در اکثر وقایع مهمی که سال اخیر در منطقه غرب آسیا رقم خورده نقش کشور عربستان بارز است. بنابراین می توان این کشور را مهمترین بازیگر مداخله گر منطقه ای در سال 94 دانست. باید گفت نقش این کشور منفی و تخریبی و در اغلب موارد به نیابت از امریکا و بر ضد جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بوده و این رویکرد بعد از توافق برجام شدت گرفته است.
عربستان و کشورهای تحت الحمایه آن جنگ نیابتی از سوی آمریکا را در منطقه دنبال می کنند و مثال بارز آن جنگ سوریه و اقدامات تحریک کننده ضد جمهوری اسلامی و محور مقاومت است که با حمایت کامل عربستان از تروریست ها همراه بوده و از آن طرف آمریکا یا سکوت کرده یا حمایت کامل انجام داده است. برآیند این سیاستها اخیراً توسط عبدالرحمن السدیس، امام جماعت مکه، به زبانی روشن اعلام شد. وی در سخنانی گستاخانه، تئوری اصلی عربستان و وهابیون را که همواره از سوی سعودی ها تکذیب می شد را آشکارا به زبان آورد: "جنگ ما با ایران فرقه ای است، جنگی بین سنی ها و شیعیان. جنگ ما با شیعیان جنگ بین ایمان و کفر است. ما با ایران و شیعه می جنگیم، چراکه آنها به ما اتهام وارد می کنند. ما باید از صلاح الدین الگو بگیریم که پیش از جنگ با مسیحیان و یهودیان با شیعیان جنگید".
در تاریخ 10 بهمن 93 ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان که از رویکردهای بالنسبه میانه روتری نسبت به جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران برخوردار بود درگذشت. به دنبال مرگ وی، ملک سلمان بن عبدالعزیز برادر ناتنی وی که بسیار مریض احوال است، پادشاه عربستان شد و به علت ناتوانی در اداره امور، فرزند او محمدبن سلمان عملاً اختیاردار حکومت گردید. جرقه اولین دستپخت های حاکمیت جدید و بی تجربه سعودی کمتر از 2 ماه طول نکشید. بعد از مرگ ملک عبدالله، رفتارهای غیر متعارف سعودی ها به شدت افزایش یافت. از جمله:
الف)حمله به یمن: در تاریخ 6 فروردین 94 عربستان به بهانه های واهی و کوتاه کردن دست انصارالله از یمن اقدام به حمله غیرقانونی به کشور یمن کرد. این حمله ناجوانمردانه باعث نابودی زیرساخت های یمن گردید و به شهادت رساندن افراد بیگناه غیرنظامی منجر شد. عربستان برخلاف ادعایش نتوانست کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه ،پاکستان و مصر را در این حمله با خود همراه سازد تا تنها یاور اصلیاش در مشارکت در این حمله، رژیم صهیونیستی و کشور های میکروسکوپی منطقه باشند. البته در این تجاوز آمریکا و همپیمانان غربی آن از نظر حملات هوایی به کمک عربستان آمدند. اما برخلاف تصور با گذشت بیش از یک سال از آغاز جنگ و ناتوانی سازمانهای بین المللی در برقراری آتش بس، انصارالله دلاورانه جنگید و خساراتی هنگفت به عربستان وارد کرد. البته با یک سال حمله مداوم، فروریختن دهها هزار بمب پیشرفته و کشتار بیش از 6 هزار غیرنظامی از جمله 1500 کودک، عربستان نتوانست به اهدافش برسد و سرانجام مقامات این رژیم فاسد تن به مذاکره دادند ولی تا به حال به دلیل نگرانی از باخت سیاسی بزرگ در نتیجه آن، سعودی ها با درخواستهای واهی و حقطلبانه مانع از برگزاری مذاکرات همسطح میشوند.
ب)حادثه جده: در همان ایام تعطیلات نوروز خبر تعرض دو مامور سعودی به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده رسانه ای شد. به دنبال این حادثه ناگوار، مراجع عظام تقلید خواستار حفظ عزت ملت و تعطیلی حج عمره شدند. به دنبال آن با نامه رئیس جمهور به وزیر ارشاد، جمهوری اسلامی رسماً سفر عمره را تعلیق کرد. متأسفانه روند محاکه مأموران خاطی سعودی تا به امروز چندان رضایت بخش نبوده است. این موضوع تا الان حل نشده و به دلیل کارشکنی های عربستان موضوع سفر عمره نیز همچنان حل نشده باقی مانده است.
ج)حوادث حج: در چند سال اخیر بدلیل عدم مدیریت صحیح سعودی، حوادث ریز و درشت در ایام حج تمتع کم نبوده است. امسال نیز حوادثی مانند آتش سوزی در هتلی در مکه، سقوط جرثقیل در مسجدالحرام روی داد که این آخری منجر به شهادت 12 نفر از زوار ایرانی شد.
