تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۵  ، 
کد خبر : ۲۷۴۴۲۹

بازی سراسر شکست عربستان در یمن


قاسم غفوری

عربستان در ششم فروردین، حملات هوایی گسترده‌ای را علیه یمن آغاز کرد. بهانه عربستان حمایت از منصور‌هادی، رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن و حفظ یکپارچگی این کشور بود. ‌این ادعا در حالی مطرح شده که از یک‌ سو ملت یمن هیچ تمایلی به منصور‌هادی نداشت، چنان‌که پس از فرار وی از صنعا به عدن حتی مردم زادگاهش هم حاضر به پذیرش وی نشدند. از سوی دیگر، کمیته‌های مردمی و ارتش با محوریت انصارالله در چارچوب حفظ یکپارچگی یمن و مبارزه با تروریسم حضور خود را در مناطق جنوبی گسترش دادند، حال آنکه عربستان به جای حمایت از آنان با عملیات طوفان قاطعیت به مقابله با این امر پرداخت. حال این پرسش مطرح می‌شود که ریشه حملات عربستان به یمن چیست و چه اهدافی را پیگیری می‌کند؟

رفتارهای ریاض نشان می‌دهد، آل‌سعود یک هدف دارد و آن نابودی کامل یمن و مردمان آن است که ‌این امر را در نحوه بمباران‌های جنگنده‌های سعودی می‌توان مشاهده کرد. بخشی از ‌این حملات به زیرساخت‌های اقتصادی یمن است، چنان‌که مراکز برق و تأسیسات زیربنایی این کشور هدف قرار گرفته‌اند. کشتار عمدی مردم از دیگر ابعاد رفتار عربستان است، چنان‌که بیمارستان‌ها و حتی اردوگاه‌های آوارگان را هدف قرار داده است. آواره‌سازی و ‌ایجاد مرکز بدون سکنه در مناطق مرزی از اهداف این طرح و حمایت از تروریست‌ها به‌عنوان پیاده نظام عربستان و آمریکا بعد دیگر ‌این طرح است، چنان‌که بمباران کمیته‌های مردمی نمودی از ‌این رفتار است. جالب توجه آنکه ریاض با بمباران زندان‌ها زمینه‌ساز فرار صدها تروریست شده است. ‌ایجاد بحران سیاسی با حمایت از معدود حامیان منصور‌هادی بعد دیگر ‌این طراحی است. مجموع رفتارهای ریاض نشان می‌دهد، آل‌سعود به‌دنبال نابودی یمن است و قصد دارد با تحریم اقتصادی جریان‌های مردمی را به تسلیم‌شدن در برابر خواسته‌های خود سوق دهد که همانا سلطه بر کل یمن است. با تمام‌ این تفاسیر، رفتارهای عربستان از ناکامی و شرایط سخت این کشور حکایت دارد.

بهره‌گیری از حمایت‌های شورای همکاری خلیج‌فارس، واردسازی مصر و اردن به جنگ با مشوق عدم رویکرد ریاض به اخوان‌المسلمین، تصویب بیانیه در اتحادیه عرب در حمایت از حمله به یمن، کسب حمایت کشورهای اروپایی و آمریکا، همکاری با رژیم کودک‌کش صهیونیستی علیه مردم یمن و تقلا برای تصویب قطعنامه در شورای امنیت هر چند در ظاهر نشانه قدرت عربستان است؛ اما در واقع نمودی از تزلزل و آگاهی آن از ناتوانی در برابر ملت یمن است که آن را به یارگیری گسترده سوق داده است.

نکته بسیار مهم آنکه اقدام عربستان نسل‌کشی علیه بشریت و نقض تمام قوانین بین‌المللی است. سکوت سازمان‌های جهانی، از جمله شورای حقوق بشر در برابر آن امری پرسش‌برانگیز و محکوم است.‌ این امر مطرح می‌شود که آمریکا چگونه به بهانه نجات جان انسان به اشغال عراق و افغانستان پرداخته و در برابر کشتار یمن سکوت کرده است. به‌راستی، ‌این امر واهی‌بودن ادعاهای بشردوستی آمریکا را نشان می‌دهد. نکته مهم دیگر آنکه آمریکا با ادعای حمایت از بشریت و جلوگیری از احتمال آنکه ایران در سال‌های اینده به سمت بمب هسته‌ای برود، به مقابله با حقوق هسته‌ای ایران که هرگز به‌دنبال سلاح هسته‌ای نبوده، می‌پردازد، حال آنکه در برابر جنایت آشکار عربستان که تهدید امنیت منطقه و جهان است، سکوت و حتی از آن حمایت کرده است.

