پایگاه بصیرت،سرویس سیاسی/ مفهوم اعتدال و حدود و ثغور آن در فرهنگ اسلامی و ادبیات امام عظیمالشأن و رهبر معظم انقلاب مشخص و تعریف شده است. اما آنچه باعث شد تا این مفهوم مورد توجه و کاوش قرار گیرد، طرح آن به عنوان یکی از ارکان رویکردی ریاست جمهوری یازدهم و برداشت های مختلفی است که از سوی برخی از افراد و جریانات سیاسی پیرامون آن صورت گرفته است. با این وجود، مساله اصلی این مقاله چیستی اعتدال و مرز گفتمانی آن است.
اشاره
اختصاصی سایت بصیرت/اعتدال همواره به عنوان مفهومی ارزشی مورد توجه بوده و اهمیت ویژهای در فلسفه، اخلاق، سیاست، اقتصاد داشته است، به گونهای که محور فلسفه سیاسی ارسطو و افلاطون بوده و در فرهنگ اسلامی نیز اعتدال در همه رفتارها، گفتارها و اندیشهها اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی و...ارزش محوری داشته و هرگونه افراط و تفریط را مذموم دانسته و از جامعه اسلامی به دلیل برخورداری از این ویژگی به عنوان امت وسط یاد شده است. بر همین اساس مفهوم اعتدال یکی از کلید واژههایی است که از اجزاء و عناصر اصلی هویت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بوده، و همواره از سوی امام راحل و مقام معظم رهبری مورد توجه واقع شده و دولتها، جریانات سیاسی و فکری و جامعه به رعایت آن فرا خوانده شده است.
1. اهمیت و ضرورت
طرح این موضوع و شفاف سازی آن از چند جهت اهمیت و ارزش بررسی و تشریح دارد.
1-1. اگرچه ریشه و خاستگاه اصلی مفهوم اعتدال را میتوان در فرهنگ و مبانی اسلامی جستجو کرد اما در یک سال اخیر برداشت های مختلفی از آن در فضای جامعه مطرح شده که این نگرانی را ایجاد کرده است که قرائتی از اعتدال در قالب گفتمان برتر خودنماییکند که با آموزههای دینی و مکتب سیاسی حضرت امام خمینی(ره) در تعارض باشد.
2-1. دشواری خط و مرز اعتدال از یک سو و برداشت های مختلف و بعضاً ناقص و منحرف از این واژهایجاب می نماید تا معیار شناخت درست این مفهوم مورد کاوش و بررسی قرار گیرد.
3-1. انحراف از اعتدال چه از حیث راست روی و چه از لحاظ چپ روی آثار و پیامدهایی به دنبال دارد که میتواند افزون بر عدم دسترسی و دستیابی به اهداف آرمانی، انحطاط و سقوط جامعه را در پی داشته باشد.
4-1. سابقه و تجربه نه چندان خوشایند جامعه از رایج شدن مفاهیمی از این دست(مانند جامعه مدنی، تساهل و مدارا، آزادی، توسعه سیاسی، اصلاحات و...) بدون آنکه تعریفی جامع و مانع ارائه و مرزهای مفهومی و نظری آن شفاف سازی شود و همچنین نسبت آن به سایر عناصر گفتمان انقلاب اسلامی و مکتب امام خمینی(ره) به عنوان معمار اصلی انقلاب مشخص گردد، این نگرانی را ایجاد کرده است که مفهوم اعتدال با چه گفتمانی مطرح شده و نسبت آن با دقایق گفتمانی انقلاب چیست.
2. تعریف اعتدال
فرهنگ لغتهای فارسی مانند فرهنگ معین، دهخدا و عمید اعتدال را به میانه روی، میانهحال شدن و حد میانه تعریف کردهاند. اعتدال در فرهنگ اسلامی در معانی اصطلاحی گوناگونی به کار رفته که با معنای لغوی آن دارای تقارب است. با این حال اعتدال در ادبیات اسلامی ریشه در واژههای عِدل و عَدل دارد. بنابراین دستیابی به معنای اعتدال مستلزم نسبتسنجی آن با معنای عدل است
الف- اعتدال با منشأ لغویِ عِدل به معنای توازن و کردار متوازن است. در این معنا اعتدال ناظر به خصلت رفتاری انسانهاست و در مقابل «افراط» و «تفریط» می باشد.
ب- اعتدال با منشأ لغویِ عَدل به معنای قرار دادن هر چیز در جای مناسب خودش است و در مقابل «ظلم» قرار دارد.
3. ویژگیهای اعتدال
1-3. ویژگیهای سلبی:
1-3-1. نبود افراط:
2-3-1. نبود تفریط:
2-3. ویژگیهای ایجابی:
1-3-1. انصاف
2-3-1. توازن:
4. معیارهای سنجش اعتدال
1-4. اسلام ناب
2-4. ولایت
3-4. ولی فقیه و رهبری
4-4. مکتب سیاسی امام خمینی(ره)
5-4. قانون
6-4. حق و حقیقت
5. نسبتسنجی اعتدال با سایر مفاهیم
1-5. نسبت اعتدال و محافظه کاری:
در گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری اعتدال، محافظه کاری نیست و اصولاً هر نوع محافظه کاری از سوی این بزرگواران مردود شناخته می شود. به گونهایکه مقام معظم رهبری محافظه کاری را قتلگاه انقلاب دانسته اند.(9/12/1379)
2-5. نسبت اعتدال با مصلحت اندیشی:
رفتار اعتدالی در تعارض با مصلحت اندیشی نیست. به تعبیر مقام معظم رهبری «مصلحتانديشى بد، منفى و ضدّارزش نيست. البته از نظر معظم له مصلحت انديشیهای شخصی یا گروهی نمیتواند تعيين كننده ی راه و جهتگيریها باشد. اصولاً به اعتقاد ایشان مصلحت در مقابل حقیقت نیست بلکه با حقیقت است.
3-5. نسبت اعتدال با اصولگرا بودن:
اصولگرایی جزو اعتدال است. اعتدال بدون اصول وارد وادی افراط یا تفریط می شود. اصولگرایی که در این جا مطرح شده، مهمترین شاخصاش، ایمان و «هویت اسلامی و انقلاب» است بنابراین، اعتدال در گفتمان امام و مقام معظم رهبری در چارچوب شاخصهای اصولگرایی و حفظ ارزشهای انقلاب و بسط آن معنا مییابد و بر اهداف و آرمانها پافشاری میکند و عدول از آن را به هیچ وجه جایز نمی داند.
4-5. نسبت اعتدال با اصلاحات:
اعتدال در عین حال که اصلاحات ساختار شکنانه را نفی میکند، اصلاحات حقیقی را نصب العین خود قرار می دهد. چنانچه رهبر معظم انقلاب می فرمایند:«اصلاحات حقیقی با ساختارشكنی و مبارزه با "قانون اساسی و اسلام" كاملاً مخالف و متفاوت است.» (29/3/1385(
5-5. نسبت اعتدال با انقلابیگری:
برخی سعی دارند اعتدال را در مقابل انقلابیگری قرار دهند. این در حالی است که امام راحل و مقام معظم رهبری با تعریفیکه از انقلابی بودن دارند هیچ گونه تعارضی با اعتدال نمی بینند. تعریف انقلابیگری در گفتمان امام (ره) و رهبری موید این نکته است که اعتدال چه به معنای هر چیزی در جای خود و چه به معنایتعادل و توازن در دل انقلاب گری ملحوظ است. چنانچه می فرمایند: «انقلابی اهل سازش نیست، بیتفاوت نسبت به مسایل نمی باشد اهل عمل و تسویف و ارزشمدار است و دارای شور و حماسه است.»
6-5. نسبت اعتدال با آرمانگرایی:
در گفتمان امام و رهبری آرمان گرایی از جایگا ویژهای برخوردار است اما در عین حال به اعتقاد آنها، آرمان گراییکه واقعیت ها را نادیده میگیرد، از جاده اعتدال خارج شده است. به عبارتی در گفتمان اعتدال از منظر امام و رهبری آرمان گرایی در مقابل واقع گرایی قرار ندارد.
7-5. نسبت اعتدال با واقعگرایی:
از نظر رهبر معظم انقلاب واقعگرایی نیز میتواند از جاده اعتدال خارج شود. یکی از این موارد نادیده انگاشتن آرمان ها است. یعنی واقعگرایی بدون آرمان نوعی انحراف از اعتدال است.
بنابراین، اعتدال در ساحت سیاست توجه همزمان به آرمانگرایی و واقع بینی است یعنی اینکه بتوان بین اصول قانون اساسی و تعالیم آسمانی امام راحل(ره) و واقعیتهاییکه نظام سلطه بر فضای سیاسی جهان تحمیل کرده است، نقطهای را یافت که در ضمن نیل به آن اهداف عالی، از تسلیم و انفعال در برابر قدرتهای جهانی بر حذر بود.
