ـ اصل مبارزه با هرگونه فساد اخلاقی، مالی، اداری و سیاسی
خداوند، به هیچ وجه فساد را برنمیتابد و جامعه اسلامی را بدون فساد میخواهد؛ به همین جهت، در آیات بسیاری از کتاب آسمانی خود، آدمیان را از ارتکاب هرگونه فساد نهی میکند. مرحوم شیخ طبرسی در ذیل آیه «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ» میفرماید: «منظور از فساد در زمین، اضرار و زیان رساندن به مردم است و برخی به معنای کشتار و قتل مؤمنان و ظلم و گناه نیز تفسیر کردهاند.». مرحوم شیخ طوسی در تبیان میفرماید: «فساد عبارت است از هر چیزی که از اعتدال و استقامت خارج شده باشد.» فخر رازی فساد را «خروج شیء از قابلیت انتفاع» و نقیض آن را «صلاح» دانسته است و از ابن عباس نقل میکند که یکی از معانی فساد در زمین «آشکار کردن گناهان و تظاهر بر گناه و معصیت علنی» است. به این ترتیب، منظور از فساد در زمین، هرگونه خروج از اعتدال، غیرقابل انتفاع ساختن و زیان رساندن به دیگران و به اختصار، هر کاری است که خدا از آن نهی کرده باشد؛ بنابر این مطلق گناه و معصیت، فساد و افساد در زمین محسوب میشود. به همین جهت، مبارزه و جلوگیری از قتل و آدمکشی، فتنه، دزدی، رباخواری، قطع رحم، نابود ساختن زراعت و نسل و از میان برداشتن انواع تباهی و نادرستی در محیط اجتماعی لازم و واجب دانسته شده و ترویج خوبی و نیکی اجتماعی از همگان درخواست شده است.
۷ـ اصل ساماندهی و بسامان نمودن امور
در سیره و سنت نبوی در امر جامعهسازی، هرگز امور مختلف مردم به حال خود رها نمیشد و آن حضرت تحت عنوان تکیه بر مشیت و اراده الهی یا به اسم توکل و برخورداری از رحمت خداوند، شانه از مسئولیت حل مسائل و مشکلات مردم خالی نمیکرد، بلکه با چارهاندیشی، طرح و برنامه اجرایی و ساماندهی امکانات، در جهت به سامان کردن مسائل، اقدام میکرد. بازسازی و توسعه مسجد نبوی در زمان پیامبر(ص) در پی افزایش مسلمانان و فرمان آن حضرت برای اختصاص یافتن یک در به زنان به منظور جلوگیری از اختلاط زن و مرد و نهی از تشبه زن و مرد به یکدیگر، نمونههای بسیار روشن از اقدامات عملی آن حضرت است. همچنین تأکید بر مشورت کردن پیش از تصمیمگیری برای حل امور، عاقبتنگری به هنگام تصمیمگیری، ترویج فرهنگ مدارا با همدیگر، اصلاح رفتار افراد با مردم بر اساس این معیار که «هرگونه دوست دارید دیگران با شما رفتار کنند، شما با آنان رفتار کنید»، قدرتنمایی و ظاهرآرایی در برابر دشمن و عدم انفعال در برابر تهدیدات و خشونت دشمن، نمونههای دیگری است که باید دلسوزان امت اسلامی را به چارهجویی برای حل مشکلات جامعه بزرگ اسلامی رهنمون شود و عزّت پیشین این امت بزرگ را زنده گرداند.
جمعبندی و نتیجهگیری
بدون تردید، بر اساس وعده خداوند در قرآن کریم جامعه بشری، به سوی بسط و گسترش روزافزون اسلام و تحقق اراده الهی مبنی بر حاکمیت مطلق ارزشهای الهی در حرکت است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: «کاوش عمیق در احوال کائنات نشان میدهد که انسان به عنوان جزیی از کائنات در آینده به غایات و کمال خود خواهد رسید و این همان ظهور و استقرار اسلام در دنیا و به دست گرفتن مدیریت کامل مجتمع انسانی و استقرار اسلام در جهان است که خداوند وعده تحقق آن را در قرآن کریم داده است.» استاد شهید مطهری نیز میفرماید: «جامعهها و تمدنها و فرهنگها به سوی یگانه شدن، متحدالشکل شدن و در نهایت امر در یکدیگر ادغام شدن سیر میکنند و آینده جوامع انسانی جامعه جهانی واحد تکامل یافتهای است که در آن همه ارزشهای امکانی انسانیت به فعلیت میرسد و انسان به کمال حقیقی و سعادت واقعی خود و بالاخره به انسانیت اصیل خود خواهد رسید.» بر اساس مطالب پیشگفته، برای محقق ساختن وعده الهی مبنی بر حاکمیت ارزشهای اسلامی بر جهان و تشکیل امت یگانه اسلامی، باید همه مذاهب اسلامی در پرتو نور قرآن و بر اساس سیره و سنت نبوی اصیل و با مدنظر قرار دادن اصول جامعهسازی نبوی، برنامهریزی کنند و گام بردارند تا زمینه برپایی جامعه نمونه جهانی به رهبری مهدی موعود(عج) از اهلبیت مطهر آن حضرت(ص) فراهم آید.