(روزنامه جوان - 1394/07/07 - شماره 4638 - صفحه 5)
طرح براي سوريه در نيويورك
رئيسجمهور اسلامي ايران به همراه هيئت همراه هم اكنون به منظور حضور در اجلاس مجمع عمومي سالانه سازمان ملل متحد در نيويورك به سر ميبرد و قرار است ديدارهايي بين وزراي امورخارجه ايران و كشورهاي 5+1 درباره نحوه اجراي برجام صورت بگيرد.
در همين زمان بود كه برخي اخبار درخصوص ارائه طرح جديد امريكا به ايران در رسانههاي امريكايي منتشر شد و كانون اين خبررساني نيز ديدار جان كري وزير امورخارجه امريكا و محمدجواد ظريف بود كه محوريت اصلي در حوزه هستهاي قرار داشت.
ابراز علاقه امريكاييها براي مطرح كردن طرحهاي خود درباره سوريه كاملاً طبيعي است، چراكه ايران به همراه روسيه همواره از مهمترين مدافعان دولت قانوني دمشق بودهاند و اين مسئله به خصوص پس از حضور نظامي روسيه در شامات حساستر نيز شده است. بنابر گزارش خبرگزاري رويترز در اين باره، طرح امريكاييها با گفتوگوهاي كري با همتاي ايراني خود روز شنبه در نيويورك آغاز ميشود.
طرح جديد كه به گفته منابع مورد استناد رويترز هنوز در مراحل آغازين است، ميتواند روسيه، يكي از متحدان سوريه را با عربستان سعودي، تركيه و قطر كه حاميان اصلي معارضان مسلح در آن كشور هستند، در كنار هم قرار دهد. يك مقام ارشد امريكايي ميگويد: «چيزي كه از جان كري خواهيد ديد تلاش براي يافتن فرمولي خواهد بود كه ما را به سمت يك مذاكره واقعي و معنادار بازميگرداند.»
به نوشته رويترز، نشانههاي اوليه حاكي از آن است كه متحدان اروپايي واشنگتن، تحت تأثير بحران هجوم پناهندگان از طرح كري حمايت كنند.
يك مقام اروپايي گفت: ما كاملاً از فرآيند سازمان ملل حمايت ميكنيم و در جستوجوي مسيرهاي ديگر هم هستيم، اما اين اصل بنيادين كه «اسد بايد برود» كماكان پابرجاست.
با اين تفاسير پس از ديدار جان كري و ظريف از طرف وزارت امورخارجه ايران هيچ بحثي غير از اجراي برجام در ديدار ظريف و كري مطرح نشد و از طرف ديگر نيز وزارت امورخارجه امريكا تنها به ارائه برخي نگرانيها درباره اوضاع يمن و سوريه بسنده كرده است. اما نكته جالب اينجاست كه پيشبيني رهبري بسيار زودتر از آنچه فكر ميشد، محقق شد.
مذاكره تنها در موضوع هستهاي
نكتهاي كه بارها از سوي رهبر معظم انقلاب مورد تأكيد قرار گرفته است، اين مسئله بود كه مذاكرات ايران و كشورهاي 5+1 تنها در مسئله هستهاي صورت ميگيرد و مذاكرهكنندگان ايراني به هيچ وجه اجازه مذاكره در خصوص موارد ديگر از جمله بحثهاي منطقهاي را ندارند، البته سابقه اين بحث تنها محدود به مباحث اخير نيست بلكه امريكاييها در جريان تشكيل ائتلاف ضدداعش تلاش كرده بودند ايران را نيز وارد اين ائتلاف كنند و پيشنهادهاي خود را به صورت مستقيم در مذاكرات هستهاي مطرح كرده بودند؛ پيشنهادهايي كه با استقبال برخي در داخل ولي با مخالفت قاطع مقام معظم رهبري روبهرو شد و هم اكنون با گذشت نزديك به يك سال از ورود اين ائتلاف به جنگ با داعش مشخص شده است امريكاييها تنها قصد نفوذ بيشتر به داعش را دارند و قصدشان مبارزه مستقيم با داعش نيست، كما اينكه چندين بار مهماتريزي از سوي هواپيماهاي امريكايي براي داعش گزارش شده است.
به نظر ميرسد طرح پيشنهادي امريكا تنها بخشي از يك حلقه بزرگتر براي اضمحلال قدرت ايران و اجراي پروژه نفوذ باشد؛ نكتهاي كه بارها و بارها درباره آن از سوي دلسوزان كشور هشدار داده شده است.
