روزنامه کیهان **
اردوغان نگران ضربه متقابل / سعدالله زارعی
تنش بین ترکیه و روسیه، شرایط منطقه و به خصوص وضعیت آینده امنیتی ترکیه را با سؤالات زیادی مواجه کرده است از این رو سقوط سوخو 24 روسی توسط اف 16 ترکیه علامت رمزی است که از تشدید اوضاع امنیتی منطقه خبر میدهد. درخصوص این تحولات نکاتی وجود دارد:
1- اقدام جسارتآمیز ترکیه در ساقط کردن یک جنگنده روسی در خاک سوریه حساستر از آن بود که ارتش ترکیه، پیش از اقدام از درک تبعات آن عاجز باشد و دقیقاً به همین دلیل نمیتوان پذیرفت که ارتش اردوغان این اقدام را خودسرانه و بدون هماهنگی با یک «قدرت مؤثر» انجام داده است. ترکیه اگرچه عضو ناتو است اما با نگاه به سوابق ناتو- و بخصوص تجربه عملکرد آن در بحران اوکراین- این قدرت مؤثر، ناتو نیست. مواضع احتیاطآمیز ناتو در مواجهه با این بحران و دعوت از سران دو کشور برای خویشتنداری نشان میدهد، اردوغان با اتکا به ناتو نمیتوانسته به جنگنده روسیه حمله کرده باشد. مواضع متحدانه آمریکاییها و قرار گرفتن آنان کنار ترکیه به خوبی از اطلاع و هماهنگی آمریکاییها حکایت میکند اما واقعیت این است که بعد از شکست مداخله در عراق و افغانستان، استراتژی آمریکاییها در منطقه خاورمیانه مداخله مستقیم نیست و از اینرو باید گفت آمریکاییها به طور واقعی و عملیاتی کنار اردوغان قرار نمیگیرند و در واقع در این صحنه او تنها خواهد بود.
2- بعضی از تحلیلگران مدعی شدهاند که این اقدام ارتباطی با اردوغان نداشته و اقدامی است که از سوی ارتش ترکیه به وقوع پیوسته است اما دلایل روشنی وجود دارد که این گمانهزنی را رد میکند. این درست است که میان دولت اردوغان و ارتش ترکیه اختلاف نظرهایی وجود دارد اما در این اختلافات طرف افراطی، اردوغان و طرف متعادل، ارتش است. در بحران سوریه، ارتش سیاست دولت ترکیه را نادرست میداند با این وصف چطور ممکن است، ارتش علیه دولت سوریه و متحد آن علیرغم مخالفت اردوغان دست به عملیات نظامی بزند؟ بنابراین میتوان گفت عدهای با آسمان و ریسمان کردن میخواهند گریزگاهی برای اردوغان بیابند و حال آنکه اردوغان با اصرار به سیاست، خود راه گریز را بر خویش بسته است.
3- شواهد و قرائن بیانگر آن است که ترکیه به شدت از عواقب اقدام نظامی خود علیه روسیه ترسیده است. تغییر پیدرپی مواضع ترکیه عمق این نگرانی را برملا میکند. در حالی که اردوغان بلافاصله پس از اقدام علیه جنگنده روسی، سرنگون شدن سوخو 24 را اقدامی درست در راستای امنیت و حقوق ترکیه معرفی کرده بود، فردای آن روز احمد داوود اوغلو- نخستوزیر- گفت که پدافند هوایی ترکیه، ملیت هواپیما را نمیدانسته است. پس از آن اردوغان درصدد برآمد با پوتین صحبت کند ولی به گفته خودش با امتناع رئیسجمهور روسیه مواجه شده است و دو روز بعد اردوغان گفت که از حادثه به وجود آمده، عمیقاً متأسف است و پس از آن اوغلو گفت کشورش نمیخواهد در واکنش به اقدامات مقابلهجویانه روسیه، اقدام مشابهی انجام دهد. اینکه ترکیه به سرعت از هجوم به بیان اظهار تأسف رسیده است، نشاندهنده نگرانی عمیق آن میباشد.
4- برخلاف رفتار عجولانه و رنگ به رنگ ترکیه، دولت روسیه با طمأنینه، اقداماتی را به عمل آورد که از تسلط رهبران آن و توانایی مدیریتی آنها خبر میدهد. پوتین در اولین واکنش گفت کشورش از پشت خنجر خورده است. اشاره پوتین از یک سو به توافقی بود که هفتم سپتامبر 2015- 16 شهریور 94- میان دو دولت روسیه و ترکیه درباره عملیات هوایی در آسمان سوریه موسوم به «قرارداد آسمان باز» امضاء شده و براساس آن جنگندههای روسیه در آسمان سوریه به پرواز درآمدهاند به همین دلیل استناد دولت بر اینکه چند دقیقه یا چند ثانیه هواپیمای روسی در آسمان ترکیه بودهاند، وجهی ندارد. پوتین از سوی دیگر در این اظهارات نگاهی هم به خیانت آمریکاییها داشت چرا که روسیه، آمریکا را در جریان پروازها و هواپیماهای پروازی قرار داده بود و این موضوع ضمن آنکه از هماهنگی بین آمریکا و ترکیه در اسقاط هواپیمای روسی خبر میدهد، مخاطبان سخن پوتین را هم مشخص مینماید.
