تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱  ، 
کد خبر : ۲۷۵۶۰۴

یادداشت روزنامه 6 خرداد


روزنامه کیهان **

آیا دور جنایت آل‌سعود تندتر می‌شود؟ / سعدالله زارعی

«گفت‌وگوی ملی» یمنی‌ها در ژنو برای دومین‌بار و با درخواست منصور هادی به نمایندگی رژیم آل‌سعود و برای مدت نامعلوم به تعویق افتاد و هم‌زمان با آن حملات رژیم سعودی به یمن و تحرکات عوامل وابسته به عربستان در استانهای جنوبی رو به فزونی گذاشته و روز گذشته خبرگزاری رویترز نوشت: برای اولین‌بار پس از یک ماه اخیر، نیروهای ائتلاف عربستان به یک موفقیت در شهر لحج دست یافته‌اند. در خصوص تحولات جاری یمن نکات زیر اهمیت دارند:

1- درخواست دوباره منصور هادی و عربستان از سازمان ملل برای به تعویق انداختن زمان برگزاری کنفرانس گروههای یمنی در ژنو و عدم اشاره به «زمانی معین»، نشان می‌دهد که در شرایط فعلی، مذاکره و گفت‌وگوی یمنی یمنی به نفع عربستان و گروه‌های یمنی وابسته به آن نیست، اگرچه در میز ژنو، طیف وابسته به عربستان از چند امتیاز بزرگ برخوردار می‌باشد؛ برگزاری مذاکرات زیرنظر سازمان ملل، سهم دو سوم گروه‌های وابسته به عربستان در میز 40 تا 50 نفره مذاکرات، انجام مذاکره براساس قطعنامه 2216 که منصور  را نماینده یمنی‌ها معرفی و قدرت او را قانونی خوانده و گفت‌وگو براساس طرح شورای همکاری خلیج‌فارس بخش‌هایی از این امتیازات سیاسی است، اما در عین حال رژیم عربستان و منصور هادی برگزاری گفت‌وگوهای ژنو را به نفع خود نمی‌دانند. دلیل آن روشن است رژیم سعودی و گروه‌ یمنی‌ وابسته به آن اگرچه از حمایت‌های فراوان خارجی برخوردارند ولی به هیچ کجای یمن سیطره‌ای ندارند و لذا از سوی حریف که بخش اعظم یمن را در اختیار دارد، جدی گرفته نمی‌شود و هیچ قدرتی هم وجود ندارد که او را به پذیرش طرف مقابل وادار نماید. از این رو رژیم وابسته و عوامل یمنی آن تا زمانی که نتوانند به موفقیت چشمگیری در صحنه میدانی یمن برسند، رغبتی به شرکت در گفت‌وگوهای ژنو نخواهند داشت.

2- به تعویق انداختن زمان برگزاری گفت‌وگوهای ژنو تا زمان نامعلوم، حتما توام با تشدید جنگ و درگیری‌ها خواهد بود. کما اینکه روز گذشته نشانه‌های آن بروز پیدا کرد. رژیم جنایتکار سعودی بیش از گذشته حملات خود را متوجه استانهای صعده، عمران و صنعا خواهد کرد چرا که از منظر این رژیم، تشدید حملات به استانهای زیدی، عزم نیروهای رزمنده انصارالله در استانهای جنوبی- با اکثریت شافعی- را  سست می‌کند و میانه‌روهای شمال را علیه تصمیم انصار یعنی پاکسازی مناطق جنوب، فعال کرده و در نهایت آنان را وادار به ترک جنوب می‌نماید و ترک جنوب آغاز ماجرای عقب‌نشینی انصارالله خواهد بود.

براین اساس به نظر می‌آید از یک سو طی روزهای آینده شاهد تشدید بمباران استان‌های صعده، عمران و صنعا باشیم و در این میان احیانا رژیم آل‌سعود پا را از استفاده از سلاح‌های مجاز فراتر بگذارد و درصدد برآید تا با «خلق جنایت بزرگ»، موفقیتی بدست آورد. هم‌زمان با این موضوع، قاعدتا درگیری‌ها در استانهای جنوبی نیز تشدید می‌شود. دیروز تلویزیون سعودی العربیه از دست یافتن عوامل سعودی به یک موفقیت در استان لحج خبر داد. این خبر توسط بعضی از رسانه‌های دیگر از جمله خبرگزاری رویترز هم منتشر شد و بعضی از رسانه‌ها حتی از سقوط استان لحج خبر دادند که واقعیت ندارد. لحج استان نسبتا پهناوری است با 12650 کیلومترمربع مساحت و نزدیک به 850 هزار نفر جمعیت، با توجه به اشراف این استان بر باب‌المندب از یک سو و اشراف بر شهر استراتژیک عدن از سوی دیگر، سیطره هر جریان بر لحج نقش تعیین‌کننده‌ای در قدرت آن دارد. از منظر میدانی اگر رژیم سعودی و وابستگان یمنی آن نتوانند به یک موقعیت استراتژیک دست پیدا نمایند، در گفت‌وگوهای ژنو و یا هر جای دیگر شرکت نخواهند کرد کما اینکه منصور هادی از سوی عربستان اعلام کرد که در اجلاسی که انصارالله یک طرف آن باشد، شرکت نمی‌کند.

۳- طی روزهای  اخیر رژیم عربستان با توافق گروه انصارالشریعه- شاخه یمنی القاعده- رفت و آمد هوایی و دریایی به فرودگاه و اسکله «مکلا» مرکز استان بزرگ «حضر موت» را آغاز کرد. گفته می‌شود گروه القاعده که از حدود دو ماه پیش بر مرکز این استان سیطره دارد در قبال دریافت وجه، فرودگاه و امکانات بندری مکلا را برای نقل و انتقالات نیرویی در اختیار عربستان قرار داده است کما اینکه چند روز پیش گفته شد، رژیم آل‌سعود طی یک هفته حدود 2000 نیروی جدید را به داخل یمن گسیل کرده تا از آنان در مأرب و عدن استفاده کند.

در یکی- دو روز گذشته، منصور هادی از حضرموت به عنوان پایتخت جدید یمن یاد کرد و خالد بحاح نخست‌وزیر مستعفی نیز از امکان انتقال نیروهای کابینه از ریاض به این شهر خبر داد. یک مطلب هم در فضای مجازی منعکس شد مبنی بر اینکه بعضی از کشورهای عربی درباره انتقال سفارت‌خانه‌های خود به مکلا اعلام آمادگی کرده‌اند. این خبر از جهاتی قابل قبول به نظر نمی‌رسد. از یک سو اعلان تبلیغاتی انتقال پایتخت به عدن می‌توانست در صورت جدی تلقی شدن، حمله انصار به مکلا را در پی داشته باشد و از این رو اعلام رسانه‌ای با جدی بودن خبر منافات دارد. از سوی دیگر انتقال هادی و بحاح و گروههای اصلاح و ... به حضر موت، سبب فرو ریختن کامل موقعیت حزب اصلاح در مأرب، تعز و عدن می‌شود و این یعنی تثبیت قدرت انصارالله در جنوب. این در حالی است که قبایل یمنی استان حضر موت، تبدیل شدن این استان به محل درگیری انصار، القاعده و عوامل وابسته به عربستان را تحمل نکرده و علیه عوامل سعودی تحریک می‌شوند و این به نفع آنان نیست.

آنچه از مجموعه تحرکات نظامی و سیاسی عوامل وابسته به سعودی فهمیده می‌شود این است که رژیم وابسته سعودی درصدد است تا از مرکز استان مأرب که هنوز بخش‌هایی از آن در تصرف حزب اصلاح‌ و میلیشیای هادی است به سمت صنعا یک جبهه باز کند. این خبر درست است که نیروهای جدیدی از طریق بنادر حضر موت به سمت مأرب گسیل شده‌اند. این احتمال وجود دارد که رژیم آل‌سعود یک فلش هم از استان شمالی جوف به سمت صنعا باز کند. ممکن است فلش سومی هم از سمت غرب صنعا در دستور کار باشد. رژیم وابسته عربستان با کمک نظامیان آمریکایی و اسرائیلی مدتی است که استراتژی جدیدی اتخاذ و توجهات خود را از جنوب به سمت شمال معطوف کرده است هدف آنان از تغییر فلش عملیاتی از جنوب به شمال این است که از یک سو حیات خلوت انصار را با بحران مواجه نمایند و از سوی دیگر با بحران شمال، از یک طرف به نیروهای شکست خورده خود در شهرهای عدن، تعز، مأرب و... روحیه داده و آنان را بار دیگر فعال نمایند و از طرف دیگر انصارالله را وادار نمایند که بخشی از نیروهای خود در جنوب را به شمال بازگرداند و از سماجت بر حضور در جنوب دست بردارد.

۴- اما این تحولات تا آنجا که به انصارالله و مردم یمن باز می‌گردد، معنای دیگری پیدا می‌کند. در حوزه سیاسی، شرکت در گفت‌وگوهای ژنو برای انصارالله نیز موضوعیت چندانی ندارد کما اینکه تاکید انصار بر عدم حضور هادی و نمایندگان او در گفت‌وگوها از این بی‌رغبتی خبر می‌دهد. اما در عین حال انصارالله که مایل نیست حکومت آینده را کاملا در قبضه خود نگه دارد و کماکان بر یک دولت مردمی با مشارکت همه طیف‌های یمنی تاکید می‌کند، به طور اصولی با شرکت در گفت‌وگوهای یمنی-یمنی مشکل ندارد کما اینکه یک تیم از رهبران انصارالله که سابقه فعالیت موفق سیاسی دارند برای شرکت در گفت‌وگوهای ژنو آماده شده‌اند.

