تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۱  ، 
کد خبر : ۲۷۴۰۱۹

بررسی نقش رسانه‌های گرم و سرد بر پایه نظریه‌ مک‌لوهان در تسریع روند پیروزی انقلاب اسلامی ایران (بخش سوم و پایانی)


 امین نواختی مقدم: استادیار دانشگاه تبریز / مرتضی میرزا نژاد: کارشناس ارشد علوم سیاسی

گروه دیدگاه

رسانه‌های گرم مؤثر در وقوع انقلاب اسلامی ایران

1. رادیو

رادیو یک رسانه گرم است؛ چراکه همه آنچه مخاطب لازم دارد ارائه می‌کند و کمتر چیزی را به خود مخاطب می‌سپارد و تنها یک حس مجرد را در تفهیم پیام به کار می‌گیرد. برای بررسی نقش و تأثیرگذاری رادیو به‌عنوان یک رسانه گرم در انتقال پیام و ایدئولوژی رهبران انقلاب در قبل از انقلاب در دو بخش مجزا ابتدا به نقش رادیوی ملی و سپس به بررسی نقش رادیوهای بیگانه می‌پردازیم.

یک. رادیو ملی

نفوذ فرهنگی رادیو در جامعه ایران، به تدریج توسط دولت‌مردان یک ضرورت شناخته شد؛ یعنی حکومت می‌توانست از رادیو، از یک‌سو درجهت ایجاد ارتباط بیشتر و عمیق‌تر با مردم استفاده کند و از سوی دیگر با به‌کارگیری این وسیله، افکار و اندیشه‌های خاص حکومتی را به مردم القا و افکار آنان را کنترل کند (ازغندی، 1386: 74) در هر حال، شبکه رادیویی در ایران به‌عنوان وسیله‌ای برای سرگرم کردن مردم و القای افکار و اندیشه‌های خاص حکومتی، طی مدت بسیار کوتاه ـ چهل سال ـ فعالیت خود، به دورترین نقاط کشور راه یافته بود و حوزه تأثیرگذاری رادیو به‌خصوص به ‌دلیل بی‌سوادی عموم مردم به مراتب فراتر از مطبوعات بود. (همان: 77)

رادیوی ملی در ایران دقیقاً همان نقش تلویزیون ملی را ایفا می‌کرد. با توجه به اینکه دولت از تأسیس رادیو و تلویزیون هدف‌های فرهنگی و سیاسی مشابهی را دنبال می‌کرد، برای جلوگیری از بروز تضادها و بهره‌گیری بیشتر از هماهنگی‌های بین این دو سازمان، تصمیم به ایجاد یک سازمان و مدیریت واحد گرفت. با این هدف در سال 1350 قانون تشکیل رادیو و تلویزیون ملی ایران به تصویب مجلس شورای ملی رسید. (همان: 81)

رادیوی ملی به شدت تحت کنترل دولت بود و تنها افکار و عقاید دولت را تحت شعاع قرار می‌داد و مانند تلویزیون ملی به‌صورت یک‌طرفانه، ناعادلانه و با تحریف حقایق، اخبار مربوط به انقلابیان را به نفع رژیم بازتاب می‌داد. این رسانه به همراه تلویزیون ملی از هر جهت سعی در حفظ و تثبیت حاکمیت این رژیم داشتند و اگر هم می‌خواستند بر ضد آنها کار کنند، به‌ دلیل نظارت شدیدی که بر آنها اعمال می‌شد، هرگز قادر به چنین کاری نبودند. اگر چه از رادیو تلویزیون ملی نمی‌توان به‌عنوان یکی از رسانه‌های انتقال دهنده پیام انقلاب یاد کرد، اما باید خاطر نشان کرد که با توجه به انحصاری بودن استفاده از این رسانه به وسیله رژیم شاه، می‌توان از این رسانه به‌عنوان یکی از رسانه‌های تأثیر‌گذار در روند انقلاب یاد کرد؛ البته نه در جهت تسریع روند انقلاب، بلکه بر عکس در جهت تضعیف انقلاب و انقلابیان و رهبرانشان و انتقال پیام و ایدئولوژی رژیم شاه و تحریف اخبار مربوط به انقلابیان.