کارتر، وزیر دفاع آمریکا با استقبال از تجاوز عربستان و تعدادی دیگر از کشورهای حامی ریاض به یمن، این حملات را در جهت منافع ایالات متحده خواند. ‌این اقدام نشانه‌ای بر ادامه بی‌منطقی و درس‌نگرفتن آمریکا از جنگ‌های گذشته است. ‌این رفتار نشان می‌دهد، اوباما هم در جاده بوش حرکت می‌کند که زوال آمریکا دارد. نقش آمریکا را به‌دنبال در ‌این جنایت زمانی آشکارتر می‌شود که عادل الجبیر، سفیر عربستان در آمریکا در گفت‌وگو با شبکه خبری اسکای‌نیوز فاش کرد: عملیات نظامی که با عنوان «طوفان قاطعیت» به رهبری عربستان علیه حوثی‌ها در یمن در حال انجام است، از ماه‌ها پیش و پس از رایزنی با آمریکا انجام شده است.

نقش کشورهای غربی در جنایات عربستان در یمن زمانی آشکارتر می‌شود که محافل رسانه‌ای این کشورها تلاش کردند، تحولات یمن را تقابل میان ایران و عربستان نشان دهند. چنان‌که در گزارش رویترز با عنوان «ریسک و پاداش: سعودی‌ها می‌توانند به وزنه سنگین در منطقه تبدیل شوند یا در خدمت تقویت بیشتر ایران قرار گیرند»، آمده است: « حملات عربستان سعودی برای توقف کنترل حوثی‌ها به یمن می‌تواند برای سالیان پیش رو نقش ریاض را در منطقه و مقابله منطقه‌ای این کشور با ایران را ترسیم کند». این اخبار برای کم‌رنگ‌کردن جنایات عربستان و نیز کشاندن پای ایران به معرکه یمن است. غرب چنان وانمود می‌کند که یمن قربانی درگیری میان ایران و عربستان یا همان شیعه و سنی است تا به این ترتیب نقش غرب در ‌این جنایت کم‌رنگ شود. ‌این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که مسئله یمن صرفاً درگیری عربستان با مطالبات مردم یمن است. آل‌سعود به دلیل نداشتن پایگاه مردمی در داخل از انقلاب‌های مردمی منطقه هراس دارد.

یمن از نظر تاریخی و جغرافیای سیاسی و نظامی و راهبردی جایگاه و موقعیت مهمی دارد، از جمله ‌مناطق نفت‌خیز نجران، عسیر و به‌ویژه جیزان که مشرف به دریای سرخ است. مردم منتسب به قبایل حوثی و جنبش انصارالله که همواره با نفوذ و سیطره عربستان مشکل داشته و مخالف بوده‌اند، تاکنون ۹ بار هدف حملات عربستان قرار گرفته‌اند و رهبرشان شهید شده است. آخرین‌بار در سال 2009 نظامیان سعودی وارد خاک یمن شدند و صعده را هدف حملات خود قرار دادند؛ ولی با مقاومت انصارالله روبه‌رو شدند و آن‌ها نه تنها نظامیان سعودی را از خاک یمن اخراج کردند؛ بلکه حتی آنها را در داخل خاک عربستان تعقیب کردند و حتی برخی از روستاها را به تصرف خود درآوردند و بسیاری از نظامیان متجاوز را به هلاکت رساندند.

عبدالعزیز آل‌سعود، بنیان‌گذار حکومت این رژیم گفته بود، مواظب یمن باشید، زیرا یمن بسیار خطرناک است. آل‌سعود همواره از اقتدار و وحدت یمن وحشت داشته‌اند، به همین دلیل اگر نتوانستند به‌طور مستقیم بر حاکمیت و حکومت یمن مسلط باشند، اعمال نفوذ کردند. همچنین، وحدت یمن و انسجام این کشور را از طریق نفوذ در عشایر و ایجاد تفرقه دینی و مذهبی در معرض خطر قرار داده‌اند؛ چون کشور یمن، کشور تاریخی است و تمدن کهن دارد، بر برخی سران و رهبران عشایر و قبایل سرمایه‌گذاری و حتی فرقه‌سازی کرد و جنگ داخلی به راه انداخت که یمن روی خوش به خود نبیند. در یک جمله می‌توان گفت، وحشت آل‌سعود از مردم یمن بوده است که استقلال‌خواهی، سلطه‌گری عربستان را زیر سؤال برده‌اند. کشورهای غربی و عربی نیز که از گسترش قیام مردمی یمن در هراس هستند، در جنایات عربستان در این کشور مشارکت می‌کنند. با وجود این، عربستان گرفتار بازی دوسر باخت شده است، زیرا اگر در این جنگ شکست بخورد، از فقیرترین کشور با کمترین امکانات نظامی شکست خورده که یک رسوایی است و در صورت پیروزی هم وجهه عربستان به‌عنوان قاتل زنان و کودکان در میان جهانیان بیش از پیش تخریب می‌شود و همگان آن را با رژیم کودک‌کش صهیونیستی مقایسه می‌کنند که این هم شکستی سنگین برای ریاض است. عربستان در هر شرایطی در یمن محکوم به شکست است و رؤیای پیروزی برای آن هرگز تعبیر نمی‌شود. چنان‌که برای رژیم صهیونیستی تعبیر نشده و نخواهد شد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات