روز نو :
اواخر پاییز سال 89 بود که یکی از پرهیاهوترین و پر بحث ترین طرح های اقتصادی کشور اجرا شد . طرحی به عنوان هدفمندی یارانهها با کش و قوسها و ثبت نام های چند باره و با چانه زنی که بالاخره قرار است به هر کسی چه قدر برسد ؟ کم کم که گذشت مردم به این طرح عادت کردند و شاید آن حسی که در میان بسیاری نسبت به دولت بود آرام آرام تغییر کرد . مردم حالا ازاحمدی نژاد راضی شده بودند با همان ماهی 45 هزارتومان! مبلغی به ظاهر اندک که پرداخت آن برعهده دولت بود. اما همین مبلغ اندک وقتی در تمام جمعیت ایران ضرب میشد سرمایه ای میشد که ماهانه باید به عنوان یک مطالبه مردمی! به ملت داده میشد. مدتی که از طرح گذشت فشاراقتصادی بر سر یارانهها آن قدر شد که باید فاز دوم آن با حذف اقشار پردرآمد کلید میخورد. فازی که در دولت پیش اجرایی نشد. البته ملاک تشخیص آماری دهک های بالا هم برای حذف اقشار پردرآمد، گنگ ماند. دولت یازدهم هم همان روند قبلی دولت سابق را ادامه داد. اما از سویی فشارهای مجلس در اجرای حذف طبقههای پردرآمد از یارانه، عدم توان وزارت نفت و سایرنهادها در تحمل پرداخت هزینههای یارانهای و از سویی دیگر هراس از این که با قطع یارانهها چه بر سر محبوبیت دولت میآید و چگونه میتوان افراد پردرآمد را از سایرین در این طرح تمییز داد؟ تا یارانههای آنهایی که مطمئنا پر در آمدند قطع گردد. دولت را با میراث احمدینژاد تنها گذاشت . ماجرا ادامه داشت تا اینکه در سال 93 قرار آن شد که با مصوبه مجلس حذف اقشار پر در آمد از دریافت یارانهها اجرایی شود، دولت هم دلش را به دریا زد و طرح انصراف داوطلبانه از دریافت یارانهها را با تبلیغات بسیار اجرایی کرد. طرحی که با عدم استقبال بیش از نود و پنج درصدی مردم نشان داد که روحانی و تیمش کارشان سختتر از این حرفهاست. حالا بعد از تاخیر یکساله در اجرای آن چه مجلس از دولت خواسته بود و همین طور تحمل فشارهای درونی دولت در سیستم های اقتصادی اش، گویی اینبار دولت روحانی حذف یارانه های اقشار
پردرآمد را بی سر و صدا آغاز کرده است. اما سوال اینجاست که چرا دولت این ریسک را پذیرفت ؟آن هم با توجه به اینکه انتخابات مجلس نزدیک است و میداند که این کار از محبوبیت این دولت میکاهد . آیا اینبار هم روحانی و یارانش میتوانستند این موضوع را موکول به آینده ای بعد از انتخابات کنند تا وجهه سیاسی خود را حفظ نمایند؟ و یا اینکه وزیر نفت دولت به ستوه آمده بود و همین طور شرایط اقتصادی ،دولت را مجاب کرد تا پا روی منافع سیاسی اش بگذارد و منافع ملی را ارجح بداند؟ آیا این موضوع ارتباطی هم با مذاکرات هستهای دارد؟ دولت از هراس عدم توافق مذاکرات هستهای است که میخواهد پیشبینیهای اقتصادی بعد از آن را با اجرایی کردن فاز جدید یارانهها انجام دهد یا اطمینان از توافق است که خیالش را آسوده کرده و میپندارد بعد از توافق، محبوبیتش حتی با اجرایی کردن فاز جدید هدفمندی یارانهها باز خواهد گشت؟ به راستی اجرای فاز جدید هدفمندی یارانهها تا چه میزان تبعات سیاسی نا مطلوب در ادامه کار دولت روحانی خواهد گذاشت؟ حسین مرعشی فعال سیاسی اصلاح طلب و معاون رئیس جمهوراصلاحات، محمد مراد بیات جامعه شناس و هادی حقشناس نماینده پیشین مجلس و اقتصاددان در گفت و گو با آفتاب یزد به این سوالات پاسخ میدهند.