در حوزه میدانی، انصارالله در طول دوره طولانی بمباران هوایی، شرایط را مدیریت کرده و مانع موفقیت دشمن شده است بنابراین حتی اگر عدد اعلامی رژیم وابسته عربستان مبنی بر عزیمت 5000 نیروی جدید به یمن صحت داشته باشد که بعید به نظر می‌رسد، قدرت انصارالله و سطح آموزش‌هایی که دیده است، بسیار فراتر از توانایی‌های جدید و قدیم مخالفان آن می‌باشد. عوامل سعودی نمی‌توانند از مأرب به سمت صنعا به حرکت درآیند چرا که در حدفاصل مأرب تا پایتخت، قبایل طرفدار انصار اجازه عبور را به آنان نمی‌دهند کما اینکه فلش جوف به صنعا نیز با این مانع مواجه است. فلش غربی هم پیش از این یعنی حدود 9 ماه قبل از سوی ژنرال محسن‌الاحمر فعال شد اما نتوانست صنعا را از محاصره قبایل متحد انصارالله خارج کند.

بنابراین برخلاف تبلیغات گسترده رسانه‌ای که با محوریت «العربیه» در جریان است و از یک اتاق فکر مشترک آمریکایی، صهیونیستی و سعودی تغذیه می‌کند، عملیات نظامی رژیم سعودی علیه مردم مظلوم یمن به بن‌بست رسیده است. علاوه بر آن به میزانی که امکان حمله زمینی علیه یمن به صفر رسیده  به نتیجه رساندن حرکت‌های شورش‌گونه و متکی به دلار نیز منتفی می‌باشد. این تجربه‌های چندماه اخیر است. و باید گفت اگرچه حمله زمینی علیه یمن تجربه نشد اما فعال کردن گروه‌های ضدانصار در جنوب تجربه شد و به شکست انجامید. تجربه‌ای شکست‌خورده در جنوب که با خطوط فاصله به انصارالله وصل شده است، چگونه می‌تواند در شمال که با خطوط مستقیم به انصارالله وصل می‌باشد به نتیجه برسد؟

 ***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

افزایش قیمت‌ها را متوقف کنید

بسم‌الله الرحمن الرحیم

دولت با افزایش قیمت حامل‌های انرژی و گاز عملاً مرحله سوم قانون هدفمندی یارانه‌ها را آغاز کرده است. این اقدام ضروری اگرچه بسیار دیرهنگام انجام شد اما باید آن را به فال نیک گرفت چرا که گامی در راستای برقراری عدالت اقتصادی و جبران سیاست‌های نادرست گذشته برداشته شده است.

واقعیت این است که هیچ کس از افزایش قیمت‌ها خصوصاً قیمت کالاها و خدماتی که نقش پررنگی در زندگی مردم دارند، حمایت نمی‌کند و دولت‌ها نیز قاعدتاً از پرداخت هزینه‌های اجتماعی افزایش قیمت‌ها پرهیز دارند ولی تردیدی نیز وجود ندارد که هم جامعه باید به این درجه از بلوغ و آگاهی برسد که منافع بلند مدت اقتصادی را به دلخوشی‌های کوتاه مدت ترجیح بدهد و هم دولت‌ها از رهگذر مسئولیتی که در قبال منافع عمومی و ملی دارند باید شجاعت و درایت لازم را برای پذیرش هزینه‌های اجتماعی اصلاح رویه‌های نادرست یا اجرای سیاست صحیح داشته باشند.

واقعی سازی قیمت حامل‌های انرژی از جمله همین تصمیمات است که در راستای تکمیل مراحل قانون هدفمندی یارانه‌ها و تصحیح اقدامات نادرستی که در دولت‌های گذشته پایه‌گذاری شده است، باید انجام می‌گرفت ولی تورم لجام گسیخته‌ای که در سال‌های اخیر در کشور وجود داشت اجرای این مرحله را ناممکن ساخته بود.

توقف اجرای این مرحله در کنار اقدام نادرست پرداخت همگانی و یکسان یارانه نقدی، فشار هزینه‌ای شدیدی را بر بودجه کشور وارد می‌کرد به گونه‌ای که تنها در سال جاری 14 تا 18 هزار میلیارد تومان برای پرداخت یارانه نقدی کسری بودجه محاسبه شده است. این کسر بودجه در نهایت به زیان همه مردم است چرا که زمینه ساز بازگشت تورم خواهد بود. به همین جهت، تامین منابع لازم برای جلوگیری از گرفتار شدن به بلیه کسر بودجه از جمله اولویت‌های اصلی دولت است. در این مسیر دو راه وجود دارد؛ افزایش قیمت حامل‌های انرژی یا پالایش فهرست دریافت یارانه‌بگیران از اسامی افراد غیرنیازمند.

با افزایش قیمت حامل‌ها و گاز طی چند روز گذشته به نظر می‌رسد دولت تصمیم دارد هر دو مسیر را همزمان طی کند گرچه در مورد پالایش فهرست یارانه‌بگیران به شدت کُند عمل می‌کند.

بنابر اعلام و تخمین مسئولان اقتصادی دولت بیش از 10 میلیون نفر نیازی به دریافت یارانه نقدی ندارند و می‌توان با ضریب خطای اندکی این افراد را از فهرست دریافت یارانه حذف کرد.

