سه روز پایانی رژیم پهلوی
وقایعی که در سه روز پایانی عمر رژیم ستمشاهی از تاریخ انقلاب اسلامی روی داد، سبب گردید که خونهای شهدا و تلاش مردم ایران به رهبری امام خمینی به نتیجه برسد و انقلاب در روز 22 بهمن 57 پیروز شد. در زیر به اتفاقاتی که از 20 تا 22 بهمن 57 اتفاق افتاد، میپردازیم.
20 بهمن
روز جمعه بیستم بهمنماه 57، تلویزیون سراسری اعلام كرد كه فیلم بازگشت امام خمینی به كشور در دوازدهم بهمنماه (باز) پخش خواهد شد. از دیگر وقایع در این روز، عزیمت مردم تهران به دانشگاه تهران برای شنیدن اولین سخنرانی نخستوزیر دولت موقت بود. دانشگاه تهران پس از كودتای 28 مرداد در معرفی تهاجم و سركوب رژیم شاه قرار داشت و بازرگان نیز در سخنرانی خود به این وظیفه خطیر دانشگاه در آن سالها اشاره كرد: «دانشگاه چنین افتخار و حق بزرگی دارد كه هیچگاه بعد از 28 مرداد ساكت نبوده، در آن دورانهای اختناق بعد از 28 مرداد و جبهه ملی، در اختناق شدیدی كه بر سراسر ایران حكمفرما بود، تنها مكانی كه در آن اجتماع و اعتراض علیرغم مزاحمت، زندان، شكنجه و... تعطیل نشد و هر چند ماه، اگر نگوییم هر چند هفته، فریاد مرگ بر شاه بلند میشد، دانشگاه بود كه چشم و چراغ ایران بود.» بازرگان در این سخنرانی از بختیار خواست كه برای جلوگیری از خونریزی و اتلاف سرمایههای كشور از قدرت كنارهگیری كند. در آن سوی جبهه انقلاب، مخالفان، بهنام هواداران از قانون اساسی بار دیگر در ورزشگاه امجدیه گرد آمدند. اینبار اجتماعكنندگان از فضای ورزشگاه خارج شدند و در خیابان روزولت (شهید مفتح) تظاهرات كردند كه این تظاهرات منجر به درگیری شد. از سوی دیگر در خوی، عدهای بهنام روستاییان طرفدار قانون اساسی، مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند و چند نقطه از شهر را به آتش كشیدند.
ساعت 21 شب، تلویزیون دولتی ایران فیلم بازگشت امام خمینی را به نمایش گذاشت. پادگان دوشانتپه مركز آموزش هوایی ارتش بود و دانشجویان و همافران هوایی هوادار امام در این مركز آموزش میدیدند و دارای خوابگاه بودند. با پخش تصاویر امام، موج احساسات صدها همافر و دانشجو كه برای دیدن این فیلم در سالن اجتماعات تجمع كرده بودند، با تكبیر و صلوات فضای پادگان را به لرزه انداخت. از آنجا كه بیعت همافران و افسران نیروی هوایی با امام و شركت آنان در تظاهرات موجب نگرانی فرماندهان نظامی شده بود، برای كنترل هواداران امام، یك واحد تانك از لشكر گارد در پادگان مستقر شده بود، پرسنل گارد كه تحمل ابراز احساسات همافران و دانشجویان را تحمل نداشتند سالن اجتماعات را به محاصره درآوردند و با آنها درگیر شدند. با صدای تیراندازی، مردم از درگیری مطلع شدند و با سرعت در اطراف پادگان اجتماع کردند و به نفع نیروی هوایی شعار دادند، در این میان، عدهای از مردم توانستند به داخل پادگان نفوذ كنند و با غنیمت گرفتن دهها قبضه اسلحه به سنگربندی در خیابانهای پادگان پرداختند.
21 بهمن
بختیار در صبح روز 21 بهمن به سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران، دستور داد تا ساعت عبور و مرور را محدود كند. بهدنبال انتشار اطلاعیه حكومت نظامی در ساعت 14 از رادیو تهران، در همهجا شایعه كودتا شد. یاران امام كه از قبل توسط سرهنگ محمدرضا رحیمی از تصمیم حكومت نظامی مطلع شده بودند، به اصرار از امام خواستند تا بهجای امنی منتقل شوند، اما امام با این اقدام مخالفت ورزیدند و فرمودند مردم در خیابانها بمانند. جواد مقصودی از اعضای كمیته استقبال از امام در اینباره میگوید: «امام فرمودند به خیابانها بروید و به مردم بگویید كه در خیابانها بمانند و به حكومت نظامی اعتنایی نكنند. ما هم هر مقدار مینیبوس در اختیارمان بود و میتوانستیم تهیه كنیم، تهیه كردیم و یك روحانی روی هر مینیبوس با بلندگو گذاشتیم كه در خیابانها اعلام كنند حكومت نظامی توسط حضرت امام لغو است و این كار را هم كردیم. مردم به خیابانها ریختند و زن و مرد و بچه و بزرگ و كوچك به قیام برخاستند.» با شكسته شدن مقررات منع عبور و مرور، تظاهرات در تمام نقاط تهران به اوج رسید. مردم سربازان گارد را خلع سلاح میكردند و اسلحه آنها را به همافران میرساندند. عدهای از سربازان نیز خود را تسلیم مردم میكردند و سلاح خود را تحویل آنان میدادند. ساعت سه بعدازظهر، مردم با كوكتلمولوتف و تیراندازی به كلانتری تهراننو حمله كردند و پس از زد و خورد شدید، كلانتری را به تصرف خود درآوردند و سلاحهای به غنمیت گرفتهشده بین مردم تقسیم شد. در ساعات بعد، كلانتریهای 20، 23، 4، 9، 14، 17، 6 و 10 واقع در مجیدیه، سلیمانیه، بهارستان، میدان مجسمه، میدان خراسان، نازیآباد، خیابان گرگان و ایرانمهر با كوكتلمولوتف و سلاح گرم مورد حمله قرار گرفتند و به تصرف مردم درآمدند. از جمله حوادث این روز، گشوده شدن درهای زندان اوین توسط مردم به روی زندانیان رژیم پس از سالها بود. این تحولات در حالی رخ میداد كه بختیار خود را هنوز نخستوزیر قانونی میدانست و در سخنرانی خود در مجلس سنا از آمادگیش برای مذاكره با مخالفان خبر داد.
تانكها در خیابانها با موانع و كوكتلمولوتفهای دستساز روبهرو میشدند. تانك فرمانده سرلشكر ریاحی در ساعت 3:20 بامداد در زیر پل فوزیه به آتش كشیده شد و ریاحی مجروح شد. وی در حالی كه به شاه ناسزا میگفت، خود را تسلیم مردم كرد و مردم او را به اقامتگاه امام منتقل كردند.
ساعت شش بعدازظهر جلسه شورای امنیت در حضور بختیار تشكیل شد. فرماندهان نظامی، وضعیت امنیتی را تشریح كردند. سپهبد رحیمی گزارش داد كه تظاهركنندگان به اعلان تغییر ساعت حكومت نظامی اعتنا نكردهاند. پس از مذاكرات فرماندهان، بختیار آخرین دستورها را صادر كرد و گفت تا بهحال من صبر كردم، بیش از این نمیشود تحمل كرد، سپهبد رحیمی موظف است از این ساعت، مقررات حكومت نظامی را در تهران بهموقع به اجرا گذارد، تظاهركنندگان را متفرق و از اجتماعات جلوگیری کند.
هر لحظه مردم بیشتر احساس نیاز به اسلحه میكردند. پس از تسخیر كلانتریها، ساعت 21 نیروهای مردمی مسلح به كوكتلمولوتف و سلاحهای به غنیمت گرفتهشده، به تسلیحات ارتش كه حاوی چندین كارخانه مسلسلسازی بود حمله کردند و آنجا را به محاصره خود درآوردند. سقوط كارخانجات اسلحهسازی بهمعنای سقوط رژیم بود. سرانجام ساعت 8 صبح 22 بهمن این مركز به دست مردم افتاد.