د)در روز عرفه و در پیام رهبر معظم انقلاب به مراسم برائت از مشرکین در صحرای عرفات؛ رهبر معظم انقلاب بر لزوم پیگیری حادثه مسجدالحرام توسط دولت برگزار کننده حج تأکید کردند. اما این حادثه برای دولت سعودی عبرت نشد و یکی از بزرگترین فجایع بشری در روز عید سعید قربان در منا روی داد. در این روز بر اثر ازدحام جمعیت حدود 7 هزارنفر از زوار کشورهای مختلف به شهادت رسیدند. از جمله 461 نفر از زوار ایرانی هم مظلومانه جزو جانباختگان این فاجعه محسوب بودند. حتی حدود 1000نفر از اتباع خود عربستان هم در این حادثه جان باختند که عربستان آن را تکذیب کرد. اما رفتار تحریک آمیز سعودی ها به این فاجعه ختم نشد و در روند شناسایی زوار کشته شده و بازگشت ابدان مطهر آنها به ایران همچنان کارشکنی ها ادامه داشت. نهیب مقتدرانه رهبر معظم انقلاب به سعودی ها باعث عقب نشینی حکام سعودی شد اما تعیین تکلیف همه حجاج مفقودی حدود چهار ماه طول کشید. در این حادثه رژیم جنایتکار سعودی جلوه های دیگری از ناکارآمدی خود را نشان داد و بیش از گذشته نزد دولت های مسلمان منفور شد. با گذشت شش ماه از این حادثه هنوز اجساد بسیاری از افراد کشورهای حادثه دیده به آنها تحویل داده نشده است و پرونده حقوقی این واقعه نزد جمهوری اسلامی ایران هنوز مفتوح است.
ه)قطعنامه های ضد حقوق بشری علیه ایران: در تاریخ 29 آبان 94 در یک اقدام تعجب برانگیز عربستان یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر، به عنوان عضو کمیته حقوق بشر سازمان ملل؛ توانست قطعنامه ای به بهانه دخالت ایران و روسیه در سوریه، علیه این دو کشور به تصویب برساند.
و)اعدام شیخ نمر: درست 100 روز بعد از فاجعه منا دولت عربستان در اقدام جنون آمیز دیگری، شیخ باقر نمر روحانی مجاهد و مبارز عربستانی را به اتهامات واهی به شهادت رساند. عالم مبارزی که دست به هیچ اقدام مسلحانه ای علیه سعودی ها نزده بود و صرفاً به ترویج تشیع در مناطق شیعه نشین این کشور می پرداخت. مردم شیعه نشین الشرقیه دارای منابع عظیم نفت و گاز هستند از بی عدالتی شدیدی رنج می برند و شیخ شهید در سخنرانیهای خود تنها به بیان واقعیتهای موجود میپرداخت که رژیم سعودی تاب شنیدن حقایق را نداشته و شیخ را دستگیر و شهید کرد.
ز)حمله به کنسولگری عربستان: عواقب اعدام شیخ نمر آتش خشم را در بدنه انقلابی ایران شعله ور کرد و عدهای به صورت برنامهریزی شده با سوء استفاده از این وضعیت، به کنسولگری عربستان در مشهد و سفارت آن در تهران حمله کردند. این اتفاق مشکوک بهانه را به دست عربستان داد که ذهن جهانیان را از حادثه منا و اعدام شیخ نمر منحرف کند. عربستان در اقدامی شتاب زده دست به تعطیلی سفارت خود در تهران زد و مواضع تندی علیه کشورمان گرفت. البته عاملان این حادثه شناسایی و توسط قوه قضاییه در حال محاکمه هستند.
ح)قطع رابطه عربستان و کشورهای اقماری با ایران: به دنبال حمله به سفارت عربستان؛ سعودی ها در اقدامی یک طرفه تصمیم به قطع رابطه با جمهوری اسلامی ایران گرفتند. در حالی که در دیپلماسی نسبتاً ضعیف و انفعالی دولت، در قبال هیچکدام از اقدامات سابق عربستان پاسخ در خوری نگرفته نشده بود. به دنبال آن برخی کشورهای عرب دیگر هم در دنباله روی آشکار از عربستان قطع یا کاهش روابط با ایران را در دستور کار قرار دادند که البته سهم آنها در تجارت خارجی ایران نزدیک به صفر بود.