با این حال، دولت همچنان در انجام این کار تعلل می‌کند و ترجیح می‌دهد از ابزار افزایش قیمت‌ها برای کاهش کسر بودجه خود استفاده کند!

انصاف این است که این افزایش قیمت‌ها به جامعه فشار می‌آورد و بیشترین آسیب را نیز اقشار کم درآمد جامعه متحمل می‌شوند. به همین دلیل، دولت باید ادامه این روند را متوقف کند و از افزایش بیشتر قیمت‌ها بپرهیزد. در عوض، باید با سرعت و جدیت هرچه تمام‌تر افرادی را که نیازی به دریافت یارانه ندارند از فهرست پرداخت حذف کند. این روش قطعاً به عدالت و انصاف نزدیک‌تر است و فشار کمتری به طبقات فرودست جامعه وارد می‌کند.

دولت در این مسیر نباید از انتقاد حذف شدگان هراسی داشته باشد و باید آنچه را به صواب و صلاح نزدیک‌تر می‌داند انجام دهد چرا که تنها در این صورت است که پایگاه اجتماعی و مقبولیت و محبوبیت دولت افزایش خواهد یافت.

***************************************

روزنامه خراسان**

تبديل «دلسوزان» به «بي تفاوت ها» خيانت است/کورش شجاعي

تبديل دلسوزان موثر و کار بلد به آدم هاي «بي تفاوت» و به «حاشيه» رفته هنر که نيست بماند بلکه عين کج فهمي و گاه حتي مي تواند نوعي خيانت باشد. همانطور که تلاش هرتيم، يا گروه يا شخصي براي دستيابي به «توافق به هر قيمتي»، يعني به قيمت زير سوال رفتن عزت و استقلال کشور و تضييع حقوق ملت ، خود خيانتي بس بزرگ و نابخشودني است. البته اين واقعيت نيز کاملاً روشن است که هر انقلابي در کنار «رويش هاي خود «ريزش»هايي هم دارد اما مسلم است که نوع گفتار، عملکرد برنامه ريزان و مسئولان در سطوح مختلف هم در «وصل» شدن ها و هم در «بريدن»ها و هم در به حاشيه رفتن و بي تفاوت شدن بعضي افراد نسبت به مسائل مختلف کشور تأثيري غيرقابل انکار دارد و هم طبيعي است و هم تاريخ نشان داده که حتي برخي ياران انبياء الهي و حتي پيامبر عظيم الشأن اسلام و اميرالمومنين علي(ع) به بهانه هايي نه تنها از پيامبر خدا و امير مومنان فاصله گرفتند و گوشه عزلت گزيدند بلکه حتي برخي پرچم دشمني با اسلام ناب را به دست گرفتند اما نکته مهم اين است که مسئولان و دست اندرکاران با ظرافت و دقت هر چه بيشتر بايد وجهه همتشان گسترش دايره و تعداد دلسوزان، مدافعان و همراهان هميشگي مردم و انقلاب باشد و تا مي توانند با «جذب حداکثري» و «دفع حداقلي» مي بايست به جذب نخبگان و فرهيختگان عرصه هاي گوناگون علمي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي و همچنين به جلب و جذب اعتماد و اطمينان و همراهي هر چه بيشتر اقشار مختلف مردم و حمايت هاي آنان همت بگمارند تا هم قهر کردن ها و بريدن هاي احتمالي و هم به حاشيه رفتن ها و «بي تفاوتي ها» به حداقل برسد و هم از اين طريق براي آحاد مردم روشن شود که برخي بريده ها و بي تفاوت ها به خاطر بعضي مسائل که در اين مقال، مجال پرداختن به آن نيست يا اساساً دلي با کشور و منافع ملي و انقلاب نداشتند يا به دلايلي به دنبال بهانه مي گشتند که با خواست اکثريت مردم منافع ملي کشور و انقلاب، زاويه بگيرند. بنابراين هر عقل سليمي حکم مي کند که دست اندرکاران و مسئولان سطوح مختلف، صاحبان رسانه ها و تريبون ها و همچنين احزاب و گروه ها و جناح هاي سياسي مختلف اولاً به خاطر رعايت اخلاق اسلامي و ثانياً به خاطر حفظ و تحکيم وحدت ملي و منافع ملي و سرعت گرفتن رشد و پيشرفت کشور از هر گونه گفتار نادرست و ناحق و ناشايسته، تهمت، دروغ، افترا، تخريب و هر گونه تهمت و افترا و حرمت شکني نسبت به دلسوزان کشور و انقلاب جداً پرهيز کنند و همه مسئولان و احزاب و جناح هاي مختلف سياسي، دلسوزان کشور و منافع مردم را و تلاش گران عرصه رشد و پيشرفت اين مملکت را، سرمايه هاي ايران عزيز خود بدانيم و همه بايد بکوشيم تا به اين سرمايه هاي گرانقدر اضافه کنيم نه اين که به بهانه هاي مختلف خواسته يا ناخواسته دلسوزان موثر و کاربلد را دلسرد و يا از دايره خدمت بيرون کنيم و زمينه به حاشيه رفتن، بي تفاوت شدن حتي اندکي از دلسوزان مردم را فراهم کنيم. چه اين دلسوزان تيم مذاکره کننده باشند چه منتقدان منصف. از جنبه هاي تاريخي که بگذريم در همين حدود ۴ دهه انقلاب شاهد بوده ايم که برخي کج فهمي ها، بدسليقگي ها، تماميت خواهي ها، انحصار طلبي ها، قدرت طلبي ها و برخي افراطي گري ها، جهالت ها و سوء ظن ها و البته برخي کم صبري ها و کم طاقتي ها موجب شده است که برخي ياران و همراهان و دلسوزان انقلاب و کشور به حاشيه بروند، يا دلسرد شوند يا به بي تفاوتي روي آورند و يا حتي زاويه پيدا کنند.يکي از اهداف بيان اين نکات تأکيد بر لزوم تأمل و دقت بيشتر برخي منتقدان در گفتار و رفتار است خصوصاً درباره برخي انتقادهاي حرمت شکنانه، غير منصفانه و گاه حتي مغرضانه به تيم مذاکره کننده هسته اي کشورمان. بله اين کاملاً انتظاري به جا و واقعيتي انکار ناپذير است که تيم مذاکره کننده و حتي دولت نه تنها بايد حرمت منتقدان خصوصاً منتقدان منصف و دلسوز را نگاه دارد بلکه بايد نقدهاي اساسي و به جاي آنان را هم سرمايه اي براي تحکيم قوت و قدرت خود در مسائل مختلف از جمله مذاکرات بداند و هم «پشتوانه اي» مستحکم و مستدل براي مقابله و مواجهه با ۱+۵، اما در مقابل اين نکته اساسي را نيز بايد با دقت هر چه تمام تر در نظر گرفت که در اين مذاکرات بسيار حساس تاريخي و سرنوشت ساز که ارتباطي بس موثر با استقلال و عزت علمي، سياسي و توسعه و پيشرفت کشور دارد، تيم مذاکره کننده به خاطر همه اين مسئوليت ها و حساسيت ها از جهات مختلف تحت فشار سنگين کار از يک سو و از ديگر سو تحت فشار مقابله و مذاکره با ۶ کشوري هستند که هم قدرت سياسي دارند، هم رسانه هاي بسيار قوي و جهاني در اختيار آنان است و هم از قدرت تبليغاتي و سمپاشي فوق العاده عليه کشورمان برخوردارند و هم به شدت دروغ گو، حيله گر، اهل خدعه، عهد شکن و قلدرمآب اند و تا مي توانند فرافکني مي کنند، بر اين اساس در شرايطي که دولت دکتر روحاني و تيم مذاکره کننده هسته اي علاوه بر تحمل همه اين فشارها براي فائق آمدن بر مشکلات و رسيدن به يک «توافق خوب» تلاش مي کند و در ضمن بايد پاسخگوي گفتار و عملکرد خود به تاريخ نيز باشد، منتقدان آگاه، دلسوز و دوستدار فرزندان انقلاب و دلسوزان کشور بايد در عين برخورداري از حرمت و آزادي نقد همه جانبه و منصفانه همه مسائل و موضوعات از جمله مذاکرات هسته اي بايد به اين نکته نيز توجه اساسي داشته باشند که نقدها رويکرد سياسي کاري، جناحي و گروهي، غرض ورزي و شکل توهين، تهمت و افترا به خود نگيرد چرا که توهين و تخريب و افترا هم از نظر دين گناهي بزرگ است و هم تأثير منفي بر حفظ سرمايه هاي انساني مي گذارد. بنابراين انتقادها در عين جديت و دقت بايد آگاهانه، سازنده و منصفانه باشد و در کنار اين ها با ارج نهادن به تلاش همه خدمتگزاران از جمله تيم مذاکره کننده بايد به شکلي منطقي و تأثيرگذار روحيه آنان براي مواجهه با طرف هاي نيرنگ باز، دروغگو و عهد شکن طرف هاي مذاکره توسط آحاد مردم و خصوصاً منتقدان آگاه و دلسوز و منصف تقويت شود نه اين که برخي منتقدان خواسته يا ناخواسته گفتار يا رفتاري داشته باشند که روحيه تيم مذاکره کننده را تضعيف کند. به هر صورت بايد همه باور داشته باشيم که دلسوزان اين کشور و مردم در هر سطح و لباسي و از هر جناح و گروهي که باشند چه دست اندرکار چه مسئول، چه برنامه ريز، چه منتقد و کارشناس، سرمايه اين مملکتند و حفظ اين سرمايه ها، در تمامي عرصه ها وظيفه اي بس مهم است و نقشي به سزا در حل و فصل مشکلات و پيشبرد برنامه هاي خرد و کلان کشور دارد.

***************************************

روزنامه ایران**

رمز تندخویی جناح مقابل دولت/ محمد نوری

 حوادث روزهای اخیر صحنه سیاست ایران نشانه‌هایی از یک اتفاق جدید را به اذهان متبادر می‌کند این اتفاق جدید به صورت ملموس و روشن در رفتار و مناسبات جناح مخالف دولت بروز و ظهور کرده است. نه تنها زبان و ادبیات سیاسی جریان مخالف دولت تندتر شده، بلکه فعالیت‌ها و تلاش‌های آنها در داخل و خارج سیستم برای اخلال در کار دولت، حالت سازمان یافته پیدا کرده است. مثال‌ها و مصداق‌های این سخن پرشمار است. تنها ظرف دو هفته اخیر، محافل مخالف دولت به صورت زنجیره‌ای چند تصمیم کلیدی دولت در عرصه اقتصادی و سیاست خارجی را به چالش کشیدند. از تصمیم دولت درباره مؤسسات مالی غیرمجاز تا اصلاح حقوق کارگران و معلمان و از مأموریت دولت در اجرای دو مصوبه مجلس برای یارانه پردرآمدها و تعدیل قیمت بنزین تا کارشکنی در روند مذاکره تیم هسته‌ای در وین.

در موج مقابله جویی که گروه مخالف با برنامه‌های دولت به راه انداخته همه واحد‌ها و شعبه‌های این جریان شرکت جسته‌اند شعب دانشجویی، تشکیلات حزبی و شاخه‌های پارلمانی این جناح هر کدام با ایراد سخنرانی‌ها یا ارائه طرح‌ها و برگزاری میتینگ‌ها، برای توقف کار دولت تلاش کردند. البته در این میان بالاترین سهم را تریبون‌های تبلیغاتی و شبکه‌های پرشمار سایبری و رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب آنها داشته است  تا جایی که حتی رسانه متعلق به یک سازمان اسم و رسم‌دار نظام نیز با ترتیب دادن میزگردی 4 چهره ضد مذاکرات هسته‌ای را فراخواند تا از تریبون این خبرگزاری در حرکتی برخلاف سیاست اعلام شده رهبر معظم انقلاب خواستار توقف مذاکره هسته‌ای شوند.

ناظران سیاسی حدس و گمانه‌های مختلفی در تحلیل انگیزه این حرکت سراسیمه وار مخالفان علیه دولت مطرح کرده‌اند. آنها بیش از همه روی دو عامل «انتخابات مجلس دهم» و نیز نزدیک شدن زمان مقرر برای «توافق هسته‌ای» انگشت تأکید می‌نهند. به باور این ناظران این دو رویداد یک حس واحد را در ذهن جریان تندرو ایجاد کرده است، حس هراس عمیق از یک شکست و انزوا. این نگرانی بویژه از زمانی تشدید شد که دولت روحانی توانست یک اجماع چشمگیر میان شخصیت‌ها و نهادها و مراجع مؤثر نظام بر سر پیشبرد گفتمان اعتدال در سیاست خارجی و داخلی برقرار سازد به گونه‌‌ای که امروز کمتر فرد مؤثری از نخبگان نظام است که با اصل تعامل و اعتدال در دیپلماسی مخالفت ورزد یا آنکه اصل مورد تأکید رئیس جمهوری مبنی بر انجام رقابت عادلانه و سالم در انتخابات آینده را نفی کند.

جریان مخالف دولت امیدوار بود که در سال دوم از فعالیت دولت بتواند با تکیه بر پاره‌ای مشکلات بویژه رکود اقتصادی برجای مانده از دوره گذشته، شکاف‌هایی را درون دولت یا میان دولت و نهادهای دیگر به وجود آورد جریان تندرو حتی در روز معلم، کارگر و روز دانشجو تلاش کرد تا زمینه ای برای بی ثباتی در فضای جامعه فراهم کند اما  با وجود تلاطم‌ها و فراز و نشیب‌ها، دولت یازدهم توانست علاوه بر حفظ انسجام درون دولت مانع از بروز تنش در فضای سیاسی داخل و خارج شود.

در چنین فضایی است که اغلب ناظران سیاسی معتقدند واکنش‌ها و رفتارهای شتاب زده جبهه مخالف دولت نشانه‌ای از هراس و تشویش درونی آنها است نه نمایش قدرت. به نظر می‌آید روحانی و همکارانش نیز به این واقعیت پی برده‌اند سخنان اخیر رئیس جمهوری که در آن از جنگ روانی و حاشیه‌سازی مخالفان سخن به میان آورد گویای همین واقعیت است. 

