* به نظر شما مقامات عربستان تصور میکردند که حملاتشان به یمن این قدر طول بکشد؟
** قطعا اگر این گونه فکر میکردند اصلا حملات را شروع نمیکردند. عربستان الان از طریق حملات هوایی به نتیجهای نرسیده است البته خسارات، فجایع، خرابی ها و تلفات انسانی بالایی دربر داشته ولی هیچ دستاوردی نداشتهاند. اجلاس ژنو هم که تشکیل می شود حتی روی آتش بس و نه مسائل بعدی که قرار است روی آن بحث شود طرفین به توافقی نرسیدهاند.
بنابراین وقتی که عملیاتی یا اقدامی دستاوردی نداشته باشد و کسی که شروع به این کار میکند اگر چنین تحلیلی از پیش داشته باشد قطعا چنین کاری را شروع نمیکند. از نظر انسانی و حقوق بشر عربستان زیر سوال است. چه حقوق بشری که غربیها میگویند و چه سازمان ملل و چه در کشورهای اسلامی.عربستان با چه مجوزی مردم مسلمان و فقیر را میکشد. یمن را تبدیل به یک خرابهای کرده که نه آب، نه سوخت، نه برق و نه بیمارستان دارد.
و از این حیث نیز عربستان ضربه حیثیتی خورده است چه در کشورهای غربی، چه در کشورهای اسلامی و حتی در داخل خود عربستان و چه در داخل حاکمیت این کشور و این مسئله به طور جدی مطرح است که تمامی حاکمیت عربستان با تمامی این اقدامات در داخل یمن موافق نبوده و فقط یک جناح خاصی تمایل دارد چنین اقداماتی را انجام دهد.
* عربستان برای خروج از مخمصهای که برای خود درست کرده، تحرکاتی را انجام داده مانند سفر پسر پادشاه و وزیر دفاع آنان به روسیه و دیداری که با آقای پوتین انجام داده است. ریاض برای فرار از این بحران چه استراتژی را در پیش گرفته است؟
** تصور نمیکنم سفر به روسیه در ارتباط با یمن باشد. روشی را الان عربستان انتخاب کرده که روش دوران جنگ سرد است. در دوران جنگ سرد، هر دولتی که وابسته به یکی از ابرقدرتها بود وقتی که از یکی از این دو ابرقدرت بیمهری میدید می رفت به سمت دیگری و حرکاتی را انجام میداد. بنده حرکت عربستان را در این چارچوب میبینم نه در چارچوب معضل یمن.
در مجموع عربستان هم موضع اسرائیل است. از آمریکا دلخور است چون این احساس را دارد که آمریکا به دنبال امضای توافقنامه اتمی با ایران است و این مسئله را به ضرر خویش می داند.
بنابراین سفر به روسیه در این چارچوب قابل ارزیابی است به ویژه آنکه تنها خبر جدی این بود که قرارداد تاسیس 16 نیروگاه اتمی بین دو کشور امضا یا مذاکره شده و این بدان معنا است که به آمریکا بگوید اگر میخواهی با ایران در مذاکرات اتمی توافق کنی ما هم با روسیه توافق میکنیم.
* فکر میکنید عربستان برای برون رفت از این مخمصه چه سیاستی را در پیش بگیرد؟
** آنچه مسلم است اینکه خود کرده را تدبیر نیست. عربستان مشکلی را برای خودش درست کرده که راهی جز عقبنشینی ندارد و میبایست مذاکرات سیاسی انجام دهد.