ط)توطئه کاهش قیمت نفت و کسری بودجه بی سابقه: در طول سال 94 عربستان با اختلال در تصمیمات اوپک با عرضه بیش از حد نفت در بازارهای جهانی قیمت آن را به کمتر از 30 دلار رساند. اما عواقب این تصمیمات به خود این کشور بازگشت و عربستان مجبور شد بودجه سال 2015 را با کسری بودجه بی سابقه 87 میلیون دلاری و نفت 29 دلاری ببندد. همچنین قیمت بنزین در این کشور به شدت افزایش یافته و بالعکس یارانه های مردمی نیز کاهش یافته است. همچنین این کشور برای اولین بار در طول تاریخ خود مجبور به گرفتن استقراض خارجی شد.
ی)قرار دادن حزب الله در لیست گروههای تروریستی: آخرین برگ سیاه جنایات آل سعود در اسفند سال 94 رقم خورد. جایی که شورای همکاری خلیج فارس به تحریک عربستان حزب الله لبنان از گروههای قهرمان مقاومت را در لیست گروههای تروریستی قرار داد. کاری که حتی کشورهای اروپایی هم آن را انجام نداده بودند. همچنین در اواخر سال خبر ورود زمینی عربستان به خاک سوریه منتشر شد که به جایی نرسید.
لزوم برخورد قاطع با عربستان سعودی
در مقابل این اقدامات که همچنان ادامه دارد از جمله قانون منع صدور روادید و کارشکنی در انجام مسابقات ورزشی و بندهای ضدایرانی بیانیه پایانی نشست سازمان همکاری اسلامی در استانبول، تا به حال پاسخ در خوری از سوی مقامات دولتی ایران داده نشده است. باید از سوی دستگاه دیپلماسی پاسخ قاطعی به این اقدام اخیر سعودیها داده شود.
جای تأسف دارد که عربستان همزمان با افزایش تحرکات کور برای تخریب موقعیت بینالمللی ایران، روابطش را با رژیم صهیونیستی که هر روز گروهی از مسلمانان را میکشد، بهبود بخشیده است.
این سیاستهای ضد ایرانی در حالی است که مقامات دولت یازدهم و حامیان آن حتی پیش از روی کار آمدن، انتظار افزایش روابط برادرانه و دوستانه با دولت عربستان را داشتند؛ طوری که تقریباً افکار عمومی تصور می کردند روابط دوستانه ریاض- تهران به زودی به اوج خود میرسد و فرودگاه پایتختهای دو کشور شاهد ترافیک مقامات سیاسی و رفت و آمدهای صمیمانه خواهد شد.
بیشک در صورت ادامه انفعال دولت یازدهم و وزارت خارجه در مقابل تندروی و جسارتهای عربستان، سرعت زیر گرفتن منافع جمهوری اسلامی از سوی خودروی آمریکایی آلسعود بیشتر میشود. در حدود دو سالی که دولت یازدهم روی کار آمده است، ایران و عربستان شاهد بدترین روابط پس از زمان کشتار حجاج ایرانی دهه 70 در مکه بودهاند؛ البته روشن است که منشأ اصلی تنش موجود سران آل سعود هستند که گویا منافع خود را در ناکامی جمهوری اسلامی و فشار به آن جستجو میکنند. پاسخ چنین سیاستی تنها برخورد قاطع و انقلابی است تا حکام پوک و توخالی عربستان پا را از این فراتر نگذارند.
نتیجه:
می توان گفت سال 94 و در ادامه سال 95 دیوار بی اعتمادی بین تهران و ریاض بالا و بالاتر رفته و اگر حکام سعودی به سخنان خیرخواهانه ابتدای سال رهبر معظم انقلاب در 20 فروردین که برای اولین بار حکام سعودی را با رژیم صهیونیستی مقایسه کردند، گوش فرامی دادند به جایی نمی رسیدند که فریاد مرگ بر آل سعود به تکبیرهای نمازگزاران سراسر کشور اضافه شود. در این شرایط به نظر میرسد، راهی جز پایان دادن به رفتارهای مبتنی بر مسامحه و حسننیت یک طرفه وجود ندارد. دولت یازدهم در دو سال گذشته کوشیده است که اقدامات ضد ایرانی عربستان را با خوش بینانه ترین نگاهها تفسیر و حتی در مواقعی از آن چشم پوشی و روابط شکننده تهران-ریاض را ترمیم و توجیه کند. اما گویا سران سعودی برداشت متفاوتی از این حسن نیت کردهاند و آن را نشانه ترس تحلیل میکنند. بیشک در صورت ادامه انفعال دولت یازدهم و وزارت خارجه در مقابل تندروی و جسارتهای عربستان، سرعت زیرگرفتن منافع جمهوری اسلامی از سوی خودروی آمریکایی آلسعود بیشتر میشود. دولتمردان کشورمان باید با دوری از محافظهکاری و دادن هشدارهای قاطع به مقامات ارشد دولت سعودی، بیش از این اجازه پایمال شدن ارزشها و منافع کشور را ندهند و در صورت لزوم، گام بعدی خود را با اقدامات عملی روشن بردارند.