22 بهمن
صبح 22 بهمن 1357 فرماندهان ارتش آماده میشوند تا در جلسه شورای عالی ارتش در ستاد كل بزرگ ارتشداران حاضر شوند. در ساعت 30/1 تعدادی از فرماندهان، معاونان، رؤسا و مسئولان سازمانهای ارتش در این جلسه حضور پیدا كردند. مهمترین این افراد عبارت بودند از: عباس قرهباغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، احمدعلی محققی، امیرحسین ربیعی، كمال حبیباللهی و عبدالعلی بدرهای. جلسه با سخنان ارتشبد قرهباغی آغاز شد كه طی آن به تشریح وضعیت نیروهای ارتش و مشكلات آنها پرداخت. عبدالعلی بدرهای، فرمانده نیروی زمینی، از كمبود نیروهای تحت امرش برای كمك به فرمانداری نظامی و جلوگیری از ورود گردان پیاده لشگر قزوین پرده برداشت. آنچه در این جلسه گفته شد، همه از ناتوانی ارتش در برابر موج خروشان انقلاب حكایت میکرد. سپهبد حاتم خطاب به فرماندهان ارتش گفت: بهطوری كه تیمساران ملاحظه میكنید، با توجه به آخرین وضعیت خصوصی یگانها كه فرماندهان نیرو تشریح كردند، به عللی كه همه میدانیم، ارتش در موقعیت خاصی قرار گرفته است كه نیروها بنا به اظهار فرماندهانشان قادر به انجام عملی نیستند. از طرف دیگر، اعلیحضرت رفتهاند و بنا به اظهار نخستوزیر، مراجعه نمیكنند. ماهها است كه امور كشور تعطیل است. آیتالله خمینی خواهان جمهوری اسلامی است. تمام ملت ایران هم عملاً در این مدت نشان دادهاند كه پشتیبان و خواستار جمهوری اسلامی هستند. بختیار هم با توجه به اظهاراتش در مجلس و همچنین در مصاحبههایش میخواهد جمهوری اعلان كند، ولی طرفدار در بین مردم ندارد، پیشنهاد من این است كه در این مناقشه سیاسی، ارتش خود را كنار بکشد و مداخله نکند. در ساعت یك بعدازظهر اعلامیه ارتش مبنی بر بیطرفی از رادیو پخش شد. شورای عالی ارتش در این اعلامیه از سربازان خواست تا به پادگانها بازگردند. امام خمینی (ره) نیز در پیامی خطاب به ملت ایران از آنان خواست در عین هوشیاری و مراقبت و آمادگی برای در هم كوبیدن هر نوع حمله تازهای از سوی ارتش، از حمله، آزار و درگیری با آنها در پادگانهایشان خودداری شود. از سوی دیگر، در آن روز، نمایندگان مجلس شورای ملی به سفارش جواد سعید، رئیس مجلس، بهطور دستهجمعی استعفا دادند.
مراكز حساس دولتی یكییكی به تصرف انقلابیون درآمد. رادیو تهران كه از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نیروهای مردمی قرار داشت، در ساعت دو بعدازظهر كاملاً در اختیار آنان قرار گرفت. اولین كلامی كه از رادیو پخش شد و به گوش مردم رسید، نوید فتح این مركز را میداد: «توجه بفرمایید، توجه بفرمایید. اینجا تهران صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب است.»
پادگان عشرتآباد از همان صبح به محاصره نیروهای انقلاب درآمد تا اینكه حدود ظهر مردم، آن را تصرف کردند. بهدنبال سقوط پادگان عشرتآباد، پادگانهای حشمتیه، عباسآباد، جی، مهرآباد و باغشاه و دبیرستان نظام به تصرف مردم درآمدند.
كمی از ساعت 14 گذشته بود كه صفیر گلوله و سر و صدای مردم در نخستوزیری، بختیار را به وحشت انداخت. بختیار بلافاصله از دفتر خارج شد و به دانشكده افسری روبهروی نخستوزیری رفت و هلیكوپتری كه آماده بود وی را به مقصد نامعلومی پرواز داد و نخستوزیری نیز به دست نیروهای انقلاب افتاد. بختیار به كجا رفت؟ هلیكوپتر وی در محوطه باشگاه گارد شاهنشاهی (اقدسیه) به زمین نشست و بختیار در همان نزدیكی منزل آقای جفرودی مخفی شد.
در ساعت 5:45 پیام امام خمینی از رادیو پخش شد و امام در این پیام، مردم را از اعمال غیرقانونی برحذر داشت. بعدازظهر 22 بهمن، روزی دیگر بود. سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران و معاونش اولین افرادی بودند كه توسط مردم دستگیر و به مدرسه رفاه آورده شدند. پس از سقوط پادگان جمشیدیه در ساعت 7 بعدازظهر، نیكپی، منصور روحانی و نصیری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور (ساواك) كه در آنجا تحت نظر قرار داشتند، توسط مردم دستگیر شدند. طبق آنچه كه در روزنامهها نوشتند، در حوادث روزهای 21 و 22 بهمن 654 نفر شهید و هزاران نفر مجروح شدند. با غروب آفتاب 22 بهمن، پیروزی تقریباً قطعی شد. تمام پادگانهای ارتش، شهربانی، ژاندارمری، كلانتریها و مراكز فرهنگی و سیاسی دولتی یا به تصرف مردم درآمدند یا با مردم اعلام همبستگی كردند. اینك وقت ساختن، آرامش و نظم لازمه پیروزی انقلاب اسلامی بود.