* طرف مقابل حمله عربستان یعنی گروه انصارالله، ارتش یمن و قبایل هم مرز با عربستان در اوایل بحران خویشتن داری نشان دادند یا واکنش تند به حملات عربستان نشان ندادند ولی بعد از مدت زمانی شاهد هستیم که حتی مناطق عربستان که هم مرز با یمن است مورد عملیات متقابل به مثل نیروهای یمنی به ویژه نیروهای انصارالله قرار گرفت . آینده این وضعیت را برای گروههای یمنی چگونه میبینید؟
** همان طور که عرض کردم دو طرفه است چه برای عربستان و چه برای گروههای یمنی، این بحران پیروز ندارد. گروههای یمنی در همان چارچوب مذاکرات یمنی-یمنی باید با هم مذاکره کنند. ملت یمن علی رغم اینکه به لحاظ اقتصادی ملت فقیری هستند ولی ملت فرهیختهای می باشند. در دوران بهار عربی که علی عبدالله صالح رئیس جمهور بود و تظاهرات طولانی، مردم میگفتند که عبدالله صالح باید برود در واقع همان جنبش آزادیخواهانه منطقهای که از تونس، مصر و لیبی شروع تا به یمن رسید و خانم کرمان به مدت 8 ماه به خانه نرفت در چادر در خیابان می خوابید و مردم هم در خیابان نشسته بودند اما حتی یک گلوله هم شلیک نکردند درحالی که در یمن تعداد اسلحه دو برابر جمعیت آن است.
عبدالله صالح هر روز چند نفری را میکشت برای اینکه آنان را عصبانی کند که دست به اسلحه ببرند اما مردم این کار را نکردند و این اتفاق نشان میدهد که مردم یمن انسانهای فرهیخته ای هستند و با این کار پیروز شدند و عبدالله صالح را بیرون کردند. پس وقتی که در آنجا به خوبی عمل کردند میتوانند در مذاکرات سیاسی آینده هم خوب عمل کنند البته به شرطی که آنها را به حال خودشان بگذارند و عربستان با حمایتهایی که از منصور هادی میکند آنان را تحریک نکند.
البته این منصور هادی، منصور هادی قبلی نیست چون منصور هادی قبلی فردی بود که تمام جناحها روی او توافق کردند یعنی به جمعبندی رسیدند که عبدالله صالح برود و ایشان سرکار بیاید و حمایت همه اطراف را داشت ولی الان با جنایتهایی که در یمن انجام شد طبیعتا دیگر موقعیت قبلی را ندارد.
ولی در هر صورت مذاکره راه حل اصلی است و آن جماعتی که آن قدر زیبا حرکت آزادیخواهانه و حرکت ضد دیکتاتوری را دنبال کرد و ماهها در خیابان نشست تا علی عبدالله صالح را بیرون کرد میتواند دوباره بر سر میز مذاکره مشکلاتش را حل کند.
* شما به فرهیخته بودن مردم یمن اشاره کردید به نظر میرسد این فرهیخته بودن شامل حال رهبران انصارالله هم میشود. چرا که ما شاهد بودیم وقتی بمباران عربستان در یمن شروع شد انصارالله در ابتدا اقدام متقابل انجام نداد؟
** البته انصارالله مانند عربستان هواپیما ندارد. اما به هر حال عربستان جدا از حکومت سعودی و اینکه در آنجا چه کسی حاکم است محل بیتالله است و خانه خدا، مرقد پیامبر و مسجد النبی در آنجا قرار گرفته است و سرزمین، سرزمین مقدسی است. بنابراین هر مسلمانی ابا دارد برای اقدام علیه سعودی ها. فکر میکنم به همین دلیل است که انصارالله نمیخواست مسلمانان کشورهای دیگر را تحریک کنند تا آنان بگویند به محل خانه خدا حمله نظامی شد.
* به نظر میرسد موفق هم بودند چون ائتلاف عربی که مدنظر عربستان بود شکل نگرفت؟
** ظاهرا که شکل گرفته است ولی در عمل موفق نشدند.
* بحرانی هم موازی حمله عربستان در یمن شکل گرفته که آن ظهور القاعده و گروههای تکفیری در این کشور است. وضعیت این گروهها را در یمن چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید که چگونه باید با این گروهها مقابله شود؟
** تنها گروهی که توان مقابله با القاعده در داخل یمن را دارد انصارالله است و یکی از دلایلی هم که آمریکا علیرغم اینکه متحد عربستان سعودی است ولی فشار زیادی روی انصارالله نمی آورد به این خاطر است که آمریکا تضاد اولش تروریسم است یعنی داعش و القاعده، ولی عربستان اولین تضادش این نیست، عربستان حداقل در داخل یمن، القاعده را جزء متحدان خودش میداند و این از نقاط اختلافی میان عربستان و آمریکا محسوب میشود.
* بعد از مرگ ملک عبدالله، خبرهایی از نارضایتی گستردهای در طیف شاهزادگان سعودی داشتیم به ویژه آنانی که فرزندان ملک عبدالله هستند. الان سطح نارضایتی شاهزادگان سعودی با در نظر گرفتن همه جوانب یعنی بحران یمن، اختلافات داخلی و آینده پس از ملک سلمان شما وضعیت تشتت داخل حاکمیت آل سعود را چگونه ارزیابی میکنید؟
** بحث سلامت ملک سلمان را که مطرح کردید جدی است چون از زمانی که وی پادشاه شد اقدام جدی نداشته است. در همان روز پادشاهی اش نطق چند دقیقهای انجام داد و به اجلاس کمپ دیوید نرفت آنگونه که گفتند به دلیل ابراز نارضایتی از سیاستهای آمریکا نرفت.ولی از آن طرف هم وی قرار بود به روسیه برود و نرفت و پسر او محمدبن سلمان رفت. اینها شواهدی است برای اینکه ملک سلمان به لحاظ بدنی و به لحاظ فیزیکی خیلی حالت پایدار ندارد. بنابراین همانگونه که گفتید احتمال اینکه این مرحله بگذرد هست.
عربستان در حال دگردیسی است و این دگردیسی هنوز ادامه دارد و شروع دگردیسی با مرگ ملک عبدالله است که به وصیتنامه ملک عبدالله عمل نشد و ولیعهدی که برادر سلمان بود کنار گذاشته شد و به جای آن محمدبن نایف آمد و ولیعهد دوم هم که محمدبن سلمان شد.
نکته مهم این است که الان عربستان درحال تغییر است حکومت در عربستان در اقلیت است به این دلیل که چون به وصیت نامه عمل نشده تعداد زیادی از شاهزادگان ناراضی هستند. دوم اینکه خانواده سدیری خودشان اقلیت هستند که کل حاکمیت را گرفتهاند یعنی همان محمدبن نایف و خود سلمان سدیری هستند و سدیریها در خانواده سعودی در اقلیت هستند یعنی اقلیت در اقلیت.
از آن طرف گفته میشود که محمدبن سلمان این فکر را میکند که پدرش مدت زمان زیادی طول عمر نداشته باشد و اگر فوت کند طبعا محمدبن نایف پادشاه میشود که این به معنای رقابت بین آنان است. اگر محمدبن نایف پادشاه شود محمدبن سلمان فکر میکند به محض اینکه محمدبن نایف پادشاه شد همان رفتاری را که با ولیعهد قبلی انجام شد با او انجام شود.
بنابراین این شایعه وجود دارد که محمدبن سلمان از همین الان به دنبال این است که تا پدرش زنده است جای ولیعهد اول را بگیرد و همه این مسائل به این معنا است که اولا حکومت در اقلیت است، ثانیا تضادهای داخلی شدید وجود داردکه هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد. میدانید که سابقه ترور هم در داخل حکومت عربستان وجود دارد همان طور که ملک فیصل را ترور کردند. اینکه دگردیسی به کجا میانجامد و چگونه پایان مییابد، آینده نشان خواهد داد.
* در سخنانتان به همسویی و همکاری نزدیک رژیم صهیونیستی با عربستان اشاره کردید با توجه به تحولات هستهای کشورمان و احتمال امضا شدن توافق جامع، این دو رژیم احساس زیان مشترکی را دارند و اخباری هم وجود دارد از همکاری اطلاعاتی نزدیکی که بین این دو رژیم از قبل بوده ولی حالا تشدید شده، فکر میکنید در آینده همکاری آل سعود با رژیم صهیونیستی در تحولات منطقه به چه صورت خواهد بود؟
** یکی از بزرگترین اشتباهاتی که عربستان مرتکب شد وحدت عمل با اسرائیل بود. اسرائیلی که درست است که هیچ کدام از حکومت های عرب جرات جنگیدن با آن را نداشتند. اما از آن طرف هم جرات اعلام دوستی هم با اسرائیل نداشتند. چون مردم عرب همه ضد اسرائیل و از این طریق ضد آمریکا هستند یعنی اگر آمریکا منفورترین کشور در کشورهای عربی است به دلیل حمایتهایی است که از جنایتهای اسرائیل میکند، اسرائیلی که مردم عرب ضد آنان هستند که در واقع این مخالفت به خود آمریکا منتقل میشود به همین دلیل تنفر کشورهای عربی از آمریکا به خاطر حمایت از اسرائیل همچنان وجود دارد.
عربستان با این اقدامی که انجام داد نجس بودن مذاکره با اسرائیل را از بین برد و این یک اشتباه بزرگ استراتژیک بود که مرتکب شد. با این اسنادی هم که از طریق ویکی لیکس منتشر شده مشخص است که در گذشته هم ظاهرا مراوداتی داشتند که در این قضیه جدیتر شده است وقتی که از قول عربستان گفته میشود که ما داعش را بر ایران ترجیح میدهیم و ایران را خطرناکتر از داعش میدانیم، این هم یک اشتباه بزرگ استراتژیک دیگر است.
طبیعی است که در کنار داعش و اسرائیل قرار بگیرند برای اینکه یک دشمن فرضی به نام ایران برای خودشان درست کردند که با او مقابله کنند. سومین اشتباه استراتژیک عربستان این بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا دنبال این بود که این دشمنی که عربها با اسرائیل دارند را از بین ببرند و به آنها بگوید که اسرائیل هیچ خطری برای شما ندارد و انقلاب اسلامی ایران است که برای شما خطرناک است. تا قبل از تشکیل دولت آقای احمدینژاد در ایران، آمریکا موفق نشده بود که چنین کاری را انجام دهد اما زمانی که آقای احمدینژاد در ایران رئیس جمهور شد و حکومت 8 ساله ایشان و عملکرد بسیار نامناسب ایشان در سیاست خارجی زمینه جا افتادن توطئه آمریکا در منطقه فراهم شد و به مرور زمان با موضعگیریهای غیرمنطقی و ماجراجویانه که داشت به عربها تلقین شد که دشمنشان ایران است و اینکه ایران به دنبال تسلط بر منطقه و خطرناک است و به این خاطر دشمنی عربستان با اسرائیل کم و با ایران بیشتر شد که بعد از آن هم بحث هلال شیعی مطرح شد. بنابراین آخرین اشتباه استراتژیک عربستان، جایگزینی ایران با اسرائیل بود که توسط آمریکا طراحی شده بود.
* تفکر حوثی ها در یمن به چه صورت است و چه قرابت فکری با ایران وجود دارد و این قرابت فکری چقدر است که ما الان جزء حامیان جدی این گروه هستیم؟
** همه آنان زیدی هستند و ویژگی های خودشان را دارند زیدیها بیشتر از هزار سال در یمن حکومت کردند یعنی امامان زیدی در یمن تا 50 سال پیش (زمان عبدالناصر) که کودتا شد و بعد یمن هم دو قسمت شد در آنجا حاکم بودند بنابراین زیدیها سابقه حکومت دارند و حدودا 37 درصد جمعیت یمن را هم زیدیها تشکیل می دهند . حالا بحث قرابت نیست، بحث این است که قبل از این قضایا ایران، از همان بهار عربی، از همان جنبش دموکراسی خواهانه از مردم یمن دفاع میکرد و بعد وارد مراحل بعدی شد.
