(روزنامه همدلي - 1394/07/27 - شماره 164 - صفحه 2)
آيا قطار سياست دوباره به ايستگاه دو نهاد جامعه مدرسين و جامعه روحانيت رسيده است؟
گروه سياست: سخنگوي جبهه پيروان از تقسيمبندي جامعه مدرسين و جامعه روحانيت مبارز براي انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي خبر داد. كمال سجادي در گفتوگو با ايلنا، درباره وضعيت تشكيل شوراي هماهنگي اصولگرايان اظهار داشته كه: «همكاريهاي زيادي انجام شده است و به زودي شوراي هماهنگي اصولگرايان با محوريت جامعه روحانيت و جامعه مدرسين كار خود را آغاز خواهد كرد.» سخنگوي جبهه پيروان با اشاره به اينكه گروههاي هجدهگانه اصولگرا در اين شورا حضور خواهند داشت، تاكيد كرده است: «با توجه به برگزاري انتخابات خبرگان رهبري، تلاشهاي جامعه مدرسين بيشتر معطوف به آن انتخابات است و جامعه روحانيت نيز نقش ميزباني و محوريت را در انتخابات مجلس عهدهدار خواهد بود.
بازگشت دو نهاد مذهبي و سياسي يعني ميتواند جذابيتهاي فراواني به اين رقابت ببخشد. جامعه روحانيت مبارز تهران و مجمع روحانيون مبارز به عنوان سنتيترين نيروهاي راست و چپ در جمهوري اسلامي بعد از سالها براي يك رقابت سخت دوباره وارد گود سياسي كشور شدهاند.
تبارشناسي سياسي جمعها
جامعه روحانيت و مجمع روحانيون سالها به ويژه در دهه 60 و 70 از رقباي جدي صحنه سياسي كشور بودند و نامزدهاي مختلف در انتخاباتهاي گوناگون ايران، با نام اين دو نهاد وارد كارزار انتخاباتي ميشدند. حال بعد از گذشت سالها انتخابات مجلس خبرگان اين فضا را براي پيران و شيوخ سياست ايران فراهم كرده است تا بار ديگر به رقابت با يكديگر بپردازند. جامعه روحانيت مبارز تهران در غياب آيتالله مهدويكني و برخي چهرههاي سرشناس خود مانند آيتالله هاشمي رفسنجاني و حجتالاسلام ناطق نوري، تصميم گرفته است با احياي نقش تصميمساز خود در جريان راست ايران، به جايگاه رهبري معنوي اصولگرايان بازگردد.
در كنار فعاليتهاي جامعه روحانيت، مجمع روحانيون مبارز نيز حركت سياسي خود براي رسيدن به مجلس خبرگان و بعد از آن مجلس شوراي اسلامي را آغاز كرده است. مجمع روحانيون مبارز به دليل رد صلاحيتهاي گسترده شوراي نگهبان در انتخابات مجلسهاي هفتم و هشتم و همچنين حوادث سال 88، جنس فعاليتهاي خود را تغيير دادند و اعضاي برجسته اين مجمع مانند «رييس دولت اصلاحات و موسوي خوئينيها» سكوت و گوشهنشيني را به فعاليتهاي سياسي ترجيح دادند.
رياست جمهوري روحاني و رويش دوباره مجمع
پيروزي حسن روحاني در انتخابات 92 زمينهساز خروج اين مجمع از حاشيهنشيني شد و اعضاي مجمع روحانيون تصميم گرفتند، فعاليتهاي سياسي خود را براي انتخابات به ويژه مجلس خبرگان آغاز كنند. موسوي بجنوردي از اعضاي شناخته شده اين نهاد در گفتوگويي اعلام كرد كه مجمع روحانيون برنامه جدي براي حضور در انتخابات مجلس خبرگان دارد. پدر همسر سيدحسن خميني اعلام كرده كه: «در مجمع روحانيون مجتهد داريم و فراوان هم داريم، مجتهداني درجه يك داريم كه مسائل روز را ميتوانند اجتهاد كنند و مورد قبول مردم هم هستند.»
پيش از اين نيز موسوي لاري از ديگر اعضاي مجمع از فعاليتهاي اين نهاد براي انتخابات مجلس خبرگان خبر داده بود. همانطور كه مشاهده ميشود اين دو نهاد سياسي و مذهبي ايران، تصميم جدي براي ورود به كارزار انتخابات دارند و ميخواهند خاطرات گذشته را براي مردم تكرار كنند. خاطراتي كه پر از رقابتهاي تنگاتنگ اين دو گروه در فضاي سياسي كشور بود.
شيوخي كه از هم جدا شدند
از زمان پيروزي انقلاب تا به امروز، مجلسهاي چهارم و پنجم و همچنين دولتهاي سوم، چهارم، پنجم و ششم در اختيار جامعه روحانيت مبارز تهران بوده است و مجمع روحانيون مبارز نيز مجلسهاي سوم و ششم و همچنين دولتهاي هفتم و هشتم را در اختيار داشته است. اختلافات سياسي در دهه 60 ميان اعضاي برجسته جامعه روحانيت بعد از روي كار آمدن ميرحسين موسوي به عنوان نخستوزير زمينهساز بروز انشعابي گسترده و تاريخي در اين جريان مذهبي و سياسي كشور شد. ارائه يك ليست واحد از سوي جامعه روحانيت براي انتخابات مجلس سوم زمينهساز پررنگتر شدن اختلافات درون گروهي جامعه روحانيت مبارز تهران شد.
جناح اقليت جامعه روحانيت (مجمع روحانيون بعدي) اصرار داشتند كه هادي غفاري و فخرالدين حجازي در ليست مجمع براي انتخابات مجلس سوم باشند ولي اكثريت اعضا با اين تصميم مخالف بودند. علت مخالفت هم آن بود كه معتقد بودند اين افراد صلاحيت حضور در مجلس را ندارند و حائز ويژگيهاي كافي نيستند. مرحوم آيتالله مهدويكني در باب اختلاف بر سر تعيين مصاديق كانديداها گفتهاند: «واقعاً بعضي مسائل را نميشود گفت. هر چه بود يكي اختلاف سليقهها بود و يكي عدم اعتماد. ما به بعضيها اعتماد ديني نداشتيم. معنايش اين نيست كه آنها را بيدين ميدانستيم، ولي ميگفتيم هركسي كه آمد و شعار تندي داد، دليل دينداري او نميشود و نميتوانيم تأييدش كنيم؛ عليالخصوص با رفتارهايي كه عدهاي از آنها در سالهاي اوليه انقلاب داشتند. ما ميگفتيم در جامعه روحانيت وظيفه ما اين است كه خطوط را حفظ كنيم و تأييد بعضي از افراد، شكستن اين مرزهاست.»
همين نظرات و اختلافات باعث شد تا رييس دولت اصلاحات و موسويخوئينيها با مهدي كروبي ملاقات كرد. پيشنهاد انشعاب از جامعه روحانيت مبارز را مطرح كردند. سيدعلياكبر محتشميپور (از اعضاي برجسته مجمع روحانيون) نقل كرده است: «در اين زمان رييس دولت اصلاحات و موسوي خوئينيها به ديدن آقاي كروبي رفته و با توجه به جمعبنديهاي به عمل آمده در مورد عملكرد جامعه روحانيت مبارز پيشنهاد انشعاب و تأسيس يك تشكيلات روحاني مستقل از جامعه روحانيت مبارز مطرح شد از اين رو تصميم بر اين شد كه آقاي كروبي و موسويخوئينيها در مورد تشكيل اين تشكيلات جديد با امام صحبت كنند و نظر موافق ايشان را جلب نمايند و با توجه به آنكه در آن زمان آقاي كروبي در بيمارستان بستري بود آقاي خوئينيها به تنهايي در اسفندماه سال 1366 با امام ملاقات كرد و برخلاف آنچه برخي تصور ميكردند امام با ايجاد انشعاب در جامعه روحانيت موافقت كردند.»
اعضاي برجسته اين گروه براي رسمي كردن اين انشعاب به ديدار امام خميني رفتند و تصميم خود را براي جدايي با آنها در ميان گذاشتند. علياكبر ناطق نوري به عنوان چهرههاي شناخته شده جريان راست در خاطرات خود به ديدار اعضاي مجمع با امام خميني اشاره ميكند و مينويسد: «جمعي از آقايان... خدمت امام رسيدند و در توضيح دلايل انشعاب، اظهار داشتند كه اگر با اين نگاهي كه آقايان دارند ادامه دهيم، جوانها را از دست ميدهيم و ممكن است فاصله جوانها با روحانيت بيشتر شود و جوانها از دست بروند. جامعه روحانيت نميتواند جوانها را جذب كند؛ بنابراين ما كه روحاني هستيم بهتر است كه جوانها را جذب كنيم و لازمهاش هم اين است كه تشكيلاتي با ادبيات خاص خودمان راه بيندازيم. با اين توجيه حضرت امام هم براي انشعاب آقايان از جامعه روحانيت چراغ سبزي نشان دادند و مجمع روحانيون مبارز تهران تشكيل شد.»
حضرت امام خميني نيز بعد از ديدار و درخواست اعضاي جدا شده جامعه روحانيت با درخواست انشعاب آنها موافقت ميكنند و در نامهاي به آنها مينويسند: «انشعاب از تشكيلاتي براي اظهار عقيده مستقل، و ايجاد تشكيلات جديد، به معناي اختلاف نيست. اختلاف در آن موقعي است كه خداي ناكرده هركس براي پيشبرد نظرات خود به ديگري پرخاش كند كه بحمدالله، با شناختي كه من از روحانيون دستانداركار انقلاب دارم، چنين كاري صورت نخواهد گرفت. من به شما و همه كساني كه دلشان براي اسلام عزيز ميتپد دعا ميكنم، و توفيق آقايان را از خداوند متعال خواستارم.»
جامعه و مجمع؛ دو قطبي سياسي آينده
بعد از موافقت امام، مجمع روحانيون مبارز شكل گرفت و جامعه سياسي ايران بعد از يك دهه شاهد يك فضاي دوقطبي شدند. فضايي كه اتفاقات سالهاي بعد جمهوري اسلامي را رقم زد. حالا بعد از گذشته دو دهه از اين انشعاب باز هم شاهد يك رقابت احتمالي ميان اين دو جريان سياسي هستيم. رقابتي كه ميتواند انتخابات مجلس خبرگان رهبري را به رقابتيترين انتخابات اين مجلس طي سالهاي اخير تبديل كند. اين دو نهاد مذهبي – سياسي سعي ميكنند با تمام نيرو و توان در اين انتخابات حاضر شوند.
جامعه روحانيت مبارز سعي ميكند چهرههاي شناخته شده خود در ميان مردم را وارد كارزار خبرگان كند و مجمع روحانيون مبارز نيز بعد از هشدارهاي آيتالله جنتي در مورد ردصلاحيتها، تلاش ميكند از نيروهايي استفاده كند كه بتوانند از سد شوراي نگهبان عبور كنند. بايد منتظر ماند و ديد رقابت اين دو نهاد قديمي در مجلس خبرگان به كجا ختم ميشود و كدام يك از اين دو گروه ميتوانند پيروز اين رقابت نفسگير باشند.
ش.د9404192