علی اکبری ستون سرمقاله روزنامه کیهان را به مطلبی با عنوان«این شیر فقط عربده میکشد!»چاپ شده در ستون یادداشت روز خود اختصاص داد:
چند سالی است که روسای جمهور و دیگر سیاستمداران رژیم «ایالات متحده آمریکا»- که ظاهرا با توجه به اخبار منتشره در خصوص حرکت استقلالطلبانه برخی از این ایالات تا چند سال دیگر نقشه آن تغییر خواهد کرد و احتمالا نامی غیر از ایالات متحده را بر خود خواهد نهاد- مرتب بر این عبارت تاکید میکنند که: «همه گزینهها روی میز است.» عبارتی که اکنون به یک فکاهی تبدیل شده و بیشتر ابزار خنده ایرانیان را فراهم میکند تا این که باعث رعب و وحشت شود. عبارتی که با هر بار تکرار آن، این کلام حضرت روحالله در نظرها و یادها زنده میشود که: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.» اگر زمانی طرف آمریکایی با تکبر و تفاخر و غره بر توانایی خود این سخن را بلوف سیاسی معرفی میکرد، اینک اما این سخنی نیست که فقط از اردوگاه مخالفان آمریکا شنیده شود؛ بلکه بیش از آن، این اظهار عجز و ناتوانی در سخن دولتمردان این دولت به اصطلاح ابرقدرت! نیز به گوش میرسد.
اوباما ضمن اظهار ناتوانی در متوقف ساختن پیشرفت هستهای ایران اظهار داشته است: «اگر گزینهای وجود داشت که این امکان را به وجود بیاوریم که تک تک پیچ و مهرههای برنامه هستهای آنها را حذف کنیم و احتمال داشتن برنامه هستهای ایران را کلا از بین ببریم تا در نتیجه قابلیتهای نظامی آن را هم نداشته باشند، آن را انتخاب میکردم.» و شما این عبارت را این گونه بخوانید که: در مقابل پیشرفتهای هستهای ایران، هیچ غلطی نمیتوانم بکنماوباما در خصوص بحران سوریه با اشاره به اخبار منتشره درباره استفاده دولت این کشور از سلاحهای شیمیایی، اظهار داشته بود که: «سوریه خطوط قرمز را درنوردیده و آمریکا چارهای جز استفاده از زور و نیروی نظامی برای مقابله با دولت بشار اسد ندارد.» و از تعیین ساعت شروع حمله نیز مطالبی را بر زبان راند. البته همین ایشان بعد از تشری که از جانب متحدان سوریه و به طور خاص ایران دریافت کرد، چاره را در این دید که نطق قبلی خود را فراموش کرده و بر استفاده از ابزار سیاسی برای حل بحران سوریه تاکید ورزد. و البته یک خبر موثق که از سوی برخی رسانههای آمریکایی فاش شده است حکایت از آن دارد که اوباما برای خروج محترمانه از بنبستی که خود با تهدیدهای توخالی درباره حمله نظامی به سوریه پدید آورده بود، دست به دامان پوتین، رئیسجمهور روسیه شده بود تا با پیش کشیدن طرح انهدام سلاحهای شیمیایی سوریه به غائله خاتمه دهد. به عبارت دیگر باز هم غلط بیجایی کرده و به غلط کردن افتاده بود.