حسین مرعشی در گفتگو با آفتاب یزد:حذف یارانهها تاثیری روی محبوبیت دولت ندارد
- هر سال یک انتخاباتی وجود دارد! اگر قرار باشد تصمیماتی به این سادگی را در اقتصاد به خاطر انتخابات دولت انجام ندهد این خیانت به کشور است. هر سال که نمیشود کشور را با تعارف اداره کرد، کشورداری نیاز به قاطعیت، جسارت و اقدامات مناسب دارد
- آقای احمدینژاد بیش از دو برابر درآمدهای ناشی از اصلاح قیمت حاملهای انرژی تعهد برای دولت ایجاد کرده است
- اگر همیشه عادت بدهیم که دولتمردان صرفا براساس محبوبیت تصمیم بگیرند، هیچ وقت کشور ایران آباد نخواهد شد
حسین مرعشی فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با آفتابیزد دراینباره میگوید: دولت با یکسال تاخیر این فاز را انجام میدهد از سویی این کار هم قانون است و هم از جهاتی دولت با کسری بودجه مواجه است و نمیتواند طرحهای مهمی مثل طرح سلامت را تامین مالی کند در حالی که به افراد متولی یارانه پرداخت میکند.
وی ادامه میدهد که دولت اقدام مناسبی را مطابق با قانون شروع کرده است و آن را باید ادامه بدهد.
مرعشی درباره تبعات سیاسی این موضوع برای دولت در آستانه انتخابات میگوید: هر سال یک انتخاباتی وجود دارد! اگر قرار باشد تصمیماتی به این سادگی را در اقتصاد به خاطر انتخابات دولت انجام ندهد این خیانت به کشور است. هر سال که نمیشود کشور را با تعارف اداره کرد، کشورداری نیاز به قاطعیت، جسارت و اقدامات مناسب دارد"
معاون دولت اصلاحات ادامه میدهد دولت ،هم از لحاظ قانونی مکلف است و هم به لحاظ حقیقی منابعی در دست ندارد که بتواند بنا به روندی که دولتهای نهم و دهم در یارانهها گذاشتند ادامه بدهد.
مرعشی میافزاید : آقای احمدینژاد بیش از دو برابر درآمدهای ناشی از اصلاح قیمت حاملهای انرژی تعهد برای دولت ایجاد کرده است ،درحالی که چنین منابعی وجود نداشته است و مرتب با سیاستهای غلط از بنگاههای مهم اقتصادی مثل طرحهای توسعه صنعتی و نفت کشور که پشتوانه اصلی درآمد و ملت است این هزینهها را میپرداخت . یعنی طرحهای توسعه نفت را اجرا نکرد و تبدیل به یارانه شد.
مرعشی اضافه میکند: کارهای اشتباه دولت قبلی را باید دولت جدید اصلاح کند . تصمیم به حذف یارانههای پردرآمد کار عاقلانه ای است و به تدریج درحال انجام است.
مرعشی در پاسخ به اینکه دولت یک بار از مردم خواست تا داوطلبانه از یارانهها انصراف بدهند ولی این کار صورت نگرفت حال چگونه خودش این کاررا انجام میدهد میگوید: به هر حال وقتی مردم این کار را نکردند دولت ناچار به این است که خود اقدام کند .اینکه با این عمل ، محبوبیت دولت کم میشود باید گفت که کشورداری به این حرفها نیست! وگرنه باید دولت از آن طرف اسکناسهای بدون پشتوانه چاپ کند و تورم درست شود! اگر همیشه عادت بدهیم که دولتمردان صرفا براساس محبوبیت تصمیم بگیرند، هیچ وقت کشور ایران آباد نخواهد شد و هیچگاه توسعهای رخ نمیدهد و اقتصاد بهبود نمییابد.
حسین مرعشی ادامه میدهد: هرچندبه نظر من این موضوع چندان هم تاثیری روی محبوبیت دولت نمیگذارد.
وی اضافه میکند : کشور با کارهای پوپولیستی هدایت نمیشود بنابراین شما نباید برهمان طبلهای پوپولیستی که احمدینژاد بر آن میزد، بزنید!
مرعشی تاکید میکند: دولت باید تصمیم میگرفت وگرنه با شوخی و تعارف و رودربایستی و تکیه بر امور واهی نمیشود کشور اداره کرد. مملکت جوانان بیکار فارغالتحصیل دارد، مشکلات بهداشتی، منابع آب، عقب ماندگی تکنولوژی و ... دارد همه کشور که خلاصه نمیشود به بحث محبوبیت.
وی میافزاید : اجرایی شدن حذف یارانهها ارتباطی با توافقهای هستهای ندارد و این موضوع یک موضوع داخلی است و اگر من جزو دولت بودم به جز کارمندان دولت و کسانی که عضو سازمان بهزیستی هستند یارانهها را قطع کرده بودم و هزینهها را در راستای ارتقای مملکت خرج میکردم و شغل درست میکردم.
مرعشی تاکید میکند: کشور را باید با واقعیتها و صراحت اداره کرد نه با ترس و وحشت از محبوبیت واگر چنین کردیم کار مثبتی انجام دادیم.
محمد مراد بیات در گفتگو با آفتاب یزد: محبوبیتی که به تخریب منافع ملی بیانجامد سودی ندارد
- طبیعی است که حذف یارانهها در کاهش محبوبیت دولت تاثیر دارد ولی قرار نیست که ما رفتارهای سیاسی گذشته را همچنان بهخاطر اینکه آسیب سیاسی نخوریم ادامه بدهیم
- برای این منظور رسانهها و در راس آن صدا و سیما باید بتوانند آگاهی لازم را به مردم بدهند که دلایل منطقی که دولت باید حذف یارانههای دهک بالا را انجام بدهد چیست
محمد مراد بیات جامعهشناس در پاسخ به آفتاب یزد در اینباره میگوید: اصل پرداخت یارانهها به صورت نقدی، کار غلطی بوده است، نکته بعدی اینکه منابع هدفمندی یارانهها پیشبینیهای لازم را نداشته است و منابع درآمد یارانهها هم باربرروی دوش دستگاههای اجرایی و وزارت نفت گذاشت و طبیعتا این فشار هزینهها یکجایی خودش را نشان میداد. منابع دولت آن طور که در بودجه 94 آمده است کفاف پرداخت به همه اقشار جامعه را ندارد، مطلب دیگر اینکه یارانه در دهکهای بالای جامعه جای ویژهای ندارد و لذا اگر حذف بشوند آسیبی به آنها وارد نمیشود.
وی ادامه میدهد: نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که جامعه آماری دولت باید با شفافیت دهکهای بالا را تشخیص بدهد وگرنه اصل حذف دهکهای بالا نکته صحیحی است که باید صورت بگیرد.
بیات اضافه میکند : مشکل اصلی کشورمان برای توسعه، نبود آمارهای دقیق و شفافی است که بتوانیم بر مبنای آن رفتارهای اقتصادیمان را تنظیم بکنیم به هر حال دولت باید همچون کشورهای پیشرفته بتواند آمارهای درستی را داشته باشد، قطعا این اطلاعات لازم در دست نیست و ما اطلاعات کافی نداریم. یکی از وظایف دولت هم این است که این اطلاعات را دقیق و شفاف به دست آورد تا بتواند در این طرح پاسخ جامعی را بدهد.
بیات میافزاید: طبیعی است که حذف یارانهها در کاهش محبوبیت دولت تاثیر دارد ولی قرار نیست که ما رفتارهای سیاسی گذشته را همچنان به خاطر اینکه آسیب سیاسی نخوریم ادامه بدهیم البته با تمام تاسف این امکان وجود دارد که پوپولیستها و آن عدهای که به دنبال منافع خودشان هستند بتوانند از این عمل بهرهبرداری سیاسی خودشان را انجام دهند.
وی تصریح میکند: برای این منظور رسانهها و در راس آن صدا و سیما باید بتوانند آگاهی لازم را به مردم بدهند که دلایل منطقی که دولت باید حذف یارانههای دهک بالا را انجام بدهد چیست. گرچه از صدا و سیما انتظاری نیست ولی حداقل رسانههای مکتوب مثل شما این کار را انجام دهند چون معمولا صدا و سیما از افرادی که رفتار پوپولیستی دارند حمایت میکند. بنابراین باید بدانیم که این حذف یارانهها هیچ صدمهای ندارد و در بخش توسعه و سلامت جامعه و آگاهی جامعه نقش ندارد.
بیات تاکید میکند که دولت در اینجا منافع ملی را به مقاصد سیاسی کوتاه مدتش ارجح دانسته است و این جای تقدیر و تشکر دارد نه جای تنبیه و مجازاتش.
این جامعه شناس میافزاید: اگر رسانهها خوب نجنبند به دلیل آنکه رسانه ملی تلاشی برای توجیه این وضعیت به طور ویژه نمیکند. حتما ضررهایی نصیب دولت میشود.
بیات درباره این سوال که در عملی شدن حذف یارانهها فشار مجلس دخیل بوده است یا مشکلات داخلی دولت ؟ پاسخ میدهد: «من تصور نمیکنم که لزوما فشار مجلس بوده است یعنی در واقع عقل اقتصادی و تشخیص منافع ملی هم در میان بخش خاصی از مجلس و هم در میان دولت وجود دارد که جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است.و باید این حذف افراد صورت میگرفت .
محمد بیات در ارتباط با اینکه آیا دولت از توافق هستهای در آینده اطمینان دارد که میداند با کاهش محبوبیت امروز در حذف یارانهها میتواند این محبوبیت را بعد از توافق دوباره کسب کند پاسخ میدهد: اتفاقا دولت در این عمل بحث عدم توافق را محتمل دانسته است، چون ما در صورت عدم توافق با 1+5 وضعیت اقتصادی مناسبی نخواهیم داشت و با توجه به منابع درآمدی دولت وضعیت اقتصادی مناسبی نخواهیم داشت و منابع درآمدی دولت بیش از آن چیزی که در بودجه دولت پیشبینی شده کاهش پیدا خواهد کرد، بنابراین عقلانی است که دولت خودش را در صورت عدم توافق آماده کند.
محمد بیات تاکید میکند: هیچ محبوبیتی که به تخریب منافع ملی بینجامد هیچ سودی نه برای دولت دارد و نه برای ملت پس بنابراین دولت کار عاقلانهای میکند که منافع ملی در صدر امور قرار داده است.
هادی حقشناس در گفتگو با آفتاب یزد: ادامه این وضعیت برای یارانهها مقدور نبود
- اگر بخواهیم فقط منافع سیاسی را به هر قیمتی در نظر بگیریم هیچوقت بازسازی کشور صورت نمی گیرد
هادی حق شناس استاد دانشگاه در گفتگو با آفتاب یزد میگوید: واقعیت آن است که قانون هدفمندکردن یارانهها که آذرماه 89 ابلاغ شد دو ویژگی ممتاز داشت یکی آنکه دولت مکلف است معادل پولی که از محل افزایش قیمتها حاصل میشود نصف آن پول را توزیع کند در سالهای 91،90 و 92 پولی که از محل افزایش قیمتها حاصل شد حدود
28هزار میلیارد تومان بود. در واقع دولت باید 14 هزار میلیارد را توزیع میکرد، ولی عملا نه تنها 14 هزار میلیارد را توزیع نکرد بلکه کل پول را توزیع کرد و همچنین از سایر منابع تا سقف 41 هزار میلیارد تومان پول بین مردم توزیع شد، این روال در دولت دهم ادامه داشت.
وی ادامه میدهد: دولت جدید این روند را تا به امروز ادامه داده است. درحالی که در بودجه دولت در سال جاری تاکید بر اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها شده است با تاکیدی بیشتر که آن هم حذف یارانههای افراد پردرآمد است که همان دو و نیم میلیون تومان درآمد به بالا است.
حق شناس اضافه میکند: در همین سال گذشته میزان پولی که جذب بودجههای عمرانی شده است عددی حدود بیست و چند هزار میلیارد تومان بود. درحالی که پولی که صرف یارانهها شده است، دو برابر شده است، از آذرماه سال 89 تا پایان سال 92 تقریبا سه برابر پولی که صرف بودجه عمرانی شده است، را صرف یارانهها کردیم، طبیعتا با این وضعی که وجود دارد و همین طور نرخ بیکاری بالا و هزاران مشکل دیگر این روند قابل ادامه نیست و باید کاری کرد.
وی تصریح میکند: مطمئنا انجام این کار (حذف یارانهها) همراه با عواقب اجتماعی و نارضایتیهای فراوانی خواهد بود علتش هم این است که در همان نظرسنجی که دولت از مردم خواست که داوطلبانه انصراف بدهند بیش از نود و چند درصد مردم انصراف ندادند و این عدم انصراف به این معنی است که مردم دریافت یارانهها را حق طبیعی خودشان میدانند و به همین دلیل اگر دولت بخواهد دهکهای پردرآمد جامعه را حذف بکند عوارض بدی در میزان محبوبیت دولت ایجاد خواهد شد.
این نماینده سابق مجلس ادامه میدهد: ولی به هر حال باید این کار از یک جایی شروع میشد. این نقطه میتواند از نظام پزشکی، نظام مهندسی و صنفی یا کسانی که سالی چند بار سفر خارجه انجام میدهند شروع شود ویا از کسانی که آمار آنها ثبت و ضبط میشود یا اظهارنامههای مالیاتی را پر میکنند تشخیص داده شوند به هر حال دولت حذف یارانهها را باید از جایی شروع کند که کمترین عوارض اجتماعی را داشته باشد.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که چرا دولت چنین زمانی را برای اجرای حذف یارانههای پردرآمدان انتخاب کرد میگوید: این موضوع مصوبه مجلس است و اگر قانون همین الان اجرا نشود و بگوییم سال دیگر اجرا شود، آن وقت در زمان مجلس جدید هستیم و اگر آن مجلس چیزی را مصوب کند گفته میشود که مجلس جدید است! و اگر در اواخر همین مجلس اجرایی شود گفته میشود مجلس ضعیف است! بنابراین اگر بخواهیم در این امر وقفه بیندازیم در هر زمانی میشود تاخیر انداخت! اما کار بازسازی برای جامعه بدون عوارض نیست و دولت هم این عوارض را امروز پذیرفته است.
حقشناس ادامه میدهد: اگر بخواهیم فقط منافع سیاسی را به هر قیمتی در نظر بگیریم هیچوقت بازسازی کشور صورت نمی گیرد.
وی میافزاید : اجرای حذف یارانههای افراد پردرآمد یک قانون است و چون دولت جدید خود را مکلف به اجرای قانون میداند باید این کار را انجام بدهد همین که سال پیش هم این کار صورت نگرفت یک تخلف از قانون بود. از دولت گذشته کسی انتظاری نداشت. چون آن دولت، دولت قانونگریزی بود اما طبیعی است در این دولت باید قانون اجرا شود.
حق شناس تصریح میکند: آنچه که مسلم است از یکطرف بحث هستهای به سرانجام خوبی رسیده است و احتمالا در تیرماه این توافق انجام میشود انتظار هم از دولت این بود که این بحث را حل کند. از طرف دیگر اینکه اگر این یارانه پردرآمدها حذف شود و به سمت پروژههای عمرانی و نیمهکاره و ایجاد اشتغال برود میتواند میزان رضایتمندی در بین توده مردم ایجاد کند، بنابراین چون برنامههای دولت معقول است در میان مدت میزان رضایت مردم باز خواهد گشت بنابراین اگر در کوتاه مدت عدم رضایت از دولت را خواهیم داشت در بلندمدت میتوانیم شاهد رضایت مردمی از دولت باشیم.