هشت جنگنده رژیم صهیونیستی چهارشنبه هفته گذشته در یک عملیات شتابزده و تجاوزگرایانه به خاک سوریه حمله کرده و بطور آشکار حاکمیت این کشور را نقض کردند.
رژیم صهیونیستی از آغاز بحران سوریه برای هفتمین بار، خاک این کشور را مورد تجاوز قرار داده و مجموعه انبارها و سولهها و نیز دو پدافند هوایی را در نزدیک فرودگاه بینالمللی دمشق و فرودگاه «دیماس» هدف قرار داد.
این جنایت آشکار در سایه سکوت جامعه بینالمللی و نهادهای حقوق بشری صورت گرفت و مسئولان تلآویو نیز در قبال این جنایت، سکوت اختیار کردند و هیچ بیانیه رسمی در این باره منتشر نکردند.
رسانههای صهیونیستی از جمله روزنامه یدیعوت آحارونوت در گزارشی مغرضانه موضوع تجاوز به سوریه را به بیم و هراس تلآویو از موشکهای دقیق و قدرتمند ایرانی به نام فاتح 110 مرتبط دانسته و مدعی شدند که این اقدام یادآور حملهای است که در سال 2013 انجام گرفت و در جریان آن اسرائیل تلاش کرد محموله موشکهای پیشرفته و دقیقی که ایران برای حزبالله ارسال کرده بود، هدف قرار دهد.
به نوشته یدیعوت آحارونوت، نمونههای مختلف موشکهای فاتح با بُردهای 250 تا 300 کیلومتر دارای محموله انفجاری به جِرم 500 کیلوگرم است که سرعت آن به 1.5 کیلومتر بر ثانیه میرسد و این موشکها از سامانههای پیشرفته هدایت و ناوبری دقیقی برخوردار هستند که تا پایان مسیر هدایت میشوند و قادرند سراسر اسرائیل را هدف قرار دهند.
هدف قرار دادن خاک سوریه و نقض حاکمیت این کشور به بهانه نابودی موشکهای فاتح 110 ابلهانهترین توجیهی بود که از سوی رسانههای صهیونیستی عنوان شد چراکه دلایل و اهداف این رژیم از حمله به سوریه به حدی واضح و آشکار است که نمیتوان در آن تردید کرد.
برخلاف آنچه بعضی از رسانههای منطقه به نقل از منابع اسرائیلی مطرح کردهاند، حمله جنگندههای صهیونیستی به نقاطی در حومه دمشق، ارتباطی به تسلیحات حزبالله لبنان ندارد و هدف اصلی این حملات دو مرکز پدافند هوایی در اطراف دمشق بوده است.
اتحاد رژیم صهیونیستی و داعش
همزمانی حمله رژیم صهیونیستی به مراکز پدافند هوایی دمشق و تلاش داعش و جبههالنصره برای تصرف منطقه «شیخ مسکین» در 35 کیلومتری جنوب دمشق، این گمانهزنی را تقویت میکند که این رژیم عملاً فرماندهی تروریستهای جنوب یعنی مناطق قنیطره، درعا و سویدا را برعهده دارد و گروههای تروریستی برای تلآویو خطری ندارند بلکه دولت سوریه برای اسرائیل تهدید محسوب میشود.
حمله به پایگاه هوایی دیماس نیز در حالی صورت گرفت که منابع خبری از انعقاد قراردادهای جدید نظامی بین سوریه و روسیه خبر دادند و در این میان بخش مهمی از این توافقات به تقویت دفاع هوایی سوریه برمیگردد، از این رو بعضی از تحلیلگران نظامی، حمله اسرائیل به مناطق یاد شده را نوعی پیشدستی دانسته و هدف از آن را باز داشتن روسیه از تحویل محمولههای جدید نظامی به سوریه اعلام کردند.
مهمترین اهداف حملات رژیم صهیونیستی به سوریه
عملیات جنگندههای صهیونیستی زمانی ترتیب داده شد که ارتش سوریه به پیروزیهای چشمگیری در جبهههای مختلف دست پیدا کرده و موفق شده بود که در چندین جبهه شمالی شرقی و جنوبی مواضع تروریستهای داعش، النصره، ارتش آزاد و دیگر گروههای تروریستی را هدف قرار دهد و علاوه بر هلاکت گروه بیشماری از تروریستها، تجهیزات و سلاحهای پیشرفته آنان را نیز هدف قرار دهد.
ارتش سوریه موفق شد در درگیریهای دیرالزور و فرودگاه آن در برابر داعش بایستد و اجازه ندهد که در شرق سوریه نفوذ خود را گسترش دهد و ثابت کند تنها نیروی زمینی و هوایی سوریه است که قادر است گروهک تکفیری داعش را شکست دهد.
ائتلاف بینالمللی غرب علیه داعش نیز بر خلاف ادعاهایش نشان داد که قادر به شکست تروریستها نیست و به عبارت بهتر این ائتلاف، محصول و دستپرورده خود را به این زودیها از بین نخواهد برد یعنی تا زمانی که به تمام اهداف خود برسد.
شکست سنگین گروههای تروریستی تحت حمایت غرب در کنار ناکامی ائتلاف پرصدا اما توخالی غرب به رهبری آمریکا که جز رسوایی برای کشورهای حامی تروریستها نتیجهای در بر نداشت، بهترین فرصت را برای طراحان و دشمنان نظام سوریه فراهم آورد تا از این حمله برای اهداف خود استفاده کنند.
به همین دلیل تلآویو با هدف ایجاد اختلال در عملیاتهای ارتش سوریه و از سوی دیگر برای بالا بردن روحیه گروههای تروریستی از جمله داعش حملات خود را آغاز کرد.
از سوی دیگر زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به سوریه با شرایط حاکم بر داخل سرزمینهای اشغالی ارتباط پیدا میکند. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در منجلابی گرفتار شده که به راحتی نمیتواند از آن رهایی یابد؛ ائتلاف کابینهاش فروپاشیده، وزرای مخالفش استعفا داده، پارلمان منحل شده و راه برگزاری انتخابات پیش از موعد در پیش گرفته شده است.
دستاوردهای دولت نتانیاهو در زمینههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی با شکست روبهرو شده است و افکار عمومی رژیم صهیونیستی نیز دیگر اعتمادی به او ندارند.
مخالفان نتانیاهو معتقدند وی این حمله را برای جلب توجه مردم انجام داده و نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای رسیدن به اهدافش و کسب قدرت هیچ ابایی برای به آتش کشیدن کل منطقه خاورمیانه ندارد.
یکی از اعضای کمیته روابط خارجی و امنیت کنست اسرائیل در این باره هشدار داد که بنیامین نتانیاهو به منظور فرافکنی و جبران شکست و ناکامی سیاسی درصدد شعلهور کردن آتش ناآرامی در خاورمیانه است.
دیگر مقامات و سیاستمداران اسراییلی نیز با «کوتوله سیاسی» خواندن نتانیاهو اعتراف کردند رهبری کشتی اسرائیل به دست کاپیتانی افتاده است که صلاحیت رهبری و مدیریت آن را ندارد و کشتی اسرائیل را غرق خواهد کرد. عدهای دیگر نیز وی را مانند فردی جذامی توصیف کردند که مورد نفرت افکار عمومی است و کسی به او اعتماد ندارد.
مجموعه نارضایتیهای داخلی و خارجی از دولت ناکارامد نتانیاهو در حالی است که گزارش اخیر سازمان ملل درباره گسترش روابط و همکاری میان تروریستها و رژیم صهیونیستی از توطئه دیگری علیه سوریه پرده برداشت و نشان داد که غربیها و برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در مقابله با نظام بشار اسد هماهنگ و همراه عمل میکنند.
بدین ترتیب تمام شرایط داخلی و خارجی برای انجام چنین حملهای از سوی رژیم صهیونیستی مهیا بود، اما مسئله اساسی اینجاست که از آغاز ناآرامیها و بحران در سوریه، این اولین بار نیست که جنگندههای این رژیم عمق خاک سوریه را هدف قرار میدهند و پیش از این نیز حملات مشابه صورت گرفته است، اما چرا سوریه واکنش نظامی نشان نداده است.
علل عدم پاسخگویی سوریه
یکی از این دلایل این است که نیروهای ارتش سوریه در مناطق مختلف کشور درگیر نبرد با گروههای تروریستی هستند، از همین رو شرایط عملیاتی و وضعیت نیروهای مستقر در صحنه میدانی به گونهای است که اجازه جمعآوری و بسیج آنان علیه دشمن اسرائیلی را نمیدهد، از این رو نمیتواند در آنِ واحد وارد دو جنگ شود؛ یک جنگ در داخل و دیگری با اسرائیل.
از سوی دیگر عملیات تحریکآمیز اسرائیل به گونهای است که مقامات این رژیم در همسویی با دشمنان منطقهای و فرامنطقهای سوریه میکوشند زمینه دخالت نظامی کشورهای غربی در سوریه را فراهم بیاورند و این واقعیتی است که نظام سوریه به خوبی آن را دریافته و به راحتی تسلیم توطئه دشمنان نخواهد شد.
اما مسائل مطرح شده در پی حمله اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه، یک روی سکه تحولات این کشور بود و این سکه روی دیگر نیز دارد و آن اقدام به موقع دولت سوریه و مقاومت حزب الله خواهد بود.
اگر خبر مربوط به هدف قرار دادن تسلیحات مربوط به این حزب قطعی شود ممکن است حزب الله به سمت واکنش مؤثر بر ضد رژیم صهیونیستی کشیده شود، آن هم در زمانی که بنیامین نتانیاهو تصمیم گرفته خاورمیانه را به آتش بکشد و از تنشها و التهابات منطقه برای فرافکنی مشکلات داخلی خود بهره ببرد.
دولت دمشق نیز هرچند مقابله با گروههای تروریستی متعدد را در اولویت برنامهها و سیاستهای کشورش قرار داده اما برای کشوری که با تروریستهای بیش از 70 کشور خارجی میجنگند، مبارزه با رژیم صهیونیستی دور از انتظار نیست و بشار اسد برای دفاع از مقاومت حاضر است سالها با رژیم اشغالگر قدس بجنگد.
در واقع این حملات سمت و سوی پیروزیهای اخیر ارتش سوریه در جنگ علیه مزدوران تروریسم و حامیان آنان را که نشانه رفته، تغییر نخواهد داد.
این تجاوز نشان میدهد همان قدر که سوریه تروریسم تکفیری وهابی را نابود میکند، به همان میزان نیز ضربه کوبندهای به رژیم اشغالگر قدس که خواهان تسلط بر منطقه است وارد میکند.
هرچند حمله رژیم صهیونیستی به سوریه اهداف متعددی داشت، اما در نهایت میتوان گفت که این بحران بیش از اینکه داخلی باشد، بینالمللی است و بازیگران بینالمللی، سوریه را به میدان مسابقه خود تبدیل کردهاند. در این میان نباید فراموش کرد که جنگ بین روسیه و غرب، جنگی دیرینه است و در حمله رژیم صهیونیستی به سوریه، پیامی برای مسکو نیز وجود داشت و آن اینکه آمریکا میخواست به مقامات روسی بگوید که هر گونه تغییر موازنه قدرت در سوریه بدون موافقت آمریکا ممنوع است.
در هر صورت حملات جدید رژیم صهیونیستی با هر هدف و نیتی که صورت گرفته باشد، تردیدی در این زمینه بجا نمیگذارد که مسئولیت عواقب این حملات متوجه این رژیم است و دسیسهای که علیه این کشور اسلامی صورت گرفته منطقه را به آشوب خواهد کشید.