عفیفه عابدی
از زمانی که جان کری، وزیر خارجه امریکا در پاریس از برگزاری نشست امنیتی جدید امریکا با متحدان عربی خود در حاشیه خلیج فارس در کمپ دیوید خبر داد، بسیاری از تحلیلگران بررسی محورهای احتمالی مذاکرات و ابعاد گوناگون توافقهای احتمالی و چشمانداز آنها را آغاز کردهاند؛ تحلیلها و گمانهزنیهایی که قطعا بعد از پایان نشست نیز تمامی نخواهد داشت. متخصصان روابط بینالملل میگویند فارغ از هر نتیجهای که ممکن است نشست کمپ دیوید داشته باشد، این نشست به یکی از مولفههای نظریات جدید بینالمللی تبدیل خواهد شد. شکست یا پیروزی نشست کمپ دیوید شاید آرایش متفاوتی در منطقه خاورمیانه رقم بزند، اما این نشست فیالنفسه نقطه عطفی در تئوریهای بینالمللی ایجاد میکند همانگونه که سیاست نفوذ جرجکنان در سال ١٩٤٦ و استراتژی مهار دوجانبه بیل کلینتون در دهه پایانی قرن بیستم ایجاد کرد.
از مجموع شواهد پیداست شاید نظریهپردازان به زودی در تبیین استراتژیای که باراک اوباما رییسجمهوری امریکا در کمپ دیوید بنا میگذارد به «سیاست مهار دوجانبه بیل کلینتون» رجوع کنند. کمپ دیوید جایی است که اکنون رهبران کشورهای همسایه ایران در جنوب خلیج فارس قرار است در نشست چندجانبهای با باراک اوباما، رییسجمهوری ایالات متحده طرحی نو برای امنیت خود و منافع متحد سنتی خود دراندازند. بر اساس گزارشها، ملک سلمان پادشاه عربستان در این نشست حضور نخواهد داشت و به جای او ولیعهدان جوان کاخ سعودی، یعنی محمد بن نایف و محمد بن سلمان در جمع رهبران امریکایی و عربی حاضر میشوند که چیزی از اهمیت تجمع کمپ دیوید نکاسته بلکه بر اهمیت آن میافزاید، چرا که مسلما رهبران جوان سعودی نقش برجستهتری در آینده عربستان خواهند داشت که به هر حال بازیگر موثری در منطقه است.
به گفته جان کری، وزیر خارجه امریکا، هدف از این نشست رسیدن به توافق امنیتی جدید بین واشنگتن و متحدان عربی امریکا است. ناظران در ارزیابی این نشست میگویند که امریکا در آستانه توافق هستهای با ایران و برای همراه ساختن متحدان سنتی خود به دنبال ارایه تعهدات امنیتی بیشتر به آنها است. این تعهدات احتمالا در چارچوب تنظیم یک سند امنیتی جدید و توافق تسلیحاتی تازه است. براساس این گمانهزنیها سیستم امنیتی جدید میان واشنگتن و متحدان عربی برای حفظ توازن قدرت در منطقه است. رسانههای امریکایی گزارش میدهند که مقامهای کشورهای عربی خلیج فارس برای امضای یک پیمان دفاعی به امریکا فشار میآوردند تا در صورت حمله خارجی مورد حمایت امریکا قرار گیرند. اما متخصصان منطقه بر این باورند امضای چنین پیمانی برای امریکا دشوار خواهد بود.
تحرک جدید امریکا در خاورمیانه و خلیج فارس پس از آن صورت میگیرد که حداقل در دو سال گذشته بحثهای زیادی درباره جاذبههای زیاد بین واشنگتن و تهران در موضوعات منطقه وجود داشت. در بحث سوریه، در جنگ علیه داعش، در افغانستان و عراق، بسیاری از استراتژیستها از نزدیک شدن منافع ایران و امریکا در روی کاغذ میگفتند اما ظاهرا در عمل این راهبردها آزمونهای سختی داده و با چالشهای زیادی مواجه شدهاند که در این میان کاخ سفید را ناگزیر از دنبال کردن یک راهبرد میانی میان استراتژی گذشته و استراتژی مطلوب کرده است.
