
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / پس از آنکه رئيس جمهور ديروز سه شنبه در بخشي از سخنان خود به مناسبت روز صنعت و معدن در جمع صنعتگران و فعالان بخش خصوصي گفت که "والله، بالله و تالله سال هاي 84 تا 92 گذشت و ديگر تکرار نمي شود" و با تشويق حضار مواجه شد، آقاي حميد قزويني، عضو شوراي مرکزي مجمع نيروهاي خط امام (ره)، اين صحبت رئيس جمهور را حقيقتي دانسته که در ساختارهاي رسمي و غير رسمي نظام پذيرفته شده است و مدعي شده است که سالهاي 84 تا 92 مقطعي نه تنها غير قابل دفاع بلکه غيرقابل توجيه در حيات سياسي ملت ايران است.
قزويني که عنوان عضو ارشد مجمع نيروهاي خط امام(ره) را يدک ميکشد اما چهره گمنامي است که سوابق نامعلومي در فعاليتهاي سياسي دارد، همچنين با اشاره به تلاش اصولگرايان افراطي براي ايجاد اختلاف ميان دولت و اصلاح طلبان، ابراز داشت: «به عقيده من آنچه که اصولگرايان افراطي در پي اثبات آن هستند عادتي است که سالها به آن مبتلا هستند. به اين معني که اين گروهها جز فحاشي کردن و تهمت زدن و فضاسازيهاي کاذب چاره ديگري ندارند اما آنچه مهم است اين است که دوستان اصلاح طلب به آن ميزان رشد و بالندگي رسيدهاند که اين فضاسازيها را جدي نگيرند.»
اين چهره کم وزن اردوگاه اصلاح طلبان با تاکيد بر اين که دولت روحاني يک دولت جناحي و حزبي نيست، افزود: »شعار دولت روحاني اعتدال است و اعتدال نيز همان چيزي است که اصلاح طلبان همواره به آن معتقد بودهاند لذا همه جريان اصلاحطلبي بر محور اعتدال استوار است. بنابراين تصور ايجاد شکاف ميان دولت و اصلاح طلبان يک تصور خام و باطل است.»
در نقد اين اظهارات آقاي قزويني و ديگر دوستان ايشان در جريان اصلاح طلبي که با همين ادبيات راديکال و افراطي سخن ميگويند و از سويي ديگر مخالفين سياسي خود را به "تندروي" متهم ميسازند بايستي به نکات زير اشاره کرد:
1- دولت قبلي مانند هر دولت ديگري کارنامه عملکردي، حاوي نقاط قوت و ضعف، دارد اما به نظر ميرسد که اصلاح طلبان تندرو فقط به ضعفهاي دولت گذشته توجه داشته و با يکجانبه نگري، سالهاي حاکميت دولت نهم و دهم را "غير قابل دفاع و غيرقابل توجيه " دانسته اند!؟ اين نگرش افراطي در حالي است که بايد گفت معتدل واقعي کسي است که علاوه بر بيان نقاط ضعف به نقاط قوت عملکرد دولت قبل نيز اشاره کند. البته اين تنها قزويني نيست که به سياه نمايي عملکرد دولت قبلي پرداخته است بلکه ساير هم طيفي هاي وي نيز معمولا به جاي نقد منصفانه عملکرد دولت قبل، صرفا سياه نمايي را مشي خود را قرار دادهاند.
2- اگرچه ممکن است در نقد رويکرد دولت اعتدال نيز توسط برخي افراطيون جناح مقابل، تندرويهايي صورت گرفته باشد و نمي توان منکر اين بود، اما مسأله اينجاست که از همان ابتدا اصلاح طلباني که خود را حامي دولت اعتدال جا زدهاند همواره کوشيدهاند تا با برچسب افراط و افراطيگري زدن به هر نقدي که متوجه عملکرد دولت است، مانع رواج نقدهاي منصفانه و دلسوزانه شوند. به عبارتي ميتوان گفت که نوع مواجه آنها با نقد، همواره با نوعي ترس تهاجمي آميخته بوده است که اين جاي سوال دارد.
3- برخلاف اظهارات آقاي قزويني که مدعي شده است که اعتدال نيز همان چيزي است که اصلاح طلبان همواره به آن معتقد بودهاند لذا همه جريان اصلاحطلبي بر محور اعتدال استوار است، بايد گفت که اصلاح طلبان علي رغم سردادن شعار اعتدال، در عمل کارنامه ضعيفي در اين زمينه ارائه کرده اند. وقايع صورت گرفته در سال هاي حاکميت دوم خرداد از جمله اعتصاب در مجلس ششم، تصويب لوايح دوقلو توسط همين مجلس، زيرسوال بردن بسياري از مقدسات و خطوط قرمز اعتقادي و سياسي نظام جمهوري اسلامي و در اوج آن شکل دادن به فتنه 88، بخوبي نشانگر عملکرد ضعيف اصلاح طلبان در پايبندي به اعتدال است. بنابراين در نيت اين جريان که اکنون خود را مدافع شعار اعتدال سر مي دهد و حامي دولت اعتدال معرفي ميکند بايستي شک و ترديد به خود راه داد.
4- همچنين بايد گفت که اين بخش از اظهارت قزويني، بويژه آنجا که مدعي ميشود که تصور ايجاد شکاف ميان دولت و اصلاحطلبان يک تصور خام و باطل است، ميتواند در تعارض با اظهارات برخي افراد هم طيف وي قرار بگيرد. از جمله در اين زمينه ميتوان به افرادي چون عارف، زيباکلام، حجاريان، اصغرزاده و برخي از يادداشتهاي سايتها و روزنامههاي اصلاح طلبان توجه نمود که در اين هماني خواندن اصلاحطلبي و اعتدال ترديد جدي داشته و به تدريج با نزديک شدن به انتخابات مجلس دهم در حال مرزبندي و باز تعريف اصلاحطلبي در بيرون از دايره اعتدالگرايي ميباشند. به عبارت ديگر، عليرغم اينکه اصلاحطلبان با ديده فرصت به دولت کنوني مينگرند اما در چگونگي مواجه آنها با دولت، ميان اصلاحطلبان اختلاف نظر وجود دارد و حتي پروژه زودهنگام "عبور از روحاني" در حال طرحريزي است.