کاری که اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم کردند ملانصرالدین نمیکند
او این ماجرا را در گفتوگو با خبرآنلاین اینگونه روایت کرده است: دوره قبل انتخابات مجلس، از ابتدا قرار بود که ما در لیست اصولگرایان باشیم و دوسهبار هم به ما گفته بودند که در لیست اصولگرایان حضور دارید، مخصوصا در مرحله دوم که بزرگان قوم به ما گفتند حتما شما داخل لیست هستید. جالب است که بدانید در مرحله اول هم گفتند که بودید و آنطور که به ما گفتند یک لیست ٨٠،٧٠ نفرهای را تهیه کرده بودند و از روی آن اسامی را میخواندند و یک جمعی از بزرگان که همان ٨+٧ بودند، نظر موافق یا مخالف خود را اعلام میکردند و با هرکس که مخالفت میشد، آن فرد کنار گذاشته میشد، آقای باهنر به من گفت که با شما هیچ کسی مخالف نبود اما با فلانی و فلانی مخالف بودند؛
در نهایت تعداد لیستی که مخالف نداشتند به ٣٢ نفر رسید و ٢ نفر اضافه آمد، گفتند که بین ٣ نفر آخر قرعهکشی میکنیم در حالی که این ٣ نفر از نظر سیاسی و اجرایی دارای وزن یکسانی نبودند. از این سه نفر یک نفر آقای فرمانی بود که کارگری ناشناخته بود و یک نفرهم دکتر سجادی بود که در گذشته دیپلمات و سفیر بود و یک نفر هم من بودم. بین ما سه نفر قرعهکشی کردند. گفتند آقای فرمانی رای آورده و ما از لیست خارج شدیم. منتها در روزهای منتهی به انتخابات صلاحیت یک نفر از افرادی که داخل لیست بود، تایید نشد و یک نفر کم آوردند حالا اگر همان روش قبل را داشتند بازهم باید بین دونفری که بیرون از لیست مانده بودند قرعهکشی میکردند اما هیچ کدام از ما دو نفر را داخل لیست نگذاشتند بلکه رفتند و یک نفر را از خارج از لیست آوردند و لیست تایید شد.
آقای فرمانی که همان دور اول حذف شد و رای نیاورد. در مرحله دوم از لیست ٣٠ نفره ٧ نفر حذف شدند و ٢٣ نفر ماندند اما باید ٢٥ نفر معرفی میکردند، دو نفرکم داشتند و به خود من بازهم گفتند که حتما شما در لیست هستید و آقای ابوترابی فرد گفت که شما اینبار هستید اما در کمال ناباوری رفتند و دو نفر را از لیست جبهه پایداری آوردند گذاشتند داخل لیست خودشان! کاری که من فکر میکنم حتی اگر ملانصرالدین بود، چنین کاری نمیکرد و اتفاقی بود که باید در تاریخ سیاست دنیا نوشت که یک نفر بیاید از لیست رقیب دو نفر را بیاورد داخل لیست خودش.
قصد ندارم در انتخابات شرکت کنم
شاید همین اتفاق در آن سال باعث شده تا امروز غفوریفرد یکی از جدیترین منتقدان سازوکارهای وحدت اصولگرایان در بزنگاههای انتخابات باشد و اعلام کند که دیگر علاقهای به نامزدی در انتخابات مجلس ندارد: «واقعا الان قصد ندارم که شرکت کنم مگراینکه شرایطی پیش بیاید که مجبور بشوم.»
حضور اصلاحطلبان، انتخابات را رقابتی میکند
این فعال سرشناس و شناسنامهدار اصولگرا همچنین علاقهمند به حضور حداکثری اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس دهم است. اعتقاد دارد که انتخابات با حضور اصلاحطلبان رنگ و بوی رقابتی میگیرد.
اختلافات اصولگرایان بیشتر شده است
درباره وحدت اصولگرایان هم امیدوار است که این اتفاق بیفتد اما اعتراف میکند که با فقدان آیتالله مهدوی کنی و مرحوم حبیبالله عسگراولادی و نبود آلترناتیوی برای این دو چهره موثر اصولگرایی، اصولگرایان اختلافاتشان بیشتر شده است. همین است که ادامه میدهد: «اختلافات هم به نظر میرسد که نسبت به گذشته بیشتر شده است در حالی که ما و نمایندگان جبهه پایداری آن زمانی که هنوز منشعب نشده بودند، با هم به مجلس هشتم راه یافتیم و قبل از آن هم با هم بودیم و بعد از اینکه انتخابات تمام شد، جلسات این گروه در دفتر آقای روحالله حسینیان برگزار میشد. یعنی باهم بودیم و برای انتخاب ریاست مجلس نیز همه باهم بهطور دسته جمعی توافق کردیم که آقای لاریجانی رییس بشود ولی حداقل بعد از یک سال از هم گسسته شد. حالا که گسسته شد دوباره بتوانیم به هم وصل کنیم، سخت است.»
میخواستیم دختر شاه را بگیریم ولی ندادند!
غفوریفرد در ادامه به محمدرضا باهنر که جای مرحوم حبیبالله عسگراولادی در جبهه پیروان خط امام و رهبری نشسته است، کنایه میزند و جواب این اظهارنظر او را درباره نزدیک شدن جبهه پیروان با جبهه پایداری اینگونه میدهد: «اینکه (آقای باهنر) بگویند میخواهیم نزدیک شویم، با اینکه این امر اتفاق بیفتد، تفاوت اساسی دارد. بله ما هم میخواهیم. مثل این است که بگوییم ما هم میخواستیم دختر شاه را بگیریم ولی ندادند!»
اصلاحطلبان عقبه سیاسی دارند
غفوریفرد درباره اصلاحطلبان بر این اعتقاد است که «اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم حضور پررنگی خواهند داشت و عقبه سیاسی هم دارند. بنابراین رسیدن به وحدت برای اصولگرایان واقعا حیاتی است. ولی این حقیقتی است که اگر به توافق و وحدت نرسند احتمال باخت شان بسیار زیاد است یعنی واقعا میشود گفت که ١٠٠درصد است.»
احمدینژادیها ١٠٠ درصد میآیند
غفوریفرد گویا از فعالیت انتخاباتی احمدینژادیها هم بیخبر نیست. معتقد است حضور این طیف در انتخابات هم ١٠٠ درصدی است. درباره ائتلاف احمدینژادیها و پایداریها هم میگوید: «الان بین شان فاصله زیادی افتاده است. احمدینژاد دو سه جلسه مختلف دارد با افراد مختلف یک عده خاص الخاصند و یک عده خاص هستند وزرای دولت وی که از ابتدا هم فعال بودند در بیشتر جلسات حضور دارند.»
روحانی آرامش را در کشور حاکم کرده است
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه درباره دولت روحانی هم اینگونه اظهارنظر کرده است: آقای روحانی حداقل کاری که کرده این است که آرامشی را در کشور برقرار کرده است و این را نمیشود منکر شد. این تنشهایی که هر روز بین مجلس و دولت بود، خوشبختانه الان این طوری نیست و به نظر میآید که در دولت تدبیرو امید هم امید در مردم ایجاد شده است و هم کارها با تدبیر بیشتری جلو میرود به خصوص در روابط خارجی که همین گروه ١+٥ که ما در حال مذاکره با آن هستیم نشان میدهد که منطق بیشتری بر فضای مذاکرات حاکم است. در مجموع به نظر میرسد که روند کار رو به بهبود است اما هنوز به نتیجه نرسیده است و انشاءالله که در آینده شاهد موفقیت دولت باشیم.
آقای ناطق تمایلی به بازگشت ندارد
غفوریفرد در پاسخ به سوالی درباره بازگشت ناطق نوری به فضای سیاسی کشور هم معتقد است که «آقای ناطق تمایلی به بازگشت ندارد. میگوید ایشان (ناطق) در مجلس پنجم تمام برنامهریزیشان را برای ریاستجمهوری کرده بودند و دولتش را هم انتخاب کرده و قرار بود من را رییس سازمان انرژی اتمی کند اما بعد از انتخابات دوم خرداد ٧٦ به خود من گفت که تا آخر عمرم در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنم. ما باورمان نمیشد و فکر میکردیم که برای مجلس ششم شرکت میکنند ولی هرچه ما رفتیم و آمدیم و اصرار کردیم، ایشان کوچکترین تنازلی از آن تصمیمی که گرفته نکرد. حالا ممکن است با آقای روحانی چون نزدیکتر است، همکاریهایی داشته باشد اما بعید میدانم که ایشان شخصا دیگر برای هیچ کار دیگری ورود پیدا کند. برای همین انتخابات هم من خودم با آقای روحانی صحبت میکردم، گفتم که اگر آقای ناطق بیاید خیلی خوب است ولی هرچه به آقای ناطق گفتیم، نیامد. الان هم حتما با آقای روحانی رقابت نخواهد کرد.»
آقای ناطق ممکن است به لاریجانی در حزب رهروان ولایت کمک کند
غفوریفرد درباره احتمال استفاده حزب رهروانولایت با رهبری علی لاریجانی از پتانسیل ناطق نوری هم گفته است: «ایشان با آقای لاریجانی دوست و همفکر است و ممکن است به ایشان کمک کند و این بستگی به این دارد که حزب رهروان و جبهه پیروان به توافقی برسند. شاید مثلا از ایشان بشود استفاده کرد برای رسیدن به نوعی وحدت میان اصولگرایان و اگر بخواهند حتما میتوانند در این زمینه کار کنند. بسیار هم مفید میدانم. بالاخره ایشان اگر بیایند و با توجه به رابطه خوبی که دارند اگر بیایند برای وحدت اصولگرایان خیلی خوب است. مخصوصا در غیاب آیتالله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی. ولی به آن هم زیاد امیدوار نیستم که علاقه داشته باشند ورود پیدا کنند.»
غفوریفرد ریشه قهر ناطق نوری از اصولگرایان را احمدینژاد اعلام میکند و میگوید: «آقای ناطق عضو جامعه روحانیت بود و میگفت باید در آن اتفاق از من حمایت میشد. ایشان خیلی هم برای وحدت اصولگرایان وقت گذاشت و واقعا انتظار بجایی هم بود و سر آن جریان آقای ناطق واقعا مظلوم واقع شد و احمدینژاد با بیرحمی شدیدی شخصیت ایشان را تخریب و فکر کرد اگر دیگران را نفی کند میتواند راه جدیدی را برای خود باز کند و خودش هم میگفت که مردم از اینها خسته شدهاند من آمدم یک چیز جدید بگویم. اما گفت و رای هم آورد ولی یک زخمی در انقلاب ایجاد شد که به این راحتی التیام پیدا نمیکند. یعنی از دست دادن آقای ناطق برای نظام ارزان تمام نمیشود.
فردی با این سابقه و با این تجربه و با این اعتقاد به نظام. هیچ کشوری با کسانی که برایش خدمت کردهاند اینطور برخورد نمیکند. کسی که این همه خدمت کرده است به کشور و با همه وجود به نظام اعتقاد دارد، این طور تخریب کردن این افراد عواقب بدی دارد اینکه چهرههای خوب و سالم نظام را تخریب کنیم. البته آقای ناطق بههیچوجه از نظام نبریده است و الان در جاهای مختلف سخنرانی میکند و در جلسات مجمع بهطور مرتب حضور دارد. رییس دفتر بازرسی دفتر رهبری هم هست و همواره از نظام دفاع کرده و میکند.»