صادق ملکی، تحلیلگر و کارشناس ارشد سیاسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: نقش کشورهایی که دنبالهرو توهم هلال شیعی بوده و برای چالدران بزرگداشت برگزار میکنند بیشک در شرایط امروز خاورمیانه نقشی اساسی بوده و میباشد.
پایگاه بصیرت: هر تحول سیاسی در دل خود می تواند فرصت و یا تهدید تلقی گردد و در بسیاری از اوقات نحوه مواجهه با آن می تواند در سیر تحول به سوی تهدید یا فرصت تعیین کننده باشد. ما جوانان دیروز متأثر از افکار امام هنگامی که انقلاب به پیروزی رسید در بسیاری از جنبه های زندگی فردی و اجتماعی و نگاه تاریخی خود دچار تغییر یا بازبینی شدیم.
بسیاری با توجه به پیام های وحدت گرایانه انقلاب اسلامی به این باور رسیدیم که اگر ما در در مقطع خاص روابط ایران و عثمانی می زیستیم مانع از جنگ دو کشور می شدیم. تأثیر این نگاه و تلخ های ناشی از جنگ های صفوی و عثمانی، سبب شگل گیری عقبه ذهنی در من شد که حاصل آن سه دهه تلاش برای طرح تئوری ضرورت عبور از ذهنیت چالدران در روابط ایران و ترکیه در محافل مختلف باشم.
در دهه اخیر سقوط صدام و تغییر معادلات قدرت در این کشور و ملاحظات مترتب بر آن نه تنها مانعی جدی برای پیگیری این ایده ایجاد نمود، بلکه شرایط تکرار تاریخ را در قالبی نو فراهم کرد.
سقوط صدام، فارغ از اثرات عمیق سیاسی و اجتماعی در عراق، در ژئوپولتیک منطقه تحولی بنیادین بود. تغییر هرم قدرت در عراق فرصت های ژئوپولتیکی و ایدلوژی جدیدی برای ایران ایجاد کرده و سبب کانونی شدن نقش ایران در ژئوپولتیک شیعی گردید. در کنار ملاحظات ژئوپولتیک مترتب بر تغییر هرم قدرت در عراق، این تحول بر معادلات منطقه نیز تأثیری عمیق داشت. ترک ها و اعراب با توجه به حساسیت های تاریخی نسبت به ایران شیعی این تحول را عاملی برای تقویت تفکر شیعی در جغرافیای اهل سنت ارزیابی نموده و با طرح هلال شیعی و صفوی (از منظر ترک ها) بسترساز شرایط امروز شدند. البته طرح و پررنگ نمودن ژئوپولتیک شیعی از سوی برخی از جریانات و محافل قدرت در ایران ناخواسته به کمک طراحان شیعی هراسی آمده ضمن آنکه به قدرت نرم ایران و مقبولیت ایران اسلامی صدمه زد، سبب افزایش حساسیت ها نسبت به تغییر راهبردی در عراق و تأثیرات آن بر قدرت ایران گردید. این در حالی بود که از گذشته تا امروز ایران بیشترین هزینه ها را در حمایت از فلسطین و حماس سنی پرداخته و می پردازد. در فرصت هایی که در محافل خارجی و داخلی فراهم شد بارها در اظهارات و نوشتارهای خود به برداران اهل تسنن یادآور شدم که هلالی در کار نیست و اگر هم باشد، هلال شیعی در دایره اهل تسنن بوده و می باشد.
بنظر می رسد اگر همه کشورها و مقامات منطقه، این نکته راهبردی را درک نمایند که عراق امروز، حاصل مهندسی شده امریکاست، بتوان بخشی از توان کشورها را در مسیر کاهش رقابت ها حرکت داد. با درک صحیح از علل تحولات، در نگاه خوش بینانه تنوع مذهبی و قومی عراق حتی می تواند بجای تهدید، بسترساز فرصت شده و نقش پل ارتباطی برای جهان اسلام را نیز ایفا نماید. بهرحال یافتن لایه ها پنهان علل تهاجم آمریکا به عراق و توجه به اهداف چند وجهی و کلان در راهبردهای واشگتن، خود می تواند عامل کمک به رسیدن به تحلیل و ارزیابی در فهم وضعیت امروز منطقه و علل ظهور پدیده های چون داعش و.... باشد. بازیگران منطقه ای خصوصا کسانی که بر طبل جنگ مذهبی می کوبند باید درک نمایند در میدانی بازی می کنند که اگرچه بستر داخلی و منطقه ای دارد اما حاصل نقشه راهی است که منافع آن بیش از همه از آن آمریکا و هم پیمان آنهاست.
با این وجود و علیرغم آنکه بسیاری ابعاد بحران در خاورمیانه را درک کرده و نسبت به عواقب آن هشدار داده و می دهند، اما به نظر می رسد هر کشور و ملتی باید خود ناظر بر تکرار تلخ های تاریخ گردد. شرایط امروز خاورمیانه تکرار تجربه های تلخ گذشته است. اگرچه همه کشورها در ایجاد شرایط امروز خاورمیانه کم و بیش سهیم هستند، اما نقش کشورهایی که دنباله رو توهم هلال شیعی بوده و برای چالدران بزرگداشت برگزار می کنند بی شک در شرایط امروز خاورمیانه نقشی اساسی بوده و می باشد.
متأسفانه با وجود آنکه روشن است که حرکت در جهت جنگ مذهبی و یا قومی، گام برداشتن در جهت راهبرد غرب است اما منافع جناحی و تنگ نظرانه برخی از کشورها سبب می گردد که نسبت به آن اهتمام نداشته باشند. کشورهای خاورمیانه متأسفانه ابعاد بازی پیچیده و چند وجهی که بازیگران فرا منطقه ای در آن نقش اساسی دارند، را درک نکرده و یا تحت تاثیر عقده های ناشی از نوستالوژی تاریخی و رؤیای عمق استراتژیکی که برای خود قایلند در جهتی حرکت می نمایند که نتایج آن می تواند آنان را از جغرافیای امروز نیز محروم نماید.
نکته آنکه کسانی که خود را میراث دار آلپ ارسلان سلجوقی و سطان سلیم عثمانی می دانند باید به این درک برسند که دوره سلطانی به پایان رسیده و عرصه سیاست، میدان سلحشوری نیست. امروز صحنه سیاست در خاورمیانه بیش از هر چیزی نیاز به عقلانیت مبتنی بر احترام و منافع متقابل دارد و تنها راه خروج از بحران در رویکردی ایجابی است. در همین راستا بدیهی است که راهبرد ایران باید تأکید بر محوریت ژئوپولتیک جهان اسلام و علیرغم برخی بی مهری ها، کماکان تقویت پیوندها، تعامل و تقویت وحدت میان خود با کشورها و ملل اسلامی باشد. راهی جز این، کمک به نقشه راه کشورهای فرامنطقه ای و منطقه ای قایل به درگیری شیعی و سنی خواهد بود. هوشیار باشیم دستاوردها را برباد ندهیم.
منبع: دیپلماسی ایرانی