8-5. نسبت اعتدال با گفتمان مقاومت:
در نگاه رهبر معظم انقلاب اعتدال گرایی نافیگفتمان مقاومت نیست. زیرا رهبر انقلاب استقامت در راه درست را راه خدا میدانند.
نکته اساسی در رابطه بین اعتدال و مقاومت، تفاوت اهداف و مبانی با روشها و ابزارها است. مفهوم مقاومت در منظومه فكری آيتالله خامنهای به اهداف و مبانی اختصاص يافته است كه دارای ارزشی الهی میباشند و در برگيرنده ابزارها و روشها كه امكان بروز خطا و آسيب در آن وجود دارد، نمیباشد. چراكه روشها از قابليت اصلاح و تكامل برخوردار هستند و از طريق آزمون و خطا میتوان به مدل بهينهتری دست پيدا كرد.
9-5. نسبت اعتدال و استکبار ستیزی و حمایت از مظلوم:
در گفتمان و سیره سیاسی امام و رهبری هیچگاه بین اعتدال و استکبارستیزیتعارضی دیده نشد. در واقع همانطور که عنصر مقاومت و ایستادگی در برابر زیاده خواهیها، اعتدال به معنای هر چیز را در جای خود گذاشتن را نفی نمیکند، راهبرد استکبارستیزی نیز به مثابه اشداء علی الکفار جزء واقعیت های عدالت ورزی است.
10-5. نسبت اعتدال و حق و تکلیف:
یکی از افراط و تفریط هاییکه برخی از افراد دچارش شده اند در بحث حق و تکلیف است؛ برخی با بزرگنمایی حق، تکلیف را نادیده گرفته و امری سنتی معرفی میکنند. و برخی دیگر با تاکید بر تکلیف، حق را نفی میکنند درحالیکه در گفتمان مقام معظم رهبری بین حق و تکلیف توازن و تعادل وجود دارد و اساساً حق مندرج در تکلیف است.
11-5. نسبت اعتدال و حقوق زن:
در مورد حقوق زن نیز مشاهد می شود که برخی در دامن فمینیسم افتاده و راه افراط در این مورد را پیش گرفته اند و برخی نیز نسبت به حقوق زن اعتنایی ندارند. اما در گفتمان امام و رهبری حقوق زن براساس مبانی اسلام متوازن و متعالی است.
12-5. نسبت اعتدال با نحوه تعامل با مخالف:
در گفتمان امام و رهبری حتی با مخالف نیز باید از جاده اعتدال خارج نشد. در همین چارچوب رهبر معظم انقلاب معتقدند باید اصل را بر جذب حداکثری و دفع حداقلیگذاشت.
13-5. توازن معنويت، عقلانيت و عدالت؛
یکی از آفات دولت ها عدم برقراری اعتدال و توازن در سه اصل معنويت، عقلانيت و عدالت است. با توجه به آثار زیانباری که این موضوع از گذشته داشته و در آینده نیز متصور است، رهبر معظم انقلاب تبیین مبسوطی در این خصوص داشتهاند. حضرت آيتاللهخامنهاي(مدظلهالعالی) در بيست و دومين سالگرد رحلت حضرت امام(ره) به شرح مولفههاي بنيادين تفکر سياسي امام(ره) پرداخته و به سه شاخصه معنويت، عقلانيت و عدالت به عنوان ارکان انديشه سياسي ايشان اشاره داشتند. از نگاه معظم له «مكتب امام يك بستهي كامل است، يك مجموعه است، داراي ابعادي است؛ اين ابعاد را بايد با هم ديد، با هم ملاحظه كرد. دو بُعد اصلي در مكتب امام بزرگوار ما، بُعد معنويت و بُعد عقلانيت است. بعد سومي هم وجود دارد و آن، بعد عدالت است.»(14/3/1390)
14-5. تکلیف و نتیجه؛
میتوان اعتدال را در ترابط بین تکلیف و نتیجه نیز جستجو کرد. در آموزههای دین اسلام و به تبع آن در منظومه فکری امام و مقام معظم رهبری انجام تکلیف بدون نتیجه و یا نظرداشت نتیجه صرف از انجام تکلیف مردود شمرده شده و پیوستگی این دو مورد تاکید قرار گرفته است. از مجموعه این مباحث میتوان نتیجه گرفت که اعتدال در گفتمان امام و رهبری مجموع مولفههایی است که به صورت منطقی و مبتنی بر اصول اسلام ناب دارای ماهیت متوازن و متعادل است و وقتیکه هر چیز در جای خود قرار گرفته باشد، اعتدال صورت واقعی به خود میگیرد.