«جان کری» وزیر خارجه آمریکا به توان محدود آمریکا برای پیشبرد مذاکرات سازش بین فلسطینیان و رژیم صهیونیستی اذعان کرد و گفت اگر طرفین نخواهند، امکان دستیابی به توافق وجود ندارد. وی با بیان اینکه طرفین گامهایی برداشتهاند که مفید نبوده، گفت: «اگر طرفین خودشان نخواهند گامهای سازنده رو به جلو بردارند، توان ایالات متحده برای نقشآفرینی محدود خواهد بود.» و البته این ناتوانی آمریکا و نظام سلطه در قبولاندن این رژیم جعلی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و به نابودی کشاندن مقاومت در مقابل رژیم کودککش صهیونیستی، قدمتی به تاریخ تاسیس این دولت جعلی دارد.برخی از سناتورهای آمریکایی در بحران اوکراین در صف مخالفان دولت قانونی این کشور حضور پیدا کرده و بر لزوم توجه به خواستههای مخالفان- مزدوران و مرعوبان غرب- تاکید میورزیدند و زمانی که این کودتاگران موفق به خارج کردن دولتمردان اوکراین شدند، آمریکا احساس پیروزی و غلبه بر روسیه نمود و تصور نمود که توانسته بخشی از انتقام شکست در سوریه را در زمین اوکراین از روسیه بگیرد اما اقدامات روسیه و استقلالطلبان اوکراین، خیلی زود آمریکا را از این توهم خارج کرد تا بفهمد زمان انجام انقلابهای رنگین و... خاتمه یافته است و آمریکا در این تاکتیک نیز شکست خورده است تا آنجا که الحاق کریمه به روسیه یکی از نتایج آن بود. یعنی باز هم آمریکا نتوانسته بود هیچ غلطی بکند.
موارد فراوان دیگری نیز برای این ناتوانی آمریکا میتوان برشمرد. در این سالها عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان، کشورهای آمریکای لاتین و... شاهد شکست آمریکا در راهبردها و نیل به اهداف بوده و اکنون این سخن که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، تبدیل به یک باور جهانی شده و به قول رهبر معظم انقلاب، خاورمیانه به ویترین شکستهای آمریکا تبدیل شده است.همین جا اشاره به نکتهای که دو سال قبل در هفتهنامه آمریکایی ویکلی استاندارد آمده بود، خالی از لطف نیست. ویکلی استاندارد در مقالهای به چند نمونه از شکستهای آمریکا در مقابل ایران پرداخته و نتیجه گرفته بود؛ روسای جمهور آمریکا از کارتر تا اوباما در این نکته با [امام] خمینی اشتراک نظر دارند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.البته در این معرکه هنوز هستند کسانی که کدخدایی آمریکا را فریاد زده و با بزک کردن دشمن، قصد دارند این شیطان را قدرتی شکستناپذیر و یا دایهای مهربانتر از مادر معرفی نمایند. در فضای ناتوی فرهنگی و رسانهای که نظام سلطه به راه انداخته و برای تسخیر ارادهها تلاش دارد، نباید میدان بازی را در اختیار پایگاههای رسانهای دشمن قرار داد.
باید به صورت هوشمندانه به معرفی این شیر بییال و دم و اشکم پرداخت. اگر به تعبیر حضرت امام، آمریکای آن زمان چون شیری بود که وقتی نعره میزد، چیزی هم از عقب او خارج میشد، اکنون اما آن شیر پیر فرتوت و در حال احتضار، مرده است و نظام سلطه با پوشاندن لباس شیر بر یک دلقک، قصد دارد این باور را که هنوز شیری هست و باید از او اطاعت کرد، در اذهان دیگران زنده نگه دارد. باید گفت لباسی که بر تن این دلقک پوشانده شده، حتی در ظاهر نیز نما و جلوه شیر را ندارد.تازهترین حرکت آمریکا در منطقه که به گفته دیروز رهبر معظم انقلاب در جمع خانوادههای شهدای 7 تیر و سایر شهدای تهران، با هدف رها شدن از دغدغه بیداری و نهضت دنیای اسلام طراحی شده است، بهرهگیری از تروریستهای اجارهای و عملیات تروریستی وحشیانه آنان علیه کشورهای عضو جبهه مقاومت است. حرکتی که در سوریه با شکست روبرو شد و این روزها به عراق نقل مکان کرده است.
