دو رویکرد درباره موشک وجود دارد؛ رویکرد اولی که آمریکاییها آن را دنبال میکنند این است که موشک را به عنوان WMD delivery system یا وسیله پرتاب سلاحهای کشتار جمعی در نظر بگیرند و استدلال میکنند که موشکها نیز در کنار سلاحهای کشتار جمعی باید محدودیت داشته باشند و میگویند اگر ایران به برجام متعهد است باید به محدودیت در برنامه موشکی خودش نیز متعهد باشد؛ اما رویکرد دوم درباره موشک رویکرد بررسی موشک بهمثابه یک سلاح متعارف قائم به خود است و نه بهمثابه وسیله پرتاب سلاحهای کشتار جمعی؛ ازاینرو کشورها طبق حقوق بینالملل میتوانند موشک را یک سلاح متعارف برای امنیت ملی خودشان توسعه دهند.
ازاینرو ایران با آزمایش موشکی بلافاصله پس از برجام به دنبال آن است که رویکرد دوم را به صورت جدیتر در سطح بینالمللی پیش ببرد. لازم به ذکر است که تعداد زیادی از کشورها درباره موشک مخالف رویه آمریکاییها هستند، چون امنیت ملی آنها به موشکهای متعارف وابسته است. ازاینرو رویکرد ایران در این زمینه از مقبولیت بینالمللی برخوردار است و وضع تحریم برای برنامه موشکی برخلاف برنامه هستهای مقبولیت بینالمللی ندارد و هیچ سازوکار حقوقی بینالمللی پذیرفته شده نیز درباره محدودیت موشکها جز توسل به قطعنامههای شورای امنیت که روسیه و چین مخالف اصلی آن هستند و امکان تصویب قطعنامه تحریمی جدید در این زمینه وجود ندارد.
اما یک دلیل راهبردی دیگر هم وجود دارد و آن اینکه دشمنان جمهوری اسلامی ایران تا پیش از برجام درباره توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی ایران ارزیابی دقیقی نداشتند، ولی با سازوکار شفافسازی که در برجام تعبیه شده است به یک ارزیابی دقیق دست یافتند که بهطور قطع ایران سلاح هستهای ندارد؛ ازاینرو جمهوری اسلامی ایران با آزمایش موشکی و رونمایی از سیلوهای موشکی، به دشمن این پیام را فرستاد که از چنان قدرت و ذخایر سلاحهای متعارف راهبردی برخوردار است که میتواند به هر تجاوز احتمالی پاسخی دندانشکن دهد.ازاینرو توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران نه تنها مخالف با روح و رویه برجام نیست؛ بلکه پشتوانه راهبردی اجرای میانمدت برجام است.