نبرد ايران و آمريكا ادامه دارد
هر ناظر آگاه سياسي با نگاهي به بنيانهاي سياست خارجي ايران و امريكا متوجه ميشود كوچكترين شباهتي بين اين دو وجود ندارد. در حقيقت سياست خارجي اين دو كشور به تمامي معنا در مقابل همديگر قرار دارد. قيد «در برابر هم قرار گرفتن» حتي بهمعني «رقابتآميز» بودن نيز نيست بلكه فراتر از آن، منظور «در تعارض» با هم است. اين تعارض منافع نهتنها در ابعاد هويتي و ايدئولوژيك (كه در اينجا موضوع بحث نيست) كه در منافع ملي دو طرف در منطقه نيز ريشه دارد. سيستم تأمين امنيت امريكا در منطقه، در اساس در تقابل با سيستم تأمين امنيت ايران در منطقه است.
موضوع منافع مشترك ايران و امريكا حتي در مسئله داعش نيز با هم يكسان نيست. بخشي از دليل اين موضوع در رويكرد امريكا به منافع موجود در تروريسم ريشه دارد. امريكا نهتنها از حضور تروريسم در منطقه ناراضي نيست كه بخواهد براي از ميان بردن آن با كشوري ديگر ائتلاف تشكيل دهد بلكه خود بهوجودآورنده و پشتيبانيكننده گروهكهاي تروريستي در منطقه است. اگر بنا بر از بين بردن گروههاي تروريستي بود، امريكا هماكنون نيز از چنين ائتلافي (به تعبير خود، بينالمللي و چندجانبه) بهره ميبرد و نيازي به ائتلاف و همكاري جديد نبود.
با توجه به تعريف منافع امريكا، بحث بر سر تلقي از ايران بهعنوان «پسر خوب منطقه» و «ژاندارم منطقه»، بحثي بيپايه است و تلقي عدهاي مبني بر «حل كردن موضوعات منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا بهعنوان لازمه سوق دادن سياستهاي امريكا بهسمت شرق آسيا موسوم به آسيا- پاسفيك» يا از بين بردن محور احتمالي چين- ايران- روسيه در برابر محور غربي را نميتوان واقعي عنوان كرد.
نبرد ايران و امريكا در حوزههاي مختلف منطقه همچنان ادامه داد، پس هدف از اين طرح چه ميتواند باشد.
آمريكا هنوز دشمن شماره يك نظام جمهوري اسلامي است
طرح امريكا براي سوريه و مطرح كردن آن در ديدار جان كري و ظريف را ميتوان اولين قدم امريكا براي برنامه پسابرجام عنوان كرد؛ برنامهاي كه هدف از آن همراه كردن ايران به عنوان بخشي از راهحل امريكاييها براي منطقه است. ميتوان انتظار داشت پس از ارائه اين طرح نوبت به بحثهاي اقتصادي و حتي فرهنگي نيز براي اجراي راه حل نفوذ خواهد رسيد؛ مسئلهاي كه در نهايت به نوعي تبديل به الگويي براي دستگاههاي تصميمگير شده و محاسبات ايران را براي مقابله با پديدههايي همچون استكبار كه مظهر امريكاست تغيير خواهد داد.
در اين ميان وظيفه ديپلماتها و سياستمداران ايراني توجه كامل به معيارهاي رهبري درخصوص هر گونه رابطهاي با امريكاست؛ معياري كه بايد امريكا به عنوان مهمترين دشمن فعلي نظام جمهوري اسلامي محسوب كند؛ دشمني كه هنوز هيچ تغييري در معيارهاي آن ايجاد نشده و يكي از مهمترين نشانههاي آن طرح امريكا براي سوريه با مشاركت آن با ايران است.
شيپور جنگ جديد نواخته شد
در مورد جزئيات ديگر طرحهاي امريكا براي حوزه داخلي ايران كنكاش زيادي لازم نيست، امريكاييها به صراحت اعلام كردهاند، اقتصاد يكي از اولويتهاي اساسي براي نفوذ در حوزه داخلي ايران است، كما اينكه صف كشيدن اروپاييها براي حضور اقتصادي را در ايران ميتوان يكي از اضلاع اساسي آن عنوان داشت كه از سوي تحليلگران مختلف اقتصادي نيز به آن اشاره شده است.
استفاده از ظرفيتهاي نفوذ نرم همچون نهادهاي غيردولتي و اجتماعي نيز بخش ديگري از اين برنامه است. كما اينكه امريكاييها به دنبال جذب تفكر مديران جوان ايراني در حوزههاي آي تي و تكنولوژي به سمت خود هستند و در اين رابطه از پنلهاي بينالمللي نيز استفاده ميكنند.
اين برنامهاي بود كه امريكاييها براي كشورهاي آفريقايي و به خصوص چين از آن استفاده كردهاند و حالا به دنبال بهكار بردن آن درباره ايران هستند. به نظر ميرسد برجام مقدمهاي از يك جنگ گسترده است كه هم اكنون شيپور آن از سوي امريكاييها نواخته شده است.
http://javanonline.ir/fa/news/743037
ش.د9402838