این حرکت آمریکا که با شرکت آشکار رژیم صهیونیستی، برخی کشورهای اروپایی و چند کشور عربی منطقه مخصوصاً عربستان دنبال میشود نیز، در متن خود از ضعف و استیصال همان شیر بییال و دم در مقابله با بیداری اسلامی حکایت دارد.بوش پسر را به خاطر آورید که بعد از ماجرای 11 سپتامبر 2001 با چه غرور و نخوتی انگشت اتهام را به سوی کشورهای اسلامی دراز کرده و عربده میکشید که جنگهای صلیبی آماده تکرار است؟! در پی آن عربدههای مستانه بود که به افغانستان و عراق حمله کرد و هنگامی که از این حملات نظامی طرفی نبست و نتیجه معکوس گرفت، به سراغ حزبالله لبنان رفت و جنگ 33 روزه را تدارک دید ولی شکست سخت رژیم صهیونیستی که با حمایت کامل و آشکار آمریکا به صحنه آمده بود، تجربه تلخ دیگری را به کارنامه شیطان بزرگ اضافه کرد و پس از آن جنگهای 22 روزه و 8 روزه نیز به این فهرست افزوده شد.
بعد از این شکستهای پی در پی بود که آمریکا به فاز «جنگ نیابتی» وارد شد و مسئولیت مستقیم جنگ را به کشورهای همپیمان خود در منطقه واگذار کرد و خود در پشت صحنه به حمایت گسترده و همه جانبه پرداخت. جنگافروزی در سوریه را میتوان اولین نمونه مثالزدنی از جنگ نیابتی تلقی کرد که در آن کشورهای عربستان، قطر و ترکیه به نیابت از آمریکا وارد جنگ شده و پشتیبانی آشکار تروریستهای اجارهای را برعهده گرفته بودند. نتیجه بحرانآفرینی در سوریه که با پیروزی دولت این کشور همراه بود، نشان داد که آمریکا در جنگ نیابتی هم نمیتواند هیچ غلطی بکند.امروزه حوادث عراق را میتوان و باید مرحله دیگری از جنگ نیابتی مورد اشاره تلقی کرد که با ترفند نخنما شده جنگ شیعه و سنی به صحنه آمده است، ولی هوشیاری علمای شیعه و سنی و همبستگی آنان در مقابله با تروریستهای داعش اولین نشانههای شکست این توطئه را نوید میدهد. تروریستهای اجارهای داعش با حملات وحشیانه خود به مردمان سنی و شیعه مذهب کمترین تردیدی باقی نگذاشتند که به قول رهبر معظم انقلاب در دیدار دیروز خانوادههای شهدا با ایشان «آنها به دروغ حوادث عراق را جنگ شیعه و سنی مینامند. اما، این جنگ، جنگ تروریسم با مخالفان تروریسم، جنگ دلبستگان به اهداف آمریکا و غرب با طرفداران استقلال ملتها و جنگ انسانیت با بربریت و وحشیگری است.دور نیست آن روز که معلوم شود آمریکا در توطئه اخیر علیه ملت مظلوم عراق نیز نتوانسته است هیچ غلطی بکند.»
سیروس محمودیان مطلبی را با عنوان«لجاجت با مردم در ماه رمضان؟!»در ستون یادداشت روز،روزنامه وطن امروز به چاپ رسانده است که اینجا میخوانید:
1- اخیرا دولت اعلام کرده ساعات کار کارکنان دولت و کارگران در ماه مبارک رمضان تغییری نخواهد کرد. این اعلام به معنای آن است که عملا یک کارمند یا کارگر که از 3 صبح برای سحری بیدار میشود تا 4عصر در محل کار باید حاضر باشد. افزودن حداقل ساعتی برای طی مسافت بابت رسیدن به منزل در پایان کار سرجمع نشان میدهد یک کارمند یا کارگر روزهدار باید حداقل در طول روز و در گرمای تیرماه، 17 ساعتی بیدار و در خارج از منزل باشد. تصور حالت جسمی چنین کارمند یا کارگری در پایان روز گویای تبعات معنوی- خانوادگی چنین تصمیمی است.