آنچه در دو سال گذشته کاخ سفید را متمایل به تغییر راهبرد خاورمیانهای کرده بود، تناقضهایی بود که در افکار عمومی و نخبگان نظری درباره الگوها و آرمانهای امریکایی و واقعیتهای متحدان عربی واشنگتن مطرح میشد. بحثها درباره اینکه داعیهدار دموکراسی متحدانی دارد که در سطح میانی و پایین حاضر به تنظیم سیستم انتخاباتی نیستند، هنوز هم در رسانههای امریکایی دنباله طولانی دارد. نخبگان امریکایی در حالی که از شرایط حقوق بشر متحدان دولت خود ابراز انزجار میکنند، افزون بر این بر هزینهساز بودن متحدان واشنگتن برای امریکا خرده گرفته و مقامات کاخ سفید را به تغییر رفتار در برابر آنها ترغیب میکنند.
پیشتر این فشارهای دوجانبه بر کاخ سفید باعث شده بود باراک اوباما، رییسجمهوری امریکا در مصاحبهای با نیویورک تایمز در اظهارنظری بیسابقه در واکنش به ابراز نگرانیهای کشورهای عربی درباره توافق هستهای ایران، با انتقال پیام جامعه ایالات متحده به این کشورها بگوید: بزرگترین خطری که امنیت کشورهای عربی را تهدید میکند، نه خارجی، بلکه خشم فزاینده شهروندانی است که از مشکل بیکاری و فقدان آزادی سیاسی رنج میبرند.
در ادامه فقدان زمینه برای تغییر راهبرد امریکا باعث شد که جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، همزمان با توافق برای برگزاری نشست کمپ دیوید بگوید: «متحدان ما در شورای همکاری خلیج برای مدتهای طولانی در کانون منافع امریکا در منطقه هستند. ما امروز در مواجهه با چالشهای بیشتری در منطقه همکاری میکنیم. این منطقه با چالشهای ویژهای روبهرو است. از این رو همکاری برای منافع مشترک الزامآور است. برای ما حیاتی است که در مواجهه با چالشها روابط با کشورهای منطقه را عمیقتر کنیم.»
در کل درباره اینکه نتیجه نشست کمپ دیوید چه خواهد بود نظرهای گوناگونی وجود دارد. مسلما از پشت درهای بسته این نشست جز یک بیانیه سیاسی چیزی بیرون نخواهد آمد اما رویترز به نقل از مقامات امریکایی گزارش میدهد در نشست پیش رو قرار است طرح ایجاد یک سیستم دفاع موشکی بررسی شود و برنامهریزی برای چندین مانور نظامی مشترک انجام گیرد. وزیر خارجه امریکا نیز گفته است: «رییسجمهور اوباما کاملا نگرانیهای موجود را درک میکند و ما قصد داریم با تعیین تعهدات و بهکارگیری ابتکارهای جدید تفاهم امنیتی جدیدی میان امریکا و همپیمانانش در شورای همکاری خلیج فارس برقرار شود؛ تفاهمی که ما را به سطحی بالاتر از آنچه تاکنون در آن قرار داشتیم برساند. » او تاکید دارد: «این جاده یکطرفه نیست؛ ما منافع متقابل و نیازهای مشترک داریم و باید برای تامین آنها تدابیر لازم را بیندیشیم.»
اما قابل توجه است که وال استریت ژورنال از درخواست شورای همکاری خلیج فارس از امریکا برای ضمانتهای امنیتی و تسلیحات پیشرفته در ازای حمایتشان از توافق هستهای ایران خبر داده است. این روزنامه همچنین گزارش میدهد: «رهبران خلیج فارس برای مدتها به دنبال توسعه زرادخانههای نظامیشان بودهاند اما این درخواستها برای مقامات امریکایی مشکلاتی ایجاد میکند. مقامات امریکایی میخواهند حمایتشان را از متحدان عربی که بسیاری از آنها میزبان پایگاههای نظامی امریکایی هستند، نشان دهند و در همان حال از این موضوع اطمینان حاصل کنند که اسراییل در منطقه از مزیت نظامی (بر دیگران) برخوردار است». همین موضوع موجب واکنشهای متناقض سناتورهای امریکایی شده است.