قبل از آن حتی زمانی که علی عبدالله صالح که رئیس جمهور بود به یمن رفتم. یعنی در واقع روابط معقولی با یمن داشتیم و حساسیت آنچنانی هم وجود نداشت. اتفاقا یکی دیگر از اشتباهات عربستان این است که یمن و عراق را دشمن خود میداند و میگوید این دو کشور که همسایه ما هستند دارای جمعیت زیاد هستند و امکانات بالا و بهترین کار این است که این کشور را تجزیه کنیم و به چند کشور کوچک آن را تبدیل کنیم برای اینکه خطر امنیتی آن از بین برود.
ما با همه کشورهای مسلمان در ارتباط هستیم و بحث شیعه و سنی به آن معنا وجود ندارد. این توطئهای بوده که میگفتند ایرانیان فقط از شیعیان حمایت میکنند. شما یکبار شنیدهاید که امام خمینی(ره) بگوید انقلاب شیعه ایران؟ امام جهان اسلامی فکر می کرد. امام هفته وحدت شیعه و سنی را ایجاد کرد و این استراتژی بسیار درستی بود برای اینکه شیعه در جهان اسلام در اقلیت است درست است که در ایران در اکثریت است. امام کاری کرد که از موضع یک میلیارد و دویست میلیون نفر با آمریکا و غرب صحبت کند. بنابراین بحث فرقهگرایی مطرح نیست. ایران، اسرائیل را یک دولت اشغالگر مصنوعی میداند و هر کسی را هم که با اسرائیل مبارزه کند تقویت میکند.
شیعه باشد مثل حزب الله از آن حمایت میکند سنی هم باشد مثل حماس و جهاد اسلامی فلسطین حمایتش میکند. یکسری اصول و خط مشی وجود دارد و این کارها هم انجام میشود بنابراین روابط با کشورهای اسلامی و عربی هم در همان چارچوب استراتژی وحدت جهان اسلام میگنجد. استراتژی وحدت و منافع ایران در این است که در چارچوب جهان اسلام عمل کند نه اینکه بیاید خودش را در منطقه منزوی کند و از آن طرف هم آمریکا و اسرائیل هم مقابلش بایستند.
* نفوذ ایران در آنجا آن قدر هست که عربستان اعلام کرده است؟
** این همان توطئه هلال شیعی است. بعضی از افراد سادهلوح در داخل ایران این حرفها را که میشنوند خوشحال میشوند. آن کسی که چنین حرفی می زند، میخواهد همه را علیه ایران تحریک کند و به ایران ضربه بزند. الان ایران به صورت جدی دارد اعلام میکند که میخواهیم صلح برقرار شود و تمام مردم یمن، حکومتی را که مورد قبول همه است را تشکیل دهند چنان که 4 سال پیش این کار را کردند، بنابراین این آدمهای ساده لوح داخلی هستند که نمیدانند بعضی وقتها برای اینکه بخواهند علیه کسی توطئه کنند و نابودش کنند بیخودی بزرگش میکنند. این حرفها، حرفهای درستی نیست، ایران با همه جهان اسلام رابطه دارد و تا آنجایی هم که بتواند به جنبش صلح و آزادی خواهی و رعایت حقوق مردم کمک میکند مانند یمن. در تونس و مصر هم همین گونه بود.
* آقای دکتر! در جایی شنیدم که در یمن منافعی داریم و باید از آنان را حمایت کنیم یکی از دلایلی هم که برای این حمایت میگفتند این بود که اگر ائتلاف عربی به ریاست عربستان است و یمن را رد کند و خیالشان از یمن راحت شود دست روی جزایر سهگانه میگذارند به نظر شما چنین مسئلهای وجود دارد؟
** کسی که چنین نظری دارد نه سیاست خارجی میفهمد و نه تعادل قدرت میداند چیست. الان 30 ، 40 سال است که هر دفعه یک جلسه، شورای همکاری خلیج فارس یا اتحادیه عرب تشکیل میدهد بیانیهای میدهد که بلافاصله توسط جمهوری اسلامی ایران رد میشود.