دکتر مهراب صادقنیا / عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب
چیستی مفهوم «نواندیشی»
شاید نتوان برای «نواندیشی» تعریف مصطلحی را از یک فرهنگ لغت استخراج کرد. «نواندیشی»؛ نوآوری و خلاقیت در اندیشهورزی است؛ به تعبیری دیگر، معطوفکردن اندیشه به زمان و موقعیتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی است. بر این اساس، «نواندیشی» چیزی جز خصلت طبیعی اندیشهورزی؛ یعنی تفکر معطوف به شرایط و وضعیت فعلی و طبیعی در هر روزگاری نیست. در مقابل مفهوم «نواندیشی» میتوان از «ارتجاع فکری» یا به تعبیری «باستانکاوی اندیشه» سخن گفت که معمولاً در ادبیات ما این اصطلاح با بار معنایی منفی همراه است، در حالی که «نواندیشی» بار معنایی مثبتی در فرهنگ واژگان ما دارد.
تعریف «نواندیشیدینی»
در تعریف «نواندیشیدینی» شاید بتوان دو معنا را استخراجکرد؛ نخست نواندیشی دینی مبتنی بر متون دینی است، که در این سبک مشخصاً مراد؛ نصوص اولیه دین، یعنی قرآن و روایات است. در این سطح، نواندیشی دینی نوعی اندیشهورزی مبتنی بر متون دینی است و رهیافت و درک تازهای از نصوص دینی ارائه میکند که خصلت این درک تازه سازگاری با شرایط، فرهنگ، نیازهای اجتماعی و نیازهای طبیعی انسان در روزگار معاصر است. در برابر نواندیشی دینی نیز میتوان از نوعی «واپسگرایی دینی» یا «ارتجاع دینی» سخن گفت؛ یعنی قرائتی از دین که سازگار با شرایط بیرونی و نیازهای زمانه نباشد. در معنای دیگر، «نواندیشی دینی» عبارت از اندیشهورزی نویی است که نصوص دینی، آن را تأیید کند؛ به این معنا که مخالفت با نصوص دینی نداشته باشد. اما مادامی که از نواندیشی دینی سخنی به میان میآید اغلب معنای نخست آن مراد است.
تفسیر نواندیشی دینی در نگاه حضرت امام خمینی(ره)
در طول تاریخ اسلام همواره بزرگانی بودهاند که میتوان آنها را در شمار نواندیشان دینی قلمدادکرد. این افراد همواره تلاش کردند که درکی نو و قرائتی تازه از دین ارائه کنند که قرائتی ناسازگار با سنت نیز نیست؛ یعنی قرائتی از دین که معطوف به شرایط اجتماعی و محیطی معاصر است. تاریخ اسلام همواره حضور چنین نواندیشانی را در دامان خود داشتهاست، اما در روزگار معاصر ما، بیتردید یکی از بزرگانی که میتوان او را در زمره پیشگامان نواندیشی دینی قلمداد کرد، بیشک حضرت امام خمینی(ره) است.
نواندیشیدینی حضرت امام خمینی(ره)، در واقع نوعی نوآوری در فقه، دینورزی، دینداری، آموزش و درک دین بود. در روزگاری که دین، متغیر معناداری در ایجاد تحولات اجتماعی تلقی نمیشد و اغلب شعارهای سکولاریزاسیونی سر داده میشد که دین قدرت اداره جامعه را ندارد، حضرت امام خمینی(ره) اندیشه و قرائتی از دین ارائه دادند که همه آن معادلات را، بههم ریخت. در زمانهای که حتی خود دینداران و برخی از علمای دین نیز شاید باورشان شدهبود که دین قدرت اداره جامعه را ندارد و دین باید گوشه مسجد باشد، اندیشه حضرت امام خمینی(ره)، دین را به عرصه اجتماع آورد و به گونهای آشکار نشانداد که دین هنوز در قرن بیستم قدرت بسیج مردم را دارد و میتواند آنها را به اعتراض علیه سلطه و استبداد دعوت کند.
حضرت امام خمینی(ره) در نهایت تبیینکرد که دین میتواند به گونهای تعریف شود که از دل آن حکومت و ایدئولوژی دینی برخیزد و بتواند حکومت کند و علاوه بر این ساختار اقتصادی، امنیتی، بهداشتی و آموزشی جامعه را تعریف و اداره کند. به اعتقاد من جلوهای از اندیشه ناب امام خمینی(ره) در نواندیشی دینی در همین نکته است. براین باورم که حضرت امام خمینی(ره) نمونه بارز یک نواندیش دینی، در روزگار معاصر ما است. کسی که توانست از دین قرائتی را ارائه دهد که براساس آن بتوان انقلاب کرد، قدرت را در دست گرفت، جامعه را اداره کرد و در جهان مدرن به واسطه آن به گفتوگو نشست.
خطوط قرمزحضرت امام خمینی(ره) در بحث نواندیشی دین
اما «نواندیشیدینی» هرگز به معنای درک و خوانش دلبخواهانه از دین نیست و نمیتوان هر قرائتی را نواندیشانه خواند. این در حالی است که همواره در طول تاریخ افرادی بودهاند که به تصور نواندیشی دینی، اصول اولیه اسلام را زیر پا گذاشته و بدیهیات آن را انکار کردهاند. حضرت امام خمینی(ره) نواندیش دینیای بود، یا از نواندیشی دینیای دفاع میکرد که کاملاً مبتنی بر «فقه جواهری»، «شیعی»، «امام صادقی» و « امام باقری» بود. به عبارتی، خط قرمز حضرت امام خمینی(ره) در نواندیشی دینی، خروج از فقه و آموزههای مسلم دینی و شیعی بود و معتقد بودند که عنصر «زمان» و «مکان» را نمیتوان از فقه جدا کرد و مراد ایشان «فقهی پویا» بود؛ فقهی که پاسخگوی مسائل جاری و نیاز امروز جامعه ما باشد. این در حالی است که سیره حضرت امام خمینی(ره) نیز گواهی بر همین امر است.
لزوم استمرار قرائت نواندیشانه از دین
جریان فکریای که حضرت امام خمینی(ره) آغاز کرد، تنها محدود به شخص ایشان نیست هر چند که بر تفکر ایشان اتکا دارد. حضرت امام خمینی(ره) شاگردان بسیاری را پرورش دادند و شاگردان ایشان نیز طیف گستردهای را مورد تعلیم قرار دادند و اساساً این اندیشه، «اندیشه سیالی» است که در روزگار معاصر همچنان ادامه دارد. شاگردان حضرت امام خمینی(ره) و شاگردانِ شاگردان ایشان همواره این مسیر را دنبال میکنند و نمونه بارز آن رهبر معظم انقلاب است که از اسلام قرائتی ارائه میدهند که در سطح جهان علاقهمندان بسیار دارد و روز به روز نیز در حال توسعه است.