منازعات در روابط ایران و عربستان بر مبنای گفتمانهای اسلام شیعی و اندیشه وهابیت در چند دهه¬ی اخیر از مهمترین مسائل پیچیده خاورمیانه بوده است. این تنش ها در چند سال اخیر به واسطه¬ی وقوع بیداری اسلامی، حوادث سوریه، پیدایش گروه¬های افراطی، قیمت نفت، حوادث خونین بار حج ، و اخیراً قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان به دنبال اعدام شیخ نمر و حمله به سفارت عربستان وارد مراحل تازه¬ای شده است که اغلب تحلیل¬گران از آن به عنوان جنگ سرد و منازعه هویتی- گفتمانی و راهبردی- ژئوپولتیکی یاد میکنند. به دنبال موفقیت ایران در اغلب معادلات منطقه¬ای ـ بین المللی، کشورهای منطقه¬ای( عربستان، ترکیه و رژیم صهیونیستی ) به شدت از نفوذ و دخالت بلند مدت ایران در منطقه به وحشت افتاده اند.
جنگ نیابتی غربی ـ عربی : این ایده از سوی غرب، رژیم صهیونیستی و همپیمانان منطقه¬ای آنها برای مقابله با گروه مقاومت در دستور کار قرار گرفت. جنگ نیابتی، جنگ واسطهای یا جنگ وکالتی (Proxy War) وضعیتی است که در آن، قدرتهای درگیر به جای اینکه مستقیماً وارد جنگ با یکدیگر شوند با حمایتهای مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی از کشورها یا گروههای مسلح دیگری که با قدرت مقابل یا متحدان آن در جنگاند، سعی در تضعیف آن قدرت یا فشار بر آن مینمایند [1] . به دنبال تثبیت، تحکیم و تقویت بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران و پس از سه دهه تلاش بی ثمر در مشکل آفرینی برای ایران در سطح منطقه از سوی غربی ها و هم پیمانان منطقه، به نظر میرسد نقش انکار ناشدنی ایران در منطقه برای آنها احراز شده است بر همین مبنا به نظر می رسد که جنگ سردی در سطح منطقه بین امریکا و جمهوری اسلامی ایران به عنوان متغیرهای اصلی و بقیه بازیگران منطقهای همچون رژیم صهیونیستی و عربستان به عنوان متغیرهای وابسته در حال شکل گیری است که در جریانات و حوادثی چون بیداری اسلامی، سرکوب شیعیان در کشورهای بحرین ـ یمن ، پیدایش داعش نمود یافته است. غرب و کشورهای همسوی منطقه¬ای در جنگ نیابتی علیه ایران و گروه¬های مقاومت به اقدامات زیر دست زده¬اند:
• ایجاد تنش و درگیری مستقیم و غیره مستقیم میان بسیاری از کشورهای منطقه از طریق القای ایدئولوژی ایران هراسی و شیعه هراسی در بین کشورهای حوزه¬خلیج فارس، جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان، عراق و...
• تلاش برای نفوذ در داخل ایران از طریق به کارگیری و حمایت از عوامل ناراضی داخلی ایرانی: مثلاً حمایت از گروهکهای تروریستی سازمان منافقین ، پژاک و جندالله
• بهرهگیری از دست بلند سایر کشورها و گروهک¬های تروریستی در منطقه که با ایران اختلافات عقیدتی ـ ایدئولوژیک دارند. از جمله طالبان، جندالله، جبهه النصره و داعش[2]
از سوی دیگر ایران هم در تقویت و تحکیم همپیمانان خود در جنگ نیابتی موارد زیر را مد نظر دارد: حمایت مستقیم از دولت بشار اسد در سوریه، تشکیل جنبش حزب الله لبنان و حمایت تسلیحاتی از آن، تقویت جنبشهای مقاومتی فلسطینی همچون حماس و جهاد اسلامی، تقویت جنبش انصارلله یمن به عنوان دست برتر ایران در مقابل عربستان سعودی و کارکرد ضد صهیونیستی آن[3].
داعش و سلفی گری به عنوان پادگفتمانی مقاومت و جنگ نیابتی؛ اهرم کاهش نفوذ ایران در منطقه
کشور سوریه از لحاظ ژئوپلتیکی و استراتژیکی موقعیت برجسته ای دارد. محل تلاقی سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا، حد فاصل اروپای صنعتی و خاورمیانه سرشار از انرژی، پل ارتباط دهی و تعامل میان گروه های مقاومت در منطقه و.... از همین رو هرکدام از بازیگران و قدرتمندان منطقه نگاهی متفاوت و گاهاً متعارضی به این منطقه دارند. کشورهای عربستان، قطر، ترکیه، اردن و... با مطرح کردن قضیه هلال شیعی و بحث نفوذ ایران در منطقه، در رابطه با تحولات اخیر سوریه با تمام توان و جدّیت از مخالفان بشار اسد حمایت و با ایجاد گروه افراطی و تروریستی داعش و حمایت مالی ، نظامی ، انسانی، سیاسی، تبلیغاتی و... از آن، نقش غیر قابل انکاری در شعله ور کردن اقدامات خشونت آمیز در سوریه ایفا کرده و میکنند؛ چرا که به نظر آنها این تحولات می تواند توازن منطقه شامات به نفع ایران و گروه مقاومت را بر هم زند[ 4 ]. کشورهای غربی و همپیمانان منطقه¬ایشان چون ترکیه، رژیم صهیونیستی، عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس برای مهار، مدیریت و انحراف جنبش بیداری اسلامی و از هم گسستن حلقه مستحکم محور ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه، بر هم زدن توازن قدرت و مشروعیت سازی دخالتهای خود در منطقه، به یک اقدام کلیدی و راهبردی دست زدهاند که در قالب بازتولید جریان¬های سلفیِ تکفیری جبهه النصره و داعش در عراق و سوریه، السنه در لبنان، بوکوحرام در نیجریه و الشباب در سومالی و ...، به مثابه پادبیداری اسلامی در منطقه نمود کرده است . گروه¬هایی که در تلاشند با تاکتیکهای جدید در قالب اقدامات خشونت طلب و تکفیری و اقدامات روانی ـ تبلیغاتی، به مقابله با غیریت خود یعنی تشیع و گروههای مقاومت بپردازند.
بازخوردهای شکل گیری داعش در امنیت منطقه:
نتیجهگیری و ارائه راهکار
صرف توافق هسته ای ایران و گروه 1+5 برای عربستان چندان نگران کننده نیست زیرا گفته های ایرانی ها مبنی بر بی میلی به داشتن سلاح هسته ای را به عمل مبدل می کند. اما این دنیای پسابرجام و تصورات عربستان از تأثیرات ژئوپولیتیکی آن در خاورمیانه است که خواب سعودی ها را آشفته کرده است.
به زعم دولت عربستان، فضای پسا برجام میتواند علاوه بر گشایش اقتصادی و رفع تحریمها، فضایی آکنده از پویاییها و گشایشهای دیپلماتیک برای سیاست خارجی ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی ایجاد کند. در چنین فضایی میتوان شاهد افزایش تعاملات و همکاریهای منطقه¬ ای ـ جهانی با ایران، احترام قائل شدن و پذیرش نقش ایران در تحولات منطقه، به ویژه سوریه و یمن بود. از سوی دیگر اخیراً با کشته شدن زهران علوش، سرکرده گروه تروریستی جیش الاسلام که در دروازه های دمشق با اسد می جنگید ضربه بزرگی به عربستان وارد شد. زیرا او شاه کلید سیاستهای سعودی در سوریه بود. این گونه پیشرویهای میدانی نیز از جمله مواردی است که اصلاً خوشایند قدرت¬های دیگر چون رژیم صهیونیستی، عربستان، ترکیه و ... نخواهد بود. چرا که موازنه را به نفع محور مقاومت تغییر خواهد داد؛ بنا براین آنها تلاش می کنند از طریق اهدافی چون جنگ و تنش های نیابتی، حمایت از گروه¬های تروریستی و افراطی به عنوان معضل امنیتی ایران و اخیراً هم ائتلاف سنی ـ عربی در قالب ائتلاف صوری برای مبارزه با تروریسم و گسترش مسائل روانی ـ تبلیغاتی در قالب قطع روابط دیپلماتیک، افکار عمومی منطقه و جهان را برای مواجهه با نفوذ ایران متشنج کنند. اما اعمال این سیاستها تاکنون موفقیت اساسی برای آنان در پی نداشته است. به عبارت دیگر امروز ایدئولوژی و ژئوپلیتیک ایران در مقایسه با عربستان، همپوشانی و هماهنگی بیشتری با نظام بینالمللی دارد، چرا که ایران در جریان مذاکرات برجام و تعاملات منطقهای و بین المللی، در افکار عمومی جهان بر پایه توجه به مولفه¬هایی چون بافت فرهنگی ـ اجتماعی، تاریخ و تمدن، جامعه مدنی، ساختار حکومت، تنوع اقتصادی، زایش سیاسی، ثبات و امنیت و علاقهمندی ایران به تعامل با منطقه ، به عنوان بازیگری مسئول و قابل اطمینان خود را مطرح کرده است.
در این باره باید به راهکارهای ایران برای خنثی کردن این شرایط هم اشاره کرد: به دنبال شعارهای استکبار ستیزی و حمایت از آرمان فلسطین به عنوان اهداف کلان انقلاب، ایران پتانسیل بیشتری برای جذب ملت های منطقه دارد، از سوی دیگر حمایت های مالی ـ نظامی عربستان، ترکیه و... از گروه های تروریستی به خصوص داعش که با اقدامات وحشیانه خود در قالب افکار تکفیری ـ سلفی اقدام به کشتار و اعدام مسلمانان بیگناه زده اند و از سوی دیگر سیاست های مطلوب ایران در مقابله مؤثر با هرگونه تروریسم، وجهه منطقه ای ـ بین المللی ایران را به عنوان کشور خواهان صلح و ثبات در منطقه افزایش داده است. از سوی دیگر باید گفت که ائتلاف راهبردی ترکیه ، عربستان و اسرائیل بنا به دلایل امنیتی ـ ایدئولوژیکی، حساسیت¬های عقیدتی نسبت به مسئله فلسطین در اغلب کشورهای منطقه، رقابت ترکیه و عربستان برای به دست گرفتن رهبری جهان اسلام ، اختلاف ساختار حکومتی و نظام های حاکم بر دو کشور و دیدگاه آنها نسبت به مقولاتی مانند دین و مذهب، آزادی و دموکراسی، برابری زن و مرد و ... نمی تواند پایدار باشد که این بالقوه فرصت¬های زیادی را در اختیار ایران قرار داده است.
راهکارهای موفقیت آمیز ایران برای خنثی کردن ائتلاف عربستان ـ ترکیه را می توان با اتکا بر اقتصاد داخلی در قالب اجرایی کردن سیاستهای اقتصاد مقاومتی ( تلاش برای حذف عنصر تک محصولی نفت از اقتصاد)، دیپلماسی فعال منطقه¬ای و جهانی برای حضور فعال در سازمان های منطقه ای ـ بین المللی، اجرایی کردن و مبنا قرار دادن اصول سند مدون چشم اندار افق 1404( دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت؛ مردم سالاری دینی؛ ایران امن، مستقل و مقتدر؛ آزادی خواه، عدالت طلب، و اخلاقمدار؛ تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای و...) در نظر گرفت. اصولی که می¬تواند ضمن فروكاستن از چالشهاي پيش روي تعاملات بينالملليايران، زمينه ساز تقويت و توسعه اقتصادی داخلی، مشارکت، نفوذ و فعالیت فعال در سطح منطقهاي و جهان گردد..
منابع:
[ 1] مردانه، وحید(1394) گزارش سیاسی جنگ نیابتی منطقه؛ زادۀ جنگ سرد منطقهای امریکا با ایران در:
http://nedains.com/fa/news/312963 تاریخ انتشار: ۲۳آبان ۱۳۹۴
[2] همان
[3] پور حسن، ناصر(1393) داعش و ژئوپلیتیک مقاومت اسلامی، فصلنامه فلسطین، شماره 26 :
[4] پور حسن، ناصر(1393) همان:
[5]. KayhanBarzegar, "Roles at Odds: The Roots of Increased Iran-US Tension in the Post-9/11 Middle East,” Iranian Review of International Affairs (IRFA), Center for Strategic Research (CSR), Vol. 1, No. 3, Fall 2010.