نشست وین و لزوم تغییر بازی غرب در سوریه

پایگاه بصیرت

پایگاه بصیرت/گروه بین الملل/فخرالدین اسدی/ برگزاری نشست وین و ابعاد تحلیلی آن به صورتی جدی مورد توجه تحلیلگران مسائل منطقه و نظام بین الملل قرار گرفته است. کلیت برگزاری این نشست، آن هم پس از 4 سال آتش افروزی آمریکا، اتحادیه اروپا، رژیم صهیونیستی، ترکیه، عربستان سعودی، قطر و برخی دیگر از دیکتاتوری های عربی، نشان دهنده قدرت محور مقاومت در تغییر معادلات بازی به سود منافع ملت سوریه است.
در جریان نشست ژنو 1 و ژنو 2 درخصوص سوریه، اعضای شرکت کننده که خود اصلی ترین عاملان بحران امنیت در سوریه بودند، نه تنها نتوانستند به نتیجه ای در خصوص بحران سوریه دست یابند، بلکه حتی در توصیف بحران نیز عاجز و ناتوان بودند. غرب و مهره های عربی آن در منطقه هم اکنون با بحرانی مواجه هستند که خود آن را ایجاد کرده و گسترش داده اند. تنفس مصنوعی واشنگتن و آل سعود و دیگر حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای تروریسم تکفیری به داعش و النصره موضوعی است که شواهد زیادی برای اثبات آن وجود دارد.
در این میان مهم ترین خروجی نشست وین، "لزوم تغییر بازی غرب در سوریه" و "اعلام شکست حامیان فرامنطقه ای و منطقه ای تروریسم تکفیری" است. هر اندازه غرب و متحدان منطقه ای آن بیشتر در پذیرش این دو قاعده تعلل کنند، دامنه و هزینه شکست آن ها در قبال تحولات سوریه گسترده تر می شود. "سپردن سرنوشت اسد به ملت سوریه" موضوع دیگری است که از سوی جمهوری اسلامی ایران در این نشست مورد تاکید قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 میلادی که به پیروزی اسد منجر شد، اعلام کرده بود که انتخاب یا عدم انتخاب بشار اسد یا هر فرد دیگری به ملت سوریه و اراده آن ها بستگی دارد. به عبارت بهتر، جمهوری اسلامی ایران با تعیین تکلیف معادلات سیاسی یک کشور از آن سوی مرزها مخالف است؛ قاعده ای که در خصوص دمشق نیز صادق است.
اصرار عربستان سعودی و ترکیه مبنی بر لزوم  کناره گیری اسد از قدرت نشان دهنده عدم درک ریاض و آنکارا از تحولات جاری در سوریه و نظام بین الملل است. ملک سلمان و رجب طیب اردوغان باید این واقعیت را بپذیرند که تاریخ مصرف بازی تروریستی خطرناک آن ها در قبال دمشق به پایان رسیده و قمار سیاسی دهشتناکی که آنها در سال 2011 آغاز کرده اند به نقطه شکست و ناکامی رسیده است. از این رو پذیرش هر چه سریع تر شکست در سوریه، تنها راه حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای تروریسم تکفیری است.
در مواجهه با تحولات سوریه و در رصد هوشمندانه این تحولات، لازم است قواعدی مبنایی و کلان را مدنظر قرار دهیم . تفکیک میان داعش و حامیان غربی و عربی آن ساده لوحانه ترین و سختترین خطای محاسباتی ممکن محسوب می شود. مثلث عربستان سعودی، ترکیه و قطر با حمایت ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس این تروریسم تکفیری را تولید و ماشین کشتار داعش و دیگر گروههای تروریستی علیه ملت بی گناه سوریه را به حرکت در آوردند. این حمایت ها همچنان به قوت خود باقی است. غرب در این برهه به دنبال "مدیریت تروریسم تکفیری" است و در مقابل جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت به دنبال " نابودی تروریسم تکفیری" هستند.
نکته بعدی تشخیص صورت مسئله در سوریه و صورتبندی معاله جاری در این کشور است. از آنجا که صورت مسئله سوریه "تروریسم" است، "نابودی تروریسم" نیز اصلی ترین نیاز سوریه است. در اینجا غرب و متحدانش سعی دارند بدون توجه به نیاز اصلی ملت سوریه، مسائل و موضوعاتی مانند انتقال قدرت سیاسی و ... را در اولویت گفتاری خود قرار داده و آن را با تروریسمی که خود در سوریه ایجاد کرده اند معامله کنند! غرب در صدد است "تروریسم تکفیری" را در خدمت " اهداف سیاسی" خود در دمشق در بیاورد و در صورتی که این بازی خطرناک طرف غربی مهار نشود، خروجی آن دهشتناک خواهد بود.
در نهایت این که اصلی ترین پیش شرط حل بحران سوریه "نابودی تروریسم" و اصلی ترین پیش شرط "نابودی تروریسم"  نیز قطع حمایت کشورهای غربی و عربی از گروه های تکفیری و تن دادن آن ها  به رای، دیدگاه و نظر ملت سوریه است؛ قاعده ای که غرب و ارتجاع عرب پس از 4 سال شکست و ناکامی در سوریه چاره ای جز پذیرش آن نخواهند داشت./