(روزنامه اطلاعات - 1394/08/12 - شماره 26294 - صفحه 12)
1ـ پروژه تقسیم زمانی، مکانی و سنی مسجد الاقصی چیست؟
تقسیم زمانی: به معنای اختصاص زمانی مشخص برای ورود مسلمان و یهودیان به مسجد الاقصی است. بر اساس این طرح، برای حضور هر کدام از این دو گروه، ساعت های خاصی در طول روز و روزهایی خاصی در طول هفته و سال مشخص می شود. بر اساس این طرح، مسلمانان باید در سه نوبت صبح، ظهر و عصر مسجد را تخلیه کنند. این سه نوبت به یهودیان اختصاص داده می شود تا آنها اجازه ادای نمازهای سه گانه خود را در آن را داشته باشند. ضمنا مسجد الاقصی در طول اعیاد مختلف یهودی، در اختیار صهیونیست ها قرار می گیرد که مجموع آن به صد روز در سال می رسد. ضمنا در تمامی روزهای شنبه، مسلمانان حق ورود به مسجد را ندارند و در هنگام اعیاد یهودی، نباید صدای اذان از مسجد الاقصی پخش شود.
تقسیم مکانی: اختصاص اماکن موجود در مسجد الاقصی بین دو طرف است. هدف از این کار، اختصاص بخش ها و اجزایی از مسجد الاقصی به صهیونیست ها برای تبدیل آنها به معابد یهودی و ادای نماز در آن است.
برای پیشبرد این طرح، رژیم صهیونیستی در برهه های گذشته، راه ها و مسیرهایی را در داخل مسجد ایجاد کرده است تا به این ترتیب، مقدمات این کار را فراهم نماید. بنای این مسیرسازی ها، سیطره بر تمامی صحن های خارجی مسجد الاقصی با استفاده از زور می باشد. در این تقسیم بندی، اماکن مسقف مانند مصلای قبه الصخره و مصلای مروانی در اختیار مسلمانان قرار می گیرد. ضمنا در تقسیم مکانی، طرح هایی برای ایجاد یک معبد یهودی و نیز معبد کذایی سلیمان در نظر گرفته شده است.
تقسیم سنی: این موضوع به معنای تعیین سن برای مسلمانانی است که حق ورود به مسجد الاقصی را دارند یا ورود آنها به این مکان مقدس ممنوع می باشد. اشغالگران اجرای این پروژه را در پنج سال اخیر و با این بهانه آغاز کرده اند که جوانان زیر 40 سال به سمت صهیونیست ها به ویژه نیروهای پلیس که وارد مسجد الاقصی می شوند، سنگ پرتاب می کنند و با آنها درگیر می شوند.
بر خلاف ادعای مقامات صهیونیستی، هدف حقیقی از این اقدام ممانعت به عمل آوردن از سنگ پرانی یا درگیر شدن جوانان فلسطینی با نیروهای پلیس و برقراری ثبات و امنیت نیست ؛ بلکه اجرای طرح تقسیم سنی ورود نمازگزاران به مسجد الاقصی و تبدیل این موضوع به یک قاعده همیشگی است تا به این ترتیب، بستر برای کنترل و سیطره شان بر مسجد الاقصی فراهم آید.
2ـ نقشه تقسیمی که برای مسجد الاقصی وجود دارد، چیست؟
موسسه حفاظت از موقوفات و میراث اسلامی موسوم به «الاقصی» از سند و نقشه ای پرده برداشت که در خود لایحه ای را جای داده است که مربوط به وضع قوانین و لوایح مربوط به تقسیم مسجد الاقصی میان مسلمانان و یهودیان است. این لایحه توسط فعالان حزب لیکود که عنوان «رهبران یهودی» بر خود گذارده اند، در حال تنظیم است. رهبری این جماعت را موشه فیگلین، رئیس کنونی کنست رژیم صهیونیستی در اختیار دارد.
در متن سند یادشده آمده است که باید مساحتی را در بخش شرقی مسجد الاقصی به یهودیان اختصاص داد. این بخش که یک پنجم مساحت معبد (کذایی) سلیمان را تشکیل می دهد، به موازات ورودی مصلای مروانی در جهت جنوب شرقی مسجد ادامه می یابد و از آنجا به باب الرحمه می رسد. نقطه پایانی نیز در محل باب اسباط می باشد که در منتهی الیه شمال شرقی مسجد الاقصی قرار دارد.
بر اساس سند یادشده، مساحت مذکور به مثابه یک معبد یهودی خواهد بود که برای برقراری نمازهای یهودی ـ به صورت فردی و جمعی ـ اختصاص می یابد. زمان حضور در این بخش که به موازات گورستان باب الرحمه است، بر اساس زمان هایی مشخص در طول هفته خواهد بود و در آن، اعیاد و مناسبت های یهودی مد نظر قرار خواهد گرفت.
لایحه فوق الذکر همچنین به تقسیم مسجد الاقصی میان مسلمانان و یهودیان تصریح دارد و برای هر کدام از آنها، مساحت خاصی را مشخص کرده است. آنچه در لایحه تقسیم آمده است، به این معنا است که کل مساحت مسجد الاقصی یک مکان مقدس یا یک معبد یهودی به نام «کوه معبد» است و تعلق به یهودیان دارد ؛ ولی به خاطر شرایط کنونی، این اجازه به نمازگزاران فلسطینی داده می شود تا در چارچوب برنامه ریزی مورد توافق، در آن نماز بگذارند.
در سند فوق الذکر پیشنهاد شده است که مسجد جامع مسقف «قَبَلی» فقط برای نماز خواندن فلسطینیان و انجام آیین و آداب دینی آنان اختصاص داده شود و در مساحت تعیین شده ای که در شرق مسجد الاقصی قرار دارد و توضیحات مربوط به آن در بالا ارائه گردید، یک معبد ایجاد شود.
3ـ آیا رژیم صهیونیستی پروژه تقسیم مسجد الاقصی را به قانون مبدل کرده است؟
اشاره به این نکته ضروری است که از زمان اشغال قدس شرقی در جنگ پنجم ژوئن 1967، طمع صهیونیست ها برای تقسیم مسجد الاقصی (در مرحله اول) و تخریب آن جهت ایجاد معبد کذایی (در مرحله پایانی) چیز پنهانی نبوده ؛ البته این طمع ورزی ها با فتواهای خاخام ها و فرصت طلبی سیاسی از متون پوسیده دینی یهود همراه گشته است.
اقداماتی که صهیونیست ها در طول دهه های گذشته و به طور مشخص از زمان اشغال قدس شرقی در سال 1967 و الحاق آن به اراضی اشغالی تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی انجام دادند و سلسله قوانین و ضوابطی را که وضع کردند، نشانگر آن است که آنها به دنبال تغییر هویت قدس از یک شهر فلسطینی، عربی و اسلامی به یک شهر صهیونیستی و یهودی بوده اند. از جمله این اقدامات می توان به مصادره حدود هفتاد درصد از اراضی قدس، توسعه محدوده این شهر از 5.6 کیلومتر مربع به 70 کیلومتر مربع و نیز اجرای تمهیدات عملی برای تقسیم مسجد الاقصی اشاره کرد.
مقامات سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی از زمان اشغال قدس تا کنون، اقدامات بسیاری را علیه مسجد الاقصی انجام دادند که هدف از آن، بررسی واکنش فلسطینیان و عرب ها جهت تعیین امکان یا عدم امکان اجرای سناریوهای مربوط به تقسیم مسجد است که از خطرناک ترین این اقدامات، می توان به عمل تحریک آمیزی اشاره کرد که آریل شارون در سپتامبر 2000 با ورود خود به مسجد الاقصی انجام داد و باعث آغاز انتفاضه الاقصی شد.
آنچه امروز در مسجد الاقصی جریان دارد، از نظر صهیونیست ها قانونی می باشد ؛ زیرا در نیمه سال 2012 لایحه ای در کنست مطرح شد که مربوط به تقسیم مکانی و زمانی مسجد الاقصی میان یهودیان و مسلمانان بود. فلسطینیان معتقدند که اجرای لایحه مذکور عملا و با حرمت شکنی مکرر شهرک نشینان صهیونیست که البته با حمایت و نظارت دولت رژیم اشغالگر قدس انجام می گیرد، آغاز شده است.
لایحه مذکور که در سال 2013 نیز در کنست رژیم صهیونیستی مطرح شد و نمایندگان عرب به شدت در مقابل آن ایستادگی کردند، مبتنی بر اختصاص زمانی مشخص برای مسلمانان و یهودیان برای انجام نماز و آیین های دینی در آن است یعنی اتفاقی که برای حرم ابراهیمی در الخلیل افتاد و منجر به سیطره یهودیان بر 60 درصد از این مکان گردید و سهم مسلمانان نیز 40 درصد شد.
4ـ کدام یک از طرف ها و گروه های صهیونیستی خواستار اجرای این پروژه هستند؟
صهیونیست ها و به طور مشخص مراکز تصمیم گیری هنگام دنبال کردن روند اجرای طرح تقسیم مکانی و زمانی مسجد الاقصی، استناد و تکیه شان به درخواست بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که در حدود بیست سال پیش خواستار اعطای اجازه به یهودیان برای ادای مراسم شان در مسجد الاقصی (یا به گفته صهیونیست ها، معبد کذایی سلیمان) شد ؛ چرا که آن را به عنوان یک مکان مقدس برای یهودیان بر می شمرد و معتقد بود که تل آویو باید سیطره خود بر مسجد الاقصی را بسط دهد ؛ زیرا این امر (سیطره بر مسجد الاقصی) را حق ملت به اصطلاح «یهود» دانسته و می داند و هر گونه وصایت و سرپرستی اردن بر آن را منکر می شود.
با توجه به آنچه گذشت، بسیاری از وزرای صهیونیستی در دولت رژیم اشغالگر قدس کوشیدند تا شرایط موجود در مسجد الاقصی را تغییر دهند و در این میان، موضوع آزادی عبادت برای یهودیان را دستاویز خود قرار دادند تا اینکه در ماه های اخیر و به طور مشخص در نیمه دوم سال گذشته، شاهد افزایش تحرکات نهادهای رسمی و غیر رسمی صهیونیستی برای تحقق سناریوی تقسیم مسجد الاقصی بودیم.
کاملا طبیعی است که تصمیم مربوط به تقسیم مسجد الاقصی با حمایت چهره های دینی یهودی در رژیم صهیونیستی همراه گردد، همان هایی که حضور مسلمانان در مسجد الاقصی (یا به ادعای آنها، معبد سلیمان) را امری غیر مشروع و غیر قانونی می دانند. رهبران دینی رژیم صهیونیستی مدعی هستند که بازگشت شان به سرزمین «اسرائیل» (فلسطین اشغالی) نه با انگیزه های سیاسی و اقتصادی، بلکه بر بنای آموزه های دینی بوده است. در این میان، وزارت ادیان رژیم صهیونیستی برای تحقق این هدف، تلاش هایی را با عناوینی رسمی و حقوقی و با هدف تقسیم مسجد الاقصی آغاز کرده است.
وزارتخانه مذکور با این ادعا که اگر در مسیر یهودیان برای انجام مراسم و آیین های مذهبی در مسجد الاقصی ممانعت به عمل آید، اصل آزادی عبادت و پرستش زیر سوال می رود، خواستار تقسیم این مکان مقدس می گردد. کمیساریای یهود که مسئولیتی مشابه سازمان اوقاف اسلامی در میان یهودیان دارد، کار نظارت بر اجرای طرح های تهیه شده در کمیسیون های پارلمانی کنست در خصوص تامین امنیت حمله کنندگان به مسجد الاقصی در جریان اعیاد یهودی را بر عهده دارد.