برهمین اساس رئیس دولت اعتدال برای روشن ساختن افکار عمومی نسبت به اهداف و مقاصد جنگ تبلیغاتی مخالفان دائم سعی می‌کند مردم تصویری شفاف از وضع امروز و دیروز جامعه بدست آورند و آنها در  این قیاس و مقایسه به خاطر آورند که گروه تندروها در فرصت چند ساله‌‌ای که در اختیار داشتند چه سرنوشتی را برای اقتصاد و سیاست خارجی کشور رقم زدند کما اینکه روحانی در دو سفر استانی اخیر خویش به صورت بارزتر این بحث مقایسه‌ای را پیش کشید. بی‌شک هدف رئیس دولت اعتدال از بازگویی و  بازنمایی  وضعیت مدیریت اقتصادی و سیاسی گذشته تلافی یا انتقامجویی از حریف سابق نیست، بلکه او به صورت روشن در پی انتقال این پیام به جامعه است که  اقلیت کم شماری که اکنون مقابل دولت صف بسته‌اند مجریان همان سیاست‌های خسارت بار 8 سال گذشته هستند، هیچ حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند و اساساً هنر آنها بر مخالفت جویی و شعارپردازی استوار است.

***************************************

روزنامه جام جم **

مردم و افزایش قیمت‌ها/ ابراهیم رزاقی

اصولا چالش اقتصاد آزاد که تا به‌حال نیز پاسخ روشنی برای آن یافت نشده، این است که به نقش و سهم مردم عادی و اقشار آسیب‌پذیر در فرآیند توسعه اقتصادی توجه چندانی ندارد. قوانین اقتصاد آزاد طوری طراحی شده که به‌جای «حمایت» بر «رقابت» تاکید دارد. یعنی دولت در این اقتصاد به عنوان مظهر حاکمیت مردم، چندان به منافع همه مردم توجه ندارد و یا دست‌کم اولویت، این نیست بلکه اولویت دولت، فراهم کردن هر چه بیشتر زمینه‌های اقتصاد آزاد با تکیه بر حذف بودجه‌های زائد است. بودجه‌های زائد معمولا در این نحله فکری اقتصادی به معنای حذف هر چه بیشتر یارانه‌ها و سایر پرداختی‌های دولت به اقشار ضعیف است. اما این امر به طور صریح بیان نمی‌‌شود بلکه در بسته‌بندی‌های جذابی چون حفظ منابع به نفع نسل‌های آینده و جلوگیری از هدر رفت این منابع و از جمله منابع انرژی عرضه می‌شود.

همچنین این سیاست‌ها دارای بخش پنهانی است که گفته نمی‌شود. آن بخش پنهان هم تبعات آن است. مثلا گفته نمی‌شود با حذف همه یارانه‌ها، مردم و اقشار آسیب‌پذیر حمایت دولت را در برابر رشد دائمی قیمت‌ها تا حد زیادی از دست می‌دهند و اصولا شاید دولت، دولت همه نباشد، بلکه دولت ثروتمندان باشد. به عبارت بهتر اقتصاد آزاد برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر در برابر قطع یا کاهش بودجه‌های حمایتی چون یارانه‌ها، پاسخ شفافی ندارد.

نگاهی به برخی سیاست‌های اقتصادی که اخیرا از سوی دولت در حال اجراست و نمونه آن کاهش بی‌محابای برخی یارانه‌ها در بخش سوخت و نان و نهاده‌های کشاورزی است، نشان می‌دهد شاید دولت در دامان اقتصاد شبه آزاد ـ اگر نگوییم کاملا آزاد ـ‌ افتاده است. یعنی در برابر این پرسش که با این رشد هزینه‌های زندگی به خاطر تغییر قیمت‌هایی که ناشی از تصمیمات دولت است، کارمندان، کارگران، بازنشستگان، زنان سرپرست خانوار و سایر اقشار آسیب‌پذیر و حتی متوسط چه کنند؟ چرا دولت از راه‌های دیگری که از سوی مجلس برای جبران کسری بودجه‌اش در اختیار قرار گرفته، استفاده نمی‌کند؟

حذف یارانه پردرآمدها، صرفه‌جویی در اعتبارات جاری، کاهش ولخرجی بانک‌ها و دستگاه‌های دولتی در لوکس‌گرایی،‌ کاهش واردات کالاهای غیرضرور همه و همه، اهرم‌هایی است که در اختیار این دولت قرار دارد، اما استفاده کافی از آن نمی‌شود.

از این رو با نگاهی به پیشینه فکری دولت که اجرای طرح تعدیل اقتصادی در کارنامه اجرایی مدیرانش قرار دارد، باید هشدار داد که دولت بیش از این در ورطه اقتصاد آزاد نیفتد و با کنترل قیمت‌ها عملکردها را به نفع مردم و آسیب‌پذیرها اصلاح کند.

***************************************

روزنامه وطن امروز **

دعوای بنزین ادامه دارد/محمدرضا کردلو

عجیب نبود که امروز در تاکسی صداها بلند نشود. روزنامه‌ای روی داشبورد بود که تیتر زده بود: بنزین تاکسی‌ها هم آزاد شد. «سهمیه پَر». راننده را کارد می‌زدی خونش در نمی‌آمد. حق داشت بنده خدا. این وسط یکی هم (X)هی پارازیت می‌انداخت. از اینهایی که بدجور روی مخ هستند. هرچیزی را که از هرکجا شنیده بود؛ درست یا غلط می‌گفت و راننده هم به زور خودش را نگه داشته بود. روز اعصاب خرد کنی بود، روز اول آزادسازی بنزین. آن یکی که کنار راننده نشسته بود(X) هی پارازیت وسط درددل‌های راننده می‌آمد و با خنده اعصاب خردکن می‌گفت: غصه نخور آقای راننده قراره پول بنزینت رو بدن یمن! بغل دستی من گفت: چه ایرادی داره بدن یمن. به یمن نمی‌دن، مگه سربازی رو فروختن پولشو دادن یمن؟ مگه پول یارانه رو که قطع کردن دادن یمن؟

مسافرX که کنار راننده نشسته بود، دوباره گفت: از کجا می‌دونی ندادن؟

بحث بالا گرفت. راننده گفت: «آقا بی‌خیال شو». خطاب به مسافر بغل دستی‌اش ادامه داد: «مث اینکه اخبار گوش نمی‌کنی؟! ندیدی چند روز پیش فرمانده ارتش گفت داعش تو مرز ایران تفنگ‌خونه داره؟ به یمن کمک نکنن جری می‌شن فردا میان تهران، بنده خدا!»

بغل دستی من گفت: قربون آدم چیز فهم. مسافر جلویی(X) نخواست بی‌جواب بگذارد. شروع کرد پشت سرهم همه چیز را به هم بافتن. گفت: اگر بگذارند روحانی توافق رو امضا کنه درست می‌شه. 

بغل دستی من گفت: کی نمی‌گذاره؟ الان که اتفاقا اونا دارن دبه می‌کنن. مگه روحانی نگفت تحریم‌ها برداشته می‌شه، الان که آمریکایی‌ها می‌گن اصلا قرار نیست تحریم برداشته شه. دیشب بی‌بی‌سی رو ندیدی؟ اون دختر موزرده می‌گفت: ما نمی‌خوایم تحریم را برداریم. اینا نتونستن از اونور به نتیجه برسن از اینور به مردم فشار میارن. من یارانه‌ام حذف شده آقا. امروز رفتم تو ستاد هدفمندی می‌گه شما خودرو داری. می‌گم مرد حسابی وقتی پول بنزینش رو ندارم این ور و اونور برم این برا من درآمد داره که یارانه‌مو قطع می‌کنین؟! جواب درست و حسابی که نمی‌دن. راننده گفت: دست رو دل ما نذار. هرچی می‌کشیم از این توافقه. 2ساله هی می‌گن امروز می‌شه، فردا می‌شه، امروز تموم می‌شه، فردا تموم می‌شه.

آخرش هم هیچی به هیچی. الان اتحادیه 2 ساله لاستیک به ما نداده. اون از وضع کرایه‌ها که نمی‌صرفه اینم از بنزین.

آقای جلویی (X)، باز با اینکه سن و سالش قد نمی‌داد گفت: بابا زمان شاه که اینجوری نبود؟!

هیچ کی نمی‌تونست گرون کنه. مردم اعتراض می‌کردن درست می‌شد.

پیرزنی که صندلی عقب نشسته بود، یک آه کشید و با کنایه به سن و سال مسافر جلویی گفت: شماها یادتون نمی‌آد، شاید آقای راننده یادش بیاد، سر همین تخت‌طاووس باشگاه افسران بود. راننده گفت: بله یادمه! پیرزن ادامه داد: آمریکایی‌ها میومدن بیلیارد بازی می‌کردن و کافه و رقص و تشکیلات، بعدش مست راه می‌افتادن بیرون. یه بار من و شوهر خدا بیامرزم با دوتاشون درگیر شدیم. رفتیم پاسگاه. افسر حق رو به اونا داد. شوهر

خدا بیامرز من خون خونشو می‌خورد. چی می‌گی جوون برا خودت؟ دلت خوشه؟ بی‌ناموسی میکردن کسی جلوشونو نمی‌تونست بگیره، حالا مردم می‌تونستن برا گرونی اعتراض کنن؟!

بغل دستی من گفت: اصلا این بدبختی ماست. همه فکر می‌کنن قدیم بهتر بوده. الان هم من می‌بینم دور افتادن هاشمی رو تبلیغ می‌کنن. بابا هاشمی اگه هاشمی بود دوره خودش یه کاری می‌کرد، اصل استخدامی رو اون برداشت دیگه. همه رو قراردادی کرد.

راننده گفت: آره والا. من خودم کارگر شرکت نفت بودم. سال 75 با 40 سال سن بازخریدم کردن. نشستیم پشت فرمون تا حالا.

مسافر بغل دستی‌اش(X) باز روی اعصاب راننده راه رفت. برگشت گفت: من که می‌دونم آقای راننده الان ناراحتی که نمی‌تونی بنزینت رو آزاد بفروشی! پیرزن گفت: مرد حسابی این چه توهینیه که می‌کنی؟ بغل دستی من گفت: آخه مگه چقدر می‌شه که آقای راننده بخواد بفروشه؟! راننده هم تحملش تمام شد. پا روی ترمز گذاشت و گفت: پیاده شو!

کرایه‌ات هم مال خودت. فقط سریع پیاده شو.    

 ************************************

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات