پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ مروري بر صفحه تاريخ زندگاني سياسي - اجتماعي بشر؛ نشانگر درسها و عبرتهايي است که توجه به آن ميتواند مسير امروز ما را در حرکت به سمت تعالي و توسعه همواره نمايد. يکي از سرفصلهاي قابل درس آموزي و عبرت گيري فراز و نشيبها و تغيير جهتهايي است که افراد و مجموعه ها و گروههاي مختلف در مواجهه با حوادث از خود نشان دادهاند. تغييراتي که از استحاله و دگرگوني درون ناشي از ضعفها و ناتوانيهاي داخلي آنان حکايت دارد.
اين حقيقت از جمله دغدغههاي رهبر معظم انقلاب اسلامي است که بارها در سخنانشان به آن اشاره کردهاند. آخرين بار معظم له در ديدار رئيس، مديران، پژوهشگران و محققان جهاد دانشگاهي(19/3/93)، به شکل گيري اين مجموعه براساس تفکر انقلابي اشاره کردند و گفتند: «بايد جهتگيري و مسير انقلابي جهاد دانشگاهي حفظ شود و نبايد گذاشت اين مرکز مهم علمي گرفتار آسيبهاي ناشي از پيچ و خم هاي سياسي و "چپرويها" و "راست رويهاي" غلط عرصه سياسي شود.»
رهبر انقلاب اسلامي يکي از آسيبهاي فراز و فرودهاي محيط هاي سياسي را دگرديسي برخي افراد دانستند و افزودند: «افرادي که روزي با انگيزههاي تند انقلابي حرکت ميکردند، اکنون ديدگاههاي آنها ۱۸۰ درجه تغيير کرده و حتي بينات انقلاب اسلامي براي آنها نامفهوم است. بايد مراقب بود، اين خصوصيات به مجموعه جهاد دانشگاهي راه پيدا نکند.»
به واقع مبتي بر نظر معظم له يکي از دلايل عمده اين چرخشهاي 180 درجهاي را بايد در افراطيگريهايي دانست که در قالب چپرويها و راسترويهاي سياسي ظهور و بروز پيدا ميکند.
شايد در اين ميان مروري بر يک نمونه تاريخي از مجموعههايي انقلابي که به تدريج دچار استحاله و گردش 180 درجهاي شد مفيدفايده باشد که بدون شک موردنظر رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز بوده است.
دفتر تحکيم وحدت از جمله مجموعههايي است که تنها عملکرد آن در مواجهه با مراسم 13 آبان ماه (روز مبارزه با استکبار جهاني) ميتواند نمونهاي از چپرويها و چرخشهاي 180 درجهاي باشد.
تسخير لانه جاسوسي
بيش از به سه دهه از اقدام انقلابي دانشجويان مسلمان در تسخير سفارتخانه آمريكا در تهران - كه معلوم گرديد مركز جاسوسي آن كشور در ايران بوده است - ميگذرد. دانشجويان -كه بعدها براي اثبات استقلال خود از گروههاي سياسي و پيروي بيچون و چرا از امام، عنوان «دانشجويان مسلمانپيرو خط امام» را براي خود برگزيدند - اغلب از اعضاي انجمنهاي اسلامي دانشگاههاي تهران بودند كه در روز 13 آبانماه سال 1358 به سفارتخانه آمريكا يورش برده و توانستند آن مجموعه را به تسخير خويش درآورند. اين اقدام هرچند با هماهنگي اوليه با حضرت امام صورت نپذيرفته بود وليكن با بخشهايي از بيانات امام در آستانه روز دانشآموز همان سال همخوان بود. ايشان فرموده بودند: «بر دانشآموزان، دانشگاهيان، محصلين علوم دينيه است که با قدرت تمام حملات خود را عليه آمريکا و اسرائيل گسترش داده تا آمريکا را وادار به استرداد اين شاه مخلوع جنايتکار نمايند.»
بلافاصله بعد از تسخير لانه جاسوسي خبر آن به اطلاع حضرت امام در قم رسيد و ايشان با حمايت از اين اقدام به دانشجويان خبر دادند كه "خوب جايي را گرفتيد، آن را محكم نگه داريد!".
با استقرار دانشجويان در سفارتخانه اسناد و مدارک مهم محرمانهاي بدست آمد که خبر از توطئه هاي متعددي در اين بظاهر سفارتخانه ميداد. با بررسي اسناد و مدارک باقي مانده مشخص گرديده که اين پايگاه جاسوسي امريکا براي براندازي نظام نوپاي انقلاب اسلامي برنامه ريزي ميکرده و در اين زمينه اقدامات متعددي از جمله طراحي کودتاهاي مختلف, حمايت از جزيانهاي معاند، حمايت مالي از افراد و جريانهاي ضد انقلاب و نفوذ در صفوف انقلابيون و ... را برعهده داشته است. دانشجويان با تلاشهاي شبانه روزي خود توانستند بخشي از اين اسناد و مدارک را تنظيم و تدوين نمايند که در مجموعه چندي جلدي منتشر گرديد.
عدم استرداد شاه توسط و بلوکه کردن اموال ايران و ديگر تهديدات امريکا از يک سو و از سويي ديگر حمايت ملت و امام از اين اقدام دانشجويان و بدست آمدن اسناد محرمانه مبني بر دخالتهاي متعدد سفارتخانه امريکا در بحرانهاي مختلف بعد از پيروزي انقلاب اسلامي موجب گرديد که ماجراي تصرف جاسوسخانه و اسارت جاسوسان امريکايي تا 444 روز تداوم يابد و به يکي از بزرگترين رسواييهاي حيات سياسي امريکا در قرن بيستم مبدل گردد.
دفتر تحکيم وحدت و مراسم بزرگداشت 13 آبان
از آن روز به بعد بزرگداشت 13 آبان به نماد استکبارستيزي جنبش دانشجويي در دستور کار فعاليتهاي تشکلهاي دانشجويي قرار گرفت. در اين ميان انجمنهاي اسلامي دانشجويان که تحت عنوان "دفتر تحکيم وحدت" فعاليت مينمودند به عنوان مهمترين تشکل دانشجويي در دهه 60، خود را ميراثدار اقدام "دانشجويان پيرو خط امام" دانسته و سردمدار برگزاري اين مراسم طي اين سالها بود.
اختلاف نظر دفتر تحکيم با شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي در چگونگي برگزاري مراسم بزرگداشت روز 13 آبان, در سال 1370, که ريشه آن در اختلافات جناحهاي سياسي کشور در اين ايام داشت, موجب گرديد که در آن سال دفتر تحکيم وحدت از مراسم راهپيمايي عمومي روز 13 آبان که متولي برگزاري آن شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي بود جدا گرديده و مراسم جداگانه اي را در روزي ديگر برگزار نمايد.
در اين اختلافات دفتر تحکيم وحدت مديريت شوراي هماهنگي را به جرياني منسوب مينمود که آن را طرفدار امريکا دانسته و مدعي بود اين جريان شايستگي رهبري و برنامهريزي براي روز ملي مبارزه با استکبار جهاني را ندارد!؟ بلکه اين دفتر تحکيم است که به عنوان جريان پيشرو در مبارزه با امريکا بايد برگزارکننده اين مراسم باشد!
مراسم سالهاي ابتدايي دهه 70 با سخنراني اعضاي مجمع روحانيون مبارز چون آقايان محتشمي, هادي خامنهاي, کروبي, و ... توسط دفتر تحکيم برگزار شد. ادعاهاي تحکيم مبني بر پيشگامي در مبارزه با امريکا و متهم ��مودن ديگر جريانات سياسي و تشکلهاي دانشجويي به "گرايش به امريکا", از دفتر تحکيم تافته جدا بافتهاي ساخته بود که کسي را ياراي رقابت با آن در اعلام مواضع ضد استکباري نبود!
در همين ايام ادعاي ضد استکباري دفتر تحکيم تا بدانجا بود که طرح برخي نظرات در مورد ارتباط با امريکا توسط يکي از نمايندگان مجلس و يکي از اصحاب مطبوعات چنان خشم اعضاي تحکيم را به همراه داشت که شعارهاي متعددي در راهپيمايي 13 آبان آن دوران عليه اين افراد داده شد.
در مسير استحاله
با مرور زمان سايه استحاله و دگرديسي و نفوذ جريانهاي ليبرال بر اين تشکل دانشجويي سايه افکند و با گذر چيزي قريب به 4 سال, گفتمان حاکم بر اين تشکل تغيير نمود, به نحوي که نشانههاي تغيير هويت و استحاله خود را در مراسم بزرگداشت 13 آبان نشان داد.
مقاله مندرج در يکي از سايتهاي جريان استحاله شده دفتر تحکيم درباره اين تغيير تحول مينويسد: «در سالهاي اوايل دهه ۷۰، اندک اندک انجمنهاي اسلامي دانشجويان بويژه انجمن پليتکنيک به بازبيني در ديدگاههاي خود پرداخت و با آغاز نقد از وضع موجود و پرسشگري از باورهاي عمومي و فرهنگ مسلط، و به چالش کشيدن فضاي مسموم و ايدئولوژيک جامعه، به موضع منتقد حاکميت تغيير مکان دادند و از آن فاصله گرفتند.»[1]
اولين اقدام برخاسته از اين تغيير نگرش در ماجراي بزرگداشت 13 آبان، دعوت از شخصيتهايي براي سخنراني در اين مراسم بود که روزگاري خود از رهبران تسخير لانه جاسوسي بودند وليکن با تجديد نظر طلبي از راه رفته خود اظهار ندامت کرده و آن را اقدامي متعلق به دوران پرآشوب اول انقلاب ميدانستند. اين اتفاق در سال 1375 اتفاق افتاد.
اقدام دوم در سال 1376، بعد از روي کار آمدن دولت اصلاحات صورت گرفت و آن اين بود که حرکت نمادين "به آتش کشيدن پرچم امريکا" به بهانه اينکه اين اقدام در عرف بينالمللي بياحترامي به ملت امريکا محسوب ميشود, از مراسم بزرگداشت 13 آبان حذف گرديد!
اقدام سوم دفتر تحکيم در سال 1377، حذف کلي مراسم راهپيمايي 13 آبان و تبديل نمودن آن به تجمعي محدود در درون دانشگاه تهران بود. در سالهاي قبل از آن مراسم راهپيمايي 13 آبان دفتر تحکيم با تجمع دانشجويان در دانشگاه تهران آغاز ميشد و با راهپيمايي تا لانه جاسوسي و برگزاري سخنراني و قرائت قطعنامه در مقابل درب سفارتخانه به اتمام ميرسيد. در اين ايام افراد معلوم الحالي چون علي افشاري رهبران تحکيم را تشکيل ميدهند و ديگر از دانشجويان معتقد به خط امام وآرمانهاي ايشان در اين جمع خبري نيست.
اقدام نهايي, با توجه به مسير ترسيم شده امري قابل پيش بيني بود و آن تعطيل شدن مراسم بزرگداشت 13 آبان در سال 1378 توسط اين جريان دانشجويي مدعي بود. اقدامي که بايد آن را به عنوان نشانه آشکار استحاله کامل "تحکيم" از اهداف بيانگذاران آن دانست. اين اقدام نماد گسست کامل تشکل انجمنهاي اسلامي دانشجويان از اهداف نظام اسلامي بودند و دفتر تحکيم وحدت در چنين شرايطي به استقبال سال 1378 رفت, سالي که در آن حوادث تلخ کوي دانشگاه در 18 تيرماه بوقوع پيوست و نقش دفتر تحکيم وحدت در آن فتنه غير قابل انکار بود!؟
سياسي راد، عضو سابق شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت و يکي از ليدران پروسه دگرديسي تحکيم درباره وضعيت امروز تحکيم ميگويد: «امروز هيچ دانشجويي تصورش از دفتر تحكيم وحدت فاتحان لانه جاسوسي نيست و بسياري از فاتحان لانه جاسوسي نيز امروز موافق آن حركت خود نيستند.»[2]
چنين سير دگرگوني در مسير دفتر تحکيم وحدت تا بدانجا ادامه يافت که لاشه باقي مانده از اين مجموعه را به «دفتر تحكيم دموكراسي!» تبديل ساختند, مجموعهاي که ديگر در آن طرح شعار "استکبارستيزي" محلي از اعراب ندارد و خود را به ظاهر مدافع حقوق بشر و آزادي مبتني بر مباني غربي معرفي ميکند.
متاسفانه منسوبين به آن مجموعه در ماجرا فتنه 88 نيز جزو قلم بدستاني بودند که در سايتهاي اپوزيسيون خارج از کشور که توسط دستگاههاي امنيتي غرب هدايت و حمايت ميشدند به قلم فرسايي عليه انقلاب اسلامي و آرمانهاي ملت مشغول شدند.
مرور اجمالي مذکور بر سير استحاله دفتر تحکيم وحدت ميتواند داستان عبرتآموزي براي ديگر جريانهاي سياسي باشد و از سويي ديگر ملاک "استکبار ستيزي" را ميتوان معيار و شاخص آشکار و دقيقي براي سنجش صحت و سلامت وضعيت جريانهاي سياسي دانست که هنوز نسبت به آرمانهاي انقلاب و آراء و نظرات حضرت امام(ره) پايبندند.
و در آخر فراموش نکنيم که بيان دقيق رهبر معظم انقلاب اسلامي، هشداري جدي به همه مجموعههاي انقلابي است که بايد براي جلوگيري از استحاله و دگرديسي تدريجي چاره انديشيده و از خود مراقبت نمايند.