در مقابل، برخی محافل متنفذ صهیونیستی در داخل مراکز تصمیم گیری رژیم اشغالگر قدس وجود دارند که از اتخاذ هر گونه تصمیمی در خصوص تقسیم مسجد الاقصی بیم دارند ؛ زیرا احتمال آن را می دهند که با انجام این کار، آتش خشم فلسطینیان شعله ور شود. حتی نهادهای امنیتی و نظامی به ویژه شاباک و ارتش رژیم صهیونیستی تاکید دارند که صحبت درباره تقسیم و نیز تکرار حملات یهودیان به مسجد الاقصی باعث آغاز موجی جدید از حملات و اعتراضات گسترده ملی می گردد.
آن دسته از صهیونیست هایی که مخالف افزایش موارد یورش یهودیان به مسجد الاقصی هستند، هیچ بحثی در خصوص «حق یهودیان» درباره مالکیت بر «کوه معبد» (مسجد الاقصی) ندارند ؛ ولی حرف آنها، این است که باید در این زمینه با تامل و به شکلی تدریجی عمل کرد و در مسیر تقسیم مسجد الاقصی گام برداشت تا به این ترتیب، از واکنش ها و عکس العمل هایی که کنترل آنها دشوار باشد، ممانعت به عمل آید.
5ـ چه کسانی مدافعان حریم مسجد الاقصی هستند؟
هر وقت بحث حملات مکرر به مسجد الاقصی به میان می آید، بلافاصله به موضوع حضور مدافعان حریم مسجد اشاره می شود ؛ مدافعانی که از ساکنان قدس و اراضی اشغالی 1948 هستند و از گروه های سنی مختلف (شامل زنان و مردان) تشکیل می شود که اولین ماموریت آنها، ایستادگی در مقابل تجاوزاتی است که علیه مسجد الاقصی انجام می گیرد. آنها در مقابل اقدام سربازان صهیونیست در هنگام تجاوز به مسجد مبارک قدس می ایستند.
نمازگزاران فلسطینی در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در مسجد حضور می یابند تا به این ترتیب، بر پایبندی خود در حفظ این مکان مقدس تاکید نمایند و مانع از آن شوند که شهرک نشینان مهاجم صهیونیست به انجام آیین های دینی یهودی در این مکان مبادرت ورزند. برخی از مدافعان حرم قدسی نیز در داخل حرم به کار علم آموزی مشغول هستند و در حلقه های علم و آموزش علوم قرآنی و سنت شریف نبوی که در ساعات صبح جریان دارد، شرکت می کنند.
شروع فعالیت مدافعان (بست نشین) حرم قدسی به همان سال های انتفاضه باز می گردند. آنها حضور مستمر در صحن های مختلف مسجد الاقصی دارند تا جایی که این حضور باعث ناراحتی سربازان رژیم اشغالگر قدس می شود و به همین خاطر، سربازان مذکور به اعمال فشار و تنگ کردن عرصه بر مدافعان حرم روی می آورند و مانع از ورود آنها به مسجد الاقصی می شوند و سال به سال نیز بر روند این اقدامات می افزایند.
به دنبال حملات اخیر صهیونیست ها به مسجد الاقصی، «موشه یالون» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با صدور دستوری، اعلام کرد که زنان و مردان مدافع حرم قدسی و نیز طلاب علوم دینی این مسجد، دو گروه و سازمانی هستند که فعالیت آنها ممنوع می باشد. این مقام صهیونیستی آنها را عامل اصلی تنش و خشونت دانست و گفت که آنها به اصطلاح «حق یهودیان در خصوص تملک بر کوه معبد» را از بین می برند. موشه یالون با این اظهارات خود به دنبال آن است تا هنگام ورود شهرک نشینان صهیونیست ـ به ویژه در ساعات صبحگاهی ـ مانع از حضور نمازگزاران در مسجد الاقصی شود ؛ ولی جنبش اسلامی اراضی اشغالی 48 تصریح کرد که مدافعان حرم قدسی یک سازمان یا یک مجموعه خاص نیستند تا بتوان فعالیت شان را غیر قانونی اعلام کرد. وجود مدافعان حرم قدسی بیانگر یک حس مردمی است که با خود عشق و محبت نسبت به مسجد الاقصی دارند.
6ـ اردن به عنوان سرپرست اماکن مقدس اسلامی و مسیحی قدس چه می کند؟
سرپرستی اردن بر مسجد الاقصی در سال 1924 آغاز شد و در سال های بعد، این مسئولیت به برخی رهبران محلی فلسطین سپرده شد ولی بعد از جنگ 1948 و وقتی کرانه باختری از جمله قدس شرقی به بخشی از سرزمین تحت حاکمیت اردن تبدیل شد، اردن به سرپرست بلامنازع قدس مبدل گردید.
از سال 1948، اردن مسئولیت حمایت از اماکن مقدس اسلامی و مسیحی ـ در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی ـ را به دوش گرفت. نقش اردن هاشمی در مورد حفاظت، مرمت و صیانت از اماکن مقدس اسلامی و مسیحی مراحل طولانی را پشت سر گذاشته و با وجود شرایط دشوار و پیچیده سیاسی، برای مدتی بیش از هشت دهه ادامه داشته است.
شایان ذکر است که در 25 فوریه سال 2014، کنست رژیم صهیونیستی در اقدامی که در نوع خود، اولین مورد به شمار می رفت، موضوع سلب سرپرستی اردن بر مسجد الاقصی را به بحث گذارد. موشه فیگلین از اعضای کنست خواستار انتقال این سرپرستی به کنست شد. تقاضای وی، حاکمیت صهیونیست ها ـ به جای اردن ـ بر مسجد الاقصی بود. این مقام صهیونیستی در توجیه درخواست خود می گفت: «هر کس که بر کوه معبد (مسجد الاقصی) حاکم باشد، بر تمام سرزمین اسرائیل حاکمیت دارد.»
بحث های کنست درباره سرپرستی اردن بر اماکن مقدس اسلامی و مسیحی در بیت المقدس باعث خشم امان شد ؛ زیرا اردن بر اساس توافق نامه صلح وادی عربه که در سال 1994 به امضای مسئولان اردنی و صهیونیستی رسید، عنوان سرپرست اماکن مذکور را برای خود کسب کرد. ضمنا در توافق نامه به امضا رسیده میان ملک عبدالله ثانی و محمود عباس، رئیس سازمان آزادیبخش، در خصوص سرپرستی اردن بر اماکن یادشده توافق گردیده است.
کنست از بحث در خصوص سلب سرپرستی اردن بر اماکن مقدس اسلامی و مسیحی در بیت المقدس دست کشید تا به این ترتیب، علاوه بر خشم مسلمانان و مسیحیان، خشم جامعه بین الملل و قدرت های بزرگ را فرونشاند، کشورهایی که می کوشند تا یک توافق نامه صلح دائم میان عرب ها و مسلمانان را به امضا برسانند.
در حال حاضر و با افزایش شدت حملات علیه مسجد الاقصی و نیز بالا رفتن میزان حفاری ها در زیر این مکان مقدس، اردن هیچ گونه اقدام عملی را برای حمایت از مسجد الاقصی به عمل نیاورده است. برخی از اعضای مجلس نمایندگان اردن معتقدند که این مجلس می تواند با استفاده از اختیاراتی که در قانون اساسی برایش تعیین شده است، دولت اردن را ـ برای انجام مسئولیتش در قبال مسجد الاقصی ـ تحت فشار قرار دهد. از جمله این اختیارات می توان به درخواست فراخواندن سفیر اردن در «اسرائیل» اشاره کرد.
ملک عبدالله ثانی، پادشاه اردن در چهارده سپتامبر سال جاری هشدار داد که تداوم اقدامات تحریک آمیز صهیونیست ها می تواند به روابط اردن با رژیم صهیونیستی «آسیب» بزند. البته برخی رسانه های محلی خلاف این موضوع را عنوان کرده اند و گفته اند که در حرف های وی آمده است: «این اقدامات اسرائیل، ممکن است روابط دو طرف را تحت تاثیر بگذارد.» ادامه دارد...
ش.د9404467