روسیه در اقدامی دیگر، پس از واقعه مذکور، حرکت هواپیماهای خود به سمت شمال و بهخصوص شمال غرب سوریه را توسعه داد تا ثابت کند که اهمیتی برای حساسیتهای ترکیه قایل نیست. ترکیه پیش از این از انجام پروازهای روسیه در منطقه شمال غربی سوریه ابراز نگرانی کرده و آن را عاملی برای گسیل بیشتر پناهجویان ساکن ادلب به مناطق جنوبی ترکیه دانسته بود، به همین جهت روسها تا حد زیادی رعایت میکردند اما پس از اقدام ترکیه روسها این ملاحظه امنیتی را کنار گذاشتند و از اینرو در محافل امنیتی ترکیه انتقادات علیه اقدام اردوغان بالا گرفت.
اقدام دیگر روسیه وضع بعضی از مقررات فلجکننده علیه دولت اردوغان بود مسکو اعلام کرد که صادرات گاز به ترکیه را متوقف میکند و حال آنکه ترکیه هم اینک ضمن وابستگی 60 درصدی به صادرات گاز روسیه، زمستان را پیشرو دارد و این اقدام میتواند فشار زیادی را به دولت وارد کند. علاوه بر آن کرملین فعالیت بخش زیادی از حدود 2000 شرکت ترکیه که در روسیه فعالیت میکردند را به حالت تعلیق درآورد. بعضی از این شرکتها در حوزه گردشگری فعالیت میکردند و به کار ساماندهی 3 تا 4 میلیون توریست روسی که سالانه به ترکیه سفر میکردند، مشغول بودند.
دولت پوتین در اقدامی دیگر اعلام کرد که برای مجازات نظامی منتظر مصوبه دوما میماند و حال آنکه همزمان رئیس دومای روسیه اعلام کرد که ما خواهان اقدام متقابل روسیه هستیم. به میان کشیدن پای پارلمان از یک سو، واکنش احتمالی نظامی روسیه را در حد و اندازه «واکنش ملی» ارتقاء میدهد و از سوی دیگر اضطراب زیادی را به دولت مهاجم ترکیه وارد میکند.
5- روسیه در این میان علیالقاعده واکنش نظامی خواهد داشت چرا که تنبیهات اقتصادی که در جای خود تیغ دو لبه به حساب میآید، نمیتواند ضربه امنیتی ترکیه را جبران کند کما اینکه واکنش ارتش روسیه در روز واقعه هم از در پیش بودن اقدام نظامی حکایت میکرد. مقامات روسیه میگویند در انتظار عذرخواهی ترکیه نشستهاند و در عین حال مقامات ارشد ترکیه اگرچه اظهارات رو به تنازلی داشتهاند اما در مفهوم رسمی، عذرخواهی نکردهاند. عذرخواهی ترکیه به این معنا خواهد بود که مسئولیت خطا در شلیک به هواپیمای نظامی روسیه را پذیرفته است. چنین پذیرشی توأم با تبعات خاص خواهد بود و به روسیه حق میدهد تا اقدام متقابل انجام داده و خسارات وارده را از دولت ترکیه مطالبه کند. پذیرش چنین مسئولیتی، موقعیت اردوغان را متزلزل میکند و هزینههای ترکیه در این ماجرا را به گردن اردوغان میاندازد.
6- با وضعیت پیش آمده، بیش از گذشته، امکان برقراری منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه دشوار شده است. شاید این سنگینترین هزینهای است که ترکیه در این ماجرا پرداخت کرده است. ترکیه در طول سه سال گذشته همواره بر لزوم برقراری منطقه پرواز ممنوع شمال سوریه تأکید داشته و در این موضوع، مدتها با آمریکا اختلاف داشت و آمریکا با نگاه به شرایط روی زمین منطقه شمال و حضور گروههای مختلف که همه مسلح هستند، ایجاد منطقه پرواز ممنوع را غیرممکن ارزیابی میکرد. بعد از وقایع پاریس آمریکاییها به طور غیرمترقبه از لزوم ایجاد منطقه پرواز ممنوع سخن گفتند. هدف مشترک آمریکا و ترکیه در این موضوع این بود که با ایجاد منطقه پرواز ممنوع امکان حرکت زمینی نیروهای شبه نظامی وابسته به ارتش ترکیه و ارتش آمریکا را فراهم نمایند و از سوی دیگر به مخالفان وابسته به خود در سوریه موقعیت مطمئنتری ببخشند. اسقاط هواپیمای نظامی روسیه، وضعیت منطقه شمال سوریه به ضرر طرح ایجاد منطقه پرواز ممنوع را متحول کرده و دسترسی به آن را به شدت دشوار کرده است. در عین حال واقعیت این است که مقامات آمریکایی علیرغم آنکه از امکانپذیر بودن ایجاد منطقه پرواز ممنوع سخن گفتهاند اما هنوز موانعی که در گذشته وجود داشت و باعث بروز اختلاف بین آمریکا و ترکیه درباره ایجاد چنین منطقهای شده بود، وجود دارد.
***************************************
روزنامه قدس **
پشت پرده سفر بارزانی به پایتختهای عربی/ محمدحسین جعفریان
اخباری به گوش میرسد، حاکی از آنکه پس از سرنگونی جنگنده روسها توسط ترکیه، مسکو فشار بیشتری به بغداد وارد آورده است تا مجوز کامل حملات هوایی علیه داعش را در تمام مناطق عراق به دست آورد.
از سوی دیگر هفته گذشته و همزمان با بالا گرفتن تنشها میان «آنکارا» و کرملین، «مسعود بارزانی» سفری فوری و دورهای را به کشورهای عربی منطقه آغاز کرد. عربستان، قطر و امارات مهمترین مقاصد سفر او هستند. طی سالهای گذشته اقلیم کردستان به رهبری بارزانی در قلب یک منطقه پرآشوب، همواره سیاستی یک بام و دو هوا را پیشه خود ساخته و از هر فرصتی برای رونق اقتصادی منطقه خویش بهره برده است. تنها سیاست «اربیل» که از ابتدای تشکیل این اقلیم کمابیش ثابت مانده، همانا تداوم رقابت و گاه حتی رویارویی و کشمکش با دولت مرکزی عراق در بغداد بوده است. عمده تحلیلگران منطقهای بر آن بودند که روسها برای گوشمالی اردوغان، علاوه بر تشدید تهاجمات نظامی خویش در مناطق تحت کنترل تروریستهای مورد حمایت آنکارا، یک انتخاب مهم و تعیین کننده دیگر نیز میتواند داشته باشد و آن تقویت کردهای سوریه و از طریق آنها مددرسانی به جریان قدرتمند «پ.پ.ک» در خاک ترکیه است. با این نگاه و تحلیل میتوان به نقش جدید و مهم اقلیم کردستان، هم برای مسکو و هم برای ترکیه و متحدان عربی و غربیاش پی برد. بر این اساس سفر اخیر بارزانی میتواند برای آینده منطقه و برای خود آنها نیز بسیار حایز اهمیت باشد. بارزانی با وجود خشم همسایگانش و نیز دولت مرکزی، روابط پنهانی گرمی با «تل آویو» بهم زده است. همزمان او هنگامی که داعش به پشت دروازههای پایتختش رسید، دست کمک به سوی تهران دراز کرد و پاسخ هم گرفت. بارزانی بنحوی دریافته است که در موقعیت فعلی همه بازیگران منطقهای و حتی بینالمللی علاقهمند به ایفای نقش در این آشوبها، مشتاقند تا با کارت بازی اقلیم کردستان بازی کنند و او با علم به این مهم از این اشتیاق در زمانهای خاص برای کسب درآمدها و دریافت کمکهای هنگفت بهره مناسبی برده است. اکنون به نظر میرسد نظر به تحولات جاری، یکی دیگر از آن زمانهای خاص و طلایی برای اربیل فرا رسیده و بیشک در پایتختهای عربی پیشنهاد کمکهای مالی وسوسه کننده و تازهای منتظر او خواهد بود. اما ادامه این روند سبب میشود تا هیچ کدام از طرفین درگیر هیچ گاه روی او و اقلیم تحت کنترل وی حساب ویژهای باز نکرده و تنها به عنوان سیاستمداری فرصت طلب وی را بشناسند و در بزنگاههای قریب الوقوع تنهایش بگذارند.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
توصیهای مشفقانه رئیس جمهور دروغگو!
بسمالله الرحمن الرحیم
تجاوز نظامی ترکیه به خاک عراق، اشتباه دیگری است که رجب طیب اردوغان بعد از ساقط کردن سوخوی 24 روسی که درحال بمباران تروریستهای داعش بود و اظهارات دروغ و مضحک اردوغان مبنی بر اینکه به رئیسجمهور ایران هشدار داده است چنانچه صحبت درباره خرید نفت از داعش توسط ترکیه در رسانههای ایرانی ادامه یابد ایران هزینههای آن را پرداخت خواهد کرد، مرتکب شده است. رئیسجمهور خودخواه و بینزاکت ترکیه حتی به دروغ گفته است که بعد از هشدار من، رسانهها و مسئولین ایرانی کوتاه آمدند و دیگر ادامه ندادند! این سخن دروغ اردوغان، با واکنش سخنگوی وزارت خارجه کشورمان مواجه شد. وی ضمن تکذیب این ادعای اردوغان گفت: همسایگان ایران، نزاکت را رعایت کنند.
ماجرا از اینجا شروع شد که افشای قاچاق نفت سوریه با همکاری ترکیه و داعش، مسئولین دولت ترکیه را در موضع انفعالی قرار داد بطوری که مقامات سیاسی و نظامی و همچنین رسانههای روسیه در این زمینه اطلاعات جامعی را منتشر کردهاند. مقامات مسکو میگویند اطلاعات بیشتری را طی روزهای آینده در اختیار افکار عمومی جهان قرار خواهند داد. در پی این افشاگریها، اردوغان رئیسجمهور ترکیه در یک اقدام انفعالی و در پاسخ به این افشاگریها ادعا کرده اساساً ترکیه در خرید و انتقال نفت از سوریه و غارت منابع نفتی توسط داعش، نقشی ندارد بلکه این سوریه و متحدانش هستند که از داعش نفت میخرند! این ادعا بقدری مضحک است که رسانههای ترکیه با تکرار آن، اردوغان و حزبش را به باد انتقاد و نیشخند گرفتهاند و دولتمردان ترکیه را تحقیر میکنند.
رسانههای روسیه در اطلاعات تکمیلی خود خاطرنشان کردهاند که طیف مشترک داعش – ترکیه و قاچاقچیان نفتی نه تنها نفت سوریه بلکه نفت عراق را هم غارت میکنند و از میادین کونیکو و التیم در استان دیرالزور سوریه و از میادین «النجمه» و «القیاره» در عراق، نفت خام را استخراج و به شهرکردنشین «زاخو» در مرز با استان شرناک ترکیه منتقل میکنند و حتی نام قاچاقچیان و ملیت آنها نیز کاملاً محرز و مشخص شده است.
این افشاگریها بویژه ذکر اسامی و موقعیت شغلی آنها در میان نزدیکان اردوغان، باعث ایجاد سردرگمی و خشم در میان اطرافیان اردوغان شده و زمینههای تقابل سیاسی با احزاب مخالف و رقیب از یکطرف و تقابل با نظامیان را فراهم آورده است.
علاوه بر این، تحریم اقتصادی – تجاری – توریستی اعمال شده از سوی مسکو، تدریجاً اثرات خود را نشان میدهد و طیف وسیعی از کشاورزان، شرکتهای توریستی و بنگاههای اقتصادی – تجاری طرف معامله با روسیه را علیه اردوغان و دولت «داود اوغلو» به اعتراض واداشته است. این پدیده، جبهه جدیدی را علیه اردوغان و دستیارانش گشوده و از حیث تاثیرگذاری و دامنه اعتراضات با هیچ مورد دیگری قابل مقایسه نیست، چرا که مخالفتها را به درون جامعه ترکیه و در میان اقشار مختلف گسترش میدهد.
اردوغان در یک اظهارنظر رسمی ادعا کرده است که با گفت و گوی تلفنی، به آقای روحانی رئیسجمهور ایران هشدار داده که پرداختن به ترکیه دارای عواقبی است و بلافاصله تهران از مواضع گذشته منصرف گردیده است. این یک اظهارنظر برای مصرف داخلی ترکیه است که از اردوغان یک پهلوان پنبه خیالی را ترسیم کند و چنین وانمود سازد که گویا همه از وی حساب میبرند و با یک تشر زدن قبله عالم، آنچنان رعب و وحشت در دل همگان میافتد که حرف روزمره خودشان را هم فراموش میکنند! کاملاً آشکار است که این ادعاهای ناشی از خام طمعی اردوغان، نشانه سرخوردگی روحی و مقدم بر آن، نشانه وجود عقده خودبزرگ بینی است که وی خود را در قامت امپراطوری نوعثمانی میبیند و در تخیلات خود تصور میکند که با یک نهیب و هشدار وی، همگان از موضع خود عقب نشینی میکنند. جالب است که حتی رسانهها و احزاب مخالف و رقیب در ترکیه هم این روزها با حساسیت مضاعفی درباره رسوائیها و فساد خانواده اردوغان و حزبش احتمال محاکمه و مجازات وی و دستیارانش را دور از ذهن نمیدانند و حتی از امکان تعقیب و محاکمه وی توسط دادگاه بینالمللی لاهه به خاطر همدستی با تروریستهای داعش سخن به میان آوردهاند.
همانگونه که رئیسجمهور روسیه گفته است گویا هیات حاکمه ترکیه از موهبت عقل بیبهرهاند و به نظر میرسد در میان اطرافیان اردوغان، فرد عاقل و آیندهنگری وجود ندارد که با توصیههای مدبرانه و هوشمندانهاش راهکار شرافتمندانهای را به اردوغان نشان دهد و به او بفهماند که با اظهارات و موضعگیریهای خلاف، بر شدت و دامنه اعتراضات علیه خود نیفزاید و به این فضای پرتنش دامن نزند و مطمئن باشد که هرچه به این موضوعات بیشتر دامن بزند، بیشتر در عمق باتلاقی که خود به وجود آورده، فرو خواهد رفت و غرق خواهد شد. به آقای اردوغان توصیه میکنیم صداقت، منطق و برخوردهای عاقلانه را بر دروغگوئی، سخنان غیرمنطقی و برخوردهای غیرعاقلانه ترجیح دهد و هرچه زودتر خود را از این مهلکه نجات دهد. مردم ترکیه رئیسجمهور دروغگو نمیخواهند و میدانند که دروغگوئی دشمنی با خدا و خلق خداست.
***************************************
روزنامه خراسان**
اردوغان در عراق به دنبال چیست؟/دکترعلیرضا رضاخواه
در ادامه ماجراجویی های ترکیه در منطقه اخیرا یک هنگ نظامی مجهز این کشور با توپ و تانک با عبور از مرزهای عراق وارد شمال این کشور شده است. آنکارا می گوید این اقدام " بخشی از یک ماموریت عادی برای آموزش نیروهای عراقی است." !! این در حالی است که نخست وزیر عراق در بیانیه ای، اقدام ترکیه را "تجاوزکارانه" توصیف کرده و گفته است که ترکیه باید هر چه سریعتر نیروهایش را از خاک این کشور خارج کند. بیانیه نخست وزیر عراق تاکید دارد که نظامی های ترکیه ای بدون هرگونه درخواست و مجوزی از عراق وارد این کشور شده اند. نکته جالب تر این که وزارت دفاع آمریکا نیز در این خصوص اعلام کرده است: "از ورود نیروهای نظامی و تجهیزات ارتش ترکیه به خاک عراق اطلاع داریم ولی این انتقال نیرو در چارچوب فعال سازی نیروهای ائتلاف صورت نگرفته است."
بی تعهدی به حفظ حسن همجواری
البته این اولین بار نیست که ترکیه مرزهای بین المللی را نقض کرده و به خاک همسایگان خود تجاوز می کند. ترک ها بارها و بارها حریم هوایی عراق را به بهانه مقابله با "تروریست های کرد" نقض کرده اند. چندی پیش هم داوود اوغلو بدون آنکه با مقامات عراقی صحبتی کند و مجوزی بگیرد از آنکارا عازم اربیل شد و به دیدار بارزانی رفت، اقدامی که خشم دولت بغداد را پدید آورد. پیش از آن نیز نظامی های ترک با لشکرکشی گسترده به داخل خاک سوریه به بهانه جابجایی بقایای جسد شاه سلیمان مقررات بین المللی را نقض کرده بودند. بی احترامی به قوانین بین المللی و نقض حاکمیت کشورهای همسایه سنتی قدیمی در آداب همجواری ترک ها محسوب می شود. سالها پیش از این نیز دولت ترکیه در یک اقدام نظامی حدود 40 درصد از خاک قبرس را اشغال کرد که هنوز در اشغال این کشور است. در حوزه دیپلماسی همانگونه که اشاره شد، ترکیه خود را متعهد به حفظ حسن همجواری با کشورهای همسایه اش نمی بیند. آنکارا این روزها به مهمترین مظنون حمایت از داعش و شاخه القاعده در سوریه - جبهه النصره - تبدیل شده است. رسانه های روس و غربی نیز هر روز انتقادهای شدیدی را نسبت به رابطه آنکارا و داعش مطرح می کنند و مقامات غربی پس از حوادث پاریس یک به یک به سرزنش ترکیه می پردازند. نخست وزیر یونان نیز چند روز پیش در توئیتر و در پیامی برای داوود اوغلو از نقض دائم حریم هوایی کشورش توسط جنگنده های ترکیه اظهار ناخشنودی کرده و گفته است از این رفتار آنکارا به ستوه آمده ایم. این روزها ترکیه با تمام همسایگانش وارد چالش و رویارویی جدی شده است با سوریه، عراق، یونان، قبرس، ارمنستان و اخیرا درگیری های لفظی با ایران را نیز شروع کرده است.
اردوغان و دشمن سازی حداکثر
ترکیه یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه است، کشوری با اقتصادی فعال و قشر متوسط شهری بزرگ و جامعه ای تحصیل کرده، اما متاسفانه این روزها حکومت اردوغان هم در حوزه داخلی و هم در حوزه خارجی به دنبال دشمن تراشی است .دولت ترکیه در حوزه داخلی هم با شهروندان سکولار و چپ گرای ترک، و هم با کردها و هم با علوی ها وارد یک درگیری و سرکوب گسترده شده است، به گونه ای که در برخی از مناطق این کشور برای هفته ها حکومت نظامی اعلام می شود. در حوزه خارجی نیز ترکیه با تمامی همسایگان خود وارد چالش شده است . اشتباهات بزرگ اردوغان موجب شده است که حتی در رویارویی این عضو ناتو با روسیه، کشورهای اروپایی نه تنها او را تنها بگذارند بلکه حتی ایالات متحده به عنوان رهبر ناتو به ترکیه هشدار بدهد تا مرزهایش را که به محل عبور و مرور داعش و دیگر تروریست ها تبدیل شده است ، کنترل کند.اردوغان با گروگان گرفتن امنیت مردم ترکیه و ترساندن آنها و برهم زدن انتخابات و برگزاری دوباره آن در زیر سایه ترس و نگرانی مردم موفق شد تا کرسی های لازم را برای ادامه حکومت خود به دست آورد.
اردوغان در عراق به دنبال چیست؟
رفتارهای اردوغان اما می تواند وضعیت بحرانی خاورمیانه را تنها به سمت بی ثباتی و آشوب بیشتر پیش ببرد. ترکیه در روزهای گذشته آشکارا نشان داده است که سرزنش های غربی ها و تحریم های روسیه نمی تواند رفتارش را تغییر دهد و نمایشی از نزدیکی بیشتر با قطر و عربستان را نشان داد. دو کشور دیگری که در کنار ترکیه از مهمترین متهمان حمایت از داعش و جبهه النصره هستند.
اقدامات اخیر ترکیه درست زمانی رخ داد که پس از حوادث پاریس، اراده کشورهای جهان برای یافتن راه حلی سیاسی برای بحران سوریه، چشم انداز روشن تری را ارائه می کرد، اکنون اما اردوغان با مایه گذاشتن از اقتصاد و جایگاه ترکیه، می خواهد به هر قیمتی که شده حتی به جان خریدن بدنامی حمایت از داعش و تحریم های روسیه و سرزنش های غرب، به اجرای نقشه ها و طرح های خود برای سوریه و خاورمیانه بپردازد. لشکر کشی اخیر به درون خاک عراق نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. اردوغان از این اقدام سه هدف را در سه سطح دنبال می کند؛ در کوتاه مدت، ترکیه تلاش می کند با حضور نظامی در اقلیم کردستان در آستانه عملیات آزاد سازی موصل ، موقعیت بهتری را برای مدیریت داعش در اختیار بگیرد. در میان مدت حضور نظامی در عراق و افزایش پیوندها با بخشی از اپوزیسیون دولت مرکزی می تواند جایگزین ارتباط ضعیف میان بغداد و آنکارا شود. در طولانی مدت نیز ترکیه تلاش می کند نقشه تجزیه عراق را پیش ببرد. بی جهت نیست که اخیرا کفاح محمود مشاور مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان، تاکید کرده است:" اکنون وقت آن رسیده است که نقشه جدیدی در منطقه ترسیم شود ... کُردها و اقلیم کردستان در این امر پیشتاز خواهند بود."
***************************************
روزنامه ایران**
آرمانهای اقتصادی در قانون اساسی/ دکتر الهام امینزاده
قانون اساسی مهمترین سند هر نظام حکومتی است. قانون اساسی علاوه بر بیان ساختارها و شاکله اصلی حکومت، آرمانها و اهداف حکومت را در میثاقی با مردم بیان میکند. تعابیر والای امام راحل در خصوص قانون اساسی که آن را ثمره خون شهیدان خواندهاند بر قداست و اهمیت مفاد آن میافزاید. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارای خصیصه فراگیری و جامعیت نیز هست. با این توضیح که در بسیاری از کشورها قانون اساسی فقط به ساختار نظام سیاسی و اهم حقوق و آزادیهای ملت بسنده کرده است، اما قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آرمانها و اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... را در خود جای داده است. در این نوشتار کوتاه به برخی از فرازها و جهتگیریهای اقتصادی در قانون اساسی توجه خواهد شد. ضرورت پرداختن به این اصول تأکیدی بر راهبرد اقتصاد مقاومتی و بیان مؤیداتی از قانون اساسی بر این راهبردها است.
1. اصل سوم قانون اساسی دولت را مکلف کرده برای نیل به مبانی اعتقادی مذکور در اصل دوم همه امکانات خود را برای امور زیر بهکار گیرد. در بند 12 از این اصل آمده:
«12 – پیریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه». بنابراین طراحی و برنامهریزی زیربنایی برای داشتن نظام اقتصادی دانش محور و عدالتجو با تکیه بر ضوابط اسلامی از مهمترین تکالیف دولت است. بیان این بند مؤید این نکته است که قانون اساسی اصلاحات ظاهری و تغییرات جزئی در نظام اقتصادی را وافی و کافی ندانسته و با استفاده از عبارت «پیریزی» خواهان طرحی نو و بنیانی متفاوت در طراحی اقتصادی شده است. این مطالبه هم اینک در اواسط دهه چهارم انقلاب بار دیگر بر زبان رهبر معظم انقلاب جاری شده و دولت را به درانداختن طرحی نو در اقتصاد با مؤلفههای مورد نظر فراخواندهاند.
2. جای شگفتی نیست که فصل پنجم قانون اساسی به اقتصاد و امور مالی تخصیص یافته و اصول چهل و سوم الی پنجاه و پنجم آن مسائل مهم اقتصادی و انضباط مالی را مورد توجه قرار داده است. اصل چهل و سوم قانون اساسی تأمین استقلال اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان رو به رشد و آزاده را مبنا قرار داده است. در همین اصل بر «جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور»، «استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور»، «منع اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد اعم از مصرف، سرمایه گذاری، تولید، توزیع و خدمات» و «تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند» تأکید و تصریح شده است. شاخصهها و آرمانهای این اصل در واقع چیزی جز همان ویژگیهای اقتصاد مقاومتی یعنی درون زایی، برونگرایی، خود بسندگی، دانش بنیانی و تعامل سازنده با جهان نیست.
3. مثال دیگری از اصول راهبردی اقتصادی در قانون اساسی، اصول «چهل و ششم» و «چهل و هفتم» در خصوص احترام به مالکیت خصوصی است که از راه مشروع به دست آمده باشد. امنیت مالکیت و سرمایه در همه شئون و ابعاد از بایستههای هر نظام اقتصادی پویا و مستحکم است. نتیجه تلاش و نوآوریهای افراد و اشخاص باید از هرگونه تعرض مصون باشد. در همین راستا است که علاوه بر حقوق مالکانه افراد بر اموال محسوس و مادی، باید مالکیتهای صنعتی، ادبی و هنری در یک نظام اقتصادی منسجم مورد حمایت قانون قرار گیرد. دادگاهها و محاکم باید بسرعت دعاوی مربوط به تعرضات به مالکیت را مورد رسیدگی و صدور حکم قرار دهند. رونق سرمایهگذاری خارجی در کشور نیز در گروی احترام همه جانبه به حقوق و مالکیت سرمایهگذاران است. تکلیف دولت و حکومت در این خصوص ایجاد نظام اداری و ساختاری مناسب برای ثبت و مستندسازی مالکیتهای خصوصی، برقراری امنیت در این نظام، از بین بردن زمینههای تجاوز به مالکیت خصوصی، حفظ حریم مالکیتهای خصوصی و برقراری ضمانت اجرای مناسب در این خصوص است.
4. این نکته نباید مغفول بماند که در کنار احترام به مالکیت و منافع مشروع کسب و کار افراد و حریم خصوصی آنها در تجارت، اصل رقابتپذیری و شفافیت در فعالیتهای اقتصادی و جلوگیری از ایجاد وضعیتها و مزیتهای فراقانونی نیز باید رعایت شود. عدم تبعیض و تساوی افراد در استفاده از فرصتها و امکانات اقتصادی از بندهای متعدد اصل چهل و سوم (همانند بندهای 2، 4 و 7) و همچنین اصل 49 مستفاد میشود. اصل چهل و نهم به صراحت دولت را موظف کرده ثروتهای ناشی از سوءاستفاده از مقاطعه کارها و معاملات دولتی و فروش زمینهای موات و مباحات را با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی گرفته و به صاحب حق رد کند.
5. سخن درباره سه بخش اقتصادی خصوصی، دولتی و تعاونی در اصل 44 خود اقتضای گفتاری مستقل را دارد که به فرصت و مجالی دیگر موکول میکنیم.
حاصل سخن آنکه آرمانهای اقتصادی قانون اساسی راهبردی همیشگی برای نظام طراحی کرده است که باید در همه برنامهها و سیاستهای اقتصادی رعایت شود. نسبت بین این اصول آرمانی با شاخصههای اقتصاد مقاومتی، رابطه سیاستگذاری راهبردی و کاربردی است. تأکید رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی در واقع احیای گفتمان اقتصادی قانون اساسی نبوده و نیست. فرصت برای دست یافتن به اهداف اقتصادی قانون اساسی برای همه ارکان نظام، بخصوص ریاست محترم جمهوری با عنایت به اینکه مسئولیت اجرای قانون اساسی بر دوش ایشان، است در سایه چارچوبهای اقتصاد مقاومتی فرصتی بس مغتنم است.
***************************************
روزنامه جام جم **
هشدار نسبت به بازگشت تورم
در حالی که رشد نقدینگی از ابتدای امسال تاکنون ادامه یافته و رقم آن به بیش از 872 هزار میلیارد تومان رسیده و در شرایطی که دولت اقدام موثری برای خروج اقتصاد از رکود انجام نداده، بیم میرود که تورم کاهش یافته روند افزایشی به خود بگیرد. نگاهی به ساختار تورم در اقتصاد ایران نشان میدهد تورم کشورمان از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول که بیشتر به چشم میآید، تورم ایجادی است. یعنی تورمی که بنا بر عملکرد ناصحیح دولتها در بازههای زمانی مشخص ایجاد میشود. به عنوان مثال وقتی در دولتهای گذشته رشد نقدینگی شدت گرفت و تورم از مرز 30 درصد گذشت، به آن تورم ایجادی میگویند.
تورم ایجادی در ایران معمولا از 16 درصد به بالاست. راه کاهش این تورم نیز رعایت انضباط پولی و مالی و مهار رشد نقدینگی با سیاستهای انقباضی است؛ کاری که دولت یازدهم انجام داده است. ضمنا توجه داشته باشیم به تورم ایجادی، تورم نرم نیز میگویند، اما بخش دوم تورم در ایران، تورم ساختاری یا هسته سخت تورم است. وقتی تورم به مرز 15 درصد میرسد، تورم ایجادی از بین میرود و تورم وارد مرحله ساختاری و دشوارش میشود. اینجاست که کار دولتها سخت میشود، چراکه این تورم را دیگر زیاد نمیتوان با سیاستهای پولی کاهش داد بلکه برای کاهش آن، رونق تولید برای صادر شدن کالا و خدمات لازم است که با توجه به موانع کسب و کار در اقتصاد ایران، کار دشوار و زمانبری است.
دولت یازدهم در چنین مرحله حساسی قرار دارد، چراکه میخواهد با رفع رکود، به جنگ تورم برود که البته هدف درستی است، اما تحرک لازم برای آن به چشم نمیآید. تنها حرکت قابل ذکر در این خصوص، بسته خروج از رکود است که متاسفانه به درستی اجرا نشده و تسهیلات بخش اول آن به یک صنعت خاص اختصاص یافته و زیاد اثرگذار نبوده است.
بخش دوم آن نیز بلاتکلیف به حال خود رها شده است. در چنین وضعیتی باید به دولت هشدار داد اگر رشد نقدینگی با شتاب فعلی ادامه پیدا کند و در کنار آن اقدام موثری برای خروج اقتصاد از رکود و چرخیدن چرخ صنایع صورت نگیرد، تورم باز خواهد گشت که علاوه بر تبعات اقتصادی، تبعات و حاشیههای سیاسی نیز برای دولت ایجاد میکند چراکه مهمترین دستاورد اقتصادیاش در معرض خطر قرار گرفته است.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
وزارت امور خارجه، پر سر و صدا اما ضعیف/مهدی مهدویگرگانی
بخواهیم درباره پررنگترین حوزه فعالیت دولت طی 2 سال گذشته و از زمان روی کار آمدن جناب آقای دکتر حسن روحانی صحبت کنیم بدون شک حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی پرسروصداترین بخش و بازوی دولت یازدهم بوده است. اما آیا این حوزه پرسروصدا موفق هم بوده است؟ برخلاف آنچه رسانهها و طرفداران دولت از دیپلماسی دولت یازدهم میگویند و از وزارت امور خارجه به عنوان نقطه قوت دولت یاد میکنند بررسیها، آمار و ارقام و موشکافی عملکرد این حوزه نشان میدهد اتفاقا وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی عملکرد خوبی نداشته است و برخلاف تصور هم عملکرد ضعیفی داشته و خروجی آن نیز موثر و بر مبنای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران نبوده است.
1- فاجعه منا که میتوانست یک چالش بینالمللی و دستاویزی برای محکومیت آلسعود در مجامع بینالمللی باشد با عملکرد ضعیف و عدم پیگیری وزارت امور خارجه ایران و شخص وزیر امور خارجه به دست فراموشی سپرده شده و کسی آن را پیگیری نمیکند. این موضوع به قدری به حاشیه کشانده شد که انگار حجاج بیتاللهالحرام مقصر فاجعه منا و مسؤول کشته شدن خودشان بودهاند! خانوادههای قربانیان فاجعه منا همگی از عملکرد وزارت امور خارجه شکایت دارند و معتقدند دولت و دستگاه دیپلماسی برای احقاق حقوق قربانیان کاری نکرده است.
2- در حالی که ایران باید از آلسعود به خاطر فاجعه منا و رفتار بد با حجاج ایرانی و حمایت از گروههای تروریستی نظیر تکفیریهای سوری طلبکار باشد این عربستان است که با گستاخی تمام پیشدستی میکند و نه تنها درباره فاجعهای به ابعاد منا پاسخگو نیست بلکه بانی تصویب یک قطعنامه ضدایرانی در یک پنل شورای حقوق بشر سازمان ملل هم میشود. در واقع عربستان با فرافکنی و پیشدستی در به چالش کشیدن ایران، وزارت امور خارجه را مات کرد و ابتکار عمل را در دست گرفت و دستگاه دیپلماسی ما را به یک تماشاچی تبدیل کرد.
وزارت امور خارجه باید با چانهزنی و مطرح کردن فاجعه منا در سازمانهای بینالمللی مربوط، دولت عربستان را تحت فشار قرار میداد و ضمن پیگیری حقوق حجاج ایرانی از تصویب قطعنامه سعودیها علیه ایران درباره سوریه جلوگیری میکرد. مقامات دیپلماسی ما در زمینه جلوگیری از تصویب این قطعنامه کاری که نکردند هیچ بعد از تصویب این قطعنامه نیز کاری از پیش نبردند و با سکوت بیمعنایشان جوری رفتار کردند که انگار تصویب چنین قطعنامهای درست و بجا بوده است!
3- سوالی که پیش میآید این است که تا چه زمانی باید در مقابل افتراهایی که رژیم آلسعود به ما میزند سکوت کنیم. دولت که مدعی است دیپلماسیاش فعال است و با 6 کشور قدرتمند دنیا مذاکره میکند - و البته قدرت نظام را به نام خودش مصادره میکند - چرا باید در مقابل فاجعه بیسابقهای چون منا که مقصر آن آشکار است، سکوت کند و نتواند نظر چند کشور را به نفع خودش جلب کند؟
4- در حالی که دیپلماتهای ۲ سال اخیر وزارت امور خارجه، تصور میکردند مذاکرات بین ایران و آمریکا درباره مساله هستهای مواضع ضدایرانی دولت آمریکا را کاهش داده باشد، واشنگتن از اعطای ویزا به حمید ابوطالبی که به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل منصوب شده بود خودداری کرد. پس از اعلام این موضع از طرف وزارت خارجه آمریکا همگان بر این باور بودند که آقای ظریف در مذاکرات خود با وزیر خارجه آمریکا این مساله را حل و فصل کند و آقای ابوطالبی راهی نیویورک شود اما این تصور هم به واقعیت نپیوست و یک شاخص دیگر به شاخصهای عملکرد ضعیف وزارت امور خارجه در عرصه بینالمللی اضافه کرد و این موضوع هم ثابت شد که آمریکاییها به هیچوجه در مواضع خود علیه ایران عقبنشینی نکردند و حتی با دولتی که در برابر آنها با لبخند و مدارا رفتار میکند رفتاری خصمانه دارند. واشنگتن در این موضوع نیز جواب لبخندهای دولت و وزارت امور خارجه را به بدترین شکل ممکن داد و نشان داد آمریکاییها زبان مقاومت و ایستادگی را بهتر از سیاست لبخند و مماشات درک میکنند.
5- همین موضوع درباره مذاکرات هستهای نیز صادق است. 2 سال مذاکره که تمام وقت و انرژی سیاست خارجی ایران را به خود اختصاص داده همچنان هیچ دستاوردی نداشته است و درحالی که دولت همچنان خوشبینانه معتقد است تا یکی، دو ماه دیگر تحریمها لغو میشود، اظهارات اخیر «یوکیا آمانو» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره موضوع پیامدی نشان داد ممکن است این مساله به یک چالش در مسیر اجرای برجام منتهی شود و اجرای آن به تعویق بیفتد یا اصلا به مرحله اجرا نرسد. اینطور که به نظر میرسد آژانس قرار نیست در گزارش خود موضوع پیامدی را کامل ببندد و احتمالا منفذهایی برای اعمال فشار در صورت نیاز برای خود و طرف غربی بازخواهد گذاشت. اگر اینگونه شود باید پرسید که وزارت امور خارجه در این چند سال چه کار مشخصی انجام داده است که منافع ملی و بینالمللی ایران را تامین کند؟ آیا غیر از مذاکرات هستهای که هنوز مشخص نیست به کجا ختم میشود کار مشخصی کرده است؟
6- آیا قربانی کردن مسائل مهم دیگر حوزه دیپلماسی برای به نتیجه رساندن مذاکرات هستهای کار درستی بوده است؟
مساله ناامنی در مرزهای شرق ایران و بیتوجهی مقامات پاکستانی نسبت به عوامل بروز ناامنی را که منجر به کشته شدن هموطنان بیگناه شده است چه کسی باید پیگیری کند؟ از حقوق شهروندان ایرانی خارج از کشور چه کسی باید دفاع کند؟ مساله بازگرداندن عظمت به پاسپورت ایرانی به کجا رسید؟ درباره جنگ غیرقانونی عربستان علیه یمن وزارت امور خارجه چه اقدام مثبتی انجام داده است؟ جنگندههای عربستان هر روز بر فراز یمن جولان میدهند و روزانه بسیاری از شهروندان بیگناه یمنی را قتلعام میکنند اما ما به خاطر عملکرد ضعیف حتی نمیتوانیم کمکهای بشردوستانه خود را به دست آنها برسانیم.
7- حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی طی سال گذشته
2 نامه بسیار مهم خطاب به جوانان غربی نوشتهاند. این جزو وظایف وزارت امور خارجه و سفارتخانههای زیر نظر آن است که باید در انتقال هرچه بیشتر این پیام به جوامع خارجی از خود ابتکار عمل نشان دهند که متاسفانه اینچنین نبوده است. بعضی سفارتخانههای ایران پیام مهم رهبری را روی سایت اینترنتی خود نیز منتشر نکردند.
8- آنچه درباره عملکرد وزارت امور خارجه دولت یازدهم طی ۲ سال گذشته میتوان گفت این است که پرسروصدا بودن و پررنگ بودن لزوما به معنای عملکرد موثر و قوی نیست. وزارت خارجه طی این مدت یکی از پرخبرترین و پرسروصداترین حوزههای دولت یازدهم بوده ولی در عین حال یکی از ضعیفترین بازوهای دولت آقای روحانی نیز بوده، هرچند در ظاهر اینگونه وانمود میشود که دیپلماسی دولت موفق بوده است!
***************************************