دو. رادیوهای خارجی

یکی از شیوه‌های تبلیغی امام، انجام مصاحبه با رسانه‌های خارجی بود. اگر چه ممکن بود رسانه‌های خارجی قبل از پیروزی انقلاب مسائل را در جهت منافع خود تحریف کنند، اما امام سعی می‌کرد با زیرکی خاص و انتقال پیام از طریق رسانه‌های گوناگون جلوی این کار را بگیرد. (مروی، 1385: 100 و 101) یکی از این رسانه‌های خارجی که امام استفاده کرد رادیوها بودند. فراوانی استفاده از رادیو در سخنرانی‌های امام به مراتب کمتر از سایر رسانه‌هاست؛ به عبارتی دیگر، امام از رسانه رادیو کمتر از رسانه‌های خارجی دیگر استفاده می‌کرد. از 131 مصاحبه‌ای که امام با رسانه‌های خارجی انجام داده‌اند تنها 5 مصاحبه با رادیو‌های خارجی است که تنها معادل 3.8% این مصاحبه‌هاست. (همان: 155) درخصوص رسانه‌های مختلط رادیو ـ تلویزیون امام حدود 15 مصاحبه با این رسانه‌ها که هر دو بعد رسانه گرم و سرد را با هم دارد انجام داده است که معادل 11.5% کل مصاحبه‌هاست. (همان)

یکی از رسانه‌های پر اهمیت در جریان انقلاب، رادیوی بخش فارسی زبان بی.بی.سی بود. ایستگاه رادیویی مزبور چنان نقش مهم و انکارناپذیری در جریان انقلاب داشت که در ساعت‌هایی که برنامه به زبان فارسی پخش می‌کرد، خیابان‌ها خلوت می‌شد و مردم به گفتارها و تفسیرهای آن اهمیت زیادی می‌دادند (هوشنگ مهدوی: 1387) از اواخر سال 1355 مقارن با زمامداری کارتر و اعلام فضای باز سیاسی از جانب شاه، لحن بی.بی.سی، تغییر کرد و ابتدا با ملایمت و سپس با شدت بیشتر به انتقاد از کارهای رژیم خودکامه شاه پرداخت و در گفتارهای خود خواستار برقراری دموکراسی و رعایت حقوق بشر در ایران شد. این موضوع مورد اعتراض شاه قرار گرفت و در این خصوص به آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در ایران شکایت کرد. پارسونز در پاسخ اظهار داشت: «بی.بی.سی یک فرستنده رادیویی مستقل است و از دولت دستور نمی‌گیرد». (همان) شاه در فروردین و آذر 1357به خلعتبری و افشار، وزیران امور خارجه و حسین نصر رییس دفتر ملکه که هر کدام برای انجام مأموریتی به لندن رفته بودند، دستور داد در جلوگیری از نشر برنامه‌های ضد رژیم بی.بی.سی اقدام کنند. (همان) ساواک و اطلاعات رژیم، به رسانه بی.بی.سی مانند یک تهدید می‌نگریستند و کارشناسان این سازمان درصدد یافتن راهکاری برای مقابله با این رسانه برون‌مرزی بودند. در این‌باره یکی از مأموران ساواک اظهار می‌دارد:

باید خاطر نشان کرد که رسانه بی.بی.سی، درمقابل هر اظهار نظری که شهرت و بی‌طرفی‌اش را لکه‌دار کند، ضعیف است. اگر بتوانیم نشان دهیم که انتشار اخبار در ایران نادرست است و حقایق تحریف شده‌اند بی.بی.سی، ممکن است توجه کند، اما شکایات کلی و عمومی بی‌تأثیر است. (فرهمند، 1384: 238 و 239)