2- بخشی از مدیران دولتی با نگاه فمنیستی پرچم دفاع از حقوق زنان را بر دوش گرفته و مکرر بر طبل ضرورت مشارکت زنان در امور سیاسی– اجتماعی کشور میکوبند. اگرچه استفاده ابزاری از زنان در مناسبات سیاسی- اجتماعی بویژه انتخابات، روح این ادعای واهی را شکل میدهد اما در عین حال ملاحظه شرایط زنان شاغل روزهدار و توجه به مسؤولیتهای ذاتی گریزناپذیر آنان در امورخانواده، طاقتفرسا بودن چنین تصمیمات متخذه دولت برای بانوان شاغل و بیتوجهی دولت به حقوق اولیه خانواده و بانوان را در این مورد عینا عیانتر میکند.
3- تجارب اداری در ایران نشان میدهد اینگونه تصمیمات هیچ تاثیری در بازدهی ادارات نمیتواند داشته باشد. افزایش غیراصولی ساعات کار، جز تحمیل هزینههای سرسامآور مصرفی ادارات از قبیل هزینه آب، برق، تلفن، کولر و... نتیجه دیگری در پی ندارد. در واقع ادارات دولتی در حال حاضر نه از کمکاری کارکنان بلکه از بیبرنامگی مدیران رنج میبرند. به نظر میرسد عموما نوعی تنگ نظری مدیریتی مبنای صدور چنین تصمیمات غیرموثر و ناکارآمد است.
4- چارچوب و اصول اولیه مدیریت اداری و روانشناسی سازمانی قطعا حکم میکند میزان بازدهی کارمندان در چنین شرایط نامطلوب حداقل بازدهیها خواهد بود و در ساعات پایانی کار کارکنان و کارگران تنها حضور فیزیکی بیحاصل در محل کار خواهند داشت. خوابآلودگی، کسالت روحی– جسمی، بیحوصلگی و... در محل کار از تبعات بدیهی چنین تصمیمات تحمیلی بر بدنه اداری کشور است.
5- در حال حاضر اغلب ادارات دولتی از ساعت یک ظهر به بعد جهت اقامه نماز و سپس ناهار در یک حالت نیمهتعطیلی بسر میبرند و اگر چه کارمندان تا ساعت 4 موظف به حضور در محل کار هستند اما باید پذیرفت عملا از ساعت یک به بعد کار تعطیل است. حکما مدیران ارشد دولتی نیز از حاکم بودن چنین شرایطی بر ادارات مطلع هستند و به نظر میرسد تنها یک لجاجت اداری مانع از اتخاذ یک تصمیم اصلاحی در این باره است. طبیعی است در شرایط ماه مبارک رمضان این حالت نیمهتعطیلی تشدید شده و از سوی دیگر کمتر ارباب رجوعی توان مراجعه به ادارات در اوقات بعدازظهر را خواهد داشت. انجام یک تحقیق اداری- پژوهشی و ارزیابی نتایج حاصله از افزایش بیمورد ساعات کار کارکنان دولت در یک سال اخیر صحت مطلب را به آسانی به اثبات میرساند.
6- نگاهی گذرا به مصادیق عدمتوفیق دولت در بخش تحقق وعدههای انتخاباتی بهوضوح نشان میدهد در یک سال گذشته با وجود افزایش بیحاصل ساعات کار ادارات و کارگران، هیچ تغییری در وضعیت معیشتی– اقتصادی مردم یا میزان تولید کشورحاصل نشده است. برخلاف تبلیغات پرطمطراق چند ماه گذشته با وجود توافقات هستهای و کمرنگ شدن تحریمهای ظالمانه غربیها، تقریبا کمترین تحول پایداری در بخش اقتصادی کشور ایجاد نشده است. ظاهرا ناتوانی دولت در عمل کردن به وعدههای اقتصادی و سنگینی سایه شایعه رانتخواری از قبیل رانت 650 میلیون یورویی در بحث توزیع سبد کالا و در نهایت تلاش دولتمردان برای ارائه یک پاسخ قانعکننده به افکار عمومی در تبیین علت افزایش روزافزون قیمت کالاهای صنعتی، گرانی قیمت اقلام مصرفی مردم، افزایش تدریجی قیمت خودرو، افزایش قیمت حاملهای انرژی، مهارنشدن نرخ تورم، سقوط بورس و... سبب شده دولت با فرافکنی، کمکاری کارکنان و کارگران در دولت گذشته را از عوامل مشکلات موجود معرفی کند و با کاهش منطقی ساعات کار در ماه رمضان مخالفت ورزد.
7- از سوی دیگر ماه مبارک رمضان بهعنوان ماه خودسازی نقش بیبدیلی در ایجاد شرایط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی آحاد جامعه بر عهده دارد و در این میان دولت براساس اصول متعددی از قانون اساسی، مکلف است این شرایط را الزاما فراهم کند.در مقدمه قانون اساسی آمده است: اقتصاد وسیله است نه هدف. در تحکیم بنیادهای اقتصادی، اصل، رفعنیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست نه همچون دیگر نظامهای اقتصادی تمرکز تکاثر ثروت و سودجویی. همچنین مبتنی بر بند یک اصل 3 قانون اساسی، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است همه امکانات خود را برای ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان فراهم کند. تصمیم اخیر دولت اختصاصا برخلاف اصول یادشده است.
8- مبتنی بر بند 3 اصل 43 قانون اساسی تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی است که شکل و محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی... داشته باشد و این از تکالیف مقرره دولت است. براساس اصل 113 قانون اساسی رئیسجمهور مسؤولیت اجرای قانون اساسی را برعهده دارد و قطعا باید درباره این تصمیم مغایر با روح اصول قانون اساسی هیاتدولت واکنش سازنده نشان داده و سریعا دستور اصلاح تصمیم مخالف با قانون اساسی و موازین اسلامی را صادر کند.
9- در حالت بدبینانه و در سایه ملاحظه خاطرات امثال هاشمی درباره تفریح خانوادگی با هزینه بیتالمال در روز تاسوعا در سد لتیان در سال 70 میتوان استنباط عقلی کرد که برخی آنچنان که باید به تعظیم شعائر اسلامی– دینی در جامعه اهتمام ندارند. گویا این طیف از کارگزاران با یک نگاه لیبرالی، اقتصاد صرف و بهرهکشی مطلق از کارگران و کارکنان دولت را مبنای تصمیمات خویش قرار میدهند. بدیهی است دولت اسلامی وظیفه دارد زمینه را برای رشد و اعتلای فضائل اخلاقی در جامعه فراهم کند. به هرحال مهیا کردن بستری مناسب برای کارمندان و کارگران در جهت بهرهگیری معنوی از روزها و شبهای با برکت ماه رمضان از وظایف ذاتی دولت است و هیچ بهانهای در این رابطه پذیرفتنی نیست.
روزنامه حمایت مطلبی را با عنوان«تحقق جهان عاری از سلاح های شیمیایی چرا و چگونه؟»در ستون یادداشت خود به چاپ رسانده است که در ادامه میخوانید:
آری به راستی که جلوه گری هلال ماه خدا، هزاران هزار «چشم روشنی» دارد، چشم روشنی به گشایش بی منتهای لطف و برکت و رحمت و مغفرت خداوندی، چشم روشنی به گشایش ویژه درهای رضایت و رضوان و بهشت خداوندی، چشم روشنی به «آغوش گشایی» خاص خدا به روی بندگان، چشم روشنی به رحمت خاص و بی منتهای الهی، چشم روشنی به روزه داری و سحرخیزی و نیوشیدن دعای سحر و گوش جان سپردن به ربنای هنگامه افطار، چشم روشنی به آشتی و انس با قرآن در ماه نزول کلام خدا و مبارک هنگامه «زادروز» و ولادت قرآن در شب قدر بی مثال و همتای هستی و چه شب و روز و هنگامه ای مبارک تر از هنگامه نزول قرآن این کلام الهی و سراسر هدایت و راهنمای بندگی و رسیدن به کمال و سعادت جاودانی. هزار هزار چشم روشنی و مبارک باد دارد حلول «ماه خدا» و از جمله چشم روشنی به آمرزش و مغفرت ویژه خداوندی که در این ضیافت الهی نصیب و روزی دلدادگان و مشتاقان حرم و حریم پاک بارگاه ربوبی می شود.
چشم روشنی به بخشایش کرور کرور انسان به فرمان خدا دلداده و بر حضرتش توکل کرده، چشم روشنی به بخشایش آنان که در طول سال ناخواسته و از سر غفلت بد گفتند و بد عمل کردند و بد نگاه کردند و... ولی حالا در ماه خدا زبان بر طعام و شراب می بندند برای جلب رضای خدا و از پی آن زبان از هر نوع بدگفتاری و هرزه گویی می بندند و چشم از هر بدنگاهی و حرامی فرومی بندند و گوش بر هر ناصوابی می بندند و قدم بر هیچ بی راهه ای نمی گذارند و چشم دل و خاطر نیز بر هر بدی و بدخواهی می بندند و به خاطر رضایت و رحمت و مغفرت الهی بیش از همیشه خیر مردمان را در دل طلب می کنند و به رفتار نیز «خیرشان» به مردمان می رسد و دستگیر محرومان و این و آن می شوند و صفت دیگر خواهی شان در عمل پدیدار می شود.
این ماه خدا چشم روشنی ها و مبارک بادها دارد، چشم روشنی به دیدار اقوام و بستگان و دور هم نشینی های مومنانه و صمیمانه که هم کدورت ها را می زداید و هم محبت ها را می افزاید و هم چه بسا در این نشست های مومنانه و صمیمی، مشکلاتی حل شود و شاید هم بستر خواستگاری ها و وصلت ها و ازدواج های پاک و آگاهانه پایدار فراهم شود. چشم روشنی به کنار گذاشتن رویه ها و عادت های بد و ناپسند و نامناسب و روآوری به کارها و عادت های خوب و پسندیده. در ماه خدا چشم ها و جان ها بیش از همیشه روشن و بیدار می شود به تلاوت قرآن و تدبّر در آن و عمل به راهنمایی های الهی و کمال آفرین و سعادت بخش قرآن.
و مبارک است رمضان و ماه نزول قرآن به خاطر تشنگی ها و گرسنگی هایی که برای جلب رضای الهی تحمل می شود و نفس هایی که خداوند هستی، ذکرشان محسوب می کند و خوابی که عبادت به حساب می آورد.و مبارک است و هزاران هزار چشم روشنی دارد آمدن رمضان و انتظار کشیدن برای شب «قدرش» و دعا برای درک شب قدر هستی که خداوند، قرآنش را در آن شب نازل فرموده و خیر و برکت آن شب را در سوره قدر از هزار ماه بیشتر و فزون تر برشمرده و فرشتگان و روح را تا هنگامه فجر شب قدر از عرش به فرش به سوی بندگانش روانه می دارد تا «تقدیرشان» که به اذن و اراده آفریدگار بی همتای هستی «مقدر» می شود را بنویسند و...
آری هزاران هزار مبارک باد و چشم روشنی دارد طلوع هلال ماه خدا و گسترده شدن سفره ضیافت الهی و گسترش بیش از همیشه لطف و کرم و برکت و رحمت و مغفرت الهی و هزاران هزار تبریک دارد نوروز و فصل نو شدن و تازه شدن جامه ایمان و باور و توکل الهی بر جان انسان ها با روزه داری واقعی و درست گفتاری و درست کرداری و نمازهای اول وقت و جماعت و تلاوت قرآن و تدبر در آن و تهجدهای عارفانه سحرگاهان و فراموش نکردن دستگیری از محرومان.