در شرایطی که نویسندگان حامی استقلال رأی بخش فارسی بی. بی. سی، از پیروزی استقلال رأی کارکنان آن رسانه بر وزارت خارجه بریتانیا، در مسئله دخالت در محتوای برنامه‌ها سخن گفته‌اند، عباس دهقان که از نسل نخستین گزارشگران بخش فارسی بی.بی.سی است صریحاً درباره موضوع استقلال رأی آن رسانه چنین گفته است:

ما دقیقا آنچه که به ما داده می‌شد می‌خواندیم. ما مجاز به هیچ تغییری نبودیم. دو نفر انگلیسی بودند که به آنچه که ما پخش می‌کردیم نظارت می‌کردند. آنها به زبان فارسی صحبت می‌کردند و به دقت گوش می‌کردند. (تفرشی: 1387)

به‌این‌ترتیب این رسانه که در اوائل آغاز انقلاب به گونه‌ای خود را طرفدار انقلابیان ایران نشان می‌داد به تدریج با مشخص شدن ماهیت ضداستعماری و ایدئولوژی اسلامی این انقلاب، برنامه‌هایی در مخالفت با اندیشه‌های اسلامی و انقلابی تهیه کرد و حتی به دفاع از مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات پرداخت.

هنگام آغاز انقلاب اسلامی در ایران، بی.بی.سی در ابتدا تلاش در کم‌رنگ نشان دادن این نهضت داشت، ولی به مرور و با اوج گیری انقلاب، این رسانه نیز ناگزیر به انعکاس برخی از رویدادها و خواسته‌های انقلابیان شد. «تیم له ولین» خبرنگار سرویس جهانی بی.بی.سی در ایران در ماه‌های منتهی به انقلاب اسلامی این ادعا که بی.بی.سی، نقش مهیجی در انقلاب داشته را رد کرد و گفت: «من خود به دلایل مواضع پیشرویی که داشتم اغلب برای عدم انتقاد از حکومت پهلوی و به خطر نینداختن مناسبات دوجانبه از سوی لندن تحت فشار بودم». (همان)

در نهایت می‌توان گفت شکی وجود ندارد که رسانه بی.بی.سی، در خصوص انقلاب دارای نقش دوپهلویی بوده است که مبتنی بر سیاست‌های جهانی و خارجی دولت انگلیس بوده است و البته همین دوپهلویی نیز سبب شده که هم رژیم شاه و هم انقلابیان آن را متهم به همراهی با طرف مقابل بکنند. اما آنچه در خصوص انقلاب اهمیت دارد این است که این رسانه در خصوص انتقال اخبار مربوط به انقلاب دارای نقش مهم و مؤثری بوده است. (باید در نظر داشت که منظور صحت و سقم مطالب این رسانه نیست چراکه براساس نظریه دریافت در نظریه فرهنگی، خود پیام مهم اهمیت ندارد بلکه نحوه رمزگشایی و معنادهی از سوی مخاطبان حائز اهمیت اساسی است)

2. مطبوعات

از آنجا که مطبوعات پیام را آماده و بدون احتیاج به دستکاری در اختیار مخاطب قرار داده و حداقل مشارکت مخاطب را در جریان درک پیام به خدمت می‌گیرد، رسانه گرم به شمار می‌روند.

پس از سقوط دولت دکتر مصدق در 28 مرداد 1332، وضع مطبوعات دستخوش تحولی چشمگیر شد. در دولت سرلشکر زاهدی امر نظارت بر مطبوعات بر عهده فرمانداری نظامی تهران قرار گرفت و این کار تا زمان تأسیس سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در سال 1337 ادامه یافت. در آن سال اداره کل مطبوعات در سازمان امنیت وظیفه نظارت بر چاپ و نشر کتاب و نشریات را در کشور بر عهده گرفت. در سال 1351، با تأسیس وزارت اطلاعات کار نظارت بر مطبوعات از کتاب جدا شد؛ کار مطبوعات در حیطه مسئولیت وزارتخانه جدید قرار گرفت و کار ممیزی در نشر کتاب به وزارت فرهنگ و هنر سپرده شد. با‌این‌حال، در این دوره باز هم سازمان امنیت همچنان در نظارت بر نشر کتب و مطبوعات دخالت می‌کرد، ولی این دخالت بیشتر جنبه غیررسمی و فراقانونی داشت و به صورت روزافزونی به شکل ایجاد مزاحمت برای مدیران مطبوعات و ناشران کتاب اعمال می‌شد. (کریمی حکاک، 1377: 264)

مطبوعات ایران در اواخر دوران نخست وزیری هویدا به طور کلی وابسته به رژیم شاه بوده و نشریه‌ای که بریده از وابستگی رژیمی باشد باقی نمانده بود. پس از آنکه انقلاب اسلامی رفته رفته حضور علنی خود را در جامعه به نمایش گذاشت، (شروع دوران حکومت شریف امامی) آمریکا مجبور شد به نیروهایی که خارج از سیستم حکومتی شاه ولی غرب‌زده و آمریکاپسند بودند روی خوش نشان داده و به آنها میدان بدهد، لذا در این برهه زمانی اشخاص بسیاری که در سال‌های گذشته به عللی نتوانسته بودند وارد صحنه سیاست شوند، تقاضای انتشار نشریه کردند و این جریان جدید تا زمان حکومت نظامی ازهاری، یعنی 15 آبان ماه 1357 ادامه یافت. خصلت انتقالی بودن و مشخص نبودن سیاست کلی و تنظیم ناشدگی روابط این دوران، باعث شد که تعدادی از مطبوعات به نوشتن گوشه‌هایی از واقعیات، منتها در خط و ربط آمریکا و پر و بال دادن به ملی‌گراها، نیروهای چپ‌گرا و هواداران حکومت دموکراتیک بپردازد و در مقابل، همه هم و غمشان را مصروف این کردند که تا آنجا که می‌توانند از رنگ و محتوای اسلامی انقلاب بکاهند. تا اینکه جریان اعتصاب مطبوعات پیش‌آمد (بی‌نا، 1361: 9) و بعد از شکستن اعتصاب مطبوعات از مقام والایی نزد مردم برخوردار شدند. (همان: 10) از این میان، آنچه بیش از همه به بررسی حاضر مربوط می‌شود آن است که می‌توان در مطبوعات ایران در سال‌های 1356 و 1357 آغاز یک دوره انبساط و رهایی نسبی از سانسور را مشاهده کرد. افزایش میزان چاپ و نشر در این سال‌ها ـ به‌ویژه در سال 1357 ـ بهترین دلیل ازهم‌گسیختن دستگاه سانسور بود. نویسندگان و ارباب مطبوعات در این دوران به آزادی‌هایی در بیان عقاید خود دست یافتند که مدتی بیش از بیست‌سال از آن محروم بودند. بر اساس بعضی برآوردها، آمار چاپ کتاب در ایران از آغاز سال 1356 تا سقوط حکومت بختیار در بهمن 1357 به بیش از یازده میلیون جلد می‌رسد. بسیاری از این جزوات را می‌توان در شمار«ادبیات زیراکسی»، یا در زمره کتاب‌های پشت سفید به حساب آورد. (کریمی حکاک، 1377: 275 و 276)

به طور کلی می‌توان مطبوعات در قبل انقلاب را به سه دوره تقسیم کرد:

1. دوره اول، دوره‌ای است که رسانه‌ها زیر سیطره کامل رژیم شاه قرار داشته و تنها اخبار مربوط به شاه را با تحریف و بزرگنمایی تحت شعاع قرار می‌دادند. در این دوره سانسور کامل وجود داشت و تا پایان رژیم ادامه داشته است؛

2. دوره دوم که تا پایان نخست‌وزیری شریف‌امامی وجود داشته است بعضی از مطبوعات به انتشار اخبار و ترویج ایدئولوژی انقلاب قدم برداشته و گروه‌های چپ و ملی نیز در راستای اهداف خود از مطبوعات استفاده می‌کردند؛

3. دوره سوم، دوره همراهی با امام و نهضت اسلامی انقلاب است که با پایان یافتن اعتصاب سراسری آغاز گردید.

همان‌گونه که اشاره شد یکی از شیوه‌های تبلیغی امام، انجام مصاحبه با رسانه‌های خارجی بود. ایشان فقط یک مورد مصاحبه با یکی از روزنامه‌های داخلی (اطلاعات) داشته‌اند. (مروی، 1385: 101) تبعید به پاریس سب قوی‌تر شدن امام شد؛ زیرا قرار گرفتن در یک مرکز بین‌المللی، همانند پاریس سبب شد امام در این مدت به بهترین رسانه‌ها و ارتباطات دنیا دسترسی داشته باشد. (January, 2008: 40 - 41) امام در این مدت با 35 روزنامه معادل 26.7% و 20 مصاحبه با مجلات خارجی معادل 15.3درصد انجام داده‌اند.

رسانه‌های خارجی مورد استفاده امام برای انتقال پیام

رسانه

نوع رسانه

فراوانی

درصد

مطبوعات (روزنامه)

گرم

35

26/7

مطبوعات (مجله)

گرم

20

15/3

تلویزیون

سرد

22

16/8

رادیو

گرم

5

3/8

رادیو – تلویزیون

گرم – سرد

15

11/5

خبرگزاری

گرم

8

6/1

شخص خبرنگار

سرد

7

5/3

مشترک

-

17

13

سایر (نامعلوم، غیره...)

-

2

1/5

جمع کل

-

131

100

همان طور که در جدول ملاحظه می‌شود، روزنامه با 26.7% بیشترین امکان را برای انتقال پیام حضرت امام داشته است و تلویزیون و مجله در درجات بعدی قرار دارند. در 17 مورد (13%) نیز مصاحبه به صورت مشترک صورت پذیرفته است. اگر مجموع مصاحبه‌های رسانه‌های صوتی و تصویری (رادیو، تلویزیون، رادیو ـ تلویزیون) را با مجموع رسانه‌های مکتوب (روزنامه، مجله و خبرگزاری) در نظر بگیریم باز هم رسانه‌های مکتوب شانس بیشتری برای انتقال پیام حضرت امام به دست آورده‌اند. (همان: 155) امام در استفاده از رسانه‌های خارجی برای انتقال ایدئولوژی انقلاب و پیام خود 51.9% از رسانه‌های گرم استفاده کرده است و تنها 22 % از رسانه‌های سرد استفاده نموده‌اند و حدود 11% نیز مرتبط به رسانه‌های است که هر دو بخش رسانه گرم و سرد را با هم دارند.

3. نوارهای کاست و اعلامیه‌ها

نوار کاست نیز همانند رادیو یک رسانه گرم است که حداقل مشارکت را از جانب مخاطب به خدمت می‌گیرد و شنونده، پیام را تمام و کمال دریافت نموده و لزومی ندارد خود برای دریافت پیام، اطلاعاتی را به آن بیفزاید. اعلامیه‌ها نیز تقریباً نقشی همانند مطبوعات را بازی می‌کنند و از آنجایی که پیام را آماده و بدون احتیاج به دستکاری در اختیار مخاطب قرار داده و حداقل مشارکت مخاطب را در جریان درک پیام به خدمت می‌گیرند، رسانه گرم به شمار می‌روند.

نوار کاست از جمله رسانه‌هایی بود که در اواخر نهضت به تدریج مرسوم شد. (جعفرپور، 1389: 112) سخنرانی‌های امام در ایران و پس از تبعید و سایر چهره‌های برجسته و اثر‌گذار در قالب ضبط بر روی نوار کاست، اعلامیه‌های تکثیر شده با دستگاه استنسیل که هر دو دستگاه مهم‌ترین ابزار نشر در دوران خود بودند، توزیع شد. گستردگی این ابزارها در نهایت نیز به ارتباطات سنتی کمک کرد، زیرا منبرهای چهره‌های انقلابی از شمار محدود فراتر رفت. بارها شنیده شده، هر محفلی را به پایگاهی برای انقلاب و هر دستگاه پخش صوتی را به‌صورت بالقوه به رسانه انقلاب تبدیل کرد. اعلامیه‌ها، دیوار نویسی‌ها و نوارهای کاست همگی ادامه‌دهنده منبرهای علما و سخنرانی چهره‌های انقلابی شدند. (الوندی، 1389: 67) آلوین ‌تافلر در کتاب «جابجایی در قدرت» می‌نویسد:

درک این مطلب که مذهب سازمان‌یافته، صرف‌نظر از هر چیز دیگر که باشد، رسانه‌ای است انبوه، کمک می‌کند تا بسیاری از جابجایی‌های قدرت معاصر را تبیین کنیم.

وی در مورد انقلاب اسلامی می‌نویسد:

در ایران آیت‌الله خمینی، نفرت طبقاتی و خشم ملی‌گرایانه را با شور مذهبی درآمیخت. عشق به الله به علاوه نفرت از امپریالیسم؛ انقلابی که خاورمیانه را به کانون بالقوه جنگ و مخالفت با سرمایه‌داری تبدیل ساخت. اما آیت‌الله به کاری بیش از ترکیب این سه عنصر در یک حرکت پرشور واحد دست زد. وی همچنین رسانه‌های موج اول، یعنی موعظه‌های چهره به چهره روحانیون برای مؤمنان را با تکنولوژی موج سوم ترکیب کرد، نوارهای صوتی حاوی پیام‌های سیاسی که در مساجد به طور مخفی توزیع می‌گردید و در همانجا پخش می‌شد و به کمک دستگاه‌های ارزان‌قیمت تکثیر می‌گردید. شاه برای مقابله، از رسانه‌های موج دوم یعنی مطبوعات و رادیو و تلویزیون استفاده می‌کرد. به محض اینکه آیت‌الله توانست شاه را سرنگون کند و کنترل دولت را در دست‌گیرد، فرماندهی این رسانه‌های متمرکز موج دومی را نیز در اختیار گرفت. (تافلر، 1372: 543)

هنگامی که امام خمینی از تبعیدگاه خود در یک روستای کوچک عراق خارج شد و به حومه پاریس در سال ١٩٧٨ حرکت کرد، کانون توجه بیشتر رسانه‌های غربی قرار گرفت. شبکه مذهبی از طریق خطوط تلفن بین‌المللی پیام‌های خود را به تهران منتقل می‌کرد و در مدت چند ساعت، هزاران کاست رادیویی (یک منبر الکترونیکی بین‌المللی) به شهرها و روستاها برده می‌شد. (باباپور، 1385)

به تدریج گروه‌های غیرمذهبی اعم از کمونیست‌ها، سوسیالیست‌ها و دموکرات‌ها که رژیم فعالیت آنها را ممنوع کرده بود، سربرآورده و اعلامیه‌های فتوکپی شده بی‌شماری انتشار یافت و در آنها به تحلیل وضع موجود، درخواست‌های سیاسی و سازماندهی تظاهرات پرداخته شد. بنابراین برخی رسانه‌های کوچک به خصوص نوارهای رادیویی و اعلامیه‌ها، به‌صورت مؤثری در تجهیز مردم ایران به کار گرفته شدند که خود نمونه دیگری را از موارد استفاده از رسانه‌های جایگزین نشان می‌دهد. (همان)

به طورکلی در طول نهضت، تلاش امام این بود که پیام نهضت که برگرفته از عمق جان و خواست ملت مسلمان ایران و سرشار از معارف غنی اسلامی بود، از طریق اعلامیه، نوار کاست، خبرگزاری‌ها، به هنگام تبعید پانزده ساله در ترکیه، عراق و فرانسه، به روحانیان و انقلابیان صدر انقلاب برساند و آنان نیز این پیام را از طریق منبر و به صورت وعظ و خطابه به گوش مردم برسانند. (جعفرپور، 1389: 113) این کاست‌های سخنرانی به صورت قاچاق در سراسر ایران و در مساجد توزیع می‌شد. (January, 2008: 33) تأثیر این نوارها فوق‌العاده بودند. (همان: 35)

سیستم ارتباطی انقلاب اولاً: دارای یک شبکه غیررسمی سازماندهی شده بود که قلب تپنده آن در محل اقامت رهبر انقلاب (پاریس) بود و شاخه‌ها و زیرشاخه‌های آن سراسر ایران را پوشش می‌داد؛ ثانیاً: طبق برخی آمارها عملیات شبکه با به‌کارگیری 200 هزار رهبر مذهبی و 90 هزار مسجد، به پیش می‌رفت؛ ثالثاً: این سیستم در دو سطح فعال بود: هدف اولیه‌ای که سیستم ارتباطی انقلابیان روی آن متمرکز بود پخش و تکثیر عمومی سخنان، پیام‌ها و رهنمودهای رهبر انقلاب از طریق نوار کاست و زیراکس بود. امام خمینی از طریق این اعلامیه‌ها و نوارها، جنبش را در مقاطع مختلف رهبری می‌کردند؛ به افشای جنایات رژیم و نیز با توجه به طرح‌ها، برای آماده‌سازی مردم اقدام می‌کردند و گروه‌ها را به اتحاد برای ساقط کردن حکومت و پرهیز از تنش و درگیری دعوت می‌کردند. در واقع، امام همچون یک متخصص ارتباطات سنتی به رهبری این شبکه ادامه می‌داد. (حسینی، 1384) اهمیت این رسانه‌ها (نوار کاست) به‌حدی است که یک روزنامه نگار آمریکایی با لحنی تمسخرآمیز این گونه پیشنهاد می‌کند روی قبر شاه بنویسید: «او نوار کاست را فراموش کرد». (همان)

نتیجه

انقلاب اسلامی ایران با داشتن ایدئولوژی اسلامی ـ شیعی و رهبری داهیانه حضرت امام خمینی(ره) توانست در مواقع لازم به بسیج توده‌ها پرداخته و رژیم را ساقط کند. رهبران انقلاب با انتخاب تکنیک استفاده از رسانه‌های سرد، همانند مسجد و منبر در سال‌های آغازین نهضت بدون به‌کارگیری هیچ‌گونه رسانه گرم با برقراری ارتباط نزدیک و بدون حاشیه، میان سخنران و مخاطبان به اقناع و تزریق ایدئولوژی انقلاب در بین نخبگان و توده مردم پرداختند و با توجه به ویژگی‌هایی که این رسانه‌ها (مسجد و منبر) به‌عنوان رسانه سرد، در به‌کارگیری حداکثر مشارکت مخاطبان و استفاده از قدرت تحلیل و تخیل مخاطب در تفهیم پیام‌ها داشتند، توانستند اهداف انقلاب را مبنی بر تغییر حکومت، رفتن شاه و تشکیل حکومت اسلامی در ذهن توده مردم صورت‌بندی کنند.

همزمان با تغییر فضای سیاسی در سال‌های 1357 ـ 1356، رهبران انقلاب با توجه به فضای باز سیاسی، آمادگی ذهن مردم برای تغییر رژیم و اعتماد کامل به امام خمینی، به‌عنوان رهبر بی‌بدیل انقلاب؛ با تغییر تاکتیک در نوع و نحوه به‌کارگیری رسانه‌ها، به سوی استفاده از رسانه‌های گرم (همزمان با رسانه‌های سرد) همانند رادیو، مطبوعات، اعلامیه‌ها و در اقدام کاملاً بدیع، به‌کارگیری نوارهای کاست روی آوردند و توانستند با توجه به ویژگی‌هایی که رسانه‌های گرم دارند، یعنی به‌کارگیری حداقل مشارکت مردم در تفهیم پیام‌ها و عدم نیاز به به‌کارگیری قدرت تحلیل و تخیل توسط مخاطب برای فهم پیام، به روند پیروزی انقلاب